لوح فشرده  مجموعه  مقالات  سایت فکرنو  هدیه ای مناسب از طرف شما  برای مدیران اساتید دانشگاه ، کارشناسان ، دانشجویان ،  معلمان،  دانش آموزان  ، کارمندان ، خانم های خانه دار  و بسیاری دیگر از علاقمندان                                                           برای خرید لوح فشرده سایت فکرنو  به بخش فروش نرم افزار مراجعه فرمایید.                                          با تشکر   گروه علمی سایت فکرنو   

   


 

روش های کنترل ذهن


 

   
   

www.Fekreno.org

 

 

 

 

 



درباره کنترل ذهن در اینترنت بیشتر مطالب کلی گفته شده و به جزئیات پرداخته نشده است. گمان نمی کنم چیزی مهمتر برای بشر جز کنترل ذهن در جهان باشد. ذهن راز بزرگی از بخشی از هویت عظیم انسان است. بخشی با خاصیتی عظیم درمانگر و معجزه گر البته در دسترس شیطان و تحت تاثیر او.

البته تنها بخشی از هویت انسان که شیطان بر کنترل آن دخالت دارد. ذهن پردازشگر و برنامه نویس هم جسم هست و هم روح و هویت تنظیم گر بین این دو است. هویتی هویت بخش برای آینده روح و آینده جسم هست.

ذهن بخش جادوگر وجود انسان است و قضاوت مهم ترین صفت اوست. هر گونه باورپذیری به ذهن هویت و واقعیت می بخشد. هر گونه مقاومت موجب هویت بخشی و شکل پذیری می شود. هر گونه احساس، در برنامه نویسی ذهن تاثیر دارند. هر گونه باور، ذهن را می سازد و ذهن، جسم و روح را می سازد.

ویژگی های ذهن بی پایان است. ولی مهمترین ویژگی آن دستبرد شیطان در ذهن و ایجاد ترس و اختلال در کشف استعداد و فرصت ها و توانمندی ها و اضطراب و افسردگی است.

مهمترین دشمن ذهن جریان کثرت است که توسط شیطان دامن زده می شود و شیطان دریای ذهن را همیشه مواج نگه می دارد تا مروارید های اعماق آن دیده نمی شود

ذهن باید آرام شود. راهش اینست

اول دروغ را باور نکند

ترس را باور نکند

باور به برتری نیروی خیر داشته باشد

باور به عدالت و خیر خواهی و صلاح و راست گویی نیروی خیر داشته باشد

باید متمرکز در هدف باشد

در یک کار جدی باشد

تنها یک هدف را دنبال کند

در برابر تصاویر انتزاعی پرداخته شیطانی مقاومت نکند و اجازه دهد مثل ابر عبور کنند

عوامل ساده موثر در اختلال ذهن را بشناسند از جمله چه خوردن چه گفتن و چگونه خوابیدن

آرزوها را بعد از شکر صادق و اخلاص بیان کند

حسرت و حسادت و رشک را کنار بگذارد که مواج کننده دریای ذهن است

هرگز خود را به دیگرا ن مقایسه نکند چون مانند رها کردن خود در برابر سیل بی انتها هست و این سیل همان نیروی مخرب کثرت است و خداوند نیروی خیر وحدت است

خود را در لحظه تزریق زهر شیطان بر ذهن بجنباند نفس عمیق بکشد و ورزش ملایم کند

خود را مشغول کاری کند

به حرفهایی که شیاطین در دلش بر او تحمیل می کنند توجه نکند و متوجه باشد که این فریب است

و مهمتر از همه برنامه ریزی و نظم در تمام کارها و درجه بندی کارها

و مهمترین چیز نخواستن و عجله در نخواستن و شکر فراوان است تا اجازه دهد برنامه الهی درونش، بر پایه شکر صادق و ایمان چیزی بهتر از آرزوهای خودش متجلی کند و این مستلزم تسلیم و من نبودن است

آخرین دیو و خطرناک ترین دیو و محرک اصلی جریان کثرت دیو “من ” و ” منیت” هست چون این دیو در ذهن در برابر جریان وحدت مقاومت ایجاد می کند و مقاومت موجب طغیان دهن می شود

ادامه از منابع دیگر:

آیا کنترل ذهن براستی ممکن است؟ یا این کار از فقط عهده افرادی که اهل ریاضت شدید هستند بر می آید؟ کنترل ذهن یک بازی درونی بسیار جالب است. پس دانستن قواعد بازی و ورزیدگی کافی پیش نیاز شرکت در این بازی است. برای انجام این بازی نیازمند مقدار زیادی مهارت-هوشیاری-شناخت طبایع-خوش قلبی-موقعیت شناسی-حوصله و روحیه بالا هستید. این عمل بظاهر دشوار اما عملی بوده و روشهای مشخصی دارد. ممارست و بردباری و تکرار رمز اصلی کنترل ذهن است که البته خود دشواری و آسانی قرارداد ذهنی خود ماست.

فواید کنترل ذهن: آرامش عمیق-نداشتن بیماریهای جسمی وروحی-آزاد شدن نیروهای پنهان و پیشرفت و کامیابی.

برای کنترل ذهن ایتدا باید ساختار و عملکرد آنرا بشناسیم. در یک مقایسه علمی اختلاف بین ماده و ذهن فقط در میزان ارتعاش آنهاست. ذهن در سطوح پائین تری از ارتعاش ماده نامیده می شود. ذهن این توانایی را دارد که در درون خود بنگرد. ذهن دارای سه نیروی مستقل است: ۱-توازن ۲- انگیزش ۳- سکون. ذهن دارای ۳ سطح می باشد: ۱-خودآگاه (ارادی) ۲ -ناخودآگاه (غیرارادی) ۳ -ابرآگاهی (ذهن بدون آلودگی).

ذهن در ۵ وضعیت خود را نشان می دهد: ۱-پراکندگی۲-تاریکی۳-جمع بندی۴-یکسویی و ۵-تمرکز. پراکندگی جلوه لذت یا رنج است- تاریکی حالت رخوت است-جمع بندی حالت جدال است-یکسویی تلاش برای تمرکز است- تمرکز برترین حالت و همان ابر آگاهی است هدف کلی از کنترل ذهن یکسو کردن آنست. این چنین ذهنی در فعالیتی بکار گرفته شود خواهد درخشید. از طریق تمرین و تداوم یکسویی ابر آگاهی حاصل می شود.

موانع کنترل ذهن: علایق یا نفرتهای شدید-رسوم غیر اخلاقی-بی نظمی و زندگی غیر متعارف-تعمد درآزار دیگران-عدم اعتدال و میانه روی-بیهودگی- حسادت-احساس بد و احساس گناه.

ذهن را فقط خود ذهن می تواند کنترل کند. مشکلات ذهن را خود ذهن بوجود می آورد. وسایل مصنوعی کارساز نبوده و حیله یا روش زیرکانه موثر نیست و راه میانبری وجود ندارد و فقط کار صبورانه و سنجیده و سیستماتیک جواب می دهد. ایجاد حال و هوای درونی مطلوب و داشتن روابط انسانی ضروری است (پذیرش واقعیتها-درک زوال پذیری و قوانین طبیعت و درک اینکه حاصل اعمال خود هستیم). هر چه ذهن خالص تر باشد کنترل آن آسانتر است. غذای سالم به خالص شدن ذهن کمک می کند. همچنین همنشینی با پاکان کار ما را راحت تر می کند. نا آرامی ها و فشارهای روانی ومشکلات ذهنی تنها یک ریشه دارند وآن هویت دروغین یافتن خود حقیقی و نه خود است که منجر به بروز تصور من و مال من می شود. فقط ذهن حقیقت گراست که می تواند کنترل شود. از یوگا و مدیتیشن می توان کمک شایانی برای کنترل ذهن گرفت. خصلت شاد شدن از شادی دیگران محیط روانی بسیار دلنشینی را بوجود می آورد که در آن صفات بد مانند حسادت راه به جایی نمی برند.

وابستگی های ما نیرومند ترین موانع کنترل ذهن هستند. هنگامیکه برطرف شوند اوهام نیز به سهولت ما را ترک می کنند و بصیرت حاصل می شود.(زدودن غبار). با غیر واقعی دانستن محسوسات می توان به ماورای آنها رفت و به رهایی رسید. با تشخیص خوب بین خیر وشر و عادت به آن از آشفتگی های ذهنی ناشی از اشتباه- عجله و حماقت رها خواهیم شد.

کنترل ذهن مانند رام کردن اسب است که نیاز به تربیت دارد.ساده ترین روش اینست که آرام بنشینیم و بگذاریم ذهن هر کجا که می خواهد برود. سپس اینطور فکر کنیم که من ناظری هستم که جریان ذهن را تماشا می کنم. من ذهن نیستم. وقتی حواس با محسوساتشان تماس حاصل نمی کنند و از طبیعت ذهن کنترل شده پیروی می کنندُ حالتی پیش می آید که به آن پراتیاهارا می گویند. این یعنی تسلط بر حواس-افکار و عواطف که هر فردی استعداد پرورش آنرا دارد. حتی اگر فرد خردمند به محسوسات خود اشتیاق داشته باشد فراموشکاری او را با امیال شیطانی آزار خواهد داد.پس همه محتاج تمرین و تکرار هستند.

هرگاه ذهن در وضعیتی آشفته قرار داشته باشد تنفس ما تندتر و نامنظم تر می شود پس با منظم کردن تنفس و تمرین تنفس عمیق می توانیم به وضعیت وطلوبی از ذهن برسیم. برای کنترل ذهن اشتغال سالم ذهن ضرورت دارد زیرا مغز بیکار کارگاه شیطان است. پس ذهن را باید با افکار متعالی و الهامات اصیل تغذیه کرد. پندار بیهوده از بی دقتی در مورد طبیعت واقعی خویش ناشی می شود و بدنبال آن منیت و سپس اسارت و بدبختی فرا می رسد. برای بی اثر کردن یک خیال به یک خیال دیگر نیاز داریم یعنی یک خیال صحیح که بطور مناسب پرورانده شده باشد. خالص ترین تخیلات اندیشه خداست. هر چه بیشتر به خدا بپیوندیم دردسر ما با ذهن کمتر می شود. مدیتیشن بر خدا موثرترین راه کنترل ذهن است. ذهن باید به چیزی اتصال پیدا کند که نه تنها خودش خالص باشد بلکه بتواند ذهن را نیز با خودش خالص سازد. بدون کنترل ذهن ناخودآگاه نمی توانیم به کنترل ذهن برسیم. ذهن ناخودآگاه مانند زیرزمین خانه است که باید تمیز شود. یکی از راههای تمیز کردن آن ریختن افکار پاک به داخل آنست و بگذاریم تا اعماق آن پائین روند.

مایستر اکهارت عارف آلمانی می گوید: ابدیت در دل لحظه حال است. باید به وضوح دریابیم که هر لحظه ای فقط همین زمان حال است. اگر مواظب این لحظه باشیم مواظب سراسر آینده خود نیز بوده ایم. شعار معنوی: خوب بودن و حقیقتا با اخلاق بودن و تسلط بر خود و احساس خود فقط برای لحظه حال. چه زمانی غیر از این لحظه حال وجود دارد که نگران آن باشیم؟ ساده ترین و مطمئن ترین روش کنترل ذهن عشق به خداست. ارزش کنترل ذهن در اینست که ما را بسوی آگاهی کیهانی یعنی بالاترین سعادت هدایت می کند.


 




روش‌های اصلاح احساسات



روش‌های‌ متمرکز بر رفتار یا تغییر محیط، احساسات نامطلوب را هم کاهش می‌دهند. رفتارهای متضاد را می شود  با احساس نامطلوب  پرورش داد. زمان نمی‌تواند همه مشکلات را برطرف کند. ترس، سوگ و خاطره‌ی آسیب‌ها با گذر زمان از بین نمی‌روند. اگر کسی در زمانی که آرام است خود را مرتب با این موقعیت‌ها مواجه کند، جواب می‌گیرد.

روش اول: آموزش ریلکسیشن (آرام‌تنی)

الف. پایه:
اینکه کسی بتواند به خواست خودش آرام شود مهارت سودمندی است. هرکس باید روش مناسب خود را پیدا کند. بعد از یاد گرفتن روش مناسب، مشکل اصلی، داشتن وقت انجام ریلکسیشن در زمان نیاز است.

ب. هدف:
کاهش تنش و غلبه بر اضطراب، ممانعت از ترس، ممانعت از حملات وحشت، بهبود تمرکز، افزایش بهره‌دهی آموزش، غلبه بر بی‌خوابی و ارتقای‌سلامت عمومی

پ. مراحل:
مرحله اول: یک روش را انتخاب کنید و یاد بگیرید.

این سه روش را مطالعه کنید و یکی را انتخاب کنید
یک. یاد گرفتن شل کردن عضلات کار سختی نیست. ترتیب ساده‌ای دارد: اول عضلات را سفت کنید و بعد شل کنید. باید تمامی گروه‌های عضلات درگیر شوند.
دو. خودآموزهای صوتی متعددی در دنیا وجود دارند.
سه. روش بنسون در حقیقت نوعی مدیتیشن (مراقبه) است. پایه‌ی روش این است که ذهن را از شر محرک‌های خارجی آزاد کنیم؛ در نتیجه تمامی‌ اعمال، کند شده و تنش عضلات کاهش پیدا می‌کند … و پیام‌های صادره از مغز کمتر می‌شوند و …

تاثیر این روش‌ها تا مدتی ماندگار است.

مرحله دوم: طریقه انجام روشی را که انتخاب کرده‌اید بیاموزید.

مرحله سوم: برای ریلکسیشن مکانی خلوت و زمانی ‌را تعیین کنید.
روزی دو بار هر بار ۱۵ تا ۲۰ دقیقه باید تمرین کنید.

مرحله چهارم: آرام شدن با یک کلمه

آرام شدن هنگام سخنرانی یا امتحان دادن سخت‌تر از مواقع دیگر است؛ برای چنین مواقعی باید قبلا یک کلمه را با آرامش جفت کنید. از این کلمه به عنوان مانترا (= عبارتی که در مدیتیشن تکرار می‌شود) استفاده کنید. این کار باید هزاران بار تمرین شود، در این حالت عبارت مورد نظر _مثلا: آرام باش) تبدیل به یک محرک شرطی می‌شود و به محض استفاده از آن آرامش القا می‌شود.

مرحله پنجم: ریلکسیشن، همیشه یا هنگام ضرورت
هر کسی بسته به نیاز خود، مدتی‌را به ریلکسیشن اختصاص می‌دهد. بعضی‌ها هر روز، بعضی دیگر هنگام ناراحتی.

ج. تاثیر، فواید و خطرها:
گاهی تمرین ریلکسیشن منجر به بروز حملات وحشت می‌شود، این افراد اغلب دچار اضطراب شدید هستند. بعضی از مردم با تصور صحنه‌های آرام‌بخش، بعضی با تکرار مانترا و با نشستن در وان آب گرم بهترین نتیجه را می‌گیرند.

روش دوم: احساس بسازید
خیال، راهی برای اجتناب از واقعیت و یادآوری است. خوشبختانه افکار و احساسات به هم متصل هستند و می‌توان احساسات را از طریق خیال مورد تاثیر قرار داد.
هدف: تولید احساسات مطلوب

مراحل:

مرحله اول: کسب آمادگی لازم برای‌خلق احساس. این کار به چهار روش انجام می‌پذیرد:

۱) یک مکان آرام: همه انسان‌ها خاطراتی از جایی که شاد بودند دارند، تصور این لحظات می‌تواند موجب احساس شادی و آرامش شود. برای ریلکسیشن بی‌حرکت بودن واجب است.
۲) پیگیری: کار ساده‌ای‌است. از حواس پنجگانه به مثابه یک ماشین استفاده کنید؛ بنشینید یا دراز بکشید، آرام باشید و چشم‌ها را ببندید. به هر احساسی که در بدنتان جریان دارد توجه کنید. این روش قدیمی است و برای کسانی که عصبی هستند خوب جواب می‌دهد؛ گاهی هم احساس تنش را از بین می‌برد.
۳) تاکیدهای مثبت: بسیاری از مردم قبول دارند که تصور خوب انجام دادن کار سبب افزایش قابلیت و اعتماد‌به نفس می‌شود. علت این است که افکار ناخودآگاه تفاوت بین واقعیت و خیال را درک نمی‌کند. عبارت مورد نظر باید چندین بار در هر جلسه و ۳ تا 4 جلسه در روز تکرار شود.


مثال‌های عبارات مثبت: توجه کنید که عبارات باید قطعی باشند و منفی نباشند یعنی :من آرام هستم» نه «می‌خواهم آرام باشم» یا «من ناراحت نیستم».
۴) خودآگاهی کامل: این اصطلاح، بیشتر بر آگاهی، توانایی حل مسئله و احساس کفایت، دلالت دارد.

مرحله دوم: مکان آرامی پیدا و آماده شوید.

مرحله سوم: خیال باید تا آخرین حد ممکن شفاف باشد.

مشکلات رایج: بعضی از مردم توانایی‌های تصویری خوبی‌ندارند، بهتر است این افراد از کلمات یا احساس استفاده کنند. با تمرین، خیال‌ها شفاف‌تر خواهند شد.

تاثیر، فواید و خطرها:
خیال، احساس خلق می‌کند و گاهی یادآوری خاطرات ناخوشایند دردسرآفرین می‌شود. این روش ساده است و احتیاج به کمک کسی ندارد، خطری هم ندارد.

روش سوم: شاد باشید
الف. پایه: بسیاری از مردم می‌گویند: :من فقط می‌خواهم شاد باشم.» اما نمی‌دانند چگونه باید به این شادی دست پیدا کنند. هر کس فهرستی از نیازها و خواسته‌هایش دارد. همه به لذت نیاز دارند. مشکل وقتی آغاز می‌شود که باور کنیم راه رسیدن به خوشبختی مال و لذت است.
وقتی کسی می‌گوید: «من باید … را داشته باشم تا خوشبخت بشوم» بازی مخربی را آغاز کرده است. لذت هم نمی‌تواند پایه‌ی خوشبختی باشد. پایه خوشبختی باید یک چهارچوب قابل قبول فکری باشد: تحمل آنچه که هست به خاطر خودش و نه هیچ چیز دیگر.
باید در زندگی، هدف‌ها و ارزش‌های والا داشت، اینها مهمترین منابع لذت هستند. بدانید که احترام بی‌قید و شرط به خود و دیگران یکی از مهمترین عوامل خوشبختی‌است.
ب. هدف: پیدا کردن راه شاد بودن. اجتناب از تلاش بیهوده برای‌ رسیدن به خوشبختی از طریق لذت، مال‌اندوزی، بی‌تفاوتی و بی‌مسئولیتی.

ب. مراحل:
مرحله اول: واقعیت را بپذیرید و قبول کنید که زندگی حساب و کتاب دارد. کار راحتی نیست. تغییر دیدگاه نسبت به خوشبختی، زمان می‌برد.

مرحله دوم: یاد بگیرید زندگی را تا حدی کنترل کنید
یاد گرفتن حل مشکلات عادی، پایه‌ای برای شادمانی خواهد بود.

مرحله سوم: احساس اندوه و خشم را کم کنید.
از چهار احساس اصلی،‌افسردگی و عصبانیت بیشترین مغایرت را با خوشبختی دارند. باید تا می‌شود آن‌ها را در حد پایین نگه داشت.

مرحله چهارم: در زندگی کمی لذت لازم است.
امکانات متعددی در اطراف ما وجود دارد، اما یادتان باشد هیچکدام عامل خوشبختی نیستند. مطمئن باشید اگر از هر لذتی محروم شدید امکان دیگری وجود دارد.

مرحله پنجم: زندگی باید هدفمند باشد.
همه باید هدف داشته باشند و این هدف، موجب افتخار و نیز انگیزه‌بخش باشد.

ث. مشکلات رایج: بسیاری از مردم راه‌حل‌های فوری‌ هستند.بیشتر وقت‌ها صورت مسئله را پاک می‌کنند و قبول شرایط را نوعی ضعف می‌دانند، اما واقعیت این است که برخی ناکامی‌ها در زندگی غیرقابل اجتناب و جبران‌ناپذیر هستند. حوادث غم‌انگیز محتوم هستند. فقط دو راه دارید؛ بپذیرید یا متنفر شوید.

ج. تاثیر، فواید و خطرها:
این روش خطری ‌ندارد.

روش چهارم: رسیدن به آرامش درونی
الف. پایه:
بعضی‌ها اعتقاد دارند که درون هر کسی مکان آرامی هست ( من این محل را “مرکز” می‌نامم). از مرکز می‌شود همه چیز را شفاف دید، تمرکز کرد و آرام بود. هسته این روش جدا دیدن مرکز از بقیه قسمت‌های درون بدن است. وقتی در مرکز هستید آسیب‌پذیر نیستید. رفتار غلط خود را می‌بینید اما هیچ واکنش عاطفی نشان نمی‌دهید، همانطور که آشوب فکر، دردهای جسم و عواطف منفی را می‌بینید اما آرام می‌مانید.


ب. هدف: فراهم کردن جایی برای مشاهده بخش‌های خودآگاه، یادگرفتن راه فرار از تنش‌های خارجی و داخلی


پ. مراحل:
مرحله اول: تدریجا رفتن به مرکز را یاد بگیرید. مرکز را باید ساخت. باید آرام کردن خود را یاد بگیریم. با ریلکسیشن و جدا کردن خود از ذهن و عاطفه می‌شود صاحب آرامش شد و با تمرین می‌شود از تنش فرار کرد.

مرحله دوم: تحمل خود را افزایش دهید. اگر قبول کنید که هر رویدادی علتی دارد می‌توانید علت واقعی را ببینید و ذهنتان به واکنش‌های  احساسی مشغول نشود، همچنین آرام می‌مانید چون نتیجه را قانونمند می‌دانید.

مرحله سوم: سعی نکنید هر چیزی را کنترل کنید. بیشتر روی آموختن و کنترل خودتان و نه دیگران کار کنید.

مرحله چهارم: تحمل و آرامش قابل یاد گرفتن است؛ آرامش ذهن هم همین است. آرامش ذهن پذیرفتن خود، دیگران و همه دنیاست.

ج. تاثیر، فواید و خطرها: فواید آرامش و مشاهده دقیق بدیهی است و نیازی به ذکر ندارد. گاهی کاهش حساسیت نسبت به مشکلات، مشکل‌ساز می شود.

فصل دوم: کاهش احساسات نامطلوب

روش پنجم: مدیتیشن


الف. پایه: مدیتیشن به زبان ساده نوعی از تخیل و یا تفکر است که آرامش به وجود می‌آورد و نیز نوعی از حساسیت‌زدایی محسوب می‌شود. غیر از آرامش، موجب تقویت خودآگاهی هم می‌شود. مدیتیشن دنیای گیج‌کننده و پیچیده بیرون را محو می‌کند ولی هیچ فشاری به ذهن نمی‌آورد. اگر ذهن تحت فشار نیاز‌ها و مشکلات نباشد خودبه‌خود شفاف و خلاق می‌شود و درنتیجه راه برای رشد باز می‌شود. اگر ذهن بتواند هر جا که می‌خواهد متمرکز شود، به موضوعات مهم و عمیق دست پیدا می‌کند. در هنگام مدیتیشن فرد فقط روی یک مطلب تمرکز می‌کند و از احساسات و افکار سرکوب‌شده دور می‌شود. در چنین موقعیتی افکار و احساسات ناخودآگاه فرصت ظهور یافته و منجر به افزایش بصیرت می‌شود.


مدیتیشن مسئله را حل نمی‌کند، بلکه آن را می‌پذیرد.


ب. هدف: دستیابی به ریلکسیشن و متعاقبا سلامت
با درک پایداری تغییر، فرد برای پذیرش تغییر آماده می‌شود.
احساس وصل بودن به معبود، کائنات و مردم شادی‌آفرین است.
پ. مراحل:
مرحله اول: در خود مدیتیشن مطالعه کنید. تنها ارزش مدیتیشن آرام‌بخش بودن آن است. انتظار نداشته معجزه و شفا از آن نداشته باشید، اگر با انجام مدیتیشن بصیرتتان افزایش یافت، لطف خداست.

مرحله دوم: مکان و زمانی‌برای مدیتیشن هر روزه پیدا کنید.
روزی نیم ساعت را برای مدیتیشن در مکانی آرام خالی‌بگذارید.

مرحله سوم: راحت باشید. در راحت‌ترین وضعیت ممکن قرار بگیرید، دراز نکشید. سر باید امکان حرکت داشته باشد. رایج‌ترین وضعیت، چهار زانو نشستن است.

مرحله پنجم: برای آزاد کردن ذهن، روی یک چیز ثابت تمرکز کنید. هدف آزاد کردن فکر است. پس محیط و تمایلات فرد نباید در این کار دخالتی داشته باشد. راه کاهش فشار بر ذهن، تمرکز بر یک چیز است.

مرحله پنجم: فکرتان را رها کنید و ببینید چه می‌شود. به تمرکز ادامه دهید. به خودتان فشار نیاورید. هیچ چیز را کنترل نکنید. افکار، برنامه‌ها، خاطرات و خیال‌های متعددی وارد ذهن می‌شوند. هر بار دوباره تمرکز کنید ولی‌فشار نیاورید و دنبال پیشرفت فوری‌نباشید. هر کس در مدیتیشن سختگیری کند، کندتر جلو می‌رود.

مرحله ششم: به دنیای واقعی برگردید

مرحله هفتم: شرح رخداد را بنویسید.

ث. مشکلات رایج: بعضی‌ها از مدیتیشن خوششان نمی‌آید، بهتر است آن را کنار بگذارند. بزرگترین خطر، باور کردن وعده‌های دروغین است. یک مشکل دیگر نیاز به تداوم است.
ج. تاثیر، فواید و خطرها: ترکیب مدیتیشن و تلقین، نتایجی همچون ریلکسیشن، خودداری، اعتماد‌به‌نفس و حساسیت‌زدایی در مقابل ترس و آگاهی را به دنبال دارد.

روش ششم: حساسیت‌زدایی
الف. ترس، اتصال یک محرک خنثی با یک واکنش نامناسب عاطفی است (ترس از ارتفاع یا صحبت کردن در حضور دیگران). حساسیت‌زدایی این اتصال را قطع می‌کند و یک واکنش قوی و آرام‌تر را جایگزین ترس می‌کند.
حساسیت‌زدایی کاملا تدریجی انجام می‌شود. فرد باید وقتی خیلی آرام است خود را در چنین حالت ناراحت‌کننده خفیفی تصور کند. این کار باید بارها تکرار شود.
ب. هدف: رفع ترس‌های شدید، بی‌دلیل و بی‌فایده و خاطرات هولناک. قطع رابطه‌ بین موقعیت‌ها و واکنش‌های عاطفی نامطلوب. این نوع قطع رابطه یکی از روش‌های رایج برای کاهش حسادت است.
پ. مراحل:
مرحله اول: ریلکسیشن را بیاموزید. من شل کردن عضلات را توصیه می‌کنم اما هر کس از هر روشی بتواند جواب بگیرد خوب است. روش جدیدی از حساسیت‌زدایی هست که به جای ریلکسیشن در آن از حرکت سر و چشم‌ها به چپ و راست استفاده می شود. فرد در حین این حرکت روی خاطره بد و احساسات جسمی حاصل از ترس و اضطراب خود تمرکز می‌کند.

مرحله دوم: واکنش خود را بررسی‌ کنید. هر وقت واکنش عاطفی نامطلوبی داشتید این پنج یافته را بنویسید:
آ) مقدمات و موقعیت
ب) احساس، مثل ترس و عصابانیت
پ) فکر
ت) رفتار
ث) نتایج یعنی واکنش دیگران و آنچه نصیب خودتان می شود.
این اطلاعات فواید متعددی دارد: «آ» و «ب» در مرحله بعد به درد می‌خورند. «پ» برای شناختن افکار زمینه‌ساز، احساسات ضروری است. «ت» و «ث» تقویت‌کننده‌ها را کشف می‌کنند. این یادداشت‌هارا یک هفته نگه دارید و بعد به این سوال‌ها جواب بدهید: می‌توانم در چنین موقعیتی قرار نگیرم؟ آیا پایه این احساسات سوء‌تفاهم است؟ آیا منافعی هم دارد؟

مرحله سوم: فهرستی‌از موقعیت‌های ناراحت کننده بنویسید
برای هر ترس فهرستی از ده تا بیست موقعیت را که با آن مواجه شده‌اید یا ممکن است مواجه شوید، بنویسید. به هر موقعیت از صفر تا ۱۰۰ (وحشتناک) نمره بدهید.

مرحله چهارم: دائم بین تصور موقعیت‌های ترسناک و آرام بودن در حرکت باشید.
بعد از یاد گرفتن ریلکسیشن و نوشن فهرست، آمادگی جابه‌جایی ترس با آرامش را پیدا کرده‌اید، به این شکل جلو بروید:

یک) خود را به حالت آرامش عمیق برسانید. هرگاه با تصور موقعیت ترسناک احساس تنش کردید، صحنه را پاک کرده و ریلکسیشن را انجام دهید.
دو) هدف اینست که هنگام تصور صحنه ترسناک آرام باشید یعنی اتصال بین ترس و موقعیت قطع شود. اگر هنگام تصور بترسید رابطه بین ترس و موقعیت را تقویت می کنید. پس صحنه را قطع کنید.
هر وقت سه مرتبه توانستید موقعیتی را تصور کنید و نترسید می‌توانید سراغ موقعیت بعدی در فهرست بروید.
سه) حساسیت‌زدایی را یک روز در میان، نیم تا یک ساعت یا روزی نیم ساعت در یک مکان ساکت و خلوت انجام بدهید.

مرحله پنجم: با واقعیت مواجه شوید. یادتان باشد، بین آنچه در خیال انجام داده‌اید و آنچه در واقعیت می‌توانید انجام بدهید فاصله‌ای هست. اما قطعا بعد از حساسیت‌زدایی، کمتر می‌ترسید. یادتان باشد که ترس در بسیاری از موقعیت‌ها طبیعی است و نمی‌شود آن را به کلی‌از بین برد. هدف قابل تحمل کردن ترس و رهایی از چنگال ترس‌های بی‌دلیل است.

مشکلات رایج: بعضی‌افراد توان ریلکسیشن ندارند، عده‌ای با تصویرسازی مشکل دارند. عده‌ای از ترس وحشت دارند وقتی به ترس فکر می‌کنند وحشتزده می‌شوند.

برخی احساسات حاصل تفکر، توقع و سوء‌تفاهم هستند. در این موارد باید فکر را اصلاح کرد. بعضی از احساسات منافعی در پی دارند، اینها را نمی‌شود با حساسیت‌زدایی از بین برد. اول باید این منافع منهدم شوند.
ج. تاثیر، فواید و خطرها: حساسیت‌زدایی روش بسیار مناسب برای کسانی است که تحمل درد و مشقت را ندارند.

فصل سوم: بیرون بریزید

امروزه تقریبا همه قبول دارند که برخی احساسات و تمایلات آنقدر وحشتناک هستند که مردم آنها را به ناخودآگاه می‌رانند. و البته یادتان باشد چیزی که به ناخودآگاه می‌رود خاموش نمی‌شود. احساسات سرکوب شده مشکلات بزرگی ایجاد می‌کنند

برای اصلاح ناخودآگاه دو روش وجود دارد:

۱) فروید و شاگردانش اعتقاد داشتند که بیمار باید ناخودآگاهش را کشف کند تا رسوب‌های ذهنی پنهان را که اکثرا بازمانده دوران کودکی‌ هستند ببیند. امروز این دور ریختن خاطرات و احساسات ممنوعه را تخلیه می‌نامند.


۲) تمرکز بر اصلاح ناخودآگاه است یعنی احساسات را بشناسد و ابراز کند نه اینکه منبع آنها را پیدا کند. این روش‌ها سرکوب احساسات را منبع بسیاری از مشکلات می‌نامند. پس احساسات را باید ابراز کرد. باید احساسات خود را بپذیرید و انگیزه‌هایتان را بشناسید.

روش دهم: تخلیه


الف. پایه: پنهان کردن احساسات موجب تنش روح و جسم می‌شود. سرکوب احساسات منفی می‌تواند منتهی به وسواس شود. در میان گذاشتن این رازها با یک نفر دوست مورد اطمینان می‌تواند نجات‌بخش باشد. ولی‌ابراز احساسات منفی پیش همه توصیه نمی‌شود. ثابت شده که گفتن یا نوشتن احساسات مفید است. نگه داشتن آسیب‌های روحی به عنوان یک راز، کار خطرناکی است.
ب. هدف: یاد بگیرید که کامل و صادقانه احساسات را حداقل به خود ابراز کنید. تخلیه احساسات نامطلوب در خلوت تا جایی که احساس کنید تحت کنترل هستند و شما هم قادر به منطقی و سازنده عمل کردن هستید.


پ. مراحل:


مرحله اول: احساسات خود را بشناسید.


اگر به فرو دادن احساسات عادت کرده‌اید، این تمرین‌ها را به شما توصیه می‌کنم:
۱- مکانی آرام و خلوت بیابید. بلند صحبت کنید. هر موردی را که احساس کردید بگذارید به بالاترین حد خود برسد. اگر مضطرب شدید، در جهت احساس آن تلاش کنید. اگر خسته شدید به خودتان تلقین کنید که افسرده شده‌اید و از همه چیز تنفر دارید. سعی کنید کم و زیاد کردن احساس دست خودتان باشد.

۲- تمام انواع هنر، راه‌های ابراز احساسات هستند. فهرستی از موقعیت‌هایی را که در آن‌ها احساساتی شده‌اید بنویسید: قصه، ترانه، رمان و … و اینکه چه احساسی در آن موقعیت پیدا کرده بودید: اندوه، عصبانیت، گریه،‌تنهایی و .. این فهرست شما را با قوی‌ترین یا مطلوب‌ترین احساساتتان آشنا می‌کند.

۳- پس از مشاهده ارتباط بین وقایع فیلم‌ها و احساسات خود، سعی کنید که عوامل مربوط به گذشته (و یا امروز) را که در این واکنش دخیل هستند پیدا کنید. یکی از واکنش‌های احساسی را انتخاب کنید و به یک مسافرت ذهنی بروید. فکرتان را آزاد بگذارید تا به هر چیزی که با این واکنش مرتبط است، سر بزنید. ببینید به چه وقایعی در کودکی مرتبط است. درباره این خاطره‌ها بلند حرف بزنید. هدف این است که به احساسات خود علاقمند شده و آن‌ها را بهتر بشناسید و درک کنید.

مرحله دوم: ابراز احساسات سرکوب شده را یاد بگیرید.
۱) گریه کردن را یاد بگیرید
۲) کسی که احساساتش را سرکوب می‌کند از یک نظر دروغگو است. فهرستی از موقعیت‌های تحریک کننده بنویسید. بعضی‌ها را با جزئیات دقیق توصیف کنید و این کار را آنقدر ادامه دهید تا عصبانی بشوید. هر وقت یاد گرفتید که عصبانی شوید، بعد باید قاطعیت را یاد بگیرید.
۳) بعضی‌ها می‌توانند عصبانی شوند اما نمی‌توانند حتی در تنهایی ابراز کنند. این افراد باید همراه یک دوست عصبانیت را تمرین کنند.

مرحله سوم: احساس نامطلوب را با قدرت تخلیه کنید. ممکن است در دو وضعیت قرار بگیرد:

۱- خسته از احساسات شدید و نیازمند کنترل آنها
۲- مملو از احساسات است و نیازمند ابراز آنها.


روش‌های تخلیه در هر دو حالت جواب می‌دهند. اگر عصبانی هستید جای‌خلوتی پیدا کنید که سر و صدایتان مزاحم دیگران نباشد. چیزی پیدا کنید که بتوان به آن مشت و لگد کوبید. آنقدر داد بزنید و مشت و لگد پرتاب کنید که خسته شوید. چندین بار این کار را تکرار کنید، تا عصبانیت بطور کامل از بین برود.


یک روش دیگر آن است که روی تشک دراز بکشید و به تشک مشت و لگد بکوبید. سرتان را تکان بدهید و بد و بیراه بگویید تا کاملا خالی نشده‌اید قطع نکنید.
اگر غمگین یا ناامید هستید، گریه کنید. مکان خلوت و آرامی را پیدا کنید و سعی کنید تمام چیزهای‌بدی را که رخ داده به یاد آورید. بی‌وقفه گریه کنید، ناله کنید و به خودتان بگویید که دیگر ادامه گریه ممکن نیست. بعضی‌ها عصبانیت خود را با نوشتن تخلیه می‌کنند. این نوشته‌ها را دور بیندازید تا عصبانیتتان کاهش‌ یابد. این نوشته‌ها را هرگز به هیچکس نشان ندهید.

مرحله چهارم: به خودتان تلقین کنید که احساسات به حد قابل کنترلی رسیده‌اند و برای مقابله با وضعیت برنامه‌ریزی کنید. بعد از تخلیه احساسات باید به دنبال کارهای‌منطقی و سازنده باشید. برنامه ریزی کنید و عمل نمایید. از همه مهمتر اینکه یادتان باشد این تمرین‌ها برای‌ کاهش احساسات نامطلوب و کنترل آن‌ها در حضور دیگران است.

ث. مشکلات رایج: می‌شود در ظاهر عصبانی یا غمگین بود و در درون احساسی نداشت. اینطوری به جایی نخواهید رسید.

فصل چهارم: از انرژی روانی خود استفاده کنید.

روش یازدهم: انرژی روانی را صرف اعمال سازنده کنید.


الف. پایه: توان تحمل انسان‌ها با یکدیگر بسیار متفاوت است. بعضی‌ها با افزایش استرس بهتر کار می‌کنند و بعضی از کار می‌افتند. باید برنامه دقیقی طراحی کرد تا از انرژی روانی برای انگیزش بهره‌برداری کرد.

ب. هدف: بتوانید خود را زیر فشار جمع و جور کنید. اینکه هر احساس منفی را علامتی برای ضروری بودن اصلاح بدانید.


پ. مراحل:
مرحله اول: فکرهای‌مخرب را کنار بگذارید و راهی پیدا کنید که انرژی احساسات نامطلوب به تمایلات سازنده بدل می‌شود. خیلی از موفقیت‌ها حاصل جبران ضعف‌ها و معلولیت‌ها هستند.
گاهی تنفر،  انگیزه‌بخش می شود. اگر معلم خیلی سخت‌گیر باشد مجبور هستید که خیلی کامل عمل کنید.
داشتن روح رقابت خیلی خوبست. این روحیه حاصل انتخاب اهداف منطقی و صحبت‌های به‌موقع با خود است.

مرحله دوم: انرژی روانی در خدمت برنامه‌های دقیق قرار می‌گیرد. با برنامه‌ریزی دقیق می‌شود واکنش‌های سازنده را تقویت کرد.

مرحله سوم: از انرژی روانی برای برنامه‌ریزی استفاده کنید. هر وقت احساساتی شدید یاد برنامه‌تان بیفتید و از این انرژی برای رسیدن به هدف استفاده کنید.

ج. تاثیر، فواید و خطرها: گاهی احساسات نامطلوبی مثل اضطراب را مفید نشان داده و موجب تقویت آن‌ها می شود.

فصل پنجم: روش‌های متفرقه

روش دوازدهم: پرت کردن حواس
یکی از رایج‌ترین و موثرترین روش‌ها برای کنترل احساس بی‌توجهی به آن و موقعیت ایجاد کننده‌اش است. یادتان باشد این کار مشکل را حل نمی‌کند. البته شاید فقط به همین نیاز داشته باشید.

روش سیزدهم: محیط را عوض کنید و از تقویت‌کننده‌ها استفاده کنید.

آدم‌های افسرده روی حوادث منفی زندگی‌ تمرکز می‌کنند. افسردگی حاصل نگرش منفی نسبت به خود است. اضطراب هم از ناامیدی منتج می‌شود و عصبانیت نتیجه این است که کس دیگری را به خاطر مشکل خود مقصر بدانیم، وابستگی هم نشانه احساس حقارت در مقایسه با دیگران است. تمامی این احساسات حاصل تعامل عجیب و غریب محیط و روان انسان‌هاست. محیط می‌تواند احساسات و رفتارها را عوض کند.

روش چهاردهم: تمرین
تمرین، تمرین و تمرین. همه با تمرین بهتر می‌شوند و احساس بهتری پیدا می‌کنند. تمرین نوعی حساسیت‌زدایی است و تقریبا تمام شخصیت‌های موفق تاریخ، این شیوه را تایید کرده‌اند.

روش پانزدهم: مهارت
کسب مهارت‌های کنترل استرس راه بسیار خوبی برای مقابله با بسیاری از احساسات است. مثلا قاطعیت سبب می‌شود کورکورانه اطلاعت نکنیم.

روش شانزدهم: معکوس‌گرایی
با انجام عکس آنچه که می خواهید می‌توان احساسات را اصلاح کرد. اگر از نه شنیدن وحشت دارید آنقدر پیشنهاد بدهید و نه بشنوید که برایتان عادی شود.

روش هفدهم: دارو
داروها شاید بتوانند احسا سات را تغییر دهند اما قطعا نمی‌توانند شرایط منجر به آن‌ها را تغییر دهند. داروهای ضد افسردگی نمی‌توانند با علت افسردگی کاری‌بکنند. احتمال اعتیاد به دارو هم همیشه وجود دارد.

روش هجدهم: سازگاری‌تدریجی
بهترین مثال این است که به کسی که از حیوانی می‌ترسد بچه همان حیوان را به دستش بدهیم تا به‌تدریج ترسش بریزد. یا اگر از کاری خوشش نمی‌آید هنگام انجام کارهای جالب به آن فکر کند.

روش نوزدهم: انجام کارهایی که دوست داریم
این عمل سبب می‌شود از خودمان خوشمان بیاید. تفریح چاشنی زندگی‌ است. بیماران افسرده باید به تفریح و به‌خصوص انواع جمعی آن تشویق کرد.

روش بیستم: ارزش‌ها
خوشبختی به ارزش‌ها، انتظارات و خواسته‌های فرد وابسته است. قائل شدن احترام بی‌قید و شرط نسبت به دیگران و تحمل دیگران زندگی را لطیف می‌کند. اینکه عاشق باشی و دوستت داشته باشند، بزرگترین لذت‌های زندگی است. داشتن هدفی ارزشمند به زندگی معنا و شادکامی می‌بخشند.
 

 

****

 

منبع : مقاله "  روش های کنترل ذهن   " بر گرفته از کتاب چکیده تعالیم فرزانگان هند -http://www.ahuranews.com

 

 

 

 

 

 

                       

 

 

در صورتی که علاقمند هستید خبرهای  آموزشی از طریق پیامک برای شما ارسال شود

شماره تلفن همراه خود را در خبرنامه پیامکی ثبت فرمایید

 

 

 

 

 

 





 

 

               
  برای اطلاع از به روز شدن سايت  فکرنو  ، ابتدا نام و سپس  پست الکترونيکی  خود را وارد نماييد.      

 

 

 

 

         جستجو در سايت فکر نو

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

سایت فکرنو-سایت خلاقیت ،نوآوری و کارآفرینی

wwww.fekreno.org