برخی از استراتژیهای مدیریت
دانش (KM) توسط استیو دیل برای مشتریان مختلف طی 11 سال گذشته توسعه داده شده
است. اخیرا از ایشان درخواست شد تا استراتژی مدیریت دانش را برای یک سازمان
بزرگ بخش دولتی که تغییر ساختاری نسبتا سریعی داشته است، تجدید و به روزرسانی
کند.
تجربه قبلی کار با مشتریان بخش دولتی نشان میدهد، مهم نیست سازمان چقدر
سریع تغییر ساختار بدهد، ماهیت سلسله مراتبی بنیادین آن همچنان باقی خواهد ماند
(تسطیح ساختارها بهطور طبیعی درسازمانهای بخش دولتی اتفاق نمیافتد).
منظور از مدیریت دانش در این مقاله "یادگیری و اشتراکگذاری دانش سازمانی و
شخصی است". نمیتوان به جای دیگران مدیریت دانش را انجام داد، در این راه باید
دیگران را با خود همراه و مزایای اشتراک دانش را برای آنها روشن ساخت. در
ادامه فهرستی ازموانع اشتراک دانش که براساس یک مقاله دانشگاهی توسط آندریاس
ریه به دست آمده است ، بیان خواهد شد. این فهرست برخی از موارد پیچیدگی به
اشتراکگذاری دانش را به عنوان یک فعالیت سازمانی خلق ارزش بیان میکند و این
موانع به 3 دسته تقسیم می شوند: فردی، سازمانی و فناوری.
موانع به اشتراکگذاری دانش فردی
- کمبود زمان برای به اشتراک گذاشتن دانش و شناسایی همکارانی که نیاز به دانش
خاص دارند.
- نگرانی از اینکه اشتراکگذاری دانش امنیت شغلی را کاهش دهد یا بخطر بیندازد.
- درک و آگاهی اندک از ارزش و مزایای اشتراکگذاری دانش
- تسلط در به اشتراکگذاری دانش صریح نسبت به ضمنی
- استفاده از سلسله مراتب قوی، موقعیت مبتنی برجایگاه و قدرت رسمی
- ناکافی بودن ارزیابی، بازخورد، ارتباطات و تحمل اشتباهات گذشته که اثر مثبتی
بر یادگیری فردی و سازمانی دارد
- تفاوت در سطوح تجربه
- فقدان زمان کافی برای تعامل بین منابع دانش و گیرندگان آن.
- ارتباطات ضعیف کلامی، نوشتاری و مهارتهای بین فردی
- اختلاف سنی
- تفاوتهای جنسیتی
- کمبود شبکه اجتماعی
- تفاوت در سطح تحصیلات
- فقدان اعتماد بین افراد
- فقدان اعتماد به صحت و اعتبار دانش بخاطر منبع آن
- تفاوت در فرهنگ ملی یا قومی و ارزش ها و اعتقادات مرتبط با آن (زبان بخشی از
آن است)
- فقدان رهبری و هدایت مدیریتی جهت برقرای ارتباط واضح بین منافع و ارزش
شیوههای اشتراکگذاری دانش.
- کمبود فضاهای رسمی و غیررسمی برای به اشتراکگذاری، بازتاب و خلق (جدید)
دانش؛
- فقدان پاداشهای شفاف و سیستمهایی که کارکنان را تشویق به اشتراک بیشتر دانش
خود میکند؛
- وجود فرهنگ سازمانی که حمایت کافی جهت اشتراکگذاری دانش را فراهم نمیکند
- کمبود منابعی که فرصتهای به اشتراکگذاری مناسب دانش را فراهم میکند
- بالا بودن رقابت خارجی بین واحدهای تجاری و شرکتهای تابعه
- طراحی محیطهای فیزیکی و فضاهای کاری که تسهیم دانش را محدود میکند.
- شدید بودن رقابت داخلی در واحدهای کسب و کار، واحدهای عملیاتی و شرکتهای
تابعه
- وجود ساختار سازمانی سلسله مراتبی که اغلب روشهای به اشتراکگذاری دانش را
مهار و یا کند میکند.
- اندازه واحدهای کسب و کار جهت افزایش تعاملات و سهولت به اشتراکگذاری دانش،
اغلب به اندازه کافی کوچک نیست.
موانع فناوری به اشتراکگذاری دانش
- عدم یکپارچگی سیستمهای فناوری اطلاعات و فرآیندها مانع از انجام فعالیتهای
کارکنان میشود.
- فقدان پشتیبانی فنی (داخلی و خارجی) و تعمیرات فوری سیستمهای یکپارچه
فناوری، مانع جریان کاری و ارتباطی میشود.
- انتظارات غیرواقعبینانه کارکنان از فناوری
- عدم سازگاری بین سیستمهای مختلف فناوری اطلاعات و فرآیندها
- عدم هماهنگی نیازهای کارکنان و سیستمهای یکپارچه فناوری اطلاعات و فرآیندها
- نداشتن تمایل کافی جهت استفاده از سیستمهای فناوری اطلاعات به دلیل عدم
آشنایی و کار با این سیستمها
- نبود آموزشهای کافی جهت آشنایی کارکنان با سیستمهای جدید فناوری اطلاعات و
فرآیندها؛
این لیست برای افرادی که در زمینه توسعه یا اجرای استراتژی KM (به اشتراکگذاری
دانش) فعالیت میکنند، یک نقطه شروع خوب جهت بررسی وضع موجود است و بنابراین
باید حوزههایی که بیشترین تلاش را نیاز دارند و بیشترین ارزش افزوده را ایجاد
میکنند، شناسایی نمود.
****
منبع : مقاله "
موانع تسهیم دانش
" -مجله الكترونيكي مطالعات مديريت دانش
-شماره 34 - تیر 1397
|