|
|
«دانش رسانههای دیجیتال – ارتباط فرهنگ و کلاس درس»، منتشر شده در سال ۲۰۱۱،
نوشته رنه هابز کاروین، کتابی درباره دانش رسانههای دیجیتال از انتشارات سِیج
در شهر تاوزند اوکس کالیفرنیا است. این کتاب منبعی مفید و الهام بخش برای
اساتیدی است که میخواهند رسانههای دیجیتال و ارتباط جمعی و نیز فرهنگ مردمی
را بعنوان منابعی برای پرورش تفکر نقادانه و مهارتهای ارتباطی دانشآموزان
بکار برند.
تمرکز کتاب بر آموزش علم رسانههای دیجیتال بعنوان مبنای تمام
حوزههای برنامه آموزشی «K12» بوده و تاکید بر این ایده دارد که تمام بخشهای
آموزش، از ارتباط گیری موثر نشأت میگیرد. از این منظر، کتاب دو هدف عمده را
دنبال میکند: اول، یاری رساندن به دانشآموزان برای تقویت مهارتهای تفکر
نقادانه آنها و دوم، پرورش دانشآموزان بعنوان کسانی که به صورت تاثیرگزار
ارتباط برقرار کرده و مسئولیت پذیر باشند تا بتوانند شرایط بشر را با همه
پیچیدگیهایش درک کنند. این دو هدف کتاب، همچنین دو راهکار مهم برای مدرس کتاب
است تا بتواند از شیوه های تدریس دانش رسانههای دیجیتال بهره برده و محیط
آموزشی مفیدی برای پرورش دانشآموزان امروزی فراهم آورد و به صورتی هوشمندانه
پاسخگوی جهان همیشه در حال تغییر رسانه و فنآوری عصر دیجیتال باشد.
راهکارها، ایده ها و فعالیتهای خلاقانهای که کتاب ارائه می کند، با
«استانداردهای هم مرکز»۲ بخوبی هماهنگ شدهاند تا این اهداف محقق گردند: تقویت
قوه استقلال دانشآموز بعنوان یک فراگیرنده متکی به خود (هم از لحاظ مهارتهای
ادراکی و هم از لحاظ مهارتهای نقادانه) و نیز آموزش دانشآموز برای استفاده از
فنآوری و رسانههای دیجیتال بطور عملی و کاربردی.
همزمان با تلفیق رسانه و فنآوری در زندگی و محل تحصیل، باید استفاده از تحلیل
و تولیدات رسانههای منتقد نیز، در برنامههای آموزشی تحصیلات عالی تلفیق گردد.
ازینرو کتاب حاضر با ارائه چارچوب مشخصی از تکالیف کلاسی که برگرفته از فرهنگ
رسانهای دانشآموزان است، آموزش دانش رسانه و دیجیتال را در تمام رشتههای
علمی برای اساتید و متخصصان برنامههای درسی، آسان می کند. این کتاب این
توانایی را دارد که در کلاس هفتم تا دوازدهم بصورت پیوسته و همزمان، هم علوم
انسانی و هم علوم طبیعی و اجتماعی را در فراگیران تقویت کند. همچنین نشان می
دهد که چگونه شایستگیهای ذهنی دانشآموز مثل حس کنجکاوی، پرسشگری، توانایی
توصیف، توانایی نتیجهگیری و بیان مطالب؛ را در دانشآموزان تقویت کرد. مثلا در
فصل پنجم یعنی «پروپاگاندای تناوبی»، به اساتید نشان داده میشود که
شایستگیهای مذکور دانشآموزان را چگونه از طریق طراحی یک چندرسانهای خلاق، که
تلفیقی از شیمی و رسانه است، به مرحله عمل درآورد. این فصل کتاب به اساتید
نشان می دهد که چگونه با وادشتن دانشآموزان به انجام یک سری فعالیتهای
رسانهای برای یک عنصر شیمیایی، جدول تناوبی عناصر را به آنها آموزش داد. بعد
از یادگیری جدول تناوبی عناصر، از دانشآموزان خواسته می شود اطلاعاتی را که
آموختهاند را با استفاده از تصاویر بازتولید کرده و کاربرد آنها را با بیانی
جذاب برای مخاطب بیان کنند. چنین تکلیفی دانشآموزان را به کار با رسانه و
فنآوری دیجیتال واداشته و نیز درک آنها از شیمی را بالا میبرد. این
فعالیتها همچنین تفکرعلمی دانشآموزان را تعمیق میبخشد و برقراری ارتباط و
مهارتهای حل مساله را در آنها تقویت می کند.
پروژه ویدیویی «چرا؟» در فصل پنجم، مثال دیگری است که لحن متمایز و دقیق طراحی
رسانهای برای تمرین یادگیری شکلپذیر درجهت تقویت کنجکاوی فکری دانشآموزان را
نشان میدهد. در این پروژه به دانشآموزان وقت محدودی داده میشود تا ویدیویی
آموزنده، سرگرم کننده و جذاب برای همکلاسیهای خود تولید کنند. در این ویدیو
باید یک «چرا» بیاید و بعد از «چرا» پاسخ آن مطرح شود. در این پروژه
دانشآموزان تلفیقی از نظم و آزادی عمل را می آموزند و ابراز عقاید شخصی و
مهارتهای ارتباطی را تمرین می کنند. آنها همچنین بهنگام تولید برنامهها
چیزهای جدیدی میآموزند و از درک قدرت تالیف بهره میبرند.
در بطن کتاب این پیام جای گرفته است: «خوب فکر کنید و خوب ارتباط برقرار کنید».
رنه هابز نویسنده کتاب در مقدمه کتاب میگوید: «کسانی که خوب ارتباط برقرار
میکنند، بیطرفانه و به صورت فعال گوش میدهند. آنها در تعاملات خود با
انسانها حسن نیت دارند. چنین افرادی با پرسش سوالات خوب و بجا، بدنبال
فرصتهایی برای تعمیق فهم خود هستند. آنها در جستجو برای یادگیری، کنجکاو و
بیطرف هستند.»
این بیان نویسنده، برخلاف ظاهر ایدهآل گرایانهاش، با دو عامل تعیین کننده
یادگیری در طول زندگی سر و کار دارد؛ یعنی تفکر نقادانه و مهارتهای ارتباط
گیری. در قرن بیست و یکم دشوار است که کارگاه یا شغلی را بدون فهم رسانه ای و
نیز ایجاد، تولید و صرف نقدهای رسمی و غیر رسمی متصور شویم. همچنین سخت است که
مشارکت مدنی را بدون این مهارتها تصور کنیم. مهارتهایی که قابلیتهای مدنی
دانشآموزان را بعنوان بخشی از زندگی سیاسی آنها، تقویت میکند (مکلود و دیگران
۲۰۰۹). چنین تواناییهایی تا زمان بزرگسالی برای دانشآموزان راهبردی و مهم
بوده وجایگاه سیاسی آنها را شکل میدهد. همچنین در محیط و مباحث سیاسی آینده
دانشآموز را یاری می رساند (شاه و دیگران ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷). پنج راهکاری که برای
فهم اخبار بکار می رود، (در فصل: آموزش مسائل جهان از طریق بررسی رخدادهای
اخیر) به نقش آموزش چارچوبی مفهومی برای دانش رسانهای اخبار در تعلیم آموزش
مدنی به دانشآموزان اشاره دارد. به نقش چارچوب ادراکی آموزش رسانه های خبری،
در آموزش مدنی به دانش آموزان اشاره دارد. این فصل به دانشآموزان نقش کار خبری
در استقلال دموکراتیک فرد را آموزش داده و تواناییهای تفکر نقادانه را در آنها
پیریزی میکند. در این بخش کتاب نیز برنامههایی وجود دارد که مستلزم کار عملی
دانشآموزان است و پروژههایی برای مشارکت آنها در نقشهای مدنی ارائه می شود.
در این بخش به دانشآموز آموخته می شود که چگونه بر سختی عمل گرایی فائق آید.
این امر به وی کمک می کند که از خود گرایی به شکلی از مشارکت عمومی برسد
(راینگلد ۲۰۰۸). مثلا دانشآموز در این تمرین با تولید خبر از محیط مدرسه خود،
به صورت آنلاین یا آفلاین، طرز تفکر یک خبرنگار را تجربه میکند؛ درباره
رخدادهای خبرساز با درجه اهمیت محلی جستجو می کند؛ با خلق بازیهای ویدیویی
آنلاین درباره «فلش مابز»۳، درک خود را از انتخابها و عواقب آنها نشان می دهد؛
با خبرنگاران حرفهای در فعالیتهای مشترک کار میکند و یاد میگیرد که چگونه
قدرت و نفوذ، امور اجتماعی را شکل می دهد.
کتاب «دانش رسانههای دیجیتال» همچنین دیدگاهی دقیق و نقادانه از نیروی بالقوه
فرهنگ مشارکتی در محیط رسانههای دیجیتال جهان امروز، ارائه میکند. از طرفی
اینترنت با فراهم آوردن امکان تبادل اطلاعات و اشتراک نظرات شخصی درباره مسائل
روزمره برای دانشآموزان، فرصتهای قابل توجهی در جهت ترویج شهروندی دیجیتال
فراهم میآورد؛ از طرف دیگر، فنآوریهای دیجیتال، ابعاد بحثبرانگیز ارتباطات
آنلاین، مباحث اخلاقی و رفتارهای خطرناک دنیای دیجیتال را آشکار میسازد. این
امر بیش ازهمه مستلزم توجه دقیق اساتید بر این حوزه پیچیده و به چالش کشیدن
تفکر دانشآموزان است. در راستای این هدف کتاب بیان می کند که با وجود روند
روبه رشد تعداد محصولات دیجیتالی ساخت دانشآموزان، از جمله وبلاگها، ویکیها،
مکالمات تلفنی، تصاویر ویدیویی، وبکمها، شبکههای اجتماعی و غیره، اساتید
باید بدنبال فرصتهایی باشند که در کلاس تولیدات متنوع چند رسانهای ساخت آنها
را نشان داده و در مورد آنها بحث کنند.
مفاهیم کلیدی «دانش رسانههای دیجیتال»، وسیلهای برای گسترش درک دانشآموز از
ماهیت قدرت در جامعه و چگونگی بکاربردن آن در رسانههای اجتماعی آنلاین است.
چنین نگرشی برای آموزش ترقی در زندگی، رفتار مسئولانه چه در جایگاه تولیدکننده
و چه در جایگاه مخاطب درجهت حفظ ارزشهای خود، و نیز ارتباط گیری موثر و
محتاطانه در زندگی ضروری است. این نظریات مهم را می توان از طریق راهکارهای
تعاملی تدریس اجرا نمود. راهکارهایی که کنجکاوی منطقی، همکاری و مسئولیت
اجتماعی را در دانشآموزان تقویت و تثبیت گرداند.
با راهکارهای کتاب هابز دانشآموزان استفاده مسئولانه از اطلاعات و فنآوری را
تجربه و تمرین می کنند. با این کتاب درک دانشآموز از انسان، فرهنگ و مفاهیم
اجتماعی مرتبط با رسانه و فنآوری بالا می رود. به بیان دیگر این کتاب زمینه
بهربرداری از لحظات قابل تدریس در میان گفتگوها و بحثهای مرتبط با رسانههای
جمعی و فرهنگ مردمی را فراهم میآورد. همچنین تحلیلهای افراد از پیامهای رسانه
را به صورت نقادانه بیان می کند. اساتید باید در کلاس فضای پرسش و پاسخ ایجاد
کنند. آنها باید دانشآموزان را به پرسشهای دقیق، تحلیل فرضیات، جستجوی نظرات
جدید و ارتباط آنها با نظریات و کارهای دنیای واقعی تشویق کنند. دانشآموزان از
این طریق میتوانند با شناخت تواناییها و مسئولیتهای اجتماعی خود بعنوان یک
برقرارکننده ارتباط؛ به رشد فردی قابل توجهی برسند.
در جای جای کتاب، اهمیت پرورش مهارتهای تفکر نقادانه دانشآموزان، بعنوان بخشی
بسیار مهم گنجانده شده است تا دانشآموزان هم از لحاظ علم دیجیتال و هم رسانه،
افرادی باسواد گردند. اما مفهوم ریشههایی فلسفی و روانشناختی تفکرنقادانه در
این کتاب ذکر نشده است. این حوزه علمی بیانگر مفاهیمی پایهای است که میتواند
درک اساتید و دانشآموزان را از موضوعاتی نظیر استقلال نقادانه، فنون آموزش
نقادانه و دانش رسانهای نقادانه؛ تعمیق بخشد (کلنر و شیر ۲۰۰۵ و فورشتاین
۲۰۱۰/۲۰۰۲).
این حوزه همچنین یادگیری مفاهیم مهمی که در «تحلیل» (فصل ۵) درباره
پنج پرسش بنیادی مطرح شده را تعمیق می بخشد. اساتید باید درک خود از مفهوم تفکر
نقادانه را بالا ببرند تا بتوانند از دانش رسانههای دیجیتال در تکنیکهای
کلاسی آموزش، مکالمات سقراطی۴ و تفکر نقادانه رسانه استفاده کنند. به بیان دیگر
تفکر محض کافی نیست، بلکه تفکر باید با استانداردهای فکری موجب پیشرفت شخص شود
(ریچارد ۱۹۹۲).
بیشتر اساتید درزمینه استدلال تجزیهای، تفکر تخمینی و تفکر
ساختی آموزش ندیدهاند. همچنین آنها در زمان تحصیلات خود تجربهای در زمینه
بسیاری از مبادلات فکری نداشتهاند. بنابراین آنها راغب به استفاده از
فرضیات، استنتاج یا استنباط در تدریس یا حتی در تفکر شخصی خود نیستند.
موضع
چنین اساتیدی درباره روش سقراطی۵ روشن نیست. به بیان دیگر موضع آنها در
پاسخگویی به سوالات: «منظور اصلی شما چیست؟ آیا میتوانید درباره آن بیشتر
توضیح دهید؟»؛ جستجو برای فرضیات: «درباره چه چیزی تصور دارید؟ چگونه می توانید
فرض درستی آن را توجیه کنید؟»؛ جستجو برای دلایل و مدارک: «چه چیزی منجر شد شما
اینگونه اعتقاد داشته باشید؟ بنابه چه استدلالی شما به این نتیجه رسیدید؟» و
غیره روشن نیست. این قبیل سوالات تنها زمانی مطرح می شوند که اساتید بدرستی
ساختار وابسته بهم استدلالات انسانی را بفهمند و بتوانند دانشآموزان خود را
برای درک راحت انواع مکالمات درونی کمک کنند. مکالماتی که برای یک متفکر خرد
محور عادی است. این امر همچنین می تواند تلاش دانشآموزان برای پاسخ به
سوالاتی که منعکس کننده پایههای تفکر منتقدانه/متفکرانه آنها بهنگام مواجه با
رسانه است را آسان کند. سوالاتی از قبیل: «مولف به چه طریقی قدرت/روابط/ارزشها
را بر جنسیت/نژاد/طبقه اجتماعی بنا نهاده است؟» یا «شما با چه چیزی درباره
معرفی بر اساس سن، غلبه، برتری و غیره در این متن؛ مخالف یا معترضید؟» در پایان
ماموریت اصلی ما مسئولیت پذیر کردن دانشآموزان در بازشکل دادن دانش است. این
امر از طریق طرح سوالاتی انجام میشود که تاثیرات رسانهای شدن بر آنها را به
چالش میکشد (با در نظر گرفتن حقیقت، ارتباطات و تاریخچه جنسیت، نژاد، طبقه
اجتماعی، هویت و غیره). دیگرماموریت مهم ما یاری رساندن به دانشآموزان در
یادگیری این مهم است که نسبت به رسانه خودی و غیرخودی موضعی منتقدانه بگیرند.
ایده تنظیم فصلهای کتاب بر اساس مفاهیم مهم دانش رسانههای دیجیتال یعنی
دسترسی، تحلیل، ایجاد، انعکاس و عمل؛ دلالت بر پیشینه مهم و معرفتشناختی آنها
در دانش رسانههای دیجیتال دارد. این ساختار برای فهم رابطه متقابل این پنج
مفهوم و چگونگی تشخیص تواناییهای مختلف، عادتهای ذهن و قابلیتی که هرکدام
دارند؛ یک اسلوب بندی تاثیرگزار است.
پیگیری روشهای اصیل و خلاقانه که در آنها ایدهها و مفاهیم نظری با روشهای
عملی(شامل برنامه دروس) در هر فصل آمیخته شدهاند جذاب است. علاوه بر اینها
وبسایتی وجود دارد که کلیپهای ویدیویی و پرسشهای طرح شده توسط اساتید مجرب
پیرامون هر موضوع را ارائه میکنند. در این کتاب نقل قولهایی از بزرگان
حوزههای آموزش، فنآوری و کتابخانه/رسانه و نیز منابع گوناگون اطلاعاتی ارائه
گردیده است.
رنه هابز مجموعهای غنی و جامع از راهکارهای عملی و روابط بین برنامههای
آموزشی را جمعآوری کرده است که می تواند دانشآموزان را از نظر اخلاقی،
اجتماعی و احساسی رشد داده و حمایت کند. این مجموعه می تواند مسئولیتپذیری
اجتماعی دانشآموزان را در هویت و رفتار ارتباطی آنها پرورش دهد. بنابراین
کتاب حاضر پاسخگوی تولید زیاد رسانههای جدید در جامعه است و نقش دانش
رسانههای دیجیتال را برای دانشآموزان معاصر و برای آموزش آنها بعنوانی مردم و
شهروندانی متفکر گسترش می دهد.
پانوشت:
۱٫ سیستم «K-12» یعنی سیستم آموزش پایه، ۱۲ سال تحصیل مقدماتی با احتساب دوران
پیشدبستانی، (شش سال دوره مقدماتی، ۴ سال متوسطه و ۲ سال آخر دبیرستان).
۲٫« استانداردهای هم مرکز» بنیادی در آمریکاست که شیوه های های متنوع و متضاد
آموزشی را با هم هماهنگ می سازد. (ویکی پدیا)
۳٫ فلش ماب، (به انگلیسی: Flash mob) (فلش = صاعقه و مابیلیس = پویا) یک پدیده
اجتماعی و جدید در رابطه با یک «قرار دسته جمعی هدفمند» به اصطلاح خودجوش است.
فلش ماب به گروه شهروندانی گفته میشود که از طریق رسانه های دنیای مجازی
(اینترنت، ایمیل و غیره) یا تلفن همراه و یا نامه زنجیره ای همدیگر را خبردار
کرده و در زمان معینی در مکان های عمومی برای انجام کار های شگفتی آور، از جمله
اجراء کنسرت یا آواز گروهی فی البداهه، آب بازی، پرفورمنس یا حتی ایجاد مزاحمت
برای مردم دیگر و غیره تجمع میکنند. (ویکی پدیا)
۴٫ مکالمات سقراط(به یونانی: Σωκρατικὸς λόγος) اشاره به قطعاتی برجای مانده
از شاگردان سقراط و به ویژه مکالمات افلاطون دارد که در آنها سقراط و گروهی
دیگر به مباحثه و مناظره درخصوص مسائل فلسفی میپردازند. در اینباره مکالمات
اوّلیه افلاطون، اهمیت بیشتری نسبت به مکالمات متأخر دارند. به نظر میرسد که
افلاطون علاوه بر ذکر افکار سقراط، در برخی مباحث افکاری را از زبان شخصیت
سقراط نقل کردهاست که در حقیقت افکار خودش بودهاند. (ویکی پدیا)
۵٫ روش سقراطی که به نامهایی چون روش افلاطونی، تلنخوس(بازجویی) و
دیالکتیک(جدل) نیز خوانده شده؛ روشی برای مباحثه است که بر اساس سوال و جواب
متوالی و هدفمند بنا شده باشد به طوری که با اختیار موضع طرف مقابل، ابتدا
موافقت و همراهی او جلب شود و سپس تناقضات استدلالهای او آشکار شده و با
استفاده از موضع خود شخص، مدعایش رد شود. (ویکی پدیا)
Feuerstein, M. 2002/2010. Media Literacy in Supportof Critical Thinking –
Children’s Critical Thinkingin Multimedia Society. Verlag: VDM , Dr.
MüllerAktiengesellschaft and Co. KG.
Kellner, D. and J. Share. 2005. Toward critical media literacy: Core
concepts, debates, organizations and policy. Discourse: Studies in the
Cultural Politics of Education 26(3), 369 386.
McLeod, J.M., D.V. Shah, D. Hess, and N.J. Lee. 2010. “Communication and
Education: Creating Communication Competence for Socialization into Public
Life.” In Handbook of Research on Civic Engagement in Youth, edited by L.
Sherrod, J. Torney-Purta, and C. Flanagan, 363-391. Hoboken, NJ: John Wiley
& Sons.
Rheingold, H. 2008. “Using Participatory Media and Public Voice to Encourage
Civic Engagement.” In Civic Life Online: Learning How Digital Media Can
Engage Youth, edited by W.L. Bennet, 97-118. Cambridge, MA: The MIT Press.
Richard, P. 1992. “Critical Thinking: Basic Questions & Answers.”
http://www.criticalthinking.org/pages/
critical-thinking-basic-questions-amp-answers/409
Scholes, R. 1995. “Interpretation and Criticism in the Classroom.” In
Critical theory and the teaching of literature: Proceedings of the
Northeastern University Center for Literary Studies, edited by S.
Peterfreund, Boston, MA: Northeastern University Press.
Shah, D. V., J. Cho, W. P. Gveland Jr., and N. Kwak. 2005. Foundation and
expression in a digital age modeling internet effects on civic
participation: Extending the communication model. Journal of Communication,
57, 676-703.
Shah, D. V., J. Cho, S. Nah, M.R Gotlieb, H. Hwang, N.J. Lee, R.M. Scholl
and D.M. McLeod. 2007. “Campaign Ads, Online Messaging, and Participation:
Extending the Communication Mediation Model.” Journal of Communication 57:
676-703.
****
منبع : مقاله " سواد
دیجیتال و رسانه ای: مرتبط کردن فرهنگ و کلاس "
نویسنده: میرا فورشتاین / مترجم: امیر رحیمیان -
برگرفته ازسایت http://tarjomaan.com
کتاب لاتین/ سواد دیجیتال و رسانه ای: مرتبط کردن فرهنگ و کلاس، رنه هابز،
انتشارات سیج، ۲۰۱۱
Hobbs, Renee. Digital and media literacy:
Connecting culture and classroom. SAGE Publications, 2011
.
|
|
|