تحلیل رفتار متقابل یا (Transactional Analysis (TA یک تئوری روانشناسی است که
توسط دکتر اریک برن در سال 1950 میلادی ارایه گردید و به لحاظ کاربرد آن در حل
مشکلات احساسی و رفتاری، مورد قبول جامعه روانشناسی قرار گرفته و تدریجاً در
زمینههای مشاوره، روانکاوی، گروه درمانی، مدیریت، جامعهشناسی، توسعه سازمانی
و آموزش، نظریههای جدیدی ارایه نموده و گسترش پیدا کرده است.
ابهام و پیچیدگی
در مفاهیم، تخصصی بودن و زمان طولانی درمان در دیگر روشهای روان درمانی باعث
شد تا تحلیل رفتار متقابل با مفاهیم اساسی و واژههای ساده سریعاً جایگزین
روشهای روان درمانی قدیمی گردید. به همین جهت تحلیل رفتار متقابل عمومیت یافته
و هر جا که انسانها حضور داشته و با یکدیگر ایجاد رابطه مینمودند کاربرد عملی
پیدا کرد و ابزاری برای تغییر و حل مشکلات قرارگرفت. تحلیل رفتار یک مکتب علمی
کاربردی میباشد که در آن از به کار بردن مفاهیم پیچیده اجتناب شده است و
نظریات آن به صورتی مطرح شدهاند که به راحتی میتوان آنها را مشاهده و تجربه
نمود.
در تحلیل رفتار متقابل نقش محیط و ارتباط اجتماعی از اهمیت فراوانی برخوردار
است با این حال نهایتاً افراد خود مسؤول زندگی و رفتار خود هستند و فرد باید
این مسؤولیت را پذیرا باشد و به نقش خود در زندگی بیشتر از هر عامل دیگری توجه
نماید.
تحلیل رفتار متقابل به روابط و مشکلات درونی شخص و رابطه انسانها با یکدیگر
توجه خاصی دارد و اعتقاد بر این است که اگر افراد با یكدیگر روابط سالم،
صمیمانه و صادقانه داشته باشند و آن را جایگزین روابط مخرب، منفی و تحقیرآمیز
نمایند قادر خواهند بود که از فشارهای روانی خود و دیگران بکاهند و از زندگی
لذت بیشتری ببرند.
تحلیل رفتار متقابل در عین سادگی این توانایی را دارد تا افکار و احساسات
پیچیده، سردرگم و پریشان شخص را سامان بخشد تا فرد با تفکیک و سازماندهی افکار
و احساسات، شناخت بهتری از خود به دست آورد و در نتیجه با آگاهی بیشتر به نقاط
ضعف و قدرت خود، رفتارهای سالم و سازندهای را اختیار نمایند، انسان را توانمند
میسازد که در بحرانهای روحی- روانی خود قادر به تجزیه و تحلیل مشکل و حل آن
باشد. همچنین تحلیل رفتار متقابل این امکان را فراهم میآورد که ساختار شخصیت
را به صورت نمودارهای شخصیتی ترسیم نمود، به طوریکه هر فرد آشنا با این روش با
دیدن نمودار میتواند به ساختار شخصیتی و روابط متقابل فردی که نمودار آن ثبت
شده پیببرد.
امروزه متخصصین تحلیل رفتار متقابل میتوانند ادعا کنند که با استفاده از
روشهای کاربردی و زبان تازهای که برای روانشناسی ابداع شده دامنه آن به علوم
اجتماعی، آموزشی، مدیریت منابع انسانی، ساختارهای سازمانی، روانکاوی و گروه
درمانی کشیده شده است. بدین ترتیب پویایی تئوری تحلیل رفتار آن را متمایز از
دیگر مکاتب قرار داده است.
اساس نظریه اولیه تحلیل رفتار متقابل، بر پایه حالتهای شخصیتی ارایه گردیده،
اریك برن این حالتهای شخصیتی را در سه بخش «والد»، «بالغ»و «كودك» معرفی نمود
كه شامل نوعی نظام به هم پیوسته فكر كردن، احساس كردن و رفتار كردن است؛ در
مرحله دوم و در تكامل نظریه، تحلیل رفتار متقابل یعنی رابطه بین افراد مورد
توجه و بررسی قرار گرفت و براساس واكنشهای همزمان روانی و اجتماعی و تبادل
رابطههای متقابل طبقه بندی و ارایه گردید.
در مرحله سوم با مشاهده رابطههای پنهان و دو سطحی در ارتباطهای متقابل،
بازیهای روانی كه بین افراد در جریان است كشف گردید و پیش بینی نتیجه نهایی
این گونه بازیهای روانی مشخص و تعریف شد.
چهارمین مرحله رشد و تكمیل نظریه تحلیل رفتار متقابل، تحلیل زندگی نامه یا
نمایشنامه زندگی است كه به بازیهای روانی مشابهی كه مردم بارها آن را تكرار
میكنند میپردازد. این طرح كلی، شیوه زندگی افراد را تعیین مینماید و ساختار
نمایشنامه زندگی هر کس را مشخص میکند.
با دستیابی به نظریه تحلیل رفتار متقابل میتوان به شناخت مشكلاتی كه در افراد
موجب عدم تعادل در ساختار شخصیت و ارتباط با دیگران و تكرار بازیهای روانی و
نمایشنامه زندگی میگردد دست یافت و راه كارهای تغییر و درمان آنها را كشف و
ارایه نمود.
درمانگرهای نوگرا در تحلیل رفتار متقابل، با ارایه نظریهها و روشهای جدید و
اقتباس از نظریههای دیگر، به نوعی مكتب روانی درمانی اقتضایی دست یافتند كه در
درمان و تغییر رفتار بسیار مؤثر و كار آمد بوده است.
اصلیترین كاربرد تحلیل رفتار متقابل در انسانها، ایجاد شناخت رفتاری، احساسی
و ذهنی است كه سه جنبه مهم شخصیت است. با كمك تحلیل رفتار و به منظور كسب معرفت
از شخصیت بالقوه و كشف جایگاه واقعی خویشتن، تغییر در ساختار شخصیتی كاملاً
امكان پذیر میگردد.
در تحلیل رفتار متقابل هرتغییر رفتاری یا احساسی در مرحله اول با بینش منطقی
شروع میگردد كه در واقع شناخت مجموعه نقاط ضعف و قوت رفتار، تفكر و یا احساس
فرد است و پس از پذیرش منطقی آن، توسط حالتهای شخصیتی، درك احساسی جهت تغییر
نهایی حاصل میشود. مهمترین عوامل كمك كننده برای قبول و پذیرش تغییر در نظریه
تحلیل رفتار متقابل شفاف بودن، عامل بودن؛ و انعقاد قرار داد برای تغییر در
خویشتن است كه قرار داد توسط خود درمان جو و یا بین او و درمانگر تعیین میشود.
از سال 1970 T.A. بصورت رسمی در جهان شناخته شد وبنیانگذار آن دكتر اریك برن
میباشد. این نظریه دارای دیدگاههای روانشناسی فردی
و اجتماعی است.
T.A. (تحلیل رفتار متقابل) راهی است برای آنكه ببینیم بین مردم و درون مردم چه
میگذرد. با این روش میتوان روشن كرد كه در لایه های زیرین ارتباطات جاری بین
انسانها به واقع چه چیزی در حال رخ دادن است و انتخابهای دیگری را نشان میدهد
كه كسانی كه درگیر آن روابط میباشند بتوانند چنانچه بخواهند از آن اجتناب كنند.
T.A. بطور گسترده ای در این زمینه ها مورد استفاده قرار میگیرد:مدیریت، تعلیم و تربیت، سیاست ،مذهب ،آموزش ،مشاوره
،رواندرمانی و روانپزشكی.
T.A. روشی بسیار متداول است زیرا بطور گسترده ای از زبان محاوره ای استفاده
میكند كه برای تمام افراد در تمام سنین قابل درك است.
درT.A. افراد برای یافتن راه حل مشكلاتشان مشاركت دارند، آنها این توانایی را
میابند تا از طریق بستن قرارداد به شناخت توانائیهای
بالقوه خود برای تغییر پی ببرند.
نهایت كاركرد T.A. در آن است كه افراد را به نقطه ای هدایت كند تا با نگاهی نو
به تجارب ناخوشایند گذشته شان بتوانند رفتارشان را اصلاح كرده یا تغییر دهند تا
به این طریق به خود كمك كرده و به یك
برنده تبدیل شوند.
نظرات و مفاهیم در T.A.
حالات نفسانی خود
درون هر انسانی یك مكالمه دایمی وجود دارد، گاهی یك جروبحث ،
گاهی جدل. وقتی شخص تصمیمی میگیرد ، درواقع این تصمیم ناشی از مكالمات ذهنی و
درونی فرد و آنچیزی است كه به خود میگوید.
T.A. به این انواع تجلیات خود حالات نفسانی من میگوید T.A. همچنین شرح میدهد كه
این گرایشهای درونی متفاوت از كجا نشات میگیرند.
حالات نفسانی خود شامل والد، بالغ و كودك است T.A. برای هر یك از این حالات
نفسانی خود صفات مثبتی را در شرایط خاص قائل است. هر یك از این حالات نفسانی
احساسات، تفكرات و قضاوتهای ارزشی خاص خود را دارا میباشد.
والد: مجمو عه ای از پیشداوریها، باورها و تعصبات میباشد . این بخش از شخصیت با
دستورالعمل های زندگی و باید و نبایدهای آن سر و كار دارد و دارای دو بعد میباشد
یكی بعد نوازشگر است كه حالت حمایتی دارد و بعد دیگر انتقادگر است كه بر خلاف
بعد قبلی سختگیر ویا آزارگر نیز میتواند باشد. والد میتواند كنترل كند، تصمیم
بگیرد، نقش بازی كند و دلیل تراشی كند و نیز ممكن است دربعضی موارد نیز حق با
او باشد. والد انتقادگر را معمولا در افرادی با عزت نفس پائین وعناد بخود همراه
دانسته اند.
بالغ: خوب پردازش كردن اطلاعات و برخورد مناسب و شایسته از حالات نفسانی بالغ
سرچشمه میگیرد. تصمیماتی كه منطقی و برمبنای حقایق موجود میباشند نیز از حالات
نفسانی بالغ نشات میگیرند.
اظهارنظرهای منطقی و احساسات اخلاقی ، اهداف و واقعگرایی با این بخش از شخصیت
ما سروكار دارند.
كودك: در تعاریف T.A. كودك بعنوان منبع خلاقیت ، بازآفرینی و منبع اساسی
سرزندگی محسوب میشود. هیجانات، احساسات و تصوراتی كه كودك دارد ممكن است توسط
یك والد سختگیر و حتی توسط یك والد نوازشگر سركوب شود كه میتواند در دراز مدت
بر شخصیت فرد اثرات نامطلوبی داشته باشد كه خود ممكن است به بیماریهای روان تنی
نیز منجر شود. این بخش از شخصیت چنانچه تحت نظارت بالغ قرار نگیرد میتواند
دیدگاه غیر واقعی نسبت به زندگی داشته و براساس تكانه های احساسی و هیجانی
رفتار كند.
هدف T.A. كمك به فرد است تا انتخاب كند كه در شرایط و زمانهای خاص میخواهد در
كدامیك از حالات نفسانی باشد بجای اینكه صرفا اجازه دهد تا این حالات نفسانی
دائما احساسات ، افكار وگرایشات و رفتار او را كنترل كنند.
نوازشها و مبادلات
T.A. معتقد است كه تمام تعاملات بین افراد از نوازشها و مبادلات ساخته شده.
نوازش : هر نوع ارتباط متقابل بین دو نفر در واقع به معنای آن است كه فرد دیگری
متوجه حضور ما شده و یا به ما این احساس را بدهد كه حضور ما را درك كرده است.
نوازش میتواند كلامی یا غیركلامی، مثبت (در آغوش گرفتن)یا منفی( كتك زدن) ،
شرطی یا غیر شرطی و دارای شدتهای متفاوت باشد.
یك مبادله ارتباط بین دونفر یا یك معامله دو جانبه نوازش بین آن دومیباشد.
گاهی مبادلات «متقاطع» و گاهی «پنهانی» میباشند و گاهی باعث سو تفاهمات و یا
قطع شدن روابط میگردند. بطور كلی شش رابطه بین حالات نفسانی دو نفر وجود دارد
كه عبارتند از رابطه: والد- والد ، والد-كودك، والد - بالغ، بالغ - بالغ، بالغ
- كودك و كودك- كودك.
بعنوان مثال صحبت راجع به آب و هوا میتواند راهی برای ارتباط والد- والد باشد ،
یك گفتگوی منطقی بین دو نفر میتواند راهی برای ارتباط بالغ- بالغ باشد و همچنین
زمانی كه دو نفر با هم شوخی و تفریح میكنند نیز میتوانند در حالت نفسانی كودك-
كودك باشند.
مواضع فرد در زندگی
مفهوم دیگری كه در T.A. مطرح است آن است كه مردم نگرش
های اساسی خاصی را نسبت به
خود و دیگران انتخاب می كنند كه میتواند مثبت یامنفی باشد . این نگرشها میتوانند
به این صورت باشند : من خوب هستم یا من خوب نیستم ودیگر آنكه : تو خوب هستی یا
تو خوب نیستی.
ساختارهای زمانی
T.A. به شش روش گذراندن وقت وزمان اشاره میكند:
- كناره گیری
- تشریفات
- وقت گذرانی
- فعالیت
- بازیها
- صمیمیت
اریك برن در معروفترین كتاب خود «بازیها» به تشریح و آشكار كردن اینكه مردم
چطور با انجام عادات وكارهای روانی ناسالم باعث رنجش و ناراحتی خود و دیگران
میشوند پرداخته است كه البته میتوان آنها را تغییر داد .
بازیها و نمایشنامه ها
بازیها راههایی هستند كه فرد در كودكی آموخته و با انجام آنها فرد از ایجاد
صمیمیت اجتناب میكند( آگاهانه یا ناآگاهانه)، كه البته میتواند با بازنگری بالغ
آنها را تغییر دهد. بازیها بر خلاف مفهوم رایجشان لزوما به معنای لذت بردن و
داشتن اوقات خوب نیست بلكه در واقع باید از آن اجتناب كرد وتا حد امكان سعی در
رها شدن از آن داشت.
نمایشنامه:
هر یك از ما در دوران كودكی داستان زندگی خود را می
نویسیم این نمایشنامه برای
تمام مدت عمر طراحی میشود و مبتنی بر تصمیمات دوران كودكی و برنامه نویسی پدر و
مادر هستند كه پیوسته تقویت میگردند. مهمترین تصمیم درباره نمایشنامه برنده یا
بازنده بودن آن است
****
|