مغز انسان همانند یک کارخانه است که می تواند کارخانه ای پر رونق با تولید
محصولات متنوع و با کیفیت باشد و می تواند کارخانه ای ورشکسته با محصولات بدون
مشتری باشد.این سیستم همانند یک سیستم تولیدی دارای ورودی ها، فرآیندها و خروجی
هایی است.
۱) ورودی مغز از طریق چشم ، گوش ، لامسه و ... با مطالعه کتاب، رفتن دوره های
آموزشی ( کلاس ، سمینار ، همایش و ... ) صحبت با افراد ، دقت و تامل در محیط و
اطراف خود ، تماشای فیلم و هر گونه پدیده ای که بتواند توسط مورد فوق به مغز
ورودی وارد کند.
۲) پردازش فرآیند تولید : مقایسه –تفکر-تخیل-و ...
۳) خروجی های این سیستم عبارت است از هر طرح ، ایده ، اندیشه در هر زمینه از
زندگی.
خروجی های این سیستم به مانند
بقیه سیستمها به مواد اولیه (ورودیها) و فرآیند عملیات آن دارد. اگر ورودی
ضایعاتی بدهیم یا فرآیند معیوب عمل کند ، خروجی سالم نخواهیم داشت. اگر ورودی
پلاستیک باشد ، حتماً خروجی پلاستیک خواهد بود.بنابراین دقت کنید چه ورودی هایی
( چه کتابهایی ، چه کلاسهایی ، چه فیلم هایی و چه محیط هایی ) را برای کارخانه
تولید یتان انتخاب کرده اید؟
مغز چگونه آنچه را که چشم
میبیند، کنترل میکند؟
یک تصویر مشهور، گلدانی را نشان میدهد که اگر دقت کنیم از چهرههای دو انسان
تشکیل شده است. این خطای باصره معروفی است که باعث میشود در این تصویر، یا
چهره انسانها را ببینیم یا گلدان را. اکنون دانشمندان دریافتهاند آنچه را که
ما میبینیم، وابسته به الگوهای فعالیت عصبی است که در مغز ما جریان دارد. به
گزارش ایرنا و به نقل از پایگاه اینترنتی دانشگاه کالیفرنیا، "جان سرینسیز"
عصبشناس شناختی دانشگاه ارواین کالیفرنیا در مورد این مثال گفت، اینکه آیا شما
تصویر چهره را میبینید یا گلدان، کاملا بستگی دارد به تغییراتی که در مغز
افراد صورت میگیرد زیرا تصویر کاملا ثابت است و تغییری نمیکند.
در تحقیق اخیر که در نشریه نوروساینتیست منتشر شده است، سرینسیز و "جفری
بوینتون" استادیار دانشگاه واشنگتن دریافتند زمانی که افراد با تصاویر مبهمی
روبرو میشوند که خطای باصره ایجاد میکنند، الگوهای فعالیت اعصاب مغز در
بخشهای خاصی از مغز، مرتب متناسب با تغییر برداشت بیننده از تصویر، تغییر
میکند. این پژوهشگران کشف کردند الگوهای فعالیت عصبی در برخی مناطق مغز زمانی
که بیننده تصاویر مبهم را مشاهده میکند با زمانی که تصاویر غیر مبهم را مشاهده
میکند، بسیار شبیه است.
با توجه به این واقعیت که زمانی که ما یک تصویر واقعی را میبینیم و زمانی که
یک تصویر مبهم را تفسیر میکنیم، نواحی خاصی از مغز الگوی فعالیت مشابهی را
نشان میدهند، میتوان چنین برداشت کرد که این نواحی مغز در حال ایجاد تجربه
آگاهانهای از شیی مورد مشاهده هستند.
احتمالا یافتههای این تحقیق با اطلاعاتی که درباره نقش عملکری مناطق خاصی از
مغز در مشاهده حرکت، فراهم میکنند به دانشمندان کمک میکند، اختلالاتی مانند
"دیسلکسی" (اختلال در پردازش حرکت) را درک کنند. محققان با استفاده از
تصویربرداری کاربردی ( (fMRIالگوهای فعالیت عصبی را در ناحیه شقیقه میانی (
(MTمغز تحت دو شرایط مختلف اندازهگیری کردند. پژوهشگران از شرکتکنندگان
خواستند به اشیائی که تنها در یک جهت حرکت میکردند، نگاه کنند و مسیر حرکت
اشیاء را (راست یا چپ) تشخیص دهند.
سپس اشیائی که مسیر حرکتشان مبهم و یا نامشخص بود به شرکتکنندگان نشان داده شد
و از آنها خواسته شد مسیر اصلی حرکت را شناسایی کنند. الگوی فعالیت عصبی در
منطقه MTمغز در زمانی که فرد به حرکت واقعی به سمت چپ و زمانی که فکر میکرد
اشیاء متحرکی را بطور مبهم میبیند که به سمت چپ حرکت میکنند، بسیار شبیه بود.
سرینسز افزود، شباهت زیاد بین الگوی فعالیت در MTو آنچه که فرد از مشاهدات
خود میگوید، حاکی از آن است که این ناحیه از مغز نقش مهمی را در ایجاد تجربه
آگاهانه جهان اطراف دارد.
****
منبع : مقاله "
مغز ، کارخانه ( سیستم ) تولید
فکر و اندیشه " نویسنده
: زو روت - مترجم : آذین صحابی -انتشار روزنامه تفاهم
|