اولین اقدام جریمه نقدی است اصولا فرهنگ ما ایجاب می کند که برای جا انداختن یک رویه جدید ابتدا با ید کمی اجبار در کار باشد نمونه بارز آن را می توانید در استفاده از کمر بند ایمنی مشاهده کنید. دوما وسایط نقلیه عمومی باید به اندازه ای زیاد باشد که هیچ شک وشبهه ای در استفاده ار آن باقی نماند سوم کلیه مراکز ییلاقی که امروزه به باتلاقی از زباله تبدیل شده با اخذ ورودی از مردم باردید کننده وکمک مردم بومی منطقه البته بصورت روزمزدی می توان به سرعت پاکسازی شود. امیدوارم این نظرات فقط جنبه نظری نداشته باشد و در آینده نزدیک شاهد پاکیزه شدن محیط زیست کشورمان باشیم.


 

استفاده از ابزار قانون : جریمه های سنگین در ریختن زباله دآبها و مراکز عمومی وسطح شهر در مورد تمام اقشار جامعه به اجرا در آید. 2.به ازائ ساختن یک دستگاه آپارتمان 20 نهال درخت کاشته شود. 3. فاصله ساختمانها هنگام ساخت رعایت شود و ساختمانها از هم فاصله بگیرد . 4. جمعیت شهر نشینی کنترل شود. 5.استفاده از دوچرخه و حتی درشکه در خیابانها عمومی شود و از تردد اتومبیل جلوگیری شود . 6. در حین اجرا این اصول البته با برنامه ومدیریت فرهنگ سازی از طریق شهرداری و به زبان ساده و عملی دائما اجرا شود

قانون بیچون وچرا در رعایت بهداشت و محیط زیست و گذاشتن جریمه های بسیار سنگین برای تک تک افراد جامعه . 2.آموزش مداوم و ملموس در سطح شهر به طرق مختلف . 3. استفاده از دوچرخه در سطح شهر برای همه چه مرد و چه زن. 4.ممنوعیت بی چون وچرا در استفاده از وسایل نقلیه شخصی و متقابلا استفاده از وسایل نقلیه عمومی در طول هفته بجز روزهای تعطیل . (با برنامه ریزی و مدیریت .) 5.استفاده از مدیران لایق و تحصیل کرده . 6. من فکر های زیادی دارم که امید وارم در ادامه بتوانم ارائه دهم .



بله دوچرخه من بارها در خارج شهر از این وسیله استفاده کرده ام و نتیجه خیلی خوب دیده ام از از نظر سلامتی و هم از نظر زیست محیطی .

من پیشنهاد می کنم که راه کار عملی بهتر از حرف است . عملا باید مردم حس کنند چه تغییراتی صورت باید بگیرد والا همیشه حرف زده شده و بسیار پس فرهنگ عمل کردن با ابزار قانون بهترین است . (صد البته قانونی که از طریق افراد تحصیل کرده و دنیا دیده به آن اشراف دارند نه هر قانونی.)


فرهنگ سازی بسیار خوب ولی باید ابتدا یک روش عملی و ملموس پیاده شود. مثل جریمه سنگین سنگین سنگین ... چرا که ما در حال پس دادن جریمه سنگین عدم رعایت مسایل زیست محیطی در جامعه هستیم وشاهد از دست دادن سلامتی کودکان و محیط زیست هستیم . فرهنگ سازی باید مداوم و همیشگی باشد در حین اجرای عملی فرهنگ سازی صورت پذیرد. عمل بهتر از حرف است.


 

درمدارس ابتدایی همانند همیار پلیس .همیارمحیط زیست انتخاب کرده تاضمن آموزش به کودکان والدین نیزازطریق آنان درمحیطزیست زباله نریزند تابستان امسال طی توقف درگردنه زیبای حیران درکمال ناباوری دیدم همه جا پراززباله بود ازشدت تاثرچشمانم پرازاشک شد چرابایدما مسلمانان باوچود داشتن پیامی هزارواندی ساله از پیامبرعزیزمان النظافته من الابمان بامحیط اطراف مان اینگونه برخورد کنیم؟؟؟

در بوستانها ومعابرعمومی بنرهای زیبا وبزرگ بازبان ساده درمورد حفظ محیط زیست مطالب نوسته ونصب شود. استفاده از یک مجری ویک عروسک محبوب کودکان ویک دوربین فیلم برداری مردم رامتوجه حفظ محیط زیست کنیم

 

من عمومأ از ضایعات وسایل قابل استفاده تولید میکنم و استفاده میکنم - به اصل تفکیک زباله بسیار اعتقاد دارم- و به نظر من باید توجه داشت که ما میتوانیم از خیلی مواد بلااستفاده ای که دور میاندازیم استفاده کاربردی طولانی مدت ببریم.

مثلا من یک چمدان سمسونت داشتم که قفل هایش خراب شده بود و دیگر قابل تعمییر و یا تعویض نبود . چمدان را از هم باز کردم از قاب ها آلومینیومی اش مجسمه ای درست کردم ودر باغچه خانه قرار دادمبا اینکار توانستم میزان متناسب و مستمر آلومینیم خاک را نیز تامین کنم - از بخش پلیمری طرفینش هم توانستم به عنوان خزانه برای کاشت صیفی جات استفاده کنم بطوری که دو باغچه قابل حمل داشتم. از سایر قطعات هم استفاده ها مناسبی بردم.
 

زیبایی یکی از بحث های داغ در محیط زیست است که اغلب مردم از محیط زیست زیبایی می خواهند و بس .میتوانیم از روش سطل  تشویقی استفاده کنیم یعنی به کسانی که در سطل آشغال زباله های رها شده در محیط را می اندازند هدیه بدیم این هدیه می تواند  یک تشویق ساده باشد

 

آموزش همگانی دررابطه فواید زیبا بودن محیط زیست مخصوصا  باتکیه به اعتقادات دینی ما مسلمانان که کلی راه آسانتر می شود . اقدامات باابزار راحت تر مثل استفاده از پرسنل دولتی ماهی یک روز در یکی ازبخش های شهرمخصوصا  پرسنل نظامی که هم ورزش است هم اشنایی به کلیه مناطق شهر وثواب اخروی هم که دارد. رقابت بین گروهها ، دادن تشویقی گروهی به فعالان که  مناطق خوش اب وهوا و  بیابانها را درخت کاری بیشتر کنند چون نتیجه راحتتر نمایان میشود وبادیدن ان توسط دیگران انها هم تشویق می شوند هیچ نعمتی مانند درخت کاری ، راحت ، خوشرنگ  ، ارزان ، زیبا ، دوست داشتنی برای تمام سلیقه ها ، دارای پاداش اخروی ،  پاک کننده هوا وهزاران فواید دیگر نیست هرچه نیرو دارید بر سر این کار بگذارید.

خلاقیت و جذابیت! چطور؟ با طراحی وسایل نظافتی به طور خاص جالب و جذاب . مانند سطل های زباله ای که افراد را نسبت به پرتاب زباله به سطل تحریک میکنند مثل بازی پرتاب توپ به سیبل مضحک در شهربازی ها که شرکت کنندگان سعی میکنند صدای آژیر یا فریاد سیبل را با به هدف زدنشان و سماجتی خاص در آورند. با این سطل زباله هرکس دوست دارد حتما زباله ای را حتی برای بازی به آن سطل بیندازد . نصیحت مستقیم هیچ وقت کارساز نیست! پس چرا از کودک درون افراد کمک نگیریم؟ چرا که اکثر افراد بازی کردن را دوست دارند. (حتی در مواردی می توان از حس لجبازی افراد برای انجام کاری که می خواهیم انجام دهند کمک بگیریم)
 

محيط زيبا نيازبه رواني پاک ، شخصيتي حقيقت گرا وجامعه دوست می باشد.

 کاربسيارمشکلي است اول باي دمردم درون محيط را فرهنگ سازي کرد.تابعدابتوان کارهاي بزرگ راانجام داد .

چون رشتم معماری است پیشنهادم اینکه دوستان معمار با توجه به مناطق اقلیمی همان استان و شهر اقدام به طراحی فضای شهری کنند. معماری اگر درست باشد دیگر نیازی به استفاده نادرست سیستم های گرمایشی و سرمایشی نیست . به عنوان مثال همان حیاط مرکزی های اقلیم گرم و خشک و حوض های مرکزی و باد بند ها دیگر نیازی به استفاده از سیستم سرمایشی نیست و معماری همان بخش دست نخورده باقی میماند. میشود این معماری را با تکنولوژی امروزی عجین کرد بدون اینکه مشکلی پیش آید قدم اول برای هر کاری اطلاعات درست در مورد آن کار است .

ما یک گروه علمی هستیم که در مورد اقلیم و فضا سازی فعالیت دارند . مطالب را با شهردار شهر و ... در میان میگذاریم . چون ما در استان گلستان هستیم و جنگل های اینجا دارد پر از زباله های مردمی می شود پیشنهاد در مورد جمع کردن زباله و استفاده نادرست مردم بومی در مورد قطع بیرویه درخت ها بوده .

آموزش خلاقیت خانم های شهر در استفاده از زباله هایی که با طراحی درست می توان آن ها را تبدیل به وسایلی تزیینی در منزل نمود حتی به دوستان هم هدیه داد. کاری که خودم شخصا انجام می دهم
 

استفاده از همه رسانه هایی که در اختیار داریم: 1.سی دی هایی صوتی حاوی توضیحاتی در مورد هزینه هایی که پاکسازی شهرها به شهروندان تحمیل می کند و بجای آنکه مالیاتی که می پردازند صرف ارائه خدمات شود صرف جمع آوری زباله می شود، در اتوبوس و مترو پخش شود+موزیک و ابزارهای جلب توجه دیگر. 2.ساخت انیمیشن های مرتبط و پخش آنها در مهد کودک ها 3.آموزش اولیای دانش آموزان در مدرسه( چرا که گاهی فرهنگ بچه ها از پدر و مادرشان بالا تر است!!!) 4.بیلبورد های تبلیغاتی در جاهای تفریحی(عکس های خوب و بد مقایسه ای بزنیم) 5.سطل زباله های هوشمند که با ریختن زباله خشک در آنه جایزه دریافت می کنیم( مداد و دفتر و ..) در مدارس که باعث میشه بچه زباله های خشک خونه رو خودشون جدا کنند. 6.آموزش ساختن کود با زباله های تر و باغبانی در مدارس برای تشویق به جداسازی زباله و تولید کمتر زباله

 

فرهنگ سازي با تصاوير و آموزش بدون كلام
 

 ايجاد بسيج همگاني در جمع آوري ضايعات در محيط زيست در روزهاي خاصي از سال - آموزش كارآفريني در جمع آوري و تبديل ضايعات و زباله ها
 

به نظر من بهتر است از روستاها شروع کرد چون شهرها توسط شهرداری ها تمیز می شود ولی روستاها اینطور نیست اول از همه باید جایی برای زباله های روستاییان و توریستها پیش بینی کرد به نظر میرسد که در اکثر روستاها جای مناسبی برای گذاشتن زباله ها و جمع آوری انها نیست و همچنین هیچ برنامه ای برای بازیافت و ... پیش بینی نشده است و باید روستاییان را جمع کرد و در مورد مزایای تمیز نگهداشتن روستاها برایشان صحبت کرد و گفت که با اینکار هم روستاها پاک و تمیز شده و هم گردشگران بیشتری را جمع می کند و باعث بهتر شدن محل زندگیشان میشود باید روستاییان به اهمیت این موضوع پی ببرند و بعد شوراها به مردم آموزش دهند و بعد در هر روستایی خود مردم به تمیز کردن آنجا بپردازند و اگر گردشگران هم زباله ای ریختند با ناراحتی روستاییان مواچه شوند.
 

تشکیل کلاسهای خلاقیت (بااستفاده از مواد بازیافتی قابل استفاده مجدد)برای گروههای سنی مختلف .بخصوص کودکان (تشکیل کلاسهای کاردستی خلاق) -ومسابقات خلاقیت در این زمینه -استفاده از پاکتهای کاغذی به جای نایلونی -استفاده از هنر محیطی ،نقاشی های خیابانی،ونقاشی های دیواری و...برای زیبا سازی محیط

اجرای نمایش های خیابانی در ارتباط با طبیعت وپاکیزگی برای کودکان وبزرگسالان -اجرای نمایشگاههایی در ارتباط با زیبا سازی وپاکیزگی محیط (در مدارس ومهدکودک ها و..) -در دسترس قرار دادن کتابها وبروشورهایی در زمینه زیبا سازی وپاکیزگی محیط


 

ایجاد بخش‌هایی در پارک‌های مهم و حساس برای گِل بازی، گل کاری، سبزی کاری و ...برای  کودکان  تا اینکه یک نسل را آشنا با این مفاهیم به بار بیاورم

با توجه به آلودگی های موجود در سواحل شمالی.من اگر میتوانستم در انجا سطل زباله تعبیه میکردم و مثلا برای ورودی به ساحل به مردم کیسه زباله میدادم و زباله هایی را که مردم جمع اوری میکردند میخریدم.ویا تورهایی به راه می انداختم که در ان زباله ها جمع اوری شود واین کار را با حضور مردم انجام میدادم.

متاسفانه من فکر میکنم در حال حاضر فقط با جریمه و........... می توانیم در این زمینه جلو برویم

 

من دلم میخواهد ابتدا ذهن های الوده را پاکسازی کنم و افکار منفی را پاک کنم در این صورت دید انسانها پاک میشود و این به صورت خودکار باعث کمک درجهت پاکیزه کردن محیط زیست می شود.

باید اموزش ما اجباری نباشد و در این  جهت بکوشیم که مردم به صورت خودجوش برای این هدف تلاش کنند و به نوعی برای همه درون سازی کنیم.

 

 1-مشخص نمودن موارد کلیدی واولویت بندی اصولی 2-فرهنگ سازی3-آموزش در مدارس4-استمرار
 

به نظرم مسائلی از این دست احتیاج به کار پایه ای و اساسی وهمچنین زمان نسبتا زیاد نیاز دارد که از طریق آموزش و فرهنگ سازی و از سنین پایین باید آغاز شود.تا در ابتدا متوجه نادرستی الوده کردن محیط زیست شویم و بتوانیم زیبایی محیط زیست پاکیزه را ببینیم ودرک کنیم.نظرات بعضی دوستان در مورد قرار دادن سطل و کیسه های زباله بسیار خوب ودرست است خصوصا در جاهایی که به اندازه یافت نمیشود.اما بعضی مکانها مانند جایی که من زندگی می کنم جنگل در داخل شهر است تا اندازه ای این امکانات  وجود دارد.اما باز هم پر از زباله است.خصوصا با امد وشد مسافران وشلوغی این مکان در نوروز وتابستان با اینکه سطل اشغال در چند قدمی انهاست بار هم از انها استفاده نمیشود.فکر میکنم بهترین کار اموزش در مدارس و هر جایی که امکانش باشد از طریق کار گاهها تمرین  های عملی در محیط زیست ، نمایش فیلم های مرتبط و..... به صورت منظم پیگیر و همیشگی میباشد تا در سالهای اینده شاهد رشد فرهنگی مردم در این زمینه باشیم ومسئله ای شاید مهمتر از این درحفظ منابع طبیعی کوشا باشیم چون شاهد ازبین بردن بی رویه درختان و جنگلها هستیم.متاسفانه درخنان را از بین میبرند وجای انها ساختمان میسازند.فکر مینکم اول از همه اگر فاجعه دردناک الودگی محیط زست و ازبین بردن انها وعواقب انرا در دراز مدت درک کنیم شاید بتوان کاری کرد.
 

گسترش فضای سبز و کاشت گلها در کوچه و خیابانها با احداث محلهای ویژه این کار در کوچه و خیابانها وترویج فرهنگ گل کاری در مدارس از مقطع ابتدایی . حتی با کاشت دانه های لوبیا در لیوانهای یکبار مصرف و قرار دادن آنها در پشت پنجره های کلاسها .

می توان دانش آموزان را بیشتر به طبیعت برد و از آنها خواست تا آشغالهایی را که در محیط می بینند درون کیسه زباله ها ریخته و هر کسی زباله های بیشتری جمع آوری کند مورد تشویق قرار گیرد  و حتی اختصاص دادن ساعتی در هفته در مدارس به امر اصلاح و پاکیزه سازی محیط زیست .
 

شهرداری ها و شوراها  یک حسابی بانکی بازگشایی نموده و مردم به دلخواه پول به آن حساب واریز نمایند و شهرداری با کمک مردم فضای سبز ایجاد کند. البته قبل از آن شهردار و اعضای شورا در یکی از بندهای سوگندشان این را هم اضافه نمایند که همه ساله بیلان کاری خود را در حضورحسابرسان خبره و کارشناس غیردولتی به اطلاع عموم برسانند
 

 تنظیم و تدوین برنامه، اطلاع رسانی، فرهنگ سازی، انتخاب شهروند نمونه می تواند در  روند حفظ محیط زیست موثر باشد.

من برای تاثیر گذاری و علاقمند نمودن مردم به حفظ محیط زیست  از برچسب هایی برای اتوموبیل ها  استفاده کرده   و نام آن را برچسب  دوستدار محیط زیست می گذاشتم و در اختیار سازمان های داوطلب  قرار می دادم که با مردم  صحبت کنند و آنان را مجاب نمایند که این برچسب ها را   بر روی گوشه  شیشه  اتوموبیل خود بچسبانند  و در صورت قبول این تعهد در طول سفر به هیچ وجه زباله بر روی  زمین نریزند  و زمانی که هر روز به تعداد این ماشین ها افزوده شود کم کم مردم خود ناظر یکدیگر می شوند .همچنین  داوطلبان می بایستی  یک بروشور از مطالب در خصوص  عواقب  محیط زیست آلوده در اختیار افراد  قرار می دادند که نسبت به تعهدات  خود  حساسیت نشان دهند  و از  طرفی لازم است  یک نمره شاخص  نیز برای پاکیزگی و زیبایی شهر ها  توسط  سازمان محیط زیست تعیین می شد و هر ساله این نمره شاخص  بر حسب بهترین شهرها  در کشور اطلاع رسانی می شد تا زمینه ای  پدید آید که شهرداران با مشارکت مردم در جهت افزایش این امتیاز و رتبه  بکوشند. حتی این برچسب  ها  می تواند در اختیار همه  کسبه قرار داده شود .

با توجه به آلودگی های موجود در سواحل شمالی.من اگر میتوانستم در انجا سطل زباله تعبیه میکردم.و مثلا برای ورودی به ساحل به مردم کیسه زباله میدادم و زباله هایی را که مردم جمع اوری میکردند میخریدم و یا تورهایی به راه می انداختم که در ان زباله ها جمع اوری شود واین کار را با حضور مردم انجام میدادم.

من در طول مسیر های گردشگری و شهرهای توریستی دکه هایی ایجاد می کردم که نایلون های با طرح های جذاب و کودکانه به همراه دستکش های یکبار مصرف به خانواده ها بدهند و هر نایلونی که از زباله های خشک مانند کاغذ ،نایلون و.... در آن پر می شد ،اسباب بازیهای  جذاب کوچکی  به کودکان داده می شد و بر روی نایلون ها  عوارض و عواقب آلودگی محیط زیست را  به طور مشروح می نوشتم  و همچنین یک صندوق در کنار این دکه ها قرار می دادم که اگر کسی علاقه به کمک برای استمرار این اقدام دارد ، در آن پول بریزد تا بتوان این کار را با گذشت زمان  ادامه داد و تنها وابسته به بودجه های شهرداری ها و یا سازمان ها نباشد.