چــه مـيكــنــم؟ |
|
|
آيا شما وقت داريد كه دقايقي از شبانهروز را با خود خلوت كرده و از وضعيت خويش جويا شويد؟ معمولاً ما آنقدر سرمان شلوغ است كه اصلاً وقت نداريم از خود بپرسيم كه "اصلاً چه ميكنم؟". وقتي هم كه سرمان خلوت است، يا رمق و حوصله نداريم و يا اينكه با خود ميگوييم "خوب معلوم است چه ميكنم، همان كاري كه هر آدم عاقلي ميكند؟". حال موضوع را از زاويه ديگري مطرح ميكنيم. اگر يك نفر، عزيزش زير عمل جراحي باشد، لحظهاي از پشت در اتاق كنار نميرود و از خود و يا ديگران حال عزيزش را جويا ميشود و اينكه الان پزشك مشغول چه كاري است. ما نيز در وضعيتي همانند آن فرد پشت درب اتاق عمل هستيم و آن بيمار زندگي ماست. زندگي از مهمترين سرمايههاي ماست؛ يك سرمايه برگشتناپذير. بنابراين لازم است كه آن را به خوبي و با دقت مورد بررسي و مشاهده قرار دهيم و مطمئن شويم كه در يك وضعيت محكم و استوار قرار داريم. "چه ميكنم؟" سؤالي است كه ميتواند به ما كمك كند كه بيشتر از خودمان با خبر شويم و بتوانيم ترسيمي از وضعيت خود داشته باشيم. از طرف ديگر موفقيت راستين با دانايي ميسر است و تفكر يكي از آسانترين راهها براي دانا شدن است. در شماره قبل سؤال "هدفم چيست؟" را مطرح كرديم تا بتوانيم به چشماندازي از وضعيت آينده برسيم و تمام تلاشمان را در راه رسيدن به اين چشمانداز به كار ببريم. ولي داشتن هدف به تنهايي كافي نيست، بلكه بايد تلاش كنيم. ولي هر تلاشي ثمربخش نيست تنها يك تلاش هماهنگ، به ثمر مينشيند. تلاش هماهنگ تلاشي است كه با علايق، ويژگيها، توانمنديها و برنامههاي ما همسو و هماهنگ باشد. به بيان ديگر در تضاد با ساير كارهاي ما نباشد و آنها را خنثي نكند و يا پيامد منفي به بار نياورد. سؤال "چه ميكنم؟" به ما كمك خواهد كرد تا به شكلي هماهنگ در راه رسيدن به هدفمان اقدام كنيم. براي آن كه بهتر بتوانيم به سؤال "چه ميكنم؟" پاسخ دهيم آن را به تعدادي سؤال كوچكتر تقسيم ميكنيم و به آنها پاسخ ميدهيم تا از برآيند آنها بتوانيم به پاسخ سؤال اصلي برسيم: برچه مبنايي عمل ميكنم؟ مبناي انجام كار، نقطه شروع كار محسوب ميشود. پايان كار بستگي به شروع آن دارد. اگر شروع يك كار محكم و استوار نباشد و بر مبنايي متزلزل قرار گرفته باشد، پاياني ضعيف و سست خواهد داشت. مبناهاي گوناگوني براي كارها وجود دارد، از جمله هيجانزدگي، ترس، فرار از شرايط نامناسب، فريب و همچنين دانش، آگاهي، عقل، مشورت صاحبنظران، پند و سخنان حكيمان و تعاليم معلمان. از چه روشي براي عمل استفاده ميكنم؟ كاري كه از روي روشي صحيح انجام نشود نتيجهاي صحيح نخواهد داشت. اگر يك رايانه خراب باشد و يا نرمافزارش اشكال داشته باشد، ديگر نميتوان به خروجيهايش اطمينان داشت. براي انجام كارها روشهاي گوناگوني هست ولي بهتر است به روشهاي آزموده شده رجوع كنيم. روش علمي، يكي از روشهايي است كه صحت آن با آزمايش تأييد شده است؛ بنابراين در بسياري از كارها ميتواند مورد استفاده قرار گيرد. الگوبرداري از روش خردمندان و انسانهاي بزرگ، يكي از معتبرترين روشهاست. نشانه صحت كار من چيست؟ در دنيا هر پديده نشانهاي دارد كه با توجه به آن ميتوان در مورد آن پديده قضاوت كرد. بيماري نشانه دارد، زندگي نشانه دارد، راستي نشانه دارد، دانايي نشانه دارد و به همين ترتيب حتي ظريفترين و درونيترين مفاهيم نيز نشانه دارند. نشانهها يكي از راههاي مهم در شناخت محسوب ميشوند. اگر ميخواهيم پي به صحت كار خود ببريم، بهتر است نشانههاي آن را بشناسيم و به آن رجوع كنيم. نشانه خوب درس خواندن، بالا رفتن قدرت فهم و توان تجزيه و تحليل مسائل است. نشانه شغل شرافتمند، جلب اعتماد مردم است. نشانه يك ازدواج خوب، روابطي صميمي و محبتآميز با همسر است. خطاهاي من كدام است؟ ما خطاهاي خود را خوب نميبينيم؛ زيرا هم به خود علاقهمند و از خود راضي هستيم و هم از كارهاي غلط خود فرار ميكنيم و دوست نداريم كه با آنها مواجه شويم. ولي واقعيت چيز ديگري است. ما پر از خطا و اشتباه هستيم. خطاهايي كوچك و بزرگ كه سراسر وجودمان را پر كردهاند. براي آنكه بتوانيم خطاهاي خود را بيابيم، اول از همه بايد به آنها اعتراف كنيم و خطاي خود را بپذيريم و با توجيه كردن، از آن فرار نكنيم. به اين ترتيب خطاهايمان به چشم خواهد آمد. هر چه قدرت مشاهده ما و شهامت پذيرش خطا (و تبعات آن) بالاتر رود، خطاهاي بيشتري را در خود مشاهده خواهيم كرد. ديگران نيز ميتوانند آينهاي از اعمال و كارهاي ما باشند. ايجاد ميدان براي انتقاد كردن كه با پذيرفتن انتقادهاي صحيح و عمل به آن بوجود ميآيد، ميتواند ديگران را در گوشزد كردن خطاهايمان تشويق كند. انتها و عاقبت كاري كه انجام ميدهم چيست؟ گاهي كارهايي كه مشغول به آنها هستيم بر مبناي نتايج و دستآوردهاي كوتاهمدت است. اگر مكثي كنيم و از خود بپرسيم: "در نهايت از انجام اين كار به چه نتيجهاي ميرسم؟ آيا اين نتيجه ارزش اين همه تلاش و زحمت را دارد؟" گاهي اوقات كارهاي ما هياهويي بر سر هيچ است و در پايان، ثمره كار، مطلوب نخواهد بود. اگر اين كار را انجام ندهم چه ميشود؟ اين سؤال نيز مانند سؤال قبل، محكي است براي اينكه ارزش و اهميت كار خود را بيابيم. اگر ما از روي ترس و يا بدون بررسي كافي دست به انجام كاري بزنيم، ممكن است به يكسري كارهايي كه ضرورت و اهميت چنداني ندارند، مشغول شويم. اگر مكث كنيم و از خود بپرسيم "آخر اين كار چيست؟"، ميبينيم چيز زيادي را از دست نميدهيم و يا اينكه ضرري كه متوجه ما ميشود، كمتر از زمان و انرژيي است كه براي پيش نيامدن آن تدبير كردهايم. چه ابهامات و ترديدهايي دارم؟ ابهامات و ترديدها يكي از موانع حركت و پيشرفت هستند. ابهامات باعث ميشوند كه كاري را شروع نكنيم و يا اگر كاري را شروع كرديم به واسطه ترديدهاي متعدد، بايستيم و تعلل كنيم. همچنين ابهامات، ظن ما را نسبت به ديگران بالا ميبرد و دچار توهم و يا برداشتهاي نابجا ميكند. بهتر است ابهاماتي كه در كارها و يا در رابطه با ديگران داريم را فهرست كنيم و بدون پيشداوري و با سؤال از كساني كه با موضوع ارتباط مستقيم دارند، ابهامات را رفع نماييم. به زندگي ديگران و سرنوشت آنها چه اهميتي ميدهم؟ يك نگاه سادهلوحانه به سايرين ممكن است برايمان چنين تلقي كند كه زندگي ديگران چه ربطي به زندگي ما دارد؟ ولي اگر بهطور عميق نگاه كنيم، ميبينيم كه زندگي ما به يكديگر وابسته است. البته اين تأثير دوجانبه ممكن است شدت و ضعف يابد ولي از بين نخواهد رفت. آن كس كه تنها در راه سعادت و خوشبختي خود ميكوشد و اعتنايي به ديگران ندارد، به مطلوبش نخواهد رسيد. چه كساني با من در ارتباطند؟ ارتباط من با آنها چگونه است؟ كساني كه با آنها در ارتباط هستيم، نقش مهمي در زندگي ما دارند كه آن نقش ميتواند مثبت و يا منفي باشد. ديگران ميتوانند ما را به سمت كارهاي سازنده و يا مخرب سوق دهند و اين سوق دادن در مواردي به قدري قدرتمند است كه نپذيرفتن آن عملاً امكانناپذير ميشود. دقت كنيم كه با چه كساني در ارتباط هستيم و سطح اين ارتباط چگونه است؟ تلاش كنيم كه ارتباطهايي كه كمكي به ما در راه رسيدن به هدفمان ندارد را (به روشي هماهنگ) قطع كنيم. چه اندازه به جسم و سلامتي آن توجه ميكنم؟ با جسمي خسته و فرسوده نبايد از خود انتظار داشته باشيم كه بتوانيم كارهايي بزرگ و مؤثر انجام دهيم. اهداف والا نيازمند جسمي قوي و توانمند هستند. چه اندازه به روان (ذهن) و توانايي آن اهميت ميدهم؟ براي آنكه ذهني توانمند و خلاق داشته باشيم، بايد براي آن وقت بگذاريم و آن را به شيوهاي هدفمند و با تمرين، تربيت كنيم. از چه چيزهايي تأثير ميپذيرم؟ در جهاني زندگي ميكنيم كه همه اجزاء آن بر يكديگر تأثير ميگذارند و هيچ جزئي نميتواند مستقل از ساير اجزاء فعاليت كند. گاهي ما خود، آگاه نيستيم كه افكار و اعمال ما از چه چيزهايي تأثير ميپذيرد. بنابراين ناخودآگاه كارهايي را انجام ميدهيم كه در واقع از ما نيستند. تبليغاتي كه در رسانهها پخش ميشود يكي از تأثيرگذارترينهاست. عقايد و انديشههايي كه در كتب و مجلات از آن ياد ميشود از ديگر تأثيرگذاران بر ما هستند. براي اينكه تحتتأثير ديگران نباشيم، بايد ببينيم كه به چه چيزهايي توجه داريم. هر چه اين توجه، با علاقه و دوست داشتن زيادتري همراه باشد مقاومت ما در برابر تأثير نپذيرفتن كمتر ميشود. آيا بهتر از اين نميشود؟ معمولاً اولين نتايج باعث رضايت خاطر ميشوند و اين رضايت خاطر امكان ادامه حركت را سلب ميكند. توجه داشته باشيم كه هميشه راهي بهتر براي انجام كارها هست و اين سير كيفيتگرايي هيچگاه پايان نخواهد يافت. بنابراين با نارضايي خلاق، زمينه را براي جستجوي راههاي بهتر مساعد نماييم.
**** منبع : مقاله " چــه مـيكــنــم؟ "- تهيه کننده : مهندس حميدرضا همتي-انتشار توسط سايت پژواك انديشه http://www.think.ir/pajhvak/main_questions/articles/what_do_i_do.htm : آدرس اينترنتی
|
|
|
|
|
|
برای اطلاع از به روز شدن سايت فکرنو ، ابتدا نام و سپس پست الکترونيکی خود را وارد نماييد. |
جستجو در سايت فکر نو |
|
|
خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی
|
|
|
|
|
سایت فکرنو-سایت خلاقیت ،نوآوری و کارآفرینی
خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی