لوح فشرده  مجموعه  مقالات  سایت فکرنو  هدیه ای مناسب از طرف شما  برای مدیران اساتید دانشگاه ، کارشناسان ، دانشجویان ،  معلمان،  دانش آموزان  ، کارمندان ، خانم های خانه دار  و بسیاری دیگر از علاقمندان                                                           برای خرید لوح فشرده سایت فکرنو  به بخش فروش نرم افزار مراجعه فرمایید.                                          با تشکر   گروه علمی سایت فکرنو   

   


 

امید ، همزاد کارآفرینان موفق

 

   
   

www.Fekreno.org

 

 

 

 

 



همه کسانی که می خواهند خود را از کارمند به کارآفرین تبدیل کنند رویایی در ذهن دارند و می خواهند با راه انداختن کسب و کاری مستقل حرفه مورد علاقه شان را پیش گیرند و به روشی که دوست دارند پول در بیاورند. اگر شما هم راه تازه ای را شروع کرده اید و به جرگه کارآفرینان پیوسته اید، خواندن این مطلب سودمند خواهد بود.با چند سوال شروع می کنم: فکر می کنید که چقدر به تحقق آرزویتان نزدیک هستید؟ شاید هم دیگر آن شور و شوق ابتدای کار را ندارید. خب اگر این طور است فکر می کنید علت چیست؟ چه چیز باعث شده که در میانه راه تردید داشته باشید؟ آیا از شکست می ترسید؟شاید هم درباره موفقیت نگرانید؟ به نظر می رسد که دیگر آن علاقه و اشتیاق قبلی را ندارید و اصلاً علتش را هم نمی توانید بیابید. در این جا چند مثال از این کارآفرینان خسته و مردد می آوریم:
«لورا» یک کارآفرین خود اشتغال است که در زمینه مشاوره املاک و مستغلات فعالیت می کند. این زن کارآفرین در ابتدا به شدت به کارش علاقه مند بود و ساعات بسیاری را به کارش اختصاص می داد ولی اندک اندک احساس خستگی و فرسودگی کرد و انگیزه اش را از دست داد و عملاً نتوانست کار مناسبی را سر و صورت دهد و برای پیشرفت کسب و کارش اقدام موثری کند.
«مایکل» نمونه ای دیگر است ولی این بار مایکل کارآفرین نیست بلکه برای یک شرکت بزرگ تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات کار می کند و به واقع یک کارمند است. مایکل در بخش روابط عمومی و ارتباطات بازاریابی کار می کند و از وضعیت خودش کاملاً راضی و خوشحال بوده و به فعالیت هایش علاقه مند است ولی در این چند ماه گذشته، شرکت آنها با مجموعه دیگری مشارکت کرده و این تحولات سبب شده اند که مایکل فشار عصبی زیادی احساس کند و در توانایی خودش برای اداره امور دچار تردید شود. او نگران و عصبی است و این اضطراب و فشار روانی علاوه بر روان به جسم مایکل هم صدمه زده است. او فکر می کند که دیگر نمی تواند مدت زیادی در این پست کار کند. سرانجام این کارمند نگران به یک مشاور و روانشناس مراجعه کرده و از او کمک می خواهد. مشاور به مراجعش یاد می دهد که چطور نگاهش را به مسائل کاری اش تغییر دهد و دلهره ها و نگرانی های بیهوده را از خودش دور کند. در واقع شناخت مایکل از خودش و دنیای اطرافش تغییر می کند و به تبع آن رفتارش نیز بهتر شده و مشکلات روان و جسمش را بهبود می بخشد. مایکل حالا می داند که چطور خود را با تغییرات سازگار و هماهنگ کند و همچنان با شور و علاقه به کارش بپردازد. «راشل» کارآفرین دیگری است که تغییری در زندگی شخصی اش او را نگران کرده و درباره ادامه حرفه اش و مدیریت یک کسب و کار مستقل دچار تردید شده است. راشل واقعاً به کارش علاقه مند است و هفت روز هفته را کار می کند. او به تازگی نامزد کرده و می بیند که یک هفته پرکار بر زندگی شخصی و ارتباطات با نامزدش تاثیر گذاشته است. راشل نمی داند چه کار کند و چطور هم با علاقه بسیار کارش را ادامه دهد و هم به زندگی جدیدی که پیش رو دارد، بپردازد. این زن کارآفرین و مشتاق تصمیم می گیرد که به درستی و واقع گرایانه فکر کند و ببیند که به راستی کدام یک از این دو برایش مهم تر هستند؟ تمامی این اشخاص هم به قسمتی از کارشان علاقه مند هستند و هم دوست دارند که بخشی از الگوی زندگی شان هم به همین روند کنونی پیش برود ولی با این حال هرکدام قطعه گمشده ای دارند که وقتی می خواهند بین زندگی و کارشان ارتباطی موثر و سودمند برقرار کنند دچار مشکل شده و نبود این قطعه را حس می کنند.
لورا دریافت که اگر دیدگاه ها و شناخت هایش نسبت به خود و توانایی هایش را تغییر دهد می تواند انرژی مثبت قبلی اش که به شکل انرژی منفی به محیط اطرافش می داد را بازیابد. در زیر تعدادی خطوط راهنما هست که به شما کمک می کند بتوانید از شک و تردیدهایی این چنین بیرون بیایید و راهتان را دوباره پیدا کنید:
- به درونتان توجه کنید. منتظر نباشید تا دیگران به شما دستور دهند که چه کار کنید. دلیلی ندارد که همیشه و در این موقعیت ها مطابق پیشنهادها، خواسته ها و میل دیگران عمل کنید. بدانید که هیچ کس نمی تواند جای کس دیگری باشد. اگر شکست بخورید طعم تلخ ناکامی را فقط خودتان می چشید و اگر هم پیروز شوید این شما هستید که بیش از همه شادمان خواهید شد. البته فکر نکنید که من با مشورت مخالفم. شنیدن توصیه و نظرات بقیه روش بسیار خوبی است ولی تسلیم ایده های آنها بودن امر جداگانه ای است.
- این نکته ای است که در ظاهر ساده به نظر می رسد ولی معنای عمیقی در پس آن وجود دارد. «سعی کنید خودتان باشید». زمانی که تصمیم می گیرید برای احساس آرامش، ارزشمندی و کسب درآمد، اقدامی انجام دهید، مسوولیت آن را صددرصد به عهده بگیرید و دقت کنید که برای راحتی و آسایش «خودتان» کار کنید نه برای اخذ تایید و تحسین دیگران. اگر بخواهید همیشه مورد توجه و تایید بقیه باشید مجبور می شوید مطابق ارزش های آنها رفتار کنید؛ گاهی اوقات این ارزش ها و استانداردها با باورها و مسائل مورد توجه شما مغایرت دارند. پس به جای اینکه بخواهید همیشه برای جلب توجه دنیای بیرون تلاش کنید، سعی کنید هویت، ارزش ها و علایق خودتان را از یاد نبرید. باز هم باید نکته ای را اضافه کنم. همه می خواهند مورد توجه باشند و کارها و فعالیت هایشان درصدر بوده و تحسین همگان را برانگیزد. دقت کنید که افراد سرآمد، ابداعات، کارها و کوشش های «خودشان» را به اوج می رسانند و دیگران را نیز خوشحال می کنند. این نوع جلب توجه و تحسین شدن با مجری خواسته های دیگران بودن تفاوت عمده ای دارد.
- زمانی که دیدید شک و تردید و دودلی دارید آرام آرام به درون ذهنتان می خزید، فوراً به خودتان یادآوری کنید که شما می دانید کارهایی که لازم است انجام دهید را چه وقت و کجا و چطور به اجرا درآورید. سعی کنید شناخت هایتان را بهبود بخشید چرا که افکار و شناخت های شما به اعمالتان تبدیل می شوند.
- همیشه شادی هایتان را به خاطر داشته باشید. آن تجارب، احساسات، رویدادها و داشته هایی که باعث شادیتان می شوند را به یاد بیاورید و به خاطرشان شکرگزار باشید.
چیزهای زیادی در اطراف شما هستند که به آنها توجه نمی کنید. موفقیت های کوچک و شادی های ناچیز را دست کم نگیرید و فراموششان نکنید. همین ها انرژی های مثبتی القا می کنند که به بهبود حال روحیتان کمک می کنند. نکات منفی و ناکامی هایتان را بزرگ نکنید و موفقیت ها را به حاشیه برانید.
زمانی که نسبت به خودتان، شادی ها، ناکامی ها، موفقیت ها و احساس های مثبت و منفی خود کاملاً آگاهی یافتید، آن وقت می توانید تصویر روشنی از اهداف و خواسته های واقعیتان خلق کنید. بعضی کارآفرینان نگران می شوند که حالا چطور به این هدف برسند و کارهایشان را سر و سامان دهند. ترس و اضطراب در هر کاری عاملی مخرب است که اجازه نمی دهد فرد کاری را آغاز کند پس ترس از شکست را از خود دور کنید.
- نکته آخر اینکه همیشه از مربی و دانای درونتان سوال کنید.
بهترین کاری که الان می توانم انجام دهم چیست؟ یاد بگیرید که معلم درونی برای صحبت کردن با مخاطبش او را «تو» می نامد و از دوم شخص مفرد استفاده می کند. همیشه این طور می گوید: «تو فوق العاده ای،» یا «باید سعی کنی عاقل باشی،» یا «تو می توانی رویاهایت را به واقعیت تبدیل کنی.»
به خاطر داشته باشید که ذهن ما سه بخش دارد: هشیار، نیمه هشیار، ناهشیار. تفکرات بخش ناهشیار که در سایه ذهن نیمه هشیار پنهان هستند، جهان اطراف شما را می سازند. بنابراین از زمزمه های آهسته ای چون «اگر شکست بخورم چه؟» یا «نمی توانم، می ترسم این کار را شروع کنم» غافل نشوید. برنامه ها و طرح های بیهوده و به دردنخوری که در گوشه و کنار ذهنتان جا خوش کرده اند را دور بریزید و از شر باورهای محدوده کننده و خودساخته هم خلاص شوید.

 

 

****

منبع : مقاله " امید ، همزاد کارآفرینان موفق   " -تهیه کننده :  اکرم حمیدیان -انتشار : روزنامه  سرمایه

 

 

 

 

 

                       

 

 

 

 





 

 

               
  برای اطلاع از به روز شدن سايت  فکرنو  ، ابتدا نام و سپس  پست الکترونيکی  خود را وارد نماييد.      

 

 

 

 

         جستجو در سايت فکر نو

 

 

 

خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی-خلاقیت-نوآوری -کارآفرینی

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

سایت فکرنو-سایت خلاقیت ،نوآوری و کارآفرینی

wwww.fekreno.org