|
چکیده
مدیریت آموزشی مناسب و کارآمد نقش اساسی و کلیدی در تمامی مراحل فرآیند حیاتی
آموزش بر عهده دارد و عملکرد مناسب مدیران آموزشی به عنوان حلقه ارتباط دهنده
،هدایت و کنترل کننده فراگیران و معلمان در این فرایند آموزش، بسیار حائز اهمیت
بوده ضامن کارائی و اثربخشی سازمان آموزشی است .در عصر تکنولوژی و
کامپیوتر،مدیران آموزشی نیازمند اطلاعات و دانش عمومی و تخصصی روز دنیا از طریق
کسب آموزش های مورد نیاز می باشند و باید با بکارگیری الگوها و روشهای جدید
مدیریتی و اتکا به دانش نوین بیش از پیش در ارتقاء کارائی و اثربخشی ونیل به
اهداف تعیین شده کوشید .
در پژوهش حاضرنیازهای آموزشی مدیران شاغل درمدارس متوسطه شهرستانهای استان
تهران بررسی والگوی آموزش ضمن خدمت پیشنهادی براساس نیازهای احصا شده ،تدوین و
ارائه گردیده است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها،
توصيفي پیمایشی می باشد. جامعه آماري در اين پژوهش كليه مديران مدارس متوسطه
شهرستانهای استان تهران می باشند که حجم نمونه بامراجعه به جدول مورگان 223
نفرتعيين و به كمك پرسشنامه، دادهها از جامعه آماري گردآوري شد. روايي آن با
استفاده از نظرات متخصصان و اساتید محترم راهنما و مشاور و پايايي آن از طريق
اجرا آزمايشي و محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ به دست آمد كه برابر با 0.9647 است.
داده هاي جمع آوري شده با استفاده از روش آمارتوصيفي ( میانگین، میانه، مد،
انحراف معیار، چولگی، کشیدگی، کمینه و بیشینه )و استنباطی ( آزمون آماری خی دو
تک گروه، t مستقل و تحليل واريانس یک طرفه فریدمن و آزمون تعقیبی(LSD مورد
تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد که مهارت فنی،انسانی و ادراکی مدیران
مورد مطالعه به طور معنی داری در حد متوسط قرار دارد. بین مدیران زن و مرد در
مورد نیازسنجی آموزشی مهارت انسانی و ادراکی تفاوت معناداری وجود دارد.اما بین
مدیران زن و مرد در مورد نیازسنجی آموزشی مهارت فنی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
کلید واژه ها :نیاز سنجی آموزشی، آموزش ضمن خدمت، مهارت فنی،انسانی،ادراکی.
مقدمه:
کارائی و اثربخشی مدارس که مرکز آموزش و محور توسعه علمی و پیشرفت کشور از طریق
آموزش می باشند، شدیدا تحت تاثیر توانائی ها، عملکرد و کارائی مدیر و وابسته به
دانش،تخصص و تجربه اوست و این دانش و مهارت از طریق آموزش های قبل از خدمت،حین
استخدام تامین و به روز رسانی می شودکه در این میان اهمیت آموزش های ضمن خدمت
به دلیل به هنکام بودن و در راستای ارتقاء سطح دانش و توانائی های مدیران غیر
قابل انکار بوده و بعنوان یکی از متداول ترین و قابل قبول ترین روشهای توسعه و
ارتقاء دانش و تخصص مدیران تلقی می شود.
در دنیای متحول کنونی ،تربیت و آموزش مداوم نیروی انسانی در سازمانهای مختلف از
جمله آموزش و پرورش ،دارای اهمیت و جایگاه خاصی است.پرداختن به آموزش کارکنان
،بویژه در سطح مدیریتی با برنامه ریزی های دقیق و حساب شده می تواند باعث بهبود
کارائی و اثربخشی در هر سازمان شود.(نصر اصفهانی و عزیزی،1379 :79-80)
ضمنا آموزش ضمن خدمت یکی از مناسب ترین و دراختیارترین منابع و راهکارهای بهبود
و ارتقاء منابع انسانی و دستیابی به دانش و مهارتهای لازم جهت رشد و ارتقاء است
و حال آنکه آموزش پر هزینه و گران است و زمانی می تواند مقرون به صرفه ،موثر،
قابل توجیه و اجرا باشد که براساس نیازسنجی مناسب و علمی و در قالب الگو و
چهارچوبی از پیش طراحی و تعیین شده اجرا شود.
امروزه آموزش و بهسازی منابع انسانی به عنوان یکی از استراتژیهای اصلی دستیابی
به سرمایه انسانی، و سازگاری مثبت با شرایط تغییر به عنوان دو مزیت رقابتی
سازمانها قلمداد می شود و از این رو جایگاه و اهمیت راهبردی آن در بقاء و توسعه
سازمان نمایان شده است. بدیهی است این فعالیت نیز مانند هر فعالیت سازمانی دیگر
مستلزم برنامه ریزی صحیح و اصولی است.در این راستا تعیین نیازهای آموزشی به
عنوان اولین گام در برنامه ریزی آموزشی ضمن خدمت مطرح می شود که اگر به درستی
طرح ریزی و اجرا گردد تمهیدی اساسی و مهم برای اثربخشی کارکرد آموزش های ضمن
خدمت و طبعاً بهره وری شاغلین خواهد بود. (عباس زادگان و ترک زاده، 1379: 13)
در کشور ما نیز که در زمره کشورهای در حال توسعه می باشد، و با توجه به نیاز
مدیران آموزشی به اطلاعات و دانش نوین در راستای به روز رسانی دانش ،مهارت و
توانائی ها دیرزمانی است که آموزش های ضمن خدمت مورد استفاده قرار می گیرد که
اساسا این آموزش ها می بایست بر پایه نیاز سنجی و تعیین نیازها انجام گیرد. لذا
در این تحقیق ضمن جمع آوری نظرات مدیران آموزشی در مورد مهارتهای مورد نیاز و
میزان تسلط ایشان به این موارد و بررسی نقاط ضعف تلاش شده تا نیازهای آموزشی
ایشان تعیین شده و برای بر طرف نمودن این نیازهای آموزشی ،و ارتقاءسطح دانش و
مهارت مورد نیاز الگوی آموزشی مناسب نیز ارائه گردد.
بیان مساله
مدیران آموزشی وظیفه مهم برنامه ریزی،کنترل،مدیریت ، نظارت و اداره مراکز
آموزشی ،دبیران،مدرسان و دانش آموزان را برعهده داند. بدین دلیل
مهارت،دانش،اطلاعات و توانائی های آنان مستقیم و غیر مستقیم بر کیفیت،کارائی و
اثربخشی سیتم آموزشی،واحدها و افراد شاغل در آن اثر بسیار تعیین کننده ای
دارد.مسئولین،مدیران ارشد و سیاستگذاران آموزش کشور هر ساله زمان و مبالغ
بسیاری را برای آموزش و بهسازی کارکنان صرف می کنند که هدایت و مصرف مناسب این
هزینه و زمان برای نیل به اهداف مناسب و از پیش تعیین شده نیازمند شناسائی نیاز
های آموزشی مدیران است.
در دنیای متحول کنونی ،تربیت و آموزش مداوم نیروی انسانی در سازمانهای مختلف از
جمله آموزش و پرورش،دارای اهمیت و جایگاه خاصی است.پرداختن به آموزش کارکنان
،بویژه در سطح مدیریتی با برنامه ریزی های دقیق و حساب شده می تواند باعث بهبود
کارائی و اثربخشی در هر سازمان شود.(نصر اصفهانی و عزیزی،1379 :79-80)
موضوع آموزش و پرورش انسان است و انسان موجود بسیار پیچیده ای است،بنابراین
نظام آموزش و پرورش و دست اندرکاران آن با یکی از پر مسئولیت ترین و دشوارترین
وظایف در جامعه سروکار دارند. در یک نظام آموزشی سنجیده و عقلائی که مبتنی بر
هدف و برنامه عمل می کنند،ایفای وظایف و فعالیت های آموزشی و رهبری آن نباید به
افراد فاقد آگاهی و صلاحیت لازم و کافی سپرده شود.بدین منظور باید پیش بینی ها
و اقدامات مستمر و موثری در زمینه تربیت معلم ومدیران آموزشی صورت گیرد.(علاقه
بند،1364: 5)
کاستی های موجود و عدم تناسب و تطابق دوره های آموزشی اجراشده با نیازهای این
افراد موجب طرح سوالاتی از این قبیل شده است:
مدیران آموزشی تا چه میزان از مهارتهای سه گانه (فنی،انسانی و ادراکی) برخوردار
بوده و در کدام زمینه ها دچار ضعف و نیازهستند؟
آیا برای رفع نیازها و نقایص موجود ،برنامه آموزشی معینی نیاز است؟کدام الگوی
آموزشی قادر به رفع این نیازهاو نقایص آموزشی موجود است؟
در این پژوهش تلاش برآن است که به سوا لات فوق پاسخ داده شدوه و ضمن برسی وضع
آموزشی و نیازهای این افراد یافته های حاصل از این پژوهش در قالب یک الگوی
آموزشی ارائه شود.
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
سازمانها و نهادهای مختلف هر جامعه ای عموما بر اساس نیازهای معینی شکل می
گیرند و توسعه می یابند. از این رو اهداف هر موسسه ای معمولا نشانه ای از
نیازها یا نیاز ویژه ای است که برای ادامه حیات اجتماعی ضروری اند.تحولاتی که
در سایه اختراعات و نوآوریها ظهور یافته باعث شد تا بین سازمانها به منزله
نهادهای اجتماعی ،ناگریز از همگامی و همسوئی با این تحولات باشند و ساختار
سازمانی از شکل ساده و سنتی به سوی انواع پیچیده و تخصصی سوق یابند و وظایف و
عملکردهای آنها نیز متحول شوند.بنابراین آماده شدن برای حرفه ای معین ،مستلزم
صرف وقت زیاد و آموزش های تخصصی است. (فتحی واجارگاه، 1383: 5)
هر سازمانی به افراد آموزش دیده و با تجربه نیاز دارد تا ماموریت خود را به
انجام برساند.اگر توانائیهای کارکنان موجود پاسخگوی این نیاز باشد،آموزش
کارکنان ضرورت چندانی نمی یابد. اما اگر چنین نباشد لازم است سطح مهارت ،
توانائی و انطباق پذیری آنان افزایش یابد.این احتمال که فرد جوانی مهارتهائی را
بیاموزد و آنها را تا حدود چهل سال کار خود بدون تغییر بنیادی ادامه دهد دیگر
بسیار ضعیف یا به کلی محال است. در جامعه ای که به سرعت در حال دگرگونی است
.آموزش کارکنان نه تنها مطلوب است بلکه فرآیندی است که هر سازمانی باید برای آن
منابعی را د رنظر بگیرد تا همواره نیروی انسانی کارآمد و مطلعی در اختیار داشته
باشد.(ربیعی مندجین،1378 :9)
هیچ کس نمی تواند ادعا کند که به صرف گذراندن دوره ها و یا دروسی که گذرانده
است برای همیشه از کسب دانش و مهارت بی نیاز خواهد بود.تغییرات علم و تکنولوژی
در جهان امروزه آن قدر شتابان است که بعضی از افراد معتقدند که دانش هر فرد
حداکثر تا 5 سال عمر کارآمدی دارد. هر سازمان در برنامه ریزی آموزش و نیروی
انسانی خود ،جهت ها و تاکید هائی را منظور می کند تا از این طریق بتواند در
راستای اصلاح رفتار کارکنان خود تغییراتی را بوجود آورد،و موجبات اعتلای سازمان
را فراهم آورد.(چایچی،1381: 6)
سروکار آموزش و پرورش با انسان است و انسان موجودی پویا،خلاق و روزبه روز در
حال رشد و تعالی است و از سوی دیگر رسالت و وظیفه محوله بر آموزش و پرورش اقتضا
می کند مدیران و مسئولین آن که همان عناصر هدایت کننده و جهت دهنده به سایر
افراد سازمان می باشند و در حصول اهداف سازمانی ،اثربخشی و کارآئی نقش حیاتی و
مهم دارند از اطلاعات و مهارتهای لازم و کافی برخوردار و بهره مند باشند.زیرا
نحوه کارکرد و عملکرد مدیران در آموزش و پرورش نیز همانند سایر سازمانها
برعملکرد افراد و نهایتا خود سازمان و سپس برجامعه تاثیر عمیقی دارد.
مدیـران در اثربخشـی سازمـان (انتخاب و تحقق اهداف مناسب) و کـارآیی آن (تحقق
اهداف با حداقل منابع) نقـش مهمی دارند. چگونگی کارکرد مدیران در درون هـر
سـازمـان از جمله سازمان آموزش و پرورش، بر عملـکرد جامعه تأثیر عمیقی می گذارد
و منجر به تغییرات شگرف و بی سابقه در اقتصاد، سیاست علم، تکنولوژی و غیره می
گردد.»(پرداختچی،1374 :4)
مدیران آموزشی با بهره گیری از اطلاعات به روزشده ،می توانند اقدام به اتخاذ و
اجرای سیاست های کاربردی و علمی متناسب با شرایط و امکانات و تحولات حیطه کاری
خود کرده و با استفاده از اطلاعات پردازش شده در دسترس ،نیازمندیهای مختلف واحد
آموزشی تحت مدیریت خود را از قبیل برنامه ریزی ،کنترل،تامین منابع ،کیفیت بخشی
و..... پاسخ داده و به بهینه سازی روشهای کاری و افزایش راندمان برنامه های
مدرسه بپردازد.(باستانی پور مقدم،1381 :16)
جونز معتقد است: در طول دهه اخیر ،سیاسستگذاران امر تعلیم و تربیت بدنبال
مدیران مدارس باسواد و مسلط به دانش روز در مورد برنامه درسی و آموزش می باشند.
گرچه تشخیص اینکه تخصص در تدریس و یادگیری برای رشدو پیشرفت در مدارس ضروری و
حیاتی است، اغلب تحت تاثیر کارکردهای مدیریتی مدیران و برنامه مدیریت قرار
گرفته است ،اما یکی از رموز موفقیت و دستیابی به اهداف مهم آموزشی است .مطالعات
اخیر نشان داده است که محتوای آموزشی که مورد غفلت قرارگرفته و کمتر بدان توجه
شده است، همان توانائی درک و تشخیص نیازهای روزمدارس وسازمانهای آموزشی توسط
رهبران ومدیران آموزشی است است.(جونز،2007 : 2).
تغییر و تحول ،به هنگام سازی و هم آهنگ شدن با دنیای در حال تغییر و رو به رشد
در هر مجموعه ای خصوصا مجموعه ها و سیستم های آموزشی از وظابف مدیران می باشد و
ضرورت و اهمیت بهسازی و مجهز نمودن نیروی انسانی به دانش ، اطلاعات و مهارتهای
نوین مختلف و منطبق نمودن آنها با تغییر و تحولات روز دنیا را توجیه می
نماید.تحقق این امر و بهره مندی از دانش و مهارتهای به روز و نوین ،خود مستلزم
بهره گیری از دوره های آموزشی مناسب و به روز است که براساس آخرین و جدیدترین
اطلاعات و مهارتهای مورد نیاز مدیران و بر پایه اجرای نیازسنجی های آموزشی علمی
،تدوین و اجراء گردد.لذا اجرای نیازسنجی های آموزشی علمی و منطقی با تکیه بر
مهارتها و دانش مورد نیاز مدیران ضروری و اجتناب نا پذیر است زیرا کیفیت و کمیت
دوره های آموزشی بستگی تام با میزان دانش فعلی و نیازهای آموزشی د رمدیران
آموزشی دارد.
مک کالم و کایس می گویند:همزمان با مواجهه با بحرانها و چالش های فراوان در
مدیریت مدارس،مدیران مدارس باید سه ویژگی مهم و حیاتی ر ا دارا باشند : دانش به
روز ، مهارتهای مرتبط و اختیارات مناسب. خودارجاعی نیز عامل بسیارحائز اهمیتی
است و اشاره می کند به تفکرات و باورهای هر فرد در مورد دانش و مهارتها که نقش
مهمی در موفقیت افراد حرفه ای در انجام امور و فعالیتهای روزمره شان ایفا می
کند.مدیران مدارس که در انجام مسئولیت های خود جزو حرفه ای ها به شمار می آیند
نیز از این قائده استثنا نبوده و برای هر چه بهترانجام دادن مسئولیت ها و وظایف
خود باید همواره برای دستیابی به موارد مذکور تلاش نمایند. (مک کالم وکایس،2007
:4)
مدیران آموزشی با بهره گیری از اطلاعات به روزشده ،می توانند اقدام به اتخاذ و
اجرای سیاست های کاربردی و علمی متناسب با شرایط و امکانات و تحولات حیطه کاری
خود کرده و با استفاده از اطلاعات پردازش شده در دسترس ،نیازمندیهای مختلف واحد
آموزشی تحت مدیریت خود را از قبیل برنامه ریزی ،کنترل،تامین منابع ،کیفیت بخشی
و..... پاسخ داده و به بهینه سازی روشهای کاری و افزایش راندمان برنامه های
مدرسه بپردازد.(باستانی پور مقدم،1381 :16) .
با عنایت به نقش حیاتی و کلیدی مدیران و اهمیت آموزش آنان، اجرای نیازسنجی
منطقی، عاقلانه و عملی، علاوه بر اجرای آموزش مورد نیاز و متناسب با نیازهای
واقعی، از هدر رفت سرمایه های فراوانی از قبیل بودجه،امکانات و زمان در سطح
گسترده ای جلوگیری می کند.نقطه آغازین و اولین مرحله هر برنامه آموزشی، مشخص
نمودن نیازهای آموزشی است که نقش بسیار مهمی در طراحی مناسب دوره آموزشی و اثر
بخشی آن دارد و می توان گفت : «در فرآیند آموزش و بهسازی، هیچ وظیفه ای مهمتر
از تعیین نیاز وجود ندارد.» (عباس زادگان و ترک زاده، 1379: 56)
ترقی هر جامعه ای در گرو نوع و چگونگی فعالیتی است که در آموزش و پرورش انجام
می شود و شناخت و تحلیل اثر بخشی نیازهای آموزشی پیش نیاز یک سیستم آموزشی موفق
است. بنابراین کلیه تصمیمات در خصوص تدارک اهداف خاص، محتوای آموزشی مناسب و
استفاده از سایر منابع و امکانات محدود انسانی ،مالی و مادی یکی از مطالعات
نیازسنجی است. (فتحی واجارگاه ،1377 :44)
عدم وجود سازوکار و مکانیسم موردنیاز و الگوی آموزشی مناسب و جامع در بیشتر
موارد و برگزاری دوره های آموزشی غیر اصولی و کارشناسی نشده بدون اجرای
نیازسنجی برمبنای نیازهای ممکن و موجود در مدیران ،هدر رفتن منابع عظیم مالی و
اتلاف وقت بسیار و عدم حصول اهداف آموزشی و مرتفع نشدن نیازها و نقایص موجود ،
ضرورت انجام پژو هشهای لازم و نیازسنجی های لازم علمی و اصولی را مورد تاکید
قرار می دهد.زیرا با عنایت به شرایط و مقتضیات و الزامات دنیای امروز ،هر وظیفه
و شغل تخصص،مهارت و دانش و اطلاعات نوین خودرا می طلبد چه رسد به مقوله مدیریت
آموزشی که از درجه بسیار بالائی از اهمیت برخوردار است.
لذا این پژوهش بدنبال بررسی و شناسائی نیازهای آموزشی موجود در بین مدیران
آموزشی (مدیران مقطع متوسطه شهرستانهای استان تهران) در جهت پیشنهاد و ارائه
الگوی آموزش ضمن خدمت برای رفع موارد مطرح شده و نیازهای احصا شده می باشد.
هدفهای این تحقیق را می توان در موارد ذیل جمع بندی نمود:
در این پژوهش، اهداف کلی شامل بررسی نیازهای آموزشی مدیران مقطع متوسطه در سطح
شهرستان های استان تهران، تعیین اولویت نیازهای آموزشی آنان و تنظیم و پیشنهاد
دوره آموزشی بر طبق نیازهای آموزشی احصاء شده است.
این تحقیق، علاوه بر اهداف کلی فوق الذکر، اهداف زیر را نیز مورد توجه قرار می
دهد :
1- شناسائی و تعیین نیاز های آموزشی مدیران مدارس در زمینه مهارتهای فنی
2- شناسائی و تعیین نیاز های آموزشی مدیران مدارس در زمینه مهارتهای انسانی
3- شناسائی و تعیین نیاز های آموزشی مدیران مدارس در زمینه مهارتهای ادراکی
4- اولویت بندی نیازهای مدیران مدارس در سه حیطه (ادراکی ، انسانی و فنی )
5-بررسی رابطه بین جنسیت مدیران و نیاز آنها به آموزش.
6- بررسی رابطه بین مدرک تحصیلی مدیران و نیاز آنها به آموزش.
7- بررسی رابطه بین سابقه مدیریت مدیران و نیاز آنها به آموزش.
سوالات تحقیق
سؤال اصلی : نیازهای آموزشی مدیران مقطع متوسطه با توجه به مهارتهای سه گانه
آنها(فنی ،انسانی و ادراکی ) و ترتیب اولویت آنها چیست.؟
به صورت سؤال های کلی :
1- نیاز های آموزشی مدیران با توجه به مهارتهای سه گانه (فنی،انسانی و ادراکی)
کدام است؟
2-نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه شهرستانهای استان تهران در زمینه
مهارتهای فنی ،انسانی و ادراکی از چه اولویت هائی برخوردار است؟
3-برنامه آموزشی ضمن خدمت مناسب برای مدیران مدارس متوسطه شهرستانهای استان
تهران باید از چه چارچوبی برخوردار باشد؟
سوالات جزئی:
1-مدیران مدارس متوسطه شهرستان های استان تهران در زمینه مهارتهای فنی چه
نیازهای آموزشی دارند؟
2-مدیران مدارس متوسطه شهرستان های استان تهران در زمینه مهارتهای انسانی چه
نیازهای آموزشی دارند؟
3- مدیران مدارس متوسطه شهرستان های استان تهران در زمینه مهارتهای ادراکی چه
نیازهای آموزشی دارند؟
4- آیا مدیران مرد در مقایسه با مدیران زن از نیازهای آموزشی یکسان برخوردار می
باشند یا خیر؟
5-آیا بین سابقه مدیریت مدیران و نیاز آنها به آموزش رابطه ای وجود دارد؟
6- آیا بین مدرک تحصیلی مدیران و نیاز آنها به آموزش رابطه ای وجود دارد؟
روش تحقیق :
روش تحقيق مورد استفاده در اين پژوهش از جنبه هاي مختلفي قابل بررسي است.از نظر
هدف اين تحقيق كاربردي است و از نظر روش گردآوري داده ها از نوع تحقيقات توصيفي
– پيمايشي است. از جنبه هدف ،کاربردی بودن ابن تحقیق به ان دلیل است که با
یررسی و شناسائی و احصاء نیازهای آموزشی آزمودنیها یعنی مدیران مقطع متوسطه،
موارد احصاء شده را می توان مبنای برنامه ریزی و عمل جهت برگزاری دوره های
آموزشی لازم در جهت ارتقاء سطح دانش و مهارتهای مورد نیاز ایشان قرار داد. به
لحاظ روش گردآوری داده ها نیز این تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی است .
جامعه آماری
جامعه آماري تحقيق عبارت است ازمجموعه ای از افراد ياواحدها كه داراي حداقل يك
صفت مشترك باشند،تعريف جامعه آماري بايدجامع و مانع باشد.يعني اين تعريف بايد
چنان بيان شود كه ازنقطه نظرزماني و مكاني همه واحدهاي موردمطالعه را دربرگيردو
در ضمن با توجه به آن ازشمول واحدهايي كه نبايد به مطالعه آن پرداخته شود
جلوگيري بعمل آيد.(سرمدوديگران،1381:178) در این تحقیق جامعه آماری شامل کلیه
مدیران مرد و زن شاغل در مدارس متوسطه شهرستانهای استان تهران می باشد که تعداد
کل ایشان 1204نفر می باشد. که از این افراد 620 نفر مرد و 584 نفر نیز زن می
باشند.با مراجعه به جدول اعداد تصادفی مورگان حجم نمونه 297 نفر در نظر گرفته
شد.که این تعداد نمونه بروش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند.
شهرهائی که به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شده اند عبارتند از پاکدشت، شهرری ،
قرچک کرج ، ساوجبلاغ ، ورامین، جواد آباد رودهن ، دماوند ، نظرآباد،ملارد و
اشتهارد.
ابزارها :
روش جمع آوري اطلاعات در این پژوهش از نوع ميداني و كتابخانه اي است . ابزار
گردآوري اطلاعات نيز پرسشنامه مي باشد. این پرسشنامه در دو بخش تنظیم شده است
که بخش اول مربوط به اطلاعات کلی در مورد آزمودنیها از قبیل جنسیت، سن،سابقه
آموزشی ومدیریتی،رشته،میزان تحصیلات، میزان و دوره های آموزشی گذرانده شده می
باشد. و در بخش دوم که مربوط به جمع آوری داده ها می باشد پرسشنامه به کار رفته
محقق ساخته و از نوع بسته پاسخ در طیف 5 گزینه ای لیکرت است که چندین نسخه از
پرسشنامه به منظور تعیین روایی، دراختیار تعدادی از اساتید و مدیران وكارشناسان
قرار گرفت و از آنها درخواست شد تا نظرات اصلاحی خود را در ارتباط با پرسشنامه
بیان نمایند. پس از دریافت نظرات و اصلاح پرسشنامه، وبا توجه به تغييراتي كه در
پرسشنامه ايجاد شد، روايي آن مجداً توسط استاد راهنما و مشاور مورد بررسي قرار
گرفت واز لحاظ محتوايي تأييد شد.
برای تعیین پایایی پرسشنامه مذکورنيز، از 30 نفر از مديران مدارس (خارج از حجم
ونمونه اصلی آزمودنی ها) خواسته شد تا به سوالات پاسخ دهند و پس از استخراج
داده ها، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که نتایج حاصله از محاسبه ضریب آلفا
در جدول زیر ارائه شده است:
رديف شاخص ها ضریب پایایی
1 مهارت فنی 0.9300
2 مهارت انسانی 0.9297
3 مهارت ادراکی 0.9344
4 شاخص کلی 0.9647
روش تحلیل آماری
در این تحقیق برای بررسی آماری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده های حاصله ، از
روش آمار توصیفی و نیز استنباطی بهره گرقته شده است. در تجزیه و تحلیل توصیفی
،داده های جمع آوری شده توسط شاخص های آماری توصیفی شامل میانگین، میانه، مد،
انحراف معیار، چولگی، کشیدگی، کمینه و بیشینه خلاصه و طبقه بندی شده و تحلیل
داده ها نیز تو.سط روشهای آمار استنباطی شامل آزمون آماری خی دو تک گروه، t
مستقل و تحليل واريانس یک طرفه فریدمن و آزمون تعقیبیLSD انجام شده است. یعنی
داده های بدست آمده در جداول توزیع فراوانی و درصد خلاصه شده و توسط نمودار به
تصویر کشیده شده است.با استفاده از آمار توصیفی یعنی فراوانی،درصد و میانگین
ویژگیهای جمعیت نمونه توصیف شده تا تصویری کلی از وضعیت مهارت موجود بدست آید.
سپس میزان پاسخگوئی به سوالات پرسشنامه بصورت مجزا بررسی شده و نتایج حاصل در
مورد هریک از مهارتها سنجیده شده است.
7.06 درصد مدیران دارای سابفه زیر 10سال و 92.84 درصد مدیران سابقه خدمت بیش از
10سال دلرند.
55.92 درصد مدیران دارای سابفه مدیریت زیر10سال و 34.8 درصد مدیران سابقه
مدیریت بیش از 10سال دارند.بیش از 78 درصد میران دارای تحصیلات کارشناسی و بقیه
دارای تحصیلات کاردانی یا کارشناسی ارشد هستند.54.26 درصد مدیران مرد و 45.74
درصد بقیه زن هستند
در این پژوهش و با بکارگیری طیف لیکرت ،گزینه ها در 5 سطح تعریف شده اند.
الف) به دانش و مهارت مورد نظر هیچ تسلطی ندارم. (1)
ب)به کمتر از نیمی از آن تسلط دارم. (2)
پ)به بیش از نیمی از آن تسلط دارم . (3)
ت) به طور کلی تسلط دارم .(4)
ث) به طور کامل و دقیق تسلط دارم(5).
برای بررسی رابطه بین مدرک تحصیلی ،سابقه مدیریت و جنسیت مدیران با نیازهای
آموزشی آنان از آمار استنباطی و آزمون تحلیل واریانس یک طرف و t مستقل استفاده
شده است.
نتایج و تحلیل و تفسیر آن:
پس از توصیف داده ها بوسیله آمار توصیفی و تجزیه تحلیل داده ها در پاسخ به سوال
اصلی پژوهش یعنی : نیازهای آموزشی مدیران مقطع متوسطه با توجه به مهارتهای سه
گانه آنها(فنی ،انسانی و ادراکی ) به ترتیب اولویت آنها کدامند؟ با محاسبه خی
دو و نتایج حاصل از آزمون فریدمن مشخص شد نیازهای آموزشی مدیران بر اساس اولویت
عبارتند از مهارت ادراکی،انسانی و فنی.با توجه به اهمیت مهارت ادراکی ، انسانی
و فنی در درک پیچیدگی های سازمان و آشنائی با نظریه های علوم رفتاری و تئوری
های سازمان و مدیریت و ایجاد محیط و روابط انسانی مطلوب ، توانايي و قدرت تشخيص
در مورد ايجاد تفاهم و همكاري و انجام كار بوسيله ديگران ،توانائی به کارگیری
دانش و تکنیک های خاص و به کاربستن دانش و تئوری های مختلف و پر کردن خلا بین
تئوری و عمل .این مهارتهای سه گانه از لحاظ اولویت در آموزش و برطرف نمودن
نیازهای آموزشی مرتب شده اند.
نتایج بررسی اولین سوال جزئی"مدیران مدارس متوسطه شهرستان های استان تهران در
زمینه مهارتهای انسانی چه نیازهائی دارند؟"حاکی از آن است که،مدیران در مورد
مهارتهای فنی با میانگین رتبه 2.36 نشان داده اند این مورد به عنوان یک نیاز
آموزشی محسوب می شود و نیازمندآموزش می باشند ضمنا در اولویت بندی کلی سه مهارت
، مهارت فنی اولویت سوم به حساب می آید.تسلط مدیران به دانش و مهارتهای فنی
مورد نیاز در سطح متوسط و عدم تسلط کامل آنها به این مهارت نقیصه ای است که
باید با اجرای آموزشهای علمی و عملی لازم و مناسب برطرف شود ضمنا مسائل مالی و
حسابداری و استفاده از کامپیوتر و اینترنت نخستین اولویت های آموزشی این مهارت
و برنامه ریزی درسی و آموزش دواردهمین و آخرین اولویت این مهارت را به خود
اختصاص داده اند.در همین راستا سلیمانی(1379) با اجرای طرح پژوهشی با عنوان
"نیازسنجی آموزشی و ارائه یک برنامه ضمن خدمت پیشنهادی به منظور ارتقاء
مهارتهای فنی مدیران مقطع متوسطه در استان اصفهان " بیان می کند که مدیران
مدارس متوسطه از مهارتهای فنی ،انسانی و ادراکی لازم برخوردار نیستند و در این
زمینه ها به آموزش نیاز دارند.
در بررسی دومین سوال جزئی یعنی:"نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه شهرستانهای
استان تهران در زمینه مهارتهای فنی ،انسانی و ادراکی از چه اولویت هائی
برخوردار است؟"مشخص شد مدیران با میانگین رتبه 2.06 در مورد مهارتهای انسانی
نشان داده اند این مورد به عنوان یک نیاز آموزشی محسوب می شود و ضمنا در اولویت
بندی کلی سه مهارت ، مهارت انسانی اولویت دوم به حساب می آید آشنایی با نظام
های آموزش و پرورش سایر کشور،آشنایی با گروه های سازمان غیر رسمی اولویت اول و
دوم و مهارت مورد نیاز در زمینه رهبری در مدرسه به عنوان هشتمین وآخرین اولویت
شاخته شده اند.
بررسی سومین سوال جزئی پژوهش " مدیران مدارس متوسطه شهرستان های استان تهران در
زمینه مهارتهای ادراکی چه نیازهائی دارند؟"بیانگر این است که مدیران با میانگین
رتبه 1.59 در مورد مهارتهای ادراکی نشان داده اند این مورد به عنوان یک نیاز
آموزشی محسوب می شود و ضمنا در اولویت بندی کلی سه مهارت ، مهارت ادراکی اولویت
اول به حساب می آید. مهارت ایجاد فرصت مناسب و امکان بروز خلاقیت و ابتکار ،کشف
استعداد و درک تفاوت های فردی میان افراد اولویت اول و دوم و مهارت مورد نیاز
برای ایجاد روابط انسانی مطلوب و احترام متقابل اولویت دهم و آخر شناخته شده
است.
بررسی سوال چهارم جزئی پژوهش" آیا مدیران مرد در مقایسه با مدیران زن از
نیازهای آموزشی یکسان برخوردار می باشند ؟"بیانگر این است که بین مدیران زن و
مرد در مورد نیازسنجی آموزشی مهارت ادراکی و انسانی تفاوت معناداری وجود دارد
اما بین مدیران زن و مرد در مورد نیازسنجی آموزشی مهارت فنی تفاوت معناداری
مشاهده نشد. در همین راستا سلیمانی(1379) با اجرای طرح پژوهشی با عنوان
"نیازسنجی آموزشی و ارائه یک برنامه ضمن خدمت پیشنهادی به منظور ارتقاء
مهارتهای فنی مدیران مقطع متوسطه در استان اصفهان " بیان می کند بین مدیران مرد
و زن به لحاظ برخورداری از مهارتهای فنی و ادراکی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
اما مدیران مرد نسبت به مدیران زن از مهارتهای انسانی بیشتری برخوردارند.
نتایج حاصل از بررسی سوال جزئی پنجم پژوهشی یعنی" آیا بین سابقه مدیریت مدیران
و نیاز آنها به آموزش رابطه ای وجود دارد؟" نشان داد بین میانگین های چهار گروه
در مورد نیازسنجی آموزشی مهارت فنی از دیدگاه مدیران دارای سابقه مدیریت
متفاوت، تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین میانگین های چهار گروه در مورد
نیازسنجی آموزشی مهارت ادراکی و انسانی از دیدگاه مدیران دارای سابقه مدیریت
متفاوت تفاوت معناداری مشاهده نشد.
در بررسی سوال جزئی ششم پژوهشی یعنی"آیا بین مدرک تحصیلی مدیران و نیاز آنها به
آموزش رابطه ای وجود دارد؟"مشخص شد بین میانگین های سه گروه(دارای مدارک تحصیلی
کارشناسی ارشد ، کارشناسی و کاردانی ) در مورد نیازسنجی آموزشی مهارت
فنی،انسانی و ادراکی از دیدگاه مدیران دارای مدرک تحصیلی متفاوت، تفاوت
معناداری وجود دارد میانگین مدیران دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد بیشتر از
میانگین مدرک تحصیلی کاردانی و کارشناسی است.
خلاصه و جمع بندی:
همه مشاغل مدیریت مستلزم کاربرد مهارتهاست .گرچه در انجام دادن بعضی از
وظایف،مهارتهای سه گانه لازم و ملزوم یکدیگر به نظر می رسند،با وجود این ،ارزش
نسبی آنها در سطوح مختلف مدیریت فرق می کند.مدیران رده سرپرستی به مهارت فنی
قابل ملاحظه ای نیاز دارند زیرا که وظایف آنها غالبا ایجاب می کند که زیردستان
خود را راهنمائی کنند یا آموزش دهند. در مقابل ،مدیران رده های بالای سازمانها
چندان نیازی به مهرتهای فنی ندارند،بلکه وظلیف تصمیم گیری ،برنامه ریزی و
سازماندهی ایجاب می کند که به مهارت ادراکی قابل ملاحظه ای مجهز باشند.مهارتهای
انسانی تقریبا لازمه کار مدیران در همه رده های مدیریت است،زیرا که همه آنها
،صرفنظر از نوع وظایف یا سطح مسئولیت و مقام ،با افراد انسانی سر و کار داشته
،برای جلب همکاری و اثرگذاری بر رفتار آنها باید از مهارتهای انسانی برخوردار
باشند.از اینرو امروزه در مدیریت تاکید بر مهارتهای انسانی اولیت ویژه ای پیدا
کرده است.(علاقه بند،1386 :28-27)
میزان نسبی مهارتهای مورد نیاز در رده های مختلف مدیریت(علاقه بند،1386 :27)
سازمانهای مختلف با برگزاری دوره های آموزشی کوتاه مدت و بلند مدت و نیز هزینه
های بسیار در جهت ارتقاء سطح دانش و مهارت و نهایتا عملکرد این مدیران گام بر
می دارند اما در بسیاری موارد بدلیل عدم انجام نیازسنجی های علمی، منطقی و دقیق
،اعمال سلیقه ها و عدم تناسب محتوای آموزشی با نیازها ،تا کنون در بسیاری موارد
نتایج بدست آمده چندان چشمگیر نبوده و با اهداف از پیش تعیین شده و مقاصد
آموزشی تطابق و سنخیتی ندارد. به همین دلیل محقق برآن شد تا با انجام پژوهش
حاضر به شناسائی نیازهای آموزشی در مدیران دبیرستانهای شهرستانهای استان تهران
و ارائه برنامه آموزش ضمن خدمت پیشنهادی بپردازد.
در این پژوهش تلاش شده تا با مرور پیشینه های مرتبط به شناسائی نیازهای آموزشی
مدیران دبیرستانهای شهرستانهای استان تهران با توجه به مهارتهای سه گانه فنی
،انسانی و ادراکی مورد نیاز پرداخته شود تا با آگاهی از موارد نیاز با ارائه یک
مدل آموزشی ضمن رفع نقص ها مهارت و کارائی و اثربخشی مدیران را ارتقا دهد .
برای شناخت دقیق تر مفاهیم و عوامل موثر بر نیازسنجی در این پژوهش نیازسنجی
مدیران با محوریت زیر انجام شده است:
1- بیان مفاهیم و دیدگاه ها در مورد تعاریف مدیریت و ضرورت آن .
2-تعریف مدیریت آموزشی و ضرورت آن
3-توضیح و تبیین مهارتهای سه گانه مورد نظر مدیران
4-تعاریف نیاز و انواع آن از دیدگاه صاحبنظران.
5-ضرورت آموزش و بهسازی کارکنان
6-ارائه تعاریف مختلف از آموزش و ارائه الگوها و روش ها
7-آموزش ضمن خدمت،انواع و اهمیت آن
یشنهادها:
1- با توجه به ضرورت و اهمیت آموزش و بهره گیری ازعلوم و فنون روز دنیا مسئولین
باید برای یادگیری بهتر و بیشتر در زمینه های شغلی در مدیران ،کارکنان و
کارشناسان ایجاد انگیزه نمایند.
2- از آنجا که نیازهای آموزشی مدیران با گذشت زمان و شرایط دچار تغییر و تنوع
می شود،پیشنهاد می شود انجام پروژه های نیاز سنجی همواره و در مقاطع مختلف
زمانی استمرار یابدو به عنوان پیش نیاز برنامه ریزی و طراحی دوره های آموزشی
مورد استفاده قرار گیرد.
3- نیاز سنجی باید بصورت دوره ای و نه مقطعی و بر اساس اصول و شیوه های علمی و
نوین انجام پذیرد.از مسئولین اجرائی و آموزشی –پژوهشی انتظار میرود زمینه های
تحقیقاتی و امکانات لازم ،خصوصا ارتباطات و تسهیلات مربوط به تبادل اطلاعات
نوین و روز دنیا را جهت استفاده مدیران در اختیار آنها قرار دهند.
4- در طراحی و تدوین برنامه های آموزشی ترتیب اولویتهای ابراز شده و نیازها
رعایت گردد که حصول به اهداف آموزشی در نظرگرفتنه و تدوین شده آسانتر باشد.
****
منابع:
باستانی پورمقدم،مهشید.(1381).مدیران مدارس و آی سی تی، تهران .رشد مدیریت
مدرسه ش 4
(پرداختچي ، محمد حسن(1373) ، مديريت آموزشي به عنوان قلمرويي حرفه اي فصلنامه
مديريت در آموزش و پرورش ،فصلنلمه مدیریت در آموزش و پرورش سال سوم شماره 2 ،
شماره مسلسل 10 .
چایچی، پریچهر.(1381) شیوه های آموزش ضمن خدمت،تهران. انتشارات وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی،مرکز برنامه ریزی آموزش انسانی.
ربیعی مندجین ،محمدرضا(1378).رویکردی نوین به آموزش کارکنان و بالندگی مدیران.
ماهنامه فرهنگ و تعاون .شماره 15 دیماه .
سرمد، زهره ، بازرگان ، عباس ، حجازي ، الهه (1386)،روش هاي تحقيق در علوم
رفتاري .چاپ چهاردهم ،تهران:انتشارات آگاه.
سلیمانی ، نادر.(1379). نیازسنجی آموزشی و ارائه یک برنامه ضمن خدمت پیشنهادی
به منظور ارتقاء مهارتهای مدیران مقطع متوسطه در استان اصفهان .طرح پژوهشی.
عباس زادگان،سیدمحمد. ترک زاده،جعفر.(1379) نیاز سنجی آموزشی در سازمان ها،
تهران، شرکت انتشار
علاقه بند،علی.(1364).ضرورت و اهمیت توجه به مدیریت آموزشی. تهران.فصلنامه
مدیریت در آموزش و پرورش.ش 14
علاقه بند ، علي ، (1386) ،مدیریت عمومی ، تهران ، انتشارات روان
فتحی واجارگاه ،کورش.(1377).طراحی الگوی نیازسنجی در برنامه درسی.رساله دکتری.
دانشگاه تربیت مدرس .
فتحی واجارگاه،کورش.(1383) در آمدی بر برنامه ریزی آموزش ضمن خدمت کارکنان.
نصر اصفهانی،احمدرضا.خان عزیزی، محمد.(1379).تحلیلی بر آموزشهای ضمن خدمت کوتاه
مدت مدیران دوره متوسطه استان بوشهر..تهران.فصلنامه آموزش و پرور ش شماره 25)
-Alan. C. Jones(2007): Becoming a leader of content knowledge.
http://www.emeraldinsight.com/10.1016/S1479-3660(07)10001-9
Daniel L McCollum,LawrenceT.Kais(2007)
.School Administeration Efficacy: Assessment of Beliefs About Knowledge and
Skills for Successful School Leadership
http://www.emeraldinsight.com/10.1016/S1479-3660(07)10008-1
****
منبع : پایان نامه- "
نیازسنجی آموزشی مدیران دبیرستانهای
شهرستانهای استان تهران و ارائه برنامه ضمن خدمت پیشنهادی
" امیرحسن کوهی ، احمد حدادیان -انتشار سایت فکرنو-
www.fekreno.org
|