|
يكي از مهمترين وجوه تمايز
انسان، از ديگر موجودات قدرت تفكّر و خلاقيت اوست. قدرت دستكاري در ذهن و
پديدههاست، قدرت كشف و توليد ابزار و انديشههاي جديد است، كه همه اينها به
نوعي خلاقيت است. همه انسانها كم و بيش خلاّقاند و اين توانايي به درجات
متفاوت در همه ما وجود دارد، مهّم آن است كه بتوانيم آن را شكوفا كنيم، توسعه
دهيم و به خدمت بگيريم.
تفكر خلاّق ميتواند بهترين سلاح مبارزه با مشكل نيز قلمداد شود.
در صورتي كه انسانهاي خلاّق اين نگرش منفي را تسليم شدن قبل از جنگ
ميپندارند، زيرا معتقدند مشكل نه تنها مزاحمت نيست بلكه مبارزهاي براي كشف
راهحل است.
تفكر خلاق ميتواند به ما بياموزاند كه حتّي وقتي با حادثهاي ناگوار برخورد
كرديم، چگونه احساس بد و منفي خود را به احساس خوب و مثبت تبديل كنيم.
تعريف
تفكر خلاق مهارتي است كه شخص از تلفيق مهارتهاي حل مسائل و تصميمگيري از
افكار يا روابط نو برخوردار مي شود و قدرت كشف و انتخاب راهحلهاي جديد را
پيدا ميكند.
انواع
1ـ تفكر واگرا 2ـ تفكر همگرا
تفكر خلاق با تفكر واگرا رابطهاي مستقيم دارد. افراد با تفكر واگرا سعي
ميكنند پديدهها و امور افكار را آنچنان كه هستند به راحتي نپذيرند، بلكه
نگاه متفاوتتري داشته باشند و از قالبهاي فكري همسان دور شوند، به عبارتي
پديدهها را با چشم و منظر ديگري نگاه كنند.
امّا در تفكر همگرا، فكرهاي جديد و نو كمتر راه پيدا ميكند و افراد امور و
پديدهها را آنچنان كه هستند ميبينند و ميپذيرند.
مراحل
1ـ آمادگي: در مرحله اول افراد به امور پديدههاي مختلف زندگي دقت و توجّه
بيشتري پيدا ميكنند، به حدي كه گاهي پديدههاي زندگي مدّتهاي طولاني ذهن شخص
را به خود مشغول ميكند.
2ـ مطالعه: در مرحله مطالعه فرد با بررسي و مطالعه بيشتر روابط بين پديدهها را
بهتر درك ميكند.
3ـ تغيير: در مرحله سوم شخص به نوع روابط بين پديدهها كه ذهن او را به خود
مشغول كردهاند پي مي برد و با طرح سئوالهاي مختلف در ذهن به نقد و بررسي آن
ميپردازد.
4ـ پختگي: در اين مرحله شخص با گذار از مراحل قبلي به درك و شناخت عميقتري از
روابط بين پديدهها ميرسد و گويي پديدهها، جزئي از وجودش شده است.
5 ـ اشراق: در مرحله اشراق شخص به پاسخهاي ناگهاني دست پيدا ميكند، معمولاً
با كلماتي نظير «هان»و«يافتم» متجلّي ميشود.
6 ـ وارسي: در اين مرحله فرد به بررسي بهترين ايدهاي كه در مراحل قبلي به آن
رسيده است ميپردازد و درستي آن را مشخّص ميكند.
7 ـ اجرا: در اين مرحله فرد افكار يا ايدههايي كه موردتأييد واقع شدهاند را
به مرحله اجرا درميآورد.
ويژگيهاي دارندگان تفكر خلاق
افراد خلاق ، راههايي را جست و جو ميكنند كه از طريق آن بتوانند فكر خود را
به سوي ايدههاي نو و تازه هدايت كنند.
ـ به همه جوانب يك موضوع و مسأله توجه دارند.
ـ در حل يك مسأله تمركز حواس بيشتري را از خود نشان ميدهند.
ـ فكرهاي بكر را بيشتر از ديگران از خود نشان ميدهند.
ـ به راهحلهايي ميانديشند كه ممكن است از ديدِ ديگران اهميت چنداني نداشته
باشد.
ـ از ربط ايدهها و تجربيات مختلف، نتايج جديدي را ميگيرند.
ـ افكار و عقايد خود را به راحتي مطرح و از مواجهه با عقايد مختلف استقبال
ميكنند.
ـ براي حل مسايل و مشكلات، راههاي مختلف را بررسي و تا رسيدن به نتيجهي
دلخواه تلاش كنند.
ـ خود را محدود به آراي ديگران نميكنند.
ـ همواره كنجكاو و در جست و جوي اطلاّعات جديد و نو هستند.
ـ از قدرت تصويرسازي ذهني بالايي برخوردارند، تا حدي كه به تفكرات خود، عينيت
ميبخشند.
ـ مثبتنگر و پرانرژي هستند.
ـ معمولاً براي هر سئوالي آمادگي ارائه پاسخهاي مختلف را دارند.
ـ سئوال و جوابهاي غيرعادي و غجيب و غريب در آنها بيشتر ديده ميشود.
راهكارها
در اينجا راههايي براي گسترش تفكر خلاق ارائه شده است:
ـ اطلاعات و تجارب خود را در موقعيتهاي مختلف گسترش دهيم.
ـ از ديگران و كودكان سئوالهايي را بپرسيم كه پاسخهاي متعدّد داشته باشد.
ـ اگر سئوالهاي غيرمعمولي از سوي ديگران مطرح ميشود، سعي كنيم تا با همكاري
خودشان پاسخهاي جديد و نو را كشف كنيم.
ـ رفتارها و الگوهاي افراد خلاّق مثل ابوعلي سينا، دكتر حسابي و... را سرمشق
زندگي قرار دهيم.
ـ از فنون ويژة تفكر خلاق مانند «بارش فكري» به خوبي استفاده كنيم. (حمله ذهني
به يك موضوع را بارش فكري ميگويند).
ـ تصورات ذهني خود و ديگران را تقويت كنيم، زيرا تصويرسازي كمك ميكند تا
اطلاعات در حافظه بلندمدّت بيشتر ذخيره شوند، براي مثال اگر فرزندمان داستاني
از دايناسورها را ميخواند، از او بخواهيم تصّور كند كه ميان جنگل قرار دارد،
به صداي آنان گوش دهد، بزرگي جثهاش را درنظر بگيرد، صداي پاي آنان را بشنود
و...
ـدر نوشتن داستان يا كشيدن نقاشي و... به جاي استفاده از نمونه از طرحهاي
خلاّق ذهن خود استفاده كنيم.
ـ هر چه را كه ميخوانيم، ميبينيم و ميشنويم، مهمترين نكات آن را يادداشت
كنيم.
ـ هر فكر جديدي كه به ذهن ما ميرسد، بنويسيم.
ـ بازيهاي فكري، ساخت اشيا با گِل، مجسمهسازي، نقّاشي و داستاننويسي موجب
شكوفايي ذهن و خلاقيت ميشوند.
ـ اجازه دهيم هر سئوالي را از ما بپرسند و سئوالات آنان را جدّي بگيريم.
ـ طرح سئوالهاي باز و تكميل جملات و داستانهاي ناتمام در رشد تفكر خلاق مؤثر
است.
ـ به عقايد ديگران احترام بگذاريم و اجازه دهيم كه تا حدّ ممكن كارهايشان را با
ذوق و سليقه خود انجام دهند.
ـ ابتكار و تخيل را باور داشته باشيم تا زمينه بروز فعاليتهاي خلاق در جامعه
فراهم شود.
ـ سعي كنيم پاسخهاي ما در مقابل سئوالات ديگران به گونهاي باشد كه او را به
سئوالهاي جديدتري هدايت كنيم.
ـ فرصت ابتكار و نوآوري را در خانواده و مدرسه و محّل كار به ديگران بدهيم.
ـ از موقعيتهايي مانند مسافرت، بازديد از موزهها و رفتن به مكانهاي تفريحي و
فرهنگي براي آموزش تفكر خلاق استفاده كنيم.
ـ احساس امنيت، شادي و آرامش از عوامل شكوفايي تفكر خلاّق است، آن عوامل را از
خود و ديگران دريغ نكنيم.
ـ هوش، استعداد، مهارت و تلاش جدي، بخشي از عوامل رشد خلاقيت به شمار مي رود،
امّا ضروري است به ايجاد انگيزه نيز توجه ويژهاي داشته باشيم.
ـ توانايي ديگران حتي كودكان را بپذيريم و باور داشته باشيم كه هر فرد موجودي
منحصر به فرد است و مثل و مانندي ندارد.
ـ وقتي كار و فكر جديد و خلاّقانهاي را از ديگران مشاهده كرديم، با تشويق،
خوشحالي و شادي خود را ابراز كنيم.
****
منبع : مقاله " تفكر خلاق ، مهارتي براي دستيابي به
راه حل هاي جديد"-تهیه کننده :
طاهره شكرچي ـ كارشناس مديريت آموزشي-روزنامه اطلاعات-21 مرداد 1388
|