لوح فشرده  مجموعه  مقالات  سایت فکرنو  هدیه ای مناسب از طرف شما  برای مدیران اساتید دانشگاه ، کارشناسان ، دانشجویان ،  معلمان،  دانش آموزان  ، کارمندان ، خانم های خانه دار  و بسیاری دیگر از علاقمندان                                                           برای خرید لوح فشرده سایت فکرنو  به بخش فروش نرم افزار مراجعه فرمایید.                                          با تشکر   گروه علمی سایت فکرنو   

   

 

آيا مردم کشورهای ثروتمند خوشبخت ترند؟

سایت فکرنو ،سایت خلاقیت ،نوآوری و کارآفرینی

   
   

www.Fekreno.org

 

 

 

 

 

 

پژوهش هايی که در سطح صدها نفر  در کشورهای مختلف صورت پذيرفته اند ، نتايج حيرت انگيزی  را فرا روی ما قرار می دهد.در پژوهشی که در سال های 1980  در مورد 170000 نفر در 16 کشور انجام گرفت ، معلوم شد  که در پرتغال ، از هر ده نفر يک نفر  و در هلند از هر ده نفر  4 نفر احساس خوسبختی  می کنند.آمارها نشان می دهند که  احساس خوشبختی  در ميان مردم سوئيس ، بيش از  ساير کشورهای  غربی ديده می شود. در مقايسه  بين کشورهای  گوناگون  در آن سالها ، اصولا کشورهای ثروتمند ، مردمان خوشنودتری  داشتند ، از جمله  مردم ساکن کشورهای  اسکانديناوی ، اساسا  آرام تر  و خوشبخت تر بودند.اما ناگهان  اوضاع تغيير کرد.

 در فاصله سالهای 80 ،مردم ايرلند ، بسيار خوشنودتر از  مردم کشورهایی چون  آلمان غربی  بودند که ثروتشان  دو برابر آنها بود  و وضعيت بلژيکی ها از نظر احساس  خوشبختی  و رضايتمندی بهتر از  فرانسوی های همجوارشان بود.جالب آنکه چينی های فقير هم بيشتر از ژاپنی هايی که قدرت خريدشان  هشت برابر چينی هاست  ، از زندگی  لذت می برند.نکته شايان ذکر اين که کشورهای  ثروتمند، اصولا از نظر رعايت حقوق شهرنشينی ، بهره مندی از سواد  و  رعايت اصول دموکراسی وضعيت بهتری دارند  و همين نکته نشان می دهد  که برای مثال ،در کشورهای اسکانديناوی و سويس  ،صرف ثروتمند بودن  رضايت به همراه  نياورده است  بلكه  احساس آزادي و دكوكراسي واقعي ،بيش  از ثروت موجب خوشبختي و آرامش آنها شده است .

پژووهش هاي جهاني روي تاثير رفاه  بر خوشبختي در سال هاي91-1990  نشان مي دهد  كه اين شاخصه تا سقف معيني از ثروت و درآمد تاثير دارد و از آن سقف به بعد ، عملا رفاه و خوشبختي، ملازم  يكديگر نيستند.واقعيت اين است كه تلاش مثبت در جهت دستيابي به رفاه و  ثروت و به بار نشستن به موقع اين تلاش ها ، خود  ابزار و انگيزه مهم احساس خوشبختي و  رضايتمندي است ، از همين رو هنگامي كه افراد يا  جوامع  به آن سطح مي رسند ‏ عملا احساس رضايت از دست مي رود و افزايش روزافزون بيماری های روانی  در جوامع ثروتمند  و بی انگيزگی نسل جوان آن کشورها  و توسل به شيوه های عجيب و غريب  جنسی و مواد مخدر گوناگون ،نشانه متقنی بر نياز آدمی به چالش  ، تلاش  و هدفمندی است.

در فاصله سالهای 1980 ، من و خانواده ام معمولا  برای گذراندن تعطیلات  به اسکاتلند می رفتيم .در مقايسه بين رضايتمندی  مردم اسکاتلند  و آمريکا به نتايج حيرت انگيزی  از عدم وابستگی  ثروت و سعادت  می رسيديم.آمريکايی ها ، زندگی اسکاتلندی ها را  متعلق به عصر حجر  و غيرقابل تحمل می دانند. درآمد آنها در بهترين  وضعيت ،  نصف درآمد آمريکايی هاست .حدود 44 درصد مردم  اسکاتلند، ماشين نداشتند  و ما خانواده ای نديديم  که دو تا ماشين داشته باشند.سيستم حرارت مرکزی  ساختمان در اين منطقه  که فاصله چندانی از سرزمين يخ ها - ايسلند ندارد ،کاملا جنبه تجملی داشت.

 ما هر  سال  تابستان ، نيمی  از  وقت خود را  در آنجا می گذرانيم  و هميشه از  ديدن مردمی  که در تريای  باشگاه  جمع می  شدند  و با هم  صحبت می  کردند  و در کنار هم  قهوه می  خوردند  و يا از همنشينی  با مردمی  که ما را برای  شام  يا عصرانه ای  ساده  ، دعوتمان می  کردند  ،غرق  شادی  و  لذت می  شديم .ما مکررا مشاهده می  کرديم  که اسکاتلندی ها    به  رغم  خانه و زندگی  ساده تری  که نسبت به آمريکايها   داشتند  و به رغم  عدم برخورداری  از  بسياری  از  تسهيلات  بودند .ما بارها  درباره  رفتارهاي مارگارت تاچر درباره  مردم اسکاتلند ، گلايه هايی را  شنيديم ، ولی  يادم  نمی آيد  کسی  از کمبود  حقوق  و امکانات ناله کرده باشد.

آيا مريکايی های  پولدار خوشبخت ترند؟

آيا  در هر کشوری ، از جمله کشور خود ما -آمريکا- مردمان ثروتمند ، خوشبخت ترند؟  در کشورهای  فقيری  چون  بنگلادش  و هند ، بديهی  است که اندکی  ثروت  ، احساس  خوشبختی  بيشتری  را به همراه  می آورد، چون از  نظر روانی  هم که حساب کنيم ، بهتر است  انسان به  طبقات بالاتری  از اجتماع  تعلق  داشته باشد  تا به  طبقات  پايين تر .ما انسانها دست کم  به حداقل  غذا  ، استراحت  ،گرما  و ارتباط  اجتماعی  نياز داريم . ولی در کشورهای  مرفه  که تقريبا همه افراد  می  توانند  نيازهای  اوليه  خود را برآورده  سازند ، رضايتمندی  ناشی  از  افزايش  ثروت ؛ به طرز حيرت انگيزی  کم است . در کشورهای  آمريکا  ،کانادا و نيز  اروپا ،رابطه بين درآمد  و  سعادت ، به قدری جزيی  است  که می  توان از  آن صرف نظر کرد .در پژوهشی که  دانشگاه ميشيگان  انجام داده ،  آمده است : " احساس  خوشبختی  در ميان افراد بسيار فقير ، بسيار کم است ،اما در هنگامی  که انسان به  سطح خاصی از رفاه می  رسد  ، بيشتر  شدن  درآمد ،تاثيری  در خوشبختی فرد ندارد."

دومين تکه  شرينی  يا دومين 50 هزار دلار  ، هيچ وقت  لطف  تکه اول  و اولين  50 هزار دلار را ندارد.تا جايی که به احساس  خوشبختی  مربوط  می  شود ، فرقی  نمی کند  که انسان  بی . ام . و  سوار  شود  يا مثل  اسکاتلندی  ها  ، پياده راه برود  يا سوار اتوبوس شود .به قول  ديويد  ليکن " تا وقتی  که انسان کاری دارد  که به شوق آن از خواب  بيدار می  شود  و راه می  افتد  ، چندان فرقی  نمی کند  که با لباس  گرمکن  سرکار برود  يا با کت و شلوار!"

در گزارشی که دانشگاه شيکاگو  از  احساس رضايتمندی  دانشجويانش  تهيه کرده است ، اين نتيجه  شگفت انگيز  ديده می شود که دانشجويان  طبقات  بالای  اجتماع ،  نسبت به دانشجويان  طبقه متوسط  احساس  رضايتمندی  کمتری  دارند.يکی  از علل مهم اين احساس  بدبختی  در ميان دانشجويان مرفه  به اين برمی  گردد  که پدر مادرهای  فوق العاده متخصص آنها ،وقتی  ندارند که صرف آنها  کنند، در حالی که پدر و مادرهای  طبقه متوسط ، تا جايی که امکان داشته باشد ، در کنار فرزندانشان  کار و زندگی  می کنند .اقتصاد دان سوئدی ، استيفن ليندر ، نخستين کسی بود که به اين نکته اشاره کرد  که هر خانواده  يا جامعه ای  که به  سطح  قابل قبولی از  رفاه و ثروت  ،دست پيدا  می  کند، بسيار خطا خواهد بود  اگر در پی  کسب  ثروت  بيشتری  باشد ، زيرا ثروت به خودی  خود ، احساس  رضايتمندی را به همراه  نمی آورد.

در تحقيقی که  اددی نير - استاد دانشگاه ايلينويز -در مورد صد  نفر از  ثروتمندترين  مردان آمريکا  انجام داده است ، اين نتيجه حيرت انگيز  به دست آمده  که احساس  رضايتمندی آنها  از  زندگی  متوسط مردم ،کمتر است .آنها می توانند به راحتی  و از  طريق  شبکه های  جهانی  تجاری  خود،  هر چه را که می  خواهند  بخرند و بفروشند ، برايشان پول کمتر  و بيشتر ، فرقی  ندارد  و نود درصدشان  معتقدند که پول  حتی  می تواند  احساس خوشبختی را کم بکند.! بعضی  از اين افراد ، حقيقتا ، بدبخت هم  هستند و می گويند  که هرگز  به ياد نمی آورند  که در زندگی ،  احساس خوشبختی  کرده باشند.يک زن ثروتمند می گفت که پول نمی تواند خوشبختش کند ، چون بچه هايش ، آدم های درستی  نيستند و باعث دردسر او می شوند.موقعی که فرد سوار کشتی تايتانيک  باشد، فرق نمی کند که برای قسمت درجه يک بليت گرفته باشد يا در آشپزخانه آنجا ظرف بشويد.!  

 

****  

منبع :    مقاله " آيا مردم کشورهای ثروتمند خوشبخت ترند؟" نويسنده  :  ديويد.جی .ميرز- ترجمه : پروين قائمی   - روزنامه همشهری - پنج شنبه  27 بهمن 1384

 

 

 

 

 

 

                       

 

 

 

 





 

 

               
  برای اطلاع از به روز شدن سايت  فکرنو  ، ابتدا نام و سپس  پست الکترونيکی  خود را وارد نماييد.      

 

 

 

         جستجو در سايت فکر نو

 

 

 

خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

سایت فکرنو-سایت خلاقیت ،نوآوری و کارآفرینی

wwww.fekreno.org

 خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی