|
|
|
همه سازمانها براي بقاء نيازمند انديشه هاي نو و نظرات بديع و تازه اند.افكار و نظرات جديد همچون روحي در كالبد سازمان دميده مي شود و آنرا از نيستي و فنا نجات مي دهد.در عصر ما براي بقآء و پيشرفت و حتي حفظ وضع موجود،جريان نوجويي و نوآوري را در سازمان تداوم بخشيد تا از ركود و نابودي آن جلوگيري شود.براي آنكه بتوان در دنياي متلاطم و متغير به حيات ادامه داد بادي به نوآوري و خلاقيت روي آورد و ضمن شناخت تغييرات و تحولات محيط براي رويارويي با آنها پاسخهاي بديع و تازه تدارك ديد و همراه تاثير پذيري از اين تحولات بر آنها تاثير نهاد و بدانها شكل دلخواه داد. خلاقيت و نوآوري آنچنان به هم عجين شده اند كه شايد به دست دادن تعريف مستقلي از هر كدام دشوار باشد اما براي روشن شدن ذهن مي توان آنها را به گونه يي مجزا از هم تعديل نمود.خلاقيت پيداي و توليد يك انديشه و فكر نوست در حاليكه نوآوري عملي ساختن آن انديشه و فكر است .به عبارت ديگر خلاقيت اشاره به قدرت ايجاد انديشه هاي نو دارد و نوآوري به معناي كاربردي ساختن آن افكار نو و تازه است . نويسنده ديگري ،خلاقيت را ايجاد آنچه قبلا وجود نداشته مي داند و براي آن ماهيتي جديد خواه در ذهن خواه در عين قائل است و يكي ديگر از نويسندگان خلاقيت را درخشش يك انديشه و بوجودآمدن نظر و ايده اي نو مي داند.به زعم او خلاقيت كشف چيزي است كه موجود بوده اما به علت كورذهني ناشي از عادت ديده نمي شده است.خلاقيت نگاهي كنجكاو و كاوشگر به پديده اي قديمي است كه آنرا مي يابد وآشكار مي كند. همانگونه كه از تعاريف نتيجه مي شود خلاقيت لازمه نوآوري است و تحقق نوجويي وابسته به خلاقيت است .اگرچه در عمل نمي توان اين دو را از هم متمايز ساخت ولي مي توان تصور كرد كه خلاقيت بستر رشد و پيدايي نوآوري هاست .از خلاقيت تا نوآوري غالبا راهي طولاني در پيش است و تا انديشه اي نو به صورت محصول يا خدمتي جديد در آيد زماني طولاني مي گذرد و تلاشها و كوششهاي بسيار به عمل مي آيد.گاهي ايده و انديشه اي نواز ذهن فرد مي تراود و در سالهاي بعد آن انديشه نو به وسيله فرد ديگري به صورت نوآوري در محصول يا خدمت متجلي مي گردد. در اينجا بي مناسبت نيست به اين نكته نيز اشاره شود كه نوآوري نوعي تغيير را ايجاد مي كند اما هر تغييري را نمي توان نوآوري ناميد.نوآوري تغييري بديع و تازه است كه بر اساس انديشه اي نو كه سابقه قبلي نداشته بوجود مي آيد و از اينرو اگرچه نوآوري تغيير است اما هر تغيير نوآوري نيست . سازمانها بر اساس ميزان توجه و تاكيدشان بر توسعه و همپايي با تغييرات محيط و ميزان خلاقيت به چهار گروه تقسيم كرده اند.سازمانهايي كه به توسعه و تغييرات محيط توجه بسيار داشته و از جهت خلاقيت نيز در حد بسيار بالايي قرار دارند خلاق و نوآورند، به اين معني كه هم به خلاقيت پرداخته و هم براي پاسخ به تغييرات و تحولات محيط نوآوري را پيشه مي كنند.در مقابل اين سازمانها دسته اي قرار دارند كه از جهت توجه به امر توسعه و تغيير ضعيف و از نظر خلاقيت ضعيف م ي باشند اين سازمانها محافظه كار و سنتي باقي مي مانند و نه خلاق مي شوند و نه نوآور.دسته ديگر سازمانهايي هستند كه توجه به توسعه و تغيير دارند اما چون خلاق نيستند براي پاسخ به محيط خود دست به تقليد زده و نوآوري هاي مقلدانه را انجام مي دهند.دسته آخر سازمانهاي بسيار خلاقي هستند كه چندان تاكيدي بر توسعه و تغيير ندارند.اين گروه از سازمانها به خلاقيت مي پردازند و نظريه ها و تئوريهاي نو و خلاق ارائه مي كنند اما چون نيازي به نوآوري عملي نمي بينند از نوآوري غفلت مي ورزند و ايده هاي آنان كاربردي نمي شود.
تقسيم بندي سازمانها بر اساس ميزان خلاقيت و توجه آنها به توسعه و تغيير
**** منبع: کتاب مديريت عمومي-دكتر سيد مهدي الواني ، نشر ني ، چاپ هفتم 1373، شمارگان :5500 جلد
****
منبع : مقاله " "
|
|
|
|
|
|
برای اطلاع از به روز شدن سايت فکرنو ، ابتدا نام و سپس پست الکترونيکی خود را وارد نماييد. |
جستجو در سايت فکر نو |
|
|
خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی
|
|
|
|
|
سایت فکرنو-سایت خلاقیت ،نوآوری و کارآفرینی