خلاقيت ، هوش و فراست در كودكان |
|
|
در كار بررسي رشد خلاقيت در كودكان كمسال ، داشتن برخي از اطلاعات مهم و بنيادي ضرورت دارد.خلاقيت گاه با استعداد و ذوق و قريحه تركيب مي شود و به همين دليل لازم است كه ميان خلاقيت ، هوش و استعداد تفاوت قائل شويم . چه رابطه اي ميان خلاقيت و هوش وجود دارد ؟ اگر اين را بپذيريم كه خلاقيت يك فرآيند شناختي و انديشمندانه است ، بايد به اين نتيجه برسيم كه سطوح بالاتر خلاقيت با سطوح بالاتر هوش و فراست در ارتباط هستند.گرچه اندازه اي هوش و فراست بريا نشان دادن خلاقيت در اغلب زمينه ها ضرورت دارد ، بسياري از اشخاص كاملا باهوش ، لزوما آدمهاي خلاقي نيستند(ويكفيلد،1991) صاحبنظران در زمينه خلاقيت معتقدند كه خلاقيت و هوش دو كيفيت متفاوت هستند (وينر 1989، گاردنر 1993). هر كس تا اندازه اي از خلاقيت برخوردارست .صاحبنظران و كساني كه به امر آموزش اشتغال دارند بايد به اين نكته مهم توجه كنند كه خلاقيت براي يك آدم با استعداد متوسط به همان اندازه خلاقيت براي يك آدم نابغه موضوعي طبيعي است (تورانس 1962). در ادامه مطلب به چهار ارتباط احتمالي ميان هوش و خلاقيت اشاره كرده ايم (والاش و كوگان 1965):
كودكان با بهره هوشي پايين ممكن است ويژگيهاي خلاقيت زياد را به نمايش بگذارند. اين بچه ها اغلب از روشهاي سنتي متداول در مدارس ناراحت اند.اين بچه ها احتمالا محتاط و فاقد اعتماد به نفس به نظر مي رسند و از شرايطي كه به آنها امكان نمايش خلاقيت را ندهد ناراحت اند. كودكان با بهره هوشي كم ممكن است ويژگيهاي خلاقيت اندك را به نمايش بگذارند ممكن است به نظر برسد كه اين بچه ها هدف و علت رفتن به مدرسه را درست درك نمي كنند .به هنگام صحبت و تبادل با ديگران ممكن است ويژگيهايي را به نمايش بگذارند كه بيشتر جسماني ، انفعالي باشد . ممكن است از شرايط چالش دار اجتناب كنند. كودكان با بهره هوشي زياد ممكن است ويژگيهاي به شدت خلاق را به نمايش بگذارند. اشخاصي كه در هر دو زمينه خوب و عالي هستند در برابر تغييرات انعطاف نشان مي دهند و خود را با شرايط متفاوت يادگيري به راحتي تطبيق مي دهند. اين بچه ها مي توانند رفتارهاي شخصي خود را براي روبه رو شدن با موقعيت هاي جدي تعديل كنند .آنها اعتماد به نفس فراواني را به نمايش مي گذارند و ممكن است گاه با رفتار خود جلب توجه كنند.معمولا كودكان با بهره هوشي زياد و خلاقيت فراوان به درس و مشق خود اهميت مي دهند و از موفقيتشان لذت مي برند.اين بچه ها از انگيزه زياد برخوردارند. كودكان با بهره هوشي زياد ممكن است خلاقيت اندكي را به نمايش بگذارند اين كودكان به موفقيت در مدرسه بهاي زيادي مي دهند.دامنه توجه و اعتماد به نفس فراوان دارند. اين بچه ها تابع مقررات اند و معمولا به تقويت هاي مثبت ،جواب خوب مي دهند. گت زل ( Getzel ) و جكسون ( Jackson ) در سال 1962 به اين نتيجه رسيدند كه آموزگاران اغلب دانش آموزاني را ترجيح مي دهند كه از بهره هوشي زياد و خلاقيت ااندك بهره مند باشد . علتش هم اين است كه اين دانش آموزان ، اغلب بهتر مي توانند خود را با قواعد و مقررات تطبيق دهند. كودكان خلاق ، چه آنهايي كه بهره هوشي زياد و چه آنهايي كه بهره هوشي زياد و چه آنهايي كه بهره هوشي كم دارند، معمولا در چارچوب قرار نمي گيرند و ميل به كاوشگري در آنها زياد است .
ذوق و خلاقيت واژ ه اي خوش ذوق ، با استعداد و خلاق اغلب در ارتباط با يكديگرند هر چند كه تفاوتهايي ميانشان وجود دارد.كودكان خوش ذوق اغلب در زمينه به خصوصي خوب ظاهر مي شوند. ممكن است كودكي ذوق موسيقي داشته باشد اما خلاق نباشد .استعداد و ذوق مي تواند توانايي در عمل و اجرا را به نمايش و اين لزوما به معناي توانايي آنها در خلق سرودي جديد نيست . يك آهنگساز خلاق ممكن است استعداد اجرا نداشته باشد . در بعضي از نظامات مدرسه اي كودكاني كه خوش ذوق شناسايي مي شوند ممكن است از بهره هوشي بالاتر از متوسط برخوردار باشند ( بهره هوشي 130 يا بالاتر ). بسياري از مدارس به هنگام ثبت نام دانش آموزان به هوش و استعداد هاي آموزشي و فراگيري دانش آموزان بها مي دهند و امتيازات آنها را لحاظ مي كنند. بسياري از مدارس به جنبه هاي خلاقيت بچه ها توجه نمي كنند. با توجه به بررسيهاي به عمل آمده و به طور خلاصه مي توان گفت كه ذوق ، استعداد و بهره هوشي كيفيت هاي متفاوتي هستند.خلاقيت مي تواند يكي از ويژگيهاي ذوق زياد باشد . اما ممكن است با كودكان خوش ذوقي روبرو شويم كه خلاقيت نداشته باشند.خلاقيت مي تواند در ضمن يكي از ويژگيهاي هوش و فراست باشد . اما ممكن است به كودكاني بربخوريم كه با هوش اند اما خلاقيت ندارند.
منشاء خلاقيت گفته مي شود بررسيهايي كه اخيرا روي عملكرد مغز صورت ممكن است به روشن شدن منشاء خلاقيت كمك كند .در حال حاضر مي دانيم مغز انسان از دو نيمكره تشكيل شده است . وظايف نيمكره ها مطالعه عملكرد مغز نشان مي دهد چگونه يك انديشه خلاق در ذهن انسان شكل مي گيرد. مخ (رفيع ترين مركز مغز) از دو نيمكره تشكيل مي شود كه به وسيله رشته هايي باهم در ارتباط هستند. با آنكه دو نيمكره مغز ظاهرا شبيه به يكديگرند، هر كدام وظايف جداگانه اي دارند. نيمكره مغزي سمت راست ، سمت چپ بدن را كنترل مي كند و نيمكره مغزي سمت چپ ، سمت راست بدن را در كنترل خود دارد. مغز سمت چپاغلب مغز منطقي ناميده مي شود .اين قسمت از مغز اعمالي از قبيل شنيدن ،سخن گفتن و پردازش اطلاعات كلامي را در كنترل خود دارد. بسياري از تكاليف و خواسته هاي سنتي مدارس از دانش آموزان ، از ناحيه مغز سمت چپ صورت خارجي پيدا مي كند .مغز سمت راست اطلاعات را از طريق انگاره ها ، تصاوير و احساسات تفسير مي كند. مغز سمت راست اغلب به روشي كل نگر با مسايل روبه رو مي شود. گفته مي شود كه نيمكره سمت راست به تصوير كلي نظر دارد و حال انكه نيمكره سمت چپ به اجزاء توجه دارد .البته در نظر گرفتن دو نيمكره مجزا در مغز بدين معنا نيست كه اين دو نيمكره مجزاي از يكديگر عمل مي كنند .همان طور كه عنوان گرديد دو نيمكره با نسجهايي به هم متصل اند . جدول شماره 3 ويژگيهاي دو نيمكره راست و چپ را توضيح داده است . جدول شماره 3
چري ( Cherry )، گادوين ( Godwin ) و استاپلز( Staples ) معتقدند كه اقدام خلاق ، از ارتباط پيچيده ميان اين دو نيمكره سمت راست و چپ صورت خارجي پيدا مي كند .وجود يك نظريه در نيمكره سمت راست مادام كه از ناحيه نيمكره سمت چپ پالايش نشود فاقد ارزش است . دو نيمكره مغزي راست و چپ به اتفاق عناصري را ايجاد مي كنند كه خلاقيت را سبب مي گردد. مفاهيم خلاق يك ي از تمايزات هوش و خلاقيت مربوط به فرآيند فكر كردن مي شود .انديشه همگرا جواب صحيحي فراهم مي آورد و اين ويژگي كه نوعي انديشه است ،در آزمون هاي هوش مي تواند موثر واقع شود. اما انديشه واگرا جوابهاي متعددي براي همان يك سوال به دست مي دهد و مي تواند نشانه خلاقيت بيشتر باشد . براي مثال ، اقدامات حل مسئله زير ، ويژگي آزمون هوشي است كه يك جواب دارد. چند پني برابر يك نيكل است ؟ فعاليتهاي همگرا به يك جواب درست مي رسد اما فعاليتهاي واگرا جوابهاي متعددي به دست مي دهد .به همين دليل است كه مي گوييم فعاليتهاي واگرا خلاقيت را تشويق مي كند .آموزگاران بايد توازني ميان انديشه واگرا و انديشه همكرا ايجاد كنند. آموزگاران بايد فعاليتهاي مشوق خلاقيت را شناسايي كنند و در ضمن بايد بدانند كدام نوع از فعاليتها به افزايش خلاقيت كمك نمي كند. فعاليتهاي واگرا فرصتي براي سوالات متعدد ايجاد مي كند .بنجامين بلوم ( Benjamin Bloom)، بارون ( Baron )، و استرن برگ ( Sternberg) معتقدند روشهاي واگرا، انديشه بيشتري را به جريان مي اندازند كه شامل ارزيابي و خلق كردن هم مي شود .سوالاتي كه ذهن را به انديشيدن و بسط فعاليتهايش تشويق مي كند . شبيه اين عبارت هستند ، در اين باره چه نظري داري ؟ چگونه مي توانيم اين كار را بهتر انجام دهيم ؟ چه كاري از ما ساخته است ؟ به مواد زير توجه كنيد بعضي از آنها به عنوان فعاليت واگرا و برخي به عنوان فعاليت همگرا طبقه بندي شده اند:
اشياء و حوادث حقيقي ممكن است بر ميزان تجربه هاي خلاق بيفزاند قبل از اينكه بچه ها بتوانند معناي نشانه هايي از قبيل حروف و اعداد را بفهمند ، وقتي با اشخاص ارتباط و تبادل برقرار مي كنند ميل به كاوش و اكتشاف در آنها پديدار مي شود. دفترجه هاي تمرين ،مشق ، دفترهاي نقاشي و الگوهاي ساخته شده به دست بالغين ، مناسب بچه ها به ويژه كودكان زير شش سال نيست . ماهيت جملگي اينها از نوع همگراست .اين فعاليتها بر خلاقيت كودكان اضافه نمي كنند و كنجكاوي كودك را بر نمي انگيزند. بحث بر سر دفترچه هاي نقاشي ويژه رنگ آميزي موضوع جديدي نيست اما در بسياري از مدارس و مهد كودك ها هنوز از اين دفترچه ها استفاده مي شود. **** منبع : " کتاب "-خلاقيت ( شناخت ويژگي هاي كودكان و برخورد مناسب با آنها )- نويسندگان :گريوز ، گارگيلو ، اسلادر- برگردان :مهدی قراچه داغی ،انتشارات پيک بهار،چاپ دوم: 1379 ، تيراژ:2000
|
|
|
|
|
|
برای اطلاع از به روز شدن سايت فکرنو ، ابتدا نام و سپس پست الکترونيکی خود را وارد نماييد. |
جستجو در سايت فکر نو |
|
|
خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی
|
|
|
|
|
سایت فکرنو-سایت خلاقیت ،نوآوری و کارآفرینی
خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی