انسان با تواناييهاي ذاتي بالقوهاي به دنيا ميآيد كه در زندگي درصدي
از اين تواناييها بالفعل شده و تواناييهاي اكتسابي نيز به آنها اضافه
ميشود. وقتي نوزاد به دنيا ميآيد تقريبا ناتوان است و به مرور بر
تواناييهايش اضافه ميشود. بحث ما راجع به كشف استعداد در كودكان است و اينكه
آيا ميتوانيم استعدادي را كه خودمان دوست داريم در كودك پرورش دهيم و مسائلي
از اين قبيل كه اميدواريم در پيدا كردن و رشد دادن و شكوفا نمودن استعدادهاي
فرزندانتان كمكتان كند.
كشف استعدادها
وقتي نوزاد شما به دنيا ميآيد و كمي بزرگتر ميشود ميتوانيد بفهميد چپ دست
است يا راست دست، اين خودش نوعي كشف استعداد است. در افراد چپ دست نيمكره راست
مغز فعال است و نيمكره راست شامل تصور و تجسم، شناخت رنگ، موسيقي و وزن آهنگ و
كلا هنر است. افراد راست دست داراي نيمكره چپ فعال هستند و نيمكره چپ در
رياضيات، زبان و ارتباط كلامي، منطق و بررسي و تجزيه و تحليل و نويسندگي
فعالتر است. چپ دست يا راست دست بودن يكي از نشانههاي چگونگي استعداد
فرزندتان است كه البته تعيينكننده نيست.
اولين روش براي كشف استعدادهاي كودك مشاهده رفتار اوست. اكثر مادرها با ديدن
رفتارهاي كودك خود به خصوص اگر فرزند اولشان باشد به وجد ميآيند و فكر
ميكنند تنها كودك آنهاست كه اين حركت شگفتانگيز را انجام ميدهد. شما بايد به
عنوان والدين كودكتان آگاهي كامل از روند رشد كودك داشته باشيد تا آنچه لازمه
رشد كودك در رفتار است را بدانيد مثلا سن دندان درآوردن، راه افتادن، حرف زدن
و... . با اين آگاهي كه از قبل پيدا كردهايد ميتوانيد به ارزيابي دقيقتري از
رفتارهاي كودك خود دست پيدا كنيد مثلا ميتوانيد بفهميد كودكتان با توجه به
سنش زود يا دير به حرف افتاده است. والدين آگاه و واقع بين ميتوانند بگويند
فرزندشان حدودا از چه سطح هوشي برخوردار است، تواناييهاي حركتي او در چه سطحي
است. گنجينه لغات، حافظه كلامي، حافظه عددي، سرعت يادگيري و... از جمله مسائلي
است كه والدين ميتوانند در فرزند خود دريابند.
والدين بايد دقت كنند كه واقعبيني در كشف استعدادها يكي از مهمترين وظايف
آنهاست. اكثر والدين به دليل اينكه دوست دارند فرزندشان بسيار باهوش باشد و در
زمينههاي خاصي كه آنها ميخواهند مستعد نشان داده شوند، بسياري از استعدادهاي
واقعي كودك را ناديده گرفته و تنها به خواستههاي خود توجه ميكنند و گاهي از
كودك خود انتظارات واهي و نادرست دارند كه اين كارشان تنها به هرز رفتن
استعدادهاي واقعي فرزندشان ميانجامد.
خداوند در هر فردي استعدادهاي خاصي گذاشته است كه او را منحصر به فرد ميكند پس
سعي كنيد استعدادهاي واقعي فرزندتان را بيابيد. دقت داشته باشيد كه بچهها در
هر آنچه استعداد دارند علاقه نشان ميدهند و به هر چه علاقه نشان ميدهند در آن
توانمندتر ميشوند. در واقع علاقه و استعداد رابطه مستقيم با هم دارند. وقتي
كودك بزرگتر ميشود ميتوان به علايق او توجه كرد و ديد كه كودك بيشتر به سمت
چه چيزي علاقه و توجه نشان ميدهد. كودكاني هستند كه ساعتها سرگرم ساختن و
خراب كردن وسايلند، بعضي از بچهها علاقه شديدي به گوش دادن موسيقي، كتاب قصه و
ديدن برنامههاي موزيكال تلويزيون دارند و بعضي نيز عاشق نقاشي كشيدن هستند.
تنها وظيفه
والدين دقت به اين رفتارها و در اختيار گذاشتن آنچه كه به آن علاقه نشان ميدهد
به كودك است.
وقتي فرزندتان به سن مهد كودك رسيد يعني حدود پنج شش سالگي، ميتوان با ايجاد
ارتباط با مربيان به استعدادهاي فرزند خود پي ببريد. از خود كودك بپرسيد كه
دوست دارد چه كلاسي در مهد برود، به علايق خودتان توجه نكنيد بلكه به علايق
فرزندتان احترام بگذاريد.
در سن مدرسه نيز ميتوانيد از معلمان او بپرسيد و با توجه به نمرات و حرفهاي
كودك خود متوجه علايق و استعدادهاي او شويد. از پرسشنامههاي استعداد و تستهاي
كشف استعداد كه روانشناسان در اختيار دارند نيز ميتوان كمك گرفت. خانههاي
كشف استعداد نيز مكانهايي هستند كه ميتوانند در اين امر كمك كنند. آنها با
ابزار و روشهايي كه به كار ميبرند ميتوانند تا حدودي به شما بگويند فرزندتان
در چه زمينههايي مستعد است.
پرورش استعدادها
وقتي فهميديد كه فرزندتان در چه زمينهاي استعداد دارد و علاقه نشان ميدهد شما
دو وظيفه داريد اول اينكه علاقه فرزندتان را حفظ كنيد و در مواردي علاقه را
ايجاد كنيد دوم اينكه آن استعداد را پرورش دهيد تا از حالت بالقوه درآيد و
بالفعل شود.
اولين چيزي كه به ذهن والدين راجع به پرورش استعداد ميرسد خريد وسايل مختلف در
زمينهاي كه فرزندشان استعداد دارد است و دوم گذاشتن كلاسهاي مختلف در آن
زمينه است. هر دو اينها خوب است، اما اولين قدم شما دادن اطلاعات به فرزندتان
است. اطلاعات در هر سني متفاوت است در سنين كودكي شما با مشاهده و اطلاعات
تصويري فرزندتان را مطلع ميكنيد و در سنين نوجواني با مطالعه و گفتگو با كساني
كه در آن زمينه خاص موفقند. فرزند خود را به محل كار افراد موفق ببريد تا با
محيط كاري آن استعداد خاص آشنا شوند. براي فرزند خود زمينههاي تفريحي فراهم
كنيد كه با آن استعداد خاص مرتبط است و براي اينكه زمينههاي تفريحي را
بشناسيد حتما با متخصصان آن مشورت كنيد. اگر احساس كرديد علاقه كودكتان كم شده
است كمي به او استراحت دهيد و بگذاريد خودش به دنبال استعدادش برود و شما همه
چيز را در اختيارش قرار ندهيد. اصلا او را تا خودش نخواست درگير كلاسهاي
آكادميك و تئوريك نكنيد مخصوصا در سنين پائين؛ چرا كه اگر برايش خسته كننده
باشد علاقهاش را تحتالشعاع قرار ميدهد. تمام روز فرزند خود را به يك فعاليت
خاص اختصاص ندهيد و تنها بخشي از فعاليت روزانهاش را به استعدادش اختصاص دهيد
تا او را خسته نكنيد. حتما يك فعاليت ورزشي و بدني براي او در نظر بگيريد و اگر
استعداد او در زمينه ورزش و بدني است يك فعاليت ذهني و تمركزي يا هنري برايش
درنظر بگيريد تا به جنبههاي ديگر شخصيت او نيز كمك كنيد، اما بدانيد كه جنبه
مخالف استعداد كودك فقط بايد تفريحي و براي تنوع باشد و انتظار پيشرفت چشمگير
از او نداشته باشيد و تمركز خود را روي استعداد اصلي فرزندتان حفظ كنيد.
گاهي ممكن است كودك در چند زمينه مختلف استعداد و علاقه نشان دهد. وظيفه پدر و
مادر اين است كه قبل ازاينكه فرزندشان در زمينه خاصي مشغول به فعاليت و پيشرفت
شود او را با تمام رشتهها و زمينههاي فعاليت آشنا كند و بعد از كشف همه
استعدادهاي فرزندشان به علاقه خود او توجه كنند. والدين بايد بدانند كه پيشرفت
در چند جنبه همزمان بسيار سخت است يا بايد به پيشرفت سطحي و در حد متوسط در چند
استعداد باهم بسنده كرد يا قيد چند استعداد را زد و به يك استعداد محوري
پرداخت. اما بهترين روش براي بچههايي كه داراي چند استعداد محوري هستند اين
است كه با توجه به علاقه كودك استعدادها را اولويتبندي كرده و در حد توان به
آنها پرداخت.
گاهي فرزند شما در نيمه راه تصميم ميگيرد به رشته خاصي بپردازد و در زمينهاي
كه شما براي او امكانات فراهم آوردهايد ديگر فعاليتي نكند. اكثر پدر و مادرها
در اين مواقع عصباني ميشوند و اجازه چنين كاري را نميدهند. بعضي از والدين هم
هر چه بچه بگويد گوش ميدهند و اجازه ميدهند فرزندشان دائما از اين شاخه به آن
شاخه بپرد. در چنين مواقعي والدين بايد به فرزندشان اجازه دهند تا برود و علاقه
اصلي خود را پيدا كند و مطمئن شود در آن زمينه استعداد دارد بعد اگر بخواهد
ميتواند تغيير مسير دهد. اما به هيچ وجه اجازه ندهيد فرزندتان از اين شاخه به
آن شاخه بپرد. البته گاهي براي اينكه فرزندتان بتواند علاقهاش را بشناسد لازم
است، اما به صورت مقطعي و كوتاهمدت نه اينكه هميشه بخواهد به اين رويه ادامه
دهد.
شما نيز بايد به فرزندتان كمك كنيد تا بتواند يك تصميم درست بگيرد و علاقهاش
را پيدا كند. گاهي بچهها تحت تاثير چيزي غير از علاقه و استعداد خود قرار
ميگيرند مثل ديدن يك فيلم يا يك دوست كه در زمينه خاصي فعاليت موفقي دارد. در
چنين مواقعي فرزندتان ممكن است به اصطلاح جوگير شده باشد و فقط يك تصميم
لحظهاي و هيجاني گرفته باشد. شما به هيجان او دامن نزنيد و منطقي باشيد. گاهي
والدين بيشتر از بچهها هيجاني تصميم ميگيرند، اما راه درست زمان دادن است.
بلافاصله تصميم نگيريد، بگذاريد حداقل 2 هفته بگذرد تا اگر اين تصميم و انتخاب
از سر هيجان است از بين برود و در اين 2 هفته اصلا راجع به آن فعاليت حرف
نزنيد. اگر فرزندتان باز به آن فعاليت علاقه نشان داد به جمعآوري اطلاعات و
دادن آگاهي به فرزندتان بپردازيد؛ بدون اينكه به ذهنش جهتدهي مثبت يا منفي
بدهيد.
با يك برنامه ريزي دقيق و با آگاهي كامل و رفتاري حساب شده استعدادهاي فرزندتان
را پرورش دهيد. آنچه شما ميخواهيد گاهي پدر و مادرها فكر ميكنند استعدادهاي
فرزندشان صددرصد شبيه خودشان است. البته ژنتيك در استعدادها نقش مهمي دارد، اما
اين دليل نميشود كه شما از اينكه فرزندتان شبيه شماست مطمئن باشيد، پس قبل از
اينكه بخواهيد پيشبيني كنيد و استعدادهاي او را به عنوان يك انسان مستقل از
خودتان بشناسيد.
بعضي از پدر و مادرها ميخواهند از همان ابتدا استعدادهاي فرزندان خود را به
همان جهتي كه ميخواهند سوق دهند. شما ميتوانيد با قرار دادن كودك خود در
محيطي كه ميخواهيد استعدادهاي او را سوق دهيد مثلا با قرار دادن او در محيطي
كه پر است از وسايل مكانيكي و اسباببازيهاي ساختني و خراب كردني جنبه فيزيكي
و مكانيكي استعدادهاي او را پرورش دادهايد يا با قرار دادن صرفا وسايل نقاشي
در اختيارش، او را به نقاشي ترغيب كنيد. درست مثل بچههاي چپ دستي كه مداد را
به زور به دست راست آنها ميدهند و آنها را مجبور به نوشتن با دست راست ميكنند
كودك شما ياد ميگيرد كه با دست راست بنويسد، اما هيچ وقت خوش خط نخواهد شد.
ياد دادن استعدادها نيز اين چنين است اگر شما بخواهيد استعدادي را به كودكتان
ياد دهيد شايد آن را ياد بگيرد اما در آن پيشرفت چشمگيري نميكند و از همه بدتر
اينكه هيچگاه به
آن علاقه نشان نميدهد. استعداد را بايد كشف و بعد پرورش داد. شما نميتوانيد
از كسي كه استعداد نقاشي ندارد يك نقاش ماهر بسازيد، اما شايد بتوانيد او را يك
نقاش آماتور كنيد كه بدون خلاقيت تنها ياد گرفته كپيبرداري كند. گاهي والدين
ميخواهند فرزندشان راه آنها را ادامه دهد مثلا چون پدر و مادر هر دو پزشك
هستند حتما فرزندشان هم بايد پزشك شود و اگر در هنر استعداد نشان دهد هيچ كار
مهمي نكرده است. همه ما بايد بدانيم موفقيت در هر كاري مهم و كار بزرگي است و
هيچ كاري بر كار ديگر ارجحيت ندارد مهم اين است كه ما در هر كاري بهترين باشيم
و اين وقتي اتفاق ميافتد كه ما نقطه تلاقي استعدادها و علايق خود را بيابيم و
آن را بدرستي پرورش دهيم. همين كه فرزندتان شما را در محيط كاريتان ديده است و
با كار شما آشناست كافي است اگر فرزندتان به كار شما علاقهمند باشد و در زمينه
استعدادهاي شما نيز مستعد باشد خودش ناخودآگاه به سمت شما سوق پيدا ميكند و
لازم به اين نيست كه شما او را مجبور كنيد.
در هر حال به ياد داشته باشيد كه انسان وقتي از زندگي لذت ميبرد كه دائما در
حال پيشرفت باشد و ما در زمينهاي پيشرفت نخواهيم كرد مگر زمينهاي كه در آن
مستعد و علاقهمند باشيم و اين وظيفه مهمي براي والدين است كه استعدادهاي
فرزندشان را كشف كنند و پرورش دهند تا افراد مفيدي براي خود و ديگران به جامعه
تحويل دهند.
****
|