يك پسر تگزاسي براي پيدا كردن كار از خانه به راه افتاده و به
يكي از اين فروشگاهاي بزرگ كه همه چيز مي فروشند (Everything Under a
Roof) در ايالت كاليفرنیا رفت.
مدير فروشگاه به او گفت : يك روز فرصت داري تا به طور آزمايشي كار كرده
و در پايان روز با توجه به نتيجه كار در مورد استخدام تو تصميم
ميگيريم. در پايان اولين روز كاري مدير به سراغ پسر رفت و از او پرسيد
كه چند مشتري داشته است ؟
پسر پاسخ داد كه يك مشتري
مدير با تعجب گفت: تنها يك مشتري ...؟ بي تجربه ترين متقاضيان در اينجا
حدقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است ؟
پسر گفت: 134,999.50 دلار
مدير تقريبا فرياد كشيد : 134,999.50 دلار .....؟
مگه چي فروختي ؟
پسر گفت : اول يك قلاب ماهيگيري كوچك فروختم، بعد يك قلاب ماهيگيري
بزرگ، بعد يك چوب ماهيگيري گرافيت به همراه يك چرخ ماهيگيري 4
بلبرينگه. بعد پرسيدم كجا ميريد ماهيگيري ؟ گفت : خليج پشتي من هم گفتم
پس به قايق هم احتياج داريد و يك قايق توربوي دو موتوره به او فروختم.
بعد پرسيدم ماشينتان چيست و آيا ميتواند اين قايق را بكشد؟ كه گفت
هوندا سيويك من هم يک بليزر دبليو دي4 به او پيشنهاد دادم كه او هم
خريد
مدير با تعجب پرسيد : او آمده بود كه يك قلاب ماهيگيري بخرد و تو به او
قايق و بليزر فروختي ؟
پسر به آرامي گفت : نه ، او آمده بود يك بسته قرص سردرد بخرد كه من
گفتم
بيا براي آخر هفته ات يك برنامه ماهيگيري ترتيب بدهيم، شايد سردردت
بهتر شد !
|