عدم وابستگی، رهایی از نیاز یا توقعی مربوط به نتایجی خاص است. آرزوی داشتن كسی، چیزی، پول
یا مقام. این آرزوها برای ما ایجاد وابستگی میكنند. وابسته نبودن به معنی
بیعلاقه بودن یا گذشتن نیست، بلكه به این معنی است كه در قضاوتهای خود نسبت
به شرایط و آرزوی رسیدن به نتیجهای خاص بیطرف بمانید. عدم وابستگی یعنی اینكه
شما مقید نیستید كارها بر طبق انتظارات شما انجام شود و حاضرید این قید و بندها
را رها سازید.
برای آنكه بیاموزید چگونه وابستگی را از بین ببرید، نیاز خواهید داشت این مراحل
را طی كنید:
1- متوجه باشید كه چه میخواهید و تصدیق نمایید كه به چیزی وابسته هستید.
2- ابتدا نتیجه عالی موقعیت خود، و سپس بدترین وضعیت احتمالی را تصور كنید. این
كار همه درسهای پنهان را آشكار و هریك از نتایج را پذیرفتنی می سازد.
3- آرزوی خود را به كمك نوشتن صریح یا با بلند گفتن عبارتی روشن بیان كنید.
4- در ذهنتان، تصور كنید كه بهنرمی نیت خود را در كف دست با انگشتانی باز نگه
داشتهاید.
5- بهطور ذهنی آن آرزو را در فضای لایتناهیرها سازید، با این اعتماد كه هر
نتیجهای بهدست آید خیر خواه بود.
به انگیزههایی كه پشت وابستگی شما نهفته است، توجه كنید. ممكن است وابسته به
پولدار شدن باشید، چون خیال می كنید برایتان امنیت ایجاد میكند. واقعیت این
است كه پولدار شدن به هیچوجه تضمینی برای یك زندگی مطمئن و بدون نگرانی نیست.
شاید در واقع امنیت كمتری برایتان ایجاد كند احساس امنیت از درون ناشی می شود
نه از وابستگی به شخص، شیء یا عقیدهای. مهم است تشخیص دهید شاید آرزو یا تصمیم
شما به شكلی متفاوت از آنچه انتظارش را دارید نیز نشان داده شود.
چشمانتان را به روی نعمات هستی باز نگه دارید، زیرا گاهی آنها در بستههایی
دور از انتظار هدیه می شوند. |