|
همگی شما در زندگي روزمره ، با واژه هایی چون « رقابت ، رقیب و رقبا» مواجه شده
اید و همیشه نگران بوده اید که در مواجهه با آرمان و آرزوهایتان ، طرف مقابلی
هست که به دنبال پیشی گرفتن و برتری جستن يا درصدد ايجاد مانع در راه رسيدن به
هدفي است كه براي خود انتخاب كرده ايد. کسی که طبق آموخته هایتان او را بعنوان
«رقیب» شناخته اید. شما در دنیای رقابت انگاره هایی مثبت یا منفی از طرف مقابل
داشته اید. بهنگام تحصيل ،در كسب و كار يا ساير فعاليتهاي فردي و اجتماعي موضوع
چالش انگیز رقابت را با تمام وجود حس کرده اید . شما بسته به اینکه شخص حقیقی
هستید یا حقوقی همواره وجود رقیبی را چه بصورت عيني يا در قالب تصورات ذهني
تجربه کرده اید. بگونه ی که آموخته اید با او وارد چالشی فراگیر شوید ، دست و
پنجه نرم کنید و دست آخر پیروز میدان باشید یا شکست در کارزار را برای یافتن
فرصتی دیگر پذیرا شوید .نکته همین جاست که واژه های « رقابت ، رقیب ، رقبا »
ابتدا به ساکن ، ذهن را به سوی نگرش منفی می کشانند. شما خواسته یا ناخواسته با
کاربرد عنوان « رقیب » منتظر کنش یا واکنشی غافلگیرانه از سوی طرف مقابل هستید
و هر آن انتظار می کشید اگر زودتر نجنبید ، عقب بمانید. اگر هم بصورت آكادميك
يا تجربي دانش مدیریت خوانده باشید ، شتابان بدنبال شناخت عوامل محیطی می روید
تا از رقیب خود پیشی بگیرید یا دست کم با او در حالتی تعادلی هرچند نفس گیر
بمانید ذهنتان دایم درگیر است و دغدغه و نگرانی از کوچکترین اشتباهی که موجب
سوء استفاده رقیب را از فرصت ها فراهم کند شما را می آزارد. شما خواسته یا
ناخواسته وارد یک جنگ روانی و حتی ویرانگر می شوید. جنگی که فرجام آن شکست یا
پیروزی است .عبارت « تو رقیب منی» را بارها و بارها با خود تکرار می کنید و
شاید هم با اتخاذ استراتژی های تاکتیکی می خواهید گام در اقیانوس قرمز بگذارید.
غافل از اینکه می توانید « فرصت سازی » را جایگزین رقابت ، « فرصت ساز» را
جایگزین رقیب ، ترکیب « فرصت سازان » را جایگزین رقبا یا شرکت های رقیب کنید.
این جایگزینی در ذهن معجزه می کند و بجای القا یا زایش تفکرات منفی نگرش مثبت
شما را توسعه خواهد داد. بعبارت بهتر اگر طرف مقابل در پی برتری جستن و متمایز
بودن از شما است ، چنانکه با دید مثبت به او بنگرید ، عزم خود را جزم خواهید
کرد تا خود نیز بدنبال برتری باشید یا در برتر بودن با او شراکت کنید ( برای
نمونه فروشگاههای زنجیره ای گوناگون می توانند با همکاری همدیگر و بصورت پایلوت
اداره یک فروشگاه واحد را با بهره گیری از منابع انسانی خبره و مستعد بعهده
بگیرند یا سایتهای مختلف اینترنتی ، با بهره گیری از همگرایی و خلاقیت و نوآوری
سرمایه های انسانی خود ، خدمات الکترونیکی یکپارچه را ارایه نموده و از گپ های
پنج گانه حسب مورد دور بمانند) نه اینکه دنبال دست و پنجه نرم کردن و به خاک
مالیدن یکدیگر باشند. اگر هم فرصت سازی طرف مقابل را غنیمت نشمرده و راکد
بمانند ، خود ، اقدام به فرصت سوزی کرده اند و قدر لحظه ها را ندانسته اند. پس
بیاییم با مثبت اندیشی « فرصت سازی » را بجای رقابت بنشانیم و با اتخاذ یک
استراتژی نرم عناصری را که برسر آن اختلاف داریم مورد بازنگری و مرمت قراردهیم
و با پذیرش « فرصت سازی» بجای دورشدن از فرصت ساز در پی نزدیک شدن به او و گام
گذاشتن در « اقیانوس عمیق شراکت » باشیم .
****
منبع : مقاله ارسالی "
فرصت سازان" تهیه
کننده : :سامرند داودی- انتشار سایت فکرنو - بهمن 1389
|