هماهنگ کننده صفحه  کارگروهی  کودک و خلاقیت   : خانم  معصومه چترفیروزه

پست الکترونیک جهت ارسال مطالب : info@fekreno.org

تاریخ به روز رسانی13خرداد ماه1395 تعداد مطالب ارسالی : 63  مورد

 

   
   

www.fekreno.org

   

 

 

 

   

 

 

   

 

 

   
 

 

هدف  از راه اندازی  صفحه  کودک و خلاقیت  

هدف از راه اندازی  این صفحه  ارائه مطالب و تجربیات ارزشمند در خصوص   موضوع  کودک  و خلاقیت  می باشد .این صفحه تلاش می کند  تا با ارتقاء  آگاهی  مادران  به آنان کمک نماید تا آنان  دانسته های  خویش  را در خصوص  خلاقیت  افزایش  دهند  و بتوانند  با بهره گیری از این اطلاعات   علاوه بر افزایش  قابلیت های کودک  ، زمینه ای برای  رشد بهتر خلاقیت    پدید آورند .

 به همین خاطر از همه  علاقمندان درخواست می شود در صورتی که دارای تجربیات باارزشی بوده و یا به مطالبی  دسترسی یافته اند که می تواند  برای خوانندگان باارزش  بوده و در جهت ارتقاء  آگاهی  والدین در  خصوص  موضوع  کودک و خلاقیت    مورد استفاده واقع شود  آن را به پست الکترونیک  زیر ارسال نمایند .  لازم  به ذکر است که  علاقمندان قبل از ارسال مطالب جدید  ، باید تمام مطالب ارائه شده در صفحه کارگروهی  را مطالعه نمایند تا موارد ارسالی جدید ، تکراری نباشد و تمامی مطالب باید  با ذکر منبع ارسال شوند مگرآنکه برگرفته از تجربیات شخصی و یا پژوهش های  فرد باشد.

info@fekreno.org

علاقمندان می توانند در خصوص موارد زیر مطالب خود را ارسال نمایند :

-معرفی سایت های اینترنتی مرتبط با خلاقیت کودک   به زبان فارسی و انگلیسی

-معرفی کتاب های  مفید در زمینه خلاقیت  کودک 

-معرفی مقالات مفید  در خصوص  خلاقیت کودک  

-معرفی اساتید صاحب نظر در خصوص موضوع  خلاقیت کودک   

معرفی دوره ها و کارگاههای مفید در خصوص  خلاقیت کودک  

-ارسال  اسلاید های آموزشی مرتبط  با موضوع  خلاقیت کودک  

ارائه پیشنهادات خلاقانه  به والدین  در خصوص  رشد خلاقیت کودکان

-ارائه تجربیات شخصی   با ارزش در خصوص  خلاقیت  کودک 

-معرفی موسسات فعال در زمینه  خلاقیت کودک 

با تشکر

فکرنو

 

 
   
         
    

 

 

 

بخش نمایش تبلیغات مرتبط با موضوع بازی و کودک

 

 

 

 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب: ارزش هایی که باید به فرزندانمان بیاموزیم
شرح مطلب ارسالی  :
 


 


صداقت
خیلی از بچه ها بخاطر ترس از فریادهای والدینشان یا کتک خوردن میترسند واقعیت را با والدینشان در میان بگذارند. باید به آنها بفهمانید که رفتار بد آنها مطمئناً عواقبی خواهد داشت اما همیشه بخاطر اینکه شجاعت لازم برای گفتن واقعیت را داشتهاند تحسینشان کنید. از همه مهمتر اینکه شما هم باید خود فردی صادق باشید زیرا اگر در شما بیصداقتی ببینند آنها یاد خواهند گرفت.

احترام
بچه ها رفتارها را درست مثل کلمات تقلید میکنند. گفتن کلماتی مثل «خواهش میکنم»، «لطفاً»، «متشکرم» و «عذر میخواهم» در جلو آنها به آنها احترام و ادب را یاد میدهد. همچنین باید به آنها یاد بدهید به بدن، اموال، نظرات و اعتقادات دیگران هم احترام بگذارند.

قدرشناسی
به فرزندانتان یاد بدهید که هر روز حتی برای کوچکترین چیزها شکرگزار باشند، چیزهای کوچکی مثل هوا یا یک لبخند از کسی. به آنها یاد بدهید که برای اینکه زنده هستند، برای خانواده و دوستانشان، غذایی که میخورند، لباسهایشان، سقف بالای سرشان و سلامتیشان قدرشناس باشند.

سخاوت
به آنها یاد بدهید به دیگران کمک کنند هم نوعی سخاوت و بخشندگی است زیرا به آنها یاد میدهد که در وقتشان بخشنده باشند. وقتی خودتان به نیازمندان لباس و غذا هدیه بدهید، آنها هم درک میکنند که باید بخشنده باشند.

خاص بودن
باید به فرزندانتان یادآور شوید که از همان ابتدای کودکی خاص هستند. به آنها بفهمانید که فردیت آنها باعث خاص بودنشان است. آنها را تشویق کنید فردیت خودشان را از طریق علایقشان کشف کنند. آنها را همکلاسیها یا دوستانشان مقایسه نکنید و برایشان توضیح دهید که بقیه آدمها هم خاص هستند اما نباید به خاطر خاص بودنشان به طور متفاوتی با آنها برخورد شود

بخشش
اگر بخشیدن به بچه ها آموزش داده شود، در بزرگسالی انسانهای بهتری خواهند شد. آدمها ممکن است چه خواسته و چه ناخواسته در حق آنها بدی کنند. این چیزی نیست که بتوانیم بچه هایمان را به طور کامل در برابر آن حفظ کنیم. اما اگر بخشندگی را یاد بگیرند، محبت و مهربانی را هم یاد میگیرند.

شوخ طبعی
زندگی پر از فراز و نشیب است. پر از هیجان و همچنین درد است. بچهها در هر موقعیتی خنده را میبینند و در واقعیت باید این را از آنها یاد بگیریم. آنها میتوانند خیلی راحت به عقب برگردند و معمولاً هیچ چیز را جدی نمیگیرند. برای آنها زندگی فقط یک زمین بازی بزرگ است. باید به بچه هایتان کمک کنید تا پایات عمر با این طرز تفکر زندگی کنند.

نگرش مثبت
بچه ها باید با اهمیت داشتن نگرش مثبت در زندگی آشنا شوند زیرا متاسفانه آدمها و اتفاقات زندگی خیلی وقتها موجب ناامیدی آنها خواهند شد. و وقتی این اتفاق بیفتد، اگر نگرشی مثبت داشته باشند، خواهند توانست در زندگی پیش رفته و ایمان داشته باشند که زندگی برایشان شادی به ارمغان خواهد آورد. داشتن نگرش مثبت با داشتن والدینی مثبت شروع میشود.

پشتکار
پشتکار به بچه ها کمک میکند هیچوقت دلسرد نشده و برای چیزهایی که میخواهند به تلاششان ادامه دهند. وقتی خیلی کوچک هستند کارهایی مثل راه رفتن، بازی کردن، غذا خوردن و از این قبیل را نمیتوانند به خوبی و کامل انجام دهند. اما آنقدر تلاش میکنند که موفق میشوند زیرا هنوز با معنی دلسردی و ناامیدی آشنا نشده اند. اما این مسئله با بالا رفتن سنشان تغییر میکند. شما بعنوان والدین آنها باید بطور مداوم تشویقشان کنید که به راهشان ادامه داده، بیشترین تلاششان را به کار گیرند.

عشق
عشق مجموعه ای از سایر ارزشهایی است که در بالا ذکر کردیم زیرا باعث میشود هیجان زندگی کردن داشته باشند و آنها را تشویق میکند آدمهای بهتری باشند. با داشتن زندگی سرشار از شور و عشق و اشتیاق و عشق ورزیدن به فرزندانتان به آنها عشق را بیاموزید. برای حتی کوچکترین چیزها اشتیاق نشان دهید. انرژی شما به فرزندانتان منتقل خواهد شد زیرا به این ترتیب میبینند که چقدر زندگی فوق العاده و عالی است.
 

منبع : برگرفته از سایت پزشک آن لاین -نویسنده :  دکتر مطهره میردامادی - متخصص اعصاب و روان


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی:معصومه چترفیروزه شهر: تهران
عنوان مطلب:  مجموعه فایل های  صوتی در خصوص  خلاقیت کودک
شرح مطلب ارسالی  :
 



سایت آموزش گاه شفق  دارای بخشی به نام رادیو مادر می باشد  .شما با ورود به این بخش با مجموعه سخنرانی های خانم دکتر زهرا امیر آتشانی  آشنا خواهید شد که در خصوص خلاقیت کودک مباحث خوبی را مطرح کرده اند  ،شما می توانید از طریق لینک زیر به این مجموعه ارزنده دسترسی یابید
 

 

منبع : برگرفته از http://shafaghedu.ir


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی:معصومه چترفیروزه شهر: تهران
عنوان مطلب:  مغز کدام نوزادان، بیشتر رشد می کند؟
شرح مطلب ارسالی  :
 


بر اساس پژوهش جدید، مادرانی که عاشق نوزادانشان هستند، قدرت مغز آن‌ها را ارتقا می‌بخشند.
به گزارش ایسنا، دانشمندان دریافته‌اند حضور مادر می‌تواند دارای اثری مثبت روی تولید عصب مغز نوزاد باشد. محققان امیدوارند با استفاده از نتایج حاصله ابزاری تشخیصی و درمان‌هایی را برای افرادی بیابند که مغزشان دارای نارسایی است یا در دوران طفولیت به خوبی رشد نکرده است.


این نخستین تحقیقی است که ارتباطات طبیعی و اولیه مانند اثر پرستاری و مراقبت بر مراحل کلیدی در رشد مغزی پس از تولد نوزاد را نشان می‌دهد.
پروفسور رجینا سولیوان از دانشگاه نیویورک در این باره گفت: بررسی‌های ما نشان می‌دهند چگونه در پستانداران، تحریک حسی مادر به مغز در حال رشد نوزاد کمک می‌کند و نتایج حاصله دیدگاه‌های وسیع‌تری را درباره فرآیند مادر خوب‌بودن ارائه می‌دهد.

این تحقیق همچنین نشان می‌دهد چگونه تفاوت در شیوه بزرگ‌کردن نوزادان توسط مادران می‌تواند تا حدی تنوع گسترده رفتارهای نوزادان در میان حیوانات و انسان‌های با پیش‌زمینه‌های مشابه یا فرهنگ‌های بسیار مرتبط، را توضیح دهد.

در بررسی انجام‌شده، محققان پس از تحلیل موش‌های تازه متولدشده دریافتند هنگامی که آن‌ها به خوبی مراقبت و تغذیه می‌شدند، عصب‌هایشان رشد کرد و با یکدیگر بهتر ارتباط برقرار می‌کردند. در واقع، بررسی ۱۰۰ ساعته ویدیوها و خوانش‌های الکتریکی مغز موش‌های مورد مطالعه ارتباط نوزاد-مادر و فعالیت عصبی آغازین را نشان داد.


بر اساس یافته‌های جدید، حضور مادر در لانه ، سیگنال‌دهی الکتریکی در مغز موش‌های تازه‌متولدشده را تنظیم و کنترل کرد. همچنین زمانی که موش‌ها با مادرشان بودند، مغزشان عصب بیشتری تولید می‌کرد اما هنگامی که مادر حضور نداشت، فعالیت مغزی آن‌ها نامنظم بود.


جزئیات این دستاورد علمی در مجله Current Biology منتشر شد.

 

منبع : برگرفته از  http://www.khalaghiyat.com


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  مادران پرتحرک، کودکان فعال‌تر!
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

تحقیقاتی که اخیرا در بریتانیا در مورد پانصد مادر و کودکان چهارساله آنها انجام شده نشان می دهد که هر چه میزان فعالیت جسمی مادران بیشتر باشد کودکان آنها نیز فعال‌تر خواهند بود. در عین حال این گزارش خاطر نشان می کند که تحرک و فعالیت جسمی اکثر مادران از میزانی که توصیه می شود بسیار کمتر است.

پژوهشگران دانشگاههای کمبریج و ساوت همپتون با بررسی و ثبت ضربان قلب این افراد، میزان فعالیت جسمی آنها را طی یک هفته اندازه گیری کردند.

این تحقیقات که در نشریه پزشکی "پدیاتریکس" (بهداشت کودکان) منتشر شده تاکید می کند که اقدامات مربوط به بهبود سلامت کودکان باید روی مادران متمرکز شود.



مادران پرتحرک، کودکان فعال‌تری دارند



بنابر این تحقیقات میزان تحرک جسمی کودکان صرفا یک عامل طبیعی مربوط به سن آنها نیست بلکه والدین با دادن الگوهای سالم به خردسالان، مثل فعالیت جسمی و ورزشی در همان سنین کودکی، می توانند در سلامت و رشد مناسب آنها تاثیر مهمی داشته باشند.

در بخشی از این پژوهش بیش از ۵۵۰ کودک چهارساله و مادران آنها به مدت یک هفته دستگاههای مانیتور ضربان قلب و شتاب‌سنج پوشیده بودند. آنها در تمام مدت از جمله در زمان خواب یا به هنگام انجام فعالیت های جسمی و ورزشی این وسایل را به تن داشتند.

کاترین هسکت یکی از پژوهشگران مرکز بهداشت کودک در دانشگاه لندن که در این تحقیقات شرکت داشته می گوید که اطلاعات جمع آوری شده نشان می دهد که بین میزان فعالیت جسمی مادران و فرزندان خردسال آنها یک ارتباط مستقیم و مثبتی وجود دارد.

او می افزاید: "هر چه یک مادر فعال تر باشد فرزند او نیز فعالیت جسمی بیشتری خواهد داشت. هر چند از روی این تحقیقات نمی توان میزان تاثیر جست و خیز کودکان بر روی مادران آنها را تشخیص داد ولی به احتمال زیاد فعالیت یکی از این دو روی میزان فعالیت جسمی طرف دیگر تاثیر گذار است."

به گفته کاترین هسکت آمارهای این پژوهش نشان می دهد که به تناسب هر دقیقه فعالیت جسمی ملایم و یا شدید یک مادر به احتمال زیاد فرزند خردسال او ۱۰ درصد بیشتر در همان سطح از فعالیت شرکت خواهد کرد. به ازای هر دقیقه ای که مادر نشسته باشد کودکان نیز حدود 0.18 دقیقه آرام می نشیند. بنابر این هر ساعت از بی تحرکی و نشستن مادر به 10.8 دقیقه نشستن کودک منجر خواهد شد.

یک چنین تفاوت های جزیی ممکن است بدیهی و بی اهمیت به نظر بیایند اما به گفته کاترین هسکت، در یک دوره چند ماهه و یا چند ساله قابل توجه خواهد بود.

عواملی که روی میزان تحرک و فعالیت جسمی مادر تاثیر زیادی داشته شاغل و یا غیرشاغل بودن او و همچنین خواهر و یا برادر داشتن کودکان خردسال بود.

استر ون اسلویجس یکی دیگر از مسئولان این پژوهش از بخش تحقیقات مربوط به رژیم غذایی و تحرک جسمی در دانشگاه کمبریج می گوید بین میزان تحرک مادرانی که در سن ۱۶ سالگی ترک تحصیل کرده اند با کودکان خردسال آنها به نسبت مادرانی که در سن ۱۸ سالگی ترک تحصیل کرده اند، ارتباط قوی تر وجود دارد.

تغییرات در الگوی مادری

این پژوهش تشخیص داده که میزان فعالیت جسمی زنان معمولا پس از مادر شدن کاهش یافته و به دوران قبل از بارداری و تولد فرزندشان بازنمی گردد. بنابر این کاهش و گاه فقدان فعالیت جسمی روی فرزندان خردسال آنها تاثیر می گذارد.

کاترین هسکت می افزاید: "زوج هایی که به تازگی صاحب فرزند شده اند گرفتاری و کارهای مختلفی دارند و فعالیت جسمی همیشه نمی تواند جزو اولویت های آنها باشد. ولی حتی افزودن حد کمی به فعالیت جسمی مادران روی سلامت خود آنها و کودکانشان تاثیر دارد."

کارهای ساده ای مثل پیاده روی و یک مقدار تحرک بیشتر در طول هر روز می تواند بسیار مفید باشد.

دکتر آن هوسکنیز مسئول بهداشت کودکان، جوانان و خانواده در اداره بهداشت و درمان انگلستان می گوید این نهاد دولتی با تمرکز روی افزایش فعالیت جسمی در میان خانواده ها و کودکان می کوشد سلامت عمومی را بهبود ببخشد.

او می افزاید:"شرکت کردن در بازیهای جسمی یکی از راههای مهم برای تقویت هماهنگی فیزیکی و پرورش قابلیت های جسمی پایه ای در میان کودکان خردسال است. امکانات مختلفی مثل برنامه های شنای دسته جمعی مادران و کودکان و یا سالنهای مخصوص نرمش برای آنها وجود دارد که مادران با شرکت در آن علاوه بر آشنایی و معاشرت با دیگران، می توانند به رشد جسمانی فرزندان خردسال خود کمک موثری بکنند."

کارزار تبلیغاتی و آموزشی این نهاد که از طریق شبکه تلویزیونی کانال چهار بریتانیا پخش می شود خانواده ها را تشویق می کند که رژیم غذایی مناسبی را در پیش گرفته، تحرک و فعالیت جسمی بیشتری داشته باشند و به این شکل به سلامتی و طول عمر خود بیافزایند.

طبق توصیه های این نهاد، کودکان خردسال باید حداقل یک ساعت در روز و افراد بالغ باید حداقل دو ساعت و نیم در هفته فعالیت و تحرک جسمی داشته باشند.
 


 

منبع : برگرفته از  http://www.bartarinha.ir


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  گریه کودک را با آینه متوقف کنید !
شرح مطلب ارسالی  :
 

 



بی توجهی به گریه کودک بهترین واکنش از طرف والدین وی ادامه داد: بهترین واکنش از طرف والدین بی‌توجهی به گریه بی مورد کودک است...

شهناز نوحی گفت: رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان دلایل مختلفی دارد که برای هر کدام باید راه کار مناسبی در نظر گرفت. وی افزود: معمولاً کودکان برای اجابت خواسته‌هایشان گریه می‌کنند و سر و صدا راه می‌اندازند. خواستن بستنی و شکلات بیشتر جزو مواردی است که کودکان را وادار به گریه و سر و صدا می‌کند .

بی توجهی به گریه کودک بهترین واکنش از طرف والدین وی ادامه داد: بهترین واکنش از طرف والدین بی‌توجهی به گریه بی مورد کودک است. برای حفظ سلامت جسمی و روانی کودک نمی‌توان به خواست غیرمنطقی او پاسخ مثبت داد.

وی تصریح کرد: خوردن چندین بستنی یا شکلات آسیب جدی به سلامت کودک وارد می‌کند و از طرفی برآوردن خواسته‌های کودک او را از منظر روانی متوقع می‌کند.

این متخصص بهداشت روانی اذعان داشت: گاهی برخی والدین برای از سر باز کردن کودک و جلوگیری از سر و صدای او در محیط به خواسته‌های غیرمنطقی‌اش پاسخ می‌دهند که این موضوع می‌تواند آینده کودک را تحت تاثیر قرار دهد .

موقع گریه کودک آئینه بزرگی را جلوی او بگیرید

نوحی گرفتن آئینه مقابل کودک را راهکار دیگری برای تغییر رفتار گریه کردن در کودک عنوان کرد و افزود: وقتی کودکی خیلی گریه می‌کند می‌توان آئینه بزرگی را مقابل او گرفت و از او خواست تا خودش را در آن تماشا کند. وی گفت: گفتن جمله‌هایی مانند نمی‌خواهیم چهره تو را این گونه که در آئینه دیده می‌شود ببینیم موجب تفکر کودک نسبت به رفتارش می‌شود. رفتاری که موجب در هم رفتن چهره‌اش شده است .

دست‌های کودک را برای 15 ثانیه بگیرید

عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره تصریح کرد: راه دیگری هم برای کنترل پرخاشگری کودک وجود دارد. والدین می‌توانند دست‌های کودک پرخاشگر را به مدت 15 ثانیه در دستشان گرفته و در چشمان او نگاه کنند. وی ادامه داد: این رفتار باید خنثی و بدون اخم کردن والدین باشد. از طرفی نباید کلامی بین 2 طرف رد و بدل شود.

نوحی گفت: هر چند بی‌توجهی می‌تواند موجب خاموشی رفتار پرخاشگرانه شود، اما ممکن است کودک پس از مدتی از این شیوه برای رسیدن به خواسته‌هایش استفاده کند. بنابراین توجه به گریه او می‌تواند دوباره رفتار نادرست گریه کردن برای رسیدن به خواسته‌ را در او به وجود آورد .

وی خاطر نشان ساخت: توجه به رفتارهای پرخاشگرانه کودک می‌تواند موجب تثبیت آن شود بنابر این بهترین واکنش خنثی بودن است.
 

منبع : برگرفته از  http://www.niksalehi.com


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  ده چیزی که نباید به کودکانمان بگوییم !
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


تحقیقات نشان می دهند که برخی عبارات مثبتی که ما به کودکان می گوییم ، در واقع بسیار مخرب هستند. ..

رفتار ماست که شخصیت فرزندانمان را شکل می دهد و استفاده از اصول روانشناسی در تربیت کودکان باید مد نظر هر پدر و مادری باشد . شما در برابر او مسئول هستید ، پس وقت بیشتری بگذارید و این نکات را به خاطر بسپارید .

تحقیقات نشان می دهند که برخی عبارات مثبتی که ما به کودکان می گوییم ، در واقع بسیار مخرب هستند. باوجود اینکه نیت بدی نداریم، اما با بکار بردن این جملات باعث می شویم که کودکان به آنچه که واقعا هستند باور نداشته باشند.

بعضی از جملات ما گول زننده اند و باعث می شوند کودک کمترین تلاش ممکن را برای کاری انجام دهد و یا در زمان سخت شدن کاری آنرا رها کند.

اینجا یک لیست از 10 عبارتی داریم که شما باید همین حالا از دایره لغات خود حذف کنید. همچنین در کنار این عبارات ما عبارات پیشنهادی به شما معرفی می کنیم که شما با استفاده از این عبارات بتوانید انگیزه درونی و اشتیاق کودک را تحریک کنید.

ده چیزی که نباید به کودکانمان بگوییم !

کارت خوب بود

این جمله معمولا مکررا برای کارهایی استفاده می شود که کودک در انجامش واقعا تلاشی نکرده، با بکار بردن این عبارت به او یاد می دهید که هرچیزی که مامان یا بابا بگوید کار خوب است( یعنی فقط در زمانی که پدر ومادر بگویند خوب است)

به جای آن بگویید تو واقعا برای آن سخت تلاش کردی! با تکیه روی تلاش کردن ،به او یاد می دهیم که تلاش از نتیجه مهمتر است. این به کودک یاد می دهد که در زمان روبرو شدن با یک کار سخت ، پافشاری بیشتری در انجام آن از خود نشان دهد و به شکست به دید یک گام به سوی موفقیت نگاه کند.

پسر/ دختر خوب

این جمله در حالیکه جزو عبارات مثبت به شمار می رود اما واقعا تاثیری متضاد چیزی که می خواهیم دارد. اغلب والدین از این جمله برای بالا بردن اعتماد به نفس کودک استفاده می کنند. اما متاسفانه تاثیر آن کاملا برعکس است. وقتی دختر شما جمله دختر خوب را بعد از انجام کاری که شما از او خواسته بودید می شنود، اینطور تلقی می کند که چون کاری که شما خواسته اید را انجام داده پس خوب است. و این سرآغاز این داستان است که کودک از این می ترسد که نکند دیگر بچه خوبی نباشد و انگیزه و اشتیاق او برای همکاری در سایر کارها از ترس دریافت نکردن همین بازخورد سرد شود.

درعوض بگویید: زمانی که کمک می کنی واقعا لذت می برم . این جمله به کودک می فهماند که شما چه می خواهید و رفتار او چگونه روی نظر شما تاثیر می گذارد. شما میتوانید حتی احساسات خود را به او بروز دهید و مثلا بگویید: دیدم که عروسکت را به دوستت قرض دادی این به کودک اجازه می دهد که برای خودش تصمیم بگیرد و بداند که قرض دادن کار خوبی است و به او این حق را می دهد که دوباره همین کار را با انگیزه درونی خود تکرار کند نه به این خاطرکه اینکار را برای خوشایند شما انجام دهد.

چه عکس زیبایی

وقتی که ما نظر و عقاید خود را درمورد کار هنری کودک تحمیل می کنیم، در واقع این حق قضاوت و اعتبار بخشیدن را درباره کار خودش از او می گیریم. به جای این جمله بگویید: من قرمز ، آبی و زرد می بینم ! نظرت خودت درباره نقاشی ات چیست؟ بوسیله مشاهده درعوض بیان ارزیابی خود، به کودک اجازه می دهید که تصمیم بگیرد نقاشی زیباست یا خیر. شاید در نظر او نقاشی ترسناک باشد و اگر از او بخواهید نظرش را درباره نقاشی بگوید ، در واقع از او خواسته اید که کار خود را ارزیابی کند و نیت و مهارتهای خود را که نشان دهنده خلاقیت او در زمان بالغ شدن می باشد را با شما درمیان بگذارد و او را همانند هنرمندی رشد دهید.

اگر تو فلان کار را بکنی من به تو فلان چیز را می دهم

رشوه دادن به بچه ها مانع مشارکت آنها به سهولت و سادگی می شود. این چنین معاملاتی با کودکان تبدیل به یک سرازیری لغزنده می شود و چنانچه بطور مداوم صورت گیرد،همیشه مجبور به عقب نشینی می شوید . مثلا  نه! اتاقم را تمیز نمی کنم اگر برایم فلان چیز را نخری

به جای آن از جمله از اینکه به من در تمیز کردن خانه کمک می کنی ممنونم استفاده کنید . هنگامی که ما قدردانی واقعی خود را نشان می دهیم کودکان انگیزه ذاتی برای کمک کردن پیدا می کنند و اگر فرزندان شما چندان اهل کمک نبودند، به او وقتهایی را یادآوری کنید که کمکتان می کرد. مثلا بگویید: یادت هست یک زمانی کمکم می کردی آشغالها را بیرون بگذارم؟ واقعا کمک بزرگی بود. ممنونم! . سپس به او اجازه دهید که به این نتیجه برسد که کمک کردن به دیگران لذت بخش است و یک پاداش معنوی در بر دارد.

تو خیلی باهوشی

وقتی به بچه بگویید که باهوش است، فکر می کنیم که اعتماد بنفس و عزت نفس او را زیاد کرده ایم اما باید بدانید که اینگونه ستودن از شخصیت او واقعا تاثیر عکس دارد. با گفتن اینکه او باهوش است، به طور ناخودآگاه این پیام را به او می فرستیم که او فقط درصورتی باهوش است که نمره خوبی بگیرد، کارش را تمام کند و یا بهترین نتیجه را بگیرد . همه اینها فشار زیادی را روی یک کودک وارد می سازد. مطالعات نشان می دهند ،وقتی که کودک حل یک بازی پازل را تمام کرد و به او بگوییم که باهوش است ، حرف ما باعث می شود که او برای حل پازل های سخت تلاش نمی کند. دلیلش هم این است که او نگران می شود که شاید پازل را نتواند حل کند و ما او را باهوش ندانیم.

در عوض سعی کنید به او بگویید که قدر تلاش او را می دانید. با تمرکز کردن روی تلاش بیش از نتیجه، به او اجازه می دهید که بفهمید چه چیزی واقعا برایتان با ارزش است. درست است که حل کردن یک پازل جالب است اما حل پازل های سخت تر به مراتب جالب تر است. در همان مطالعه دیده شده که وقتی که روی تلاش تمرکز می کنیم

- وای تو واقعا خوب تلاش کردی

- دفعه بعد کودک سعی می کند سعی کند پازل های مشکل تری را حل کند.

گریه نکن

دیدن گریه بچه ها همیشه راحت نیست اما وقتی که به او می گوییم گریه نکن احساسات او را نادیده گرفته و به او می فهمانیم که اشک هایش برای ما ارزشی ندارد. این باعث می شود که او احساساتش را مخفی کند و در نهایت دچار انفجار عاطفی شده و بیشتر ناراحت شود .

سعی کنید به کودک فضایی برای گریستن بدهید مثلا بگویید ایرادی ندارد که گریه کنی. هرکسی بعضی وقتها به گریه نیاز دارد. منم همینجا هستم و به تو گوش می کنم. حتی ممکن است گاهی احساسی که کودک دارد را شما بیان کنید، ناراحتی که نمیتوانیم برویم پارک ، آره؟ این کمک می کند که کودک احساس خودش را بهتر درک کند و یاد بگیرد که در غالب جملات آنها را بیان نماید. با تشویق او به بیان احساساتش ، به او کمک می کنید که احساسش را تنظیم نماید که جزو توانایی های مشکل هر فردی در سراسر زندگی اش به شمار می رود.

قول می دهم ...

زیر قول زدن واقعا ناراحت کننده است. لحظه سنگینی است و از آنجاییکه زندگی کاملا غیرقابل پیش بینی است، من پیشنهاد می کنم که کلا این واژه را از دایره لغات خود حذف کنید.

در عوض سعی کنید که کاملا با کودک صادق باشید. می دانم که تعطیلات دوست داری با سارا بازی کنی و ما همه تلاشمان را می کنیم که این اتفاق بیافتد. اما خواهش می کنم یادت باشد که بعضی وقتها اتفاقات پیش بینی نشده ای می افتد، من هم تضمین نمی کنم که حتما این هفته این اتفاق بیافتد. ولی هر زمانی که میگویید کاری را انجام می دهید مطمئن باشید که از پس آن بر می آیید . سر قول ماندن، اعتماد می آورد و زیر قول زدن ارتباط عاطفی شما را زیر سوال می برد پس مراقب حرفی که می زنید باشید، و تا آنجایی که ممکن است کاری کنید که طبق حرفی باشد که زده اید.

یک نکته ای که باید درباره این مساله اشاره کرد این است که اگر سر قولتان نماندید ، به آن اذعان داشته باشید و از فرزندتان عذرخواهی کنید. به یاد داشته باشید که شما به او یاد می دهید که درزمان بدقولی کردن چگونه رفتار کند . بدقولی کردن چیزی است که اغلب ما حداقل یک بار دچارش می شویم. حتی اگر برای شما مهم نباشد ولی می تواند برای کودک مهم باشد. پس همه سعی خود را بکنید که الگویی از صداقت برای او باشید و چنانچه موفق نبودید حداقل سعی کنید پا پیش گذاشته و مسئولیت آنرا به عهده بگیرید.

چیز مهمی نیست

خیلی وقتها اتفاقاتی می افتند که ما احساسات کودک را نادیده می گیریم، ولی باید واقعا مراقب این قضیه باشید. برای کودک اغلب چیزهایی مهم است که برای ما بزرگسالان اهمیت چندانی ندارند. پس سعی کنید همیشه از دید او به قضیه نگاه کنید. با او همدردی کنید حتی اگر مرزی بین خود و او قائلید و یا به در خواست او پاسخ منفی داده اید.

من واقعا متوجهم که تو آن چیز را می خواهید اما امروز نمی شود آن کار را انجام داد . یا متاسفم که مایوست می کنم ولی پاسخم منفی است اینها بهتر از پاسخ هایی هستند که شما برای متقاعد کردن او بکار می برید و به او می فهمانید که خواسته های او واقعا اهمیتی ندارند.

همین حالا دست بردار، وگرنه!

تهدید کودکان معمولا کار خوبی نیست. اول از همه ، شما به آنها مهارتی می آموزید که واقعا دوست ندارید داشته باشند: استعداد بکار بردن زور یا قدرت حیله گری برای گرفتن چیزی که می خواهند حتی وقتی که دیگران تمایلی به این کار نداشته باشند. دوم، شما خودتان را در یک موقعیت ناشیانه قرار می دهید یعنی مجبور می شوید که از تهدیدهای خود دفاع کنید- قرار دادن یک مجازات سختگیرانه در قبال تهدیدی که در حالت عصبانیت کرده بودید- یا می توانید عقب نشینی کنید و به کودکتان یاد دهید که تهدید شما بدون معنی بوده است. در هر حال، باعث می شوید که نتیجه مطلوب را نگیرید و رابطه خود را با کودک خراب کنید.

در حالیکه تهدید نکردن کودک خیلی سخت است، سعی کنید درباره خطرات احتمالی به او هشدار دهید و یا به سمت چیزمناسب تری هدایتش کنید. اصلا خوب نیست که برادرت را بزنی. نگران اینم که او تو را بزند و یا او هم در عوض تو را می زند. اگر می خواهی به چیزی آسیب وارد کنید بهتر است آن چیز یک بالش، مبل و یا تخت خواب باشد. با مطرح کردن یک چنین پیشنهاداتی که امنیت بیشتری هم دارند همچنان به او این اجازه را می دهید که احساساتش را خالی کنید و شما هم بتوانید نقشی در تعیین رفتار او داشته باشد. در نهایت این امر باعث میشود که او خودش و احساساتش را بهتر کنترل کند.

چرا اینکار را کردی؟

اگر کودک کاری کرده که شما خوشتان نمی آید ، مطمئنا باید با او صحبت کنید. اما تنشی که در آن لحظه به وجود می آید اجازه نمی دهد که او از اشتباهاتش درس بگیرد. و وقتی که شما از او می پرسید چرا؟ شما به او فشار می آورید که به کارش فکر کند و آنرا تحلیل نماید که یک مهارت بسیار پیشرفته حتی برای بزرگتر ها به شمار می رود. در زمان برخورد با چنین پرسشی ، بیشتر کودکان حالت تدافعی به خود گرفته و یا سکوت می کنند.

در عوض، یک مسیر ارتباطی با او برقرار کنید و حدس بزنید که او چه احساسی ممکن است داشته باشد و نیازهای اساسی او چه چیزهایی می تواند باشد. مایوس شدی که دوستانت به نظرت گوش ندادند؟ با تلاش به درک احساسات و نیازهای او ، ممکن است حتی حس کنید که از عصبانیت خودتان نیز کاسته شده است. او دوستانش را کتک زد چون نیاز به فضایی داشت و احساس ترس کرده بود و نمی دانست که با دیگران به چه روشی ارتباط برقرار کند. او تروریست که نیست فقط یک بچه است .
 

منبع :ترجمه از lifehacker  برگرفته از  http://www.niksalehi.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  تنبیه و تهدید، انگیزه و خلاقیت در کودکان را سرکوب می کند
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

از آنجا كه كودك حساس ترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري مي‌كند بنابراین محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرش‌هاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت آنها سهم مهمي ايفا مي‌كند بنابراین خانواده ها باید فرصت هاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط برای كودكان فراهم و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند.


دکتر فاطمه اسلامیه روانشناس و مدرس دانشگاه در یادداشت اختصاصی برای شفقنا زندگی در خصوص تقویت خلاقیت در بین کودکان معتقد است: در واقع توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جدي، شكستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهای جديد، استفاده از چيز هاي نامربوط و تبديل آن به شكل هاي جديد را خلاقیت می گویند.


می توان نتیجه گرفت که خلاقیت برآیند فرآیندهای ذهنی و شخصیتی فرد بوده که به تولیدات و آثاری نو و بدیع منجر می شود که البته ویژگی متکامل داشته و با واقعیت ها نیز منطبق بوده و در نهایت به سود جامعه بشری هستند.


خانواده ها مهم ترین عوامل رشد و پرورش خلاقیت در کودکان


در واقع خلاقيت قابليتي است كه در همه انسان ها وجود دارد اما نيازمند پرورش و تقويت مي‌باشد تا به سر حدشكوفايي برسد و فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردار باشد و خانواده يكي از عوامل بسیار مهم در رشد و پرورش خلاقيت کودکان محسوب مي گردد که نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد.


از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري مي‌كند، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرش‌هاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا مي‌كند دانشمندان معتقد هستند براي ظهور خلاقيت راه هاي زيادي در شيوه‌هاي فرزندپروري وجود دارد كه مي‌تواند باعث ظهور يا از بین رفتن خلاقيت شود.


راههای سرکوب یا پرورش خلاقیت در کودک


نحوه تربيت و استفاده از شيوه‌هاي دموكراتيك يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر كدام به نوعي در پرورش يا سركوب خلاقيت کودکان مؤثر است اما اساساً پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی، نظام تربیتی و رفتاری خانواده است.


مدرسه از محیط های تقویت یا پرورش خلاقیت


کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری می کنند، بنابراین این طبیعی است که آنان بیشترین تاثیر را نیز از این محیط بپذیرند. بطور کلی هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده نظیر مدرسه یا غیره به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل به اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست.


راهکار تقویت خلاقیت

بهتر است که هدایت ها و روش های اتخاذ شده محیط مدرسه و یادگیری به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینه های تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد.


تنبیه و تهدید خلاقیت کودکان را از بین می برد

در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليت هاي خلاق كودك در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها باید فرصت هاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط به كودكان فراهم و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند.


آزادی، مهم ترین مولفه های رشد خلاقیت در کودکان


زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه والدین به كودكان آزادي زيادي بدهند و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذارند، از نظر عاطفي نیز در حد اعتدال به آنها نزديك و بر روي ارزش هاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد نمایند.


والدین محیط خانه را به صورتي درآورند كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادی وجود داشته باشد. والدین در کنار کودک سعي کنند كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهند. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازي هاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنند.


سرکوب خیال پردازی های کودکان یعنی سرکوب خلاقیت آنها


خیال پردازی یکی از مهم ترین ویژگی کودکان است بنابراین به هیچ عنوان نباید خيال پردازي هاي كودكان مورد تمسخر و سرزنش قرار بگیرد زيرا این سرکوب، خلاقيت او را محدود مي سازد و تحقيقات نشان مي دهد كه والدين كودكان خلاق در رفتار خود هماهنگي بيشتري نشان مي دهند، كودكان خود را همانطوركه هستند قبول دارند و آنها را به كنجكاوي درباره اشياء و امور تشويق مي كنند بطوریکه حتی كودكان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد، كارها و برنامه هاي آنان را تحت نظر دارند.


والدین کودکان خود را مستقل تربیت کنند


در ادامه لازم است والدين تا آنجا كه امكان دارد كودكان خود را مستقل تربیت و در ايجاد اعتماد به نفس، به آنان کمک كنند بطوریکه دستاوردهاي آنان را با آغوش باز پذيرا و هنگام شكست، به جاي سرزنش، راهنما و راهگشاي مشكلات كودكان باشند، تا كودكان بتوانند ضمن احساس ارزشمندي در انجام كارها، با راه حل ها و عقايد غير معمول و دور از ذهن نيز آشنا شوند.


خلاقیت کودکان در بازی با اسباب بازی های آنها نمایان می شود


بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان، تماشاي آنها به هنگام بازي است در واقع خلاقیت عامل مهم بازی است زمانی که كودك را در حالي كه آزادانه با اسباب بازيهاي خود سرگرم بازي است تماشا كنیم می توان دید كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند.


مهم ترین ویژگی های کودکان خلاق

در واقع با آب و تاب حرف زدن، ذكر جزييات يك ماجرا، به تفضيل سخن گفتن، خیال پردازی، دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده كردن يا انجام دادن كاري، شور و نشاط، مشغوليت هاي شديد جسماني، استفاده از قیاس در صحبت کردن، دقت در نگاه کردن، دقت به اشیا و پیرامون خود، توانایی ابداع بازی های جدید، کنجکاوی زیاد، جسارت در گفتار و طرح سئوالات عجیب از مهم ترین ویژگی های کودکان خلاق است.


تاكيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه كودک، ايجاد رقابت ميان كودكان، تاكيد افراطي بر جنسيت، تعیین چارچوب های دست و پا گیر در محیط منزل، عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت، تحقیر، عدم تشویق، انتقاد مكرر از رفتارهاي كودک، سرکوب تخیلات، عدم شناسايي علائق دروني و تحميل نقش بزرگسال به كودک زمینه های خلاقیت در آنها را از بین می برد

 

منبع : برگرفته از  www.madaraneemrooz.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  بازی به بازی تا خلاقیت
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


جهانى كه در آن زندگى مى كنیم به سرعت در حال تغییر است و این تغییرات مشكلات جدیدى را با خود به همراه دارد. افرادى كه خلاقیت بیشترى دارند ، قالب هاى فكرى را در هم شكسته و به پدیده ها از زاویه دیگرى نگاه مى كنند. كودكان خلاق و داراى مهارت تفكر و انتقاد ، بهتر مى توانند به درك تازه اى از پدیده ها دست یابند و مشكلات شان را استادانه حل كنند.


خلاقیت كودكان را با روش هاى مختلف مى توان تقویت كرد. به نظر مى رسد «بازى» نقش مهمى در پرورش تفكر خلاق در كودكان دارد.


بازى براى پرورش خلاقیت


خلاقیت بارز ترین شكل خودباورى است. هیچ چیز براى كودكان خشنود كننده تر از این نیست كه بتوانند خودشان را آشكارا و بدون هیچ قضاوتى مطرح كنند. توانایى خلاق بودن یعنى خلق چیزى از احساسات و تجربیات ، مى تواند بهداشت روانى (عاطفى) كودكان را پرورش دهد . تجربیاتى كه كودكان در طول سال هاى نخست زندگى دارند مى تواند به طور قابل توجهى رشد خلاقیت آنها را افزایش دهد.

اهمیت فرآیند خودباورى


همه كودكان باید واقعاً خلاق باشند تا آزادانه، خود را به سعى و تلاش ملزم كنند و هر فعالیتى را كه خودشان مى خواهند انجام دهند.آن چه در هر فعالیت خلاق مهم است فرآیند خودباورى است.


تجربیات خلاق به آموزش آن چه یك كودك ممكن است فكر یا احساس كند كمك مى كند. همچنین خلاقیت به فراهم آوردن فرصت هایى براى سنجش افكار نوین، روش هاى جدید تفكر و حل مسأله كمك مى كند . فعالیت خلاق به شناخت و تمجید از خصوصیات منحصر به فرد هر كودك كمك مى كند. همچنین فرصت هاى عالى را براى خاص كردن آموزش و تمركز روى هر كودك فراهم مى آورد.



فرصت هایى براى خلاقیت


كودكان براى بازى و تفكر خلاق به فرصت هاى زیادى نیاز دارند . كار خود را با فراهم كردن فعالیت هایى بر اساس علایق و افكار كودكان شروع كنید . این بدان معنى است كه چطور با جدیت به آنچه كودكان مى گویند گوش كنیم . براى این منظور، ضبط نوار و نوشتن مكالمات آنها ، همچنین یادداشت بردارى و مرور آنها براى معلمان بسیار سودمند است . با دقت طیف گسترده اى از موضوع ها و تجربیّات خلاق را عرضه كنید . خلاق بودن چیزى فراتر از نقاشى یا رنگ آمیزى است . امكانات نامحدودى همچون عكاسى، موسیقى، گردش علمى، كار با سیم ، كاغذ ، چوب و آب یافت مى شود . فراهم كردن فرصت هاى زیاد براى كشف موضوع ها و پیگیرى ایده هاى كودكان خیلى مهم است این شامل فرصت هاى فكر كردن درباره چگونگى برنامه ریزى طراحى ، آزمایش و تجدید نظر ایده هاست . گفت وگوى به موقع درباره این عقاید با دیگران را از جمله كودكان و معلمان فراموش نكنید.

بازى خلاق


یكى از مهم ترین انواع فعالیت خلاق براى بچه هاى كوچكتر، بازى خلاق است . هنگامى سخن از بازى خلاق مى شود كه كودكان چیزهاى آشنا و ساخته شده را با یك روش جدید و غیر معمول به كار مى برند، یا سرگرم ایفاى نقش یا بازى خیالى هستند . هیچ چیز روح خلاق را بیشتر از بازى خلق الساعه تقویت نمى كند.

بازى یك كار جدى براى نوجوانان است و دادن فرصت جهت آزادانه بازى كردن براى سلامتى آنها حیاتى است.

حتى در آغاز دوران كودكى بازى رشد جسمى كودكان را با افزایش درك حسى و مهارت هاى حركتى پرورش مى دهد . از طریق بازى و تكرار مهارت هاى فیزیكى اساسى، كودكان توانایى هایشان را تكمیل و به طور فزاینده اى در كارهاى فیزیكى مشكل، مهارت پیدا مى كنند . بازى رشد ذهنى و روش هاى جدید فكر كردن و حل مسأله را پرورش مى دهد .

از طریق بازى گروهى ، كودكان با بسیارى از چالش هاى ذهنى كه به اندازه گیرى، تساوى، تعادل، شكل پذیرى، روابط فضایى و ویژگى هاى فیزیكى مربوط مى شود ، مواجه مى شوند.

یكى از مهم ترین فایده هاى بازى ، تأثیر آن بر رشد اجتماعى است. تعاملات اجتماعى بازى گرایانه از همان لحظه تولد شروع مى شود. با انجام بازى دراماتیك ( نمایشى ) كودكان بتدریج یاد مى گیرند ، به نیازهاى یكدیگر توجه كنند و به ارزش ها و دیدگاه هاى متفاوت ارج بگذارند .

از طریق بازى، كودكان در ابراز احساسات و كنترل آنها توانمند مى شوند.


بازى به كاهش استرس کودکان کمك مى كند .


آنها مى توانند فقط خودشان باشند؛ نیازى نیست كه مطابق معیارهاى بزرگسالان در طول بازى رفتار كنند ،بازى فرصت رسیدن به مهارت در محیط را به آنها مى دهد . آنها از طریق تخیلات شان به كنترل تجربه مى پردازند و در جریان بازى، انتخاب و تصمیم گیرى شان را تمرین مى كنند . بازى به پیشرفت و توسعه دیدگاه منحصر به فرد كودكان و شیوه فردى بیان خلاق كمك مى كند. بازى بیانگر واكنش هاى منحصر به فرد و شخصى كودك به محیط است. بازى یك فعالیت خود بیانگرى است كه قدرت تخیل كودكان را به كار مى گیرد . بازى یك شكل آزاد و بدون محدودیت است و هنگام بازى، كودكان براى ارزیابى و شكل گیرى افكار جدیدشان و تجربه عقاید پیشین خود داراى استقلال هستند.

فرصت هایى كه بازى براى كنترل و استقلال فراهم مى آورد، موضوعى مهم براى هر كودك و به خصوص نوجوانان است. روش هایى براى تشویق بازى در كلاس وجود دارد. همچون مراقبان خودمان باید مواظب باشیم كه از تسلط بر بازى اجتناب كنیم.

بازى بهتر است نتیجه افكار كودكان باشد


از طریق بازى ما باید سعى كنیم توانایى هاى كودكان را براى ابراز خود پرورش دهیم . همچنین باید كودكان را به گونه اى كمك كنیم كه با الهام هاى خود بازى را پایه گذارى كنند. هدف ما برانگیختن بازى و تشویق خشنودى و رضایت كودكان در بازى با یكدیگر است نه كنترل آن. به بازى توجه كنید، براى آن برنامه ریزى كنید وآن را تشویق كنید تا یاد بگیرید چطور بازى كودكان را از طریق توضیح ها و سؤال ها گسترش دهید .

ایده هاى خلاق را با تشویق آن ها براى مواجه شدن با كاربردهاى جدید و نامتعارف وسایل برانگیزید . سعى كنید خودتان را در معرض ایده هاى جدید و اصیل قرار دهید و كودكان را براى مواجه شدن با بیش از یك راه حل یا جواب تشویق كنید . در مورد وسایل بیش از حد محدود كننده دقت كنید و سعى كنید وسایل بازى اى را در اختیار داشته باشید كه در صورت درخواست كودكان سهل الوصول باشد.

تجهیزات را به گونه اى مورد استفاده قرار دهید كه مشوق روش هاى قدرت تخیل كودكان باشد . از تهیه اسباب بازى و وسایلى كه هر كارى را براى كودكان آسان مى كند و جایى را براى تخیل باقى نمى گذارد خوددارى كنید . میزان مناسب و متعادلى از وسایل را براى بچه ها فراهم كنید و با تغییر دایمى آنها یا تغییر مكان شان آنها را مهیج جلوه دهید .
 

منبع : برگرفته از  Mbb1.blogfa.com


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  آموزش و تجربه چه تاثیری در خلاقیت کودک دارد
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


در میان توانایی های مختلف انسان بدون تردید خلاقیت سازنده ترین و بنیادی ترین آنهاست. دستیابی به قانون مندی هایی كه به شناخت و تغییر جهان منجر شده بدون استفاده از نیروی خلاق انسان ها امكان پذیر نبوده است.


همه آثار پر ارزش اصیل و ماندنی فرهنگ بشری كه زندگی انسان را معنا بخشیده ،ریشه در خلاقیت داشته است و این همه را تاریخ علم و هنر به روشنی نشان می دهد. با توجه به نقش اساسی خلاقیت در زندگی ضروری است كه این توانایی ارزشمند را در كودكان پرورش دهیم.متاسفانه نظام آموزشی _تربیتی ما در خانه و مدرسه و به تبع آن در جامعه، نه تنها این توانایی را در كودكان و نوجوانان پرورش نمی دهند، بلكه باشیوه های نامناسبی كه به كارمی برد ، آنرا سركوب می كند .
در پرورش خلاقیت كودكان چند نكته مهم را باید در نظر گرفت :

نخست :توجه به نقش آموزش در خلاقیت است . تحقیقات روانشناسی و تجربیات انجام شده ، تا حدودی نشان داده اند كه می توان خلاقیت را پرورش داد . اعتقاد به امكان پرورش خلاقیت و سایر خصوصیت های فرد نگرش ما را نسبت به توانایی های عظیم انسانی ، در جهت مثبت تغییر می دهد و ما را به جستجوی شیوه های مناسب برای رشد و شكوفایی آنها وا می دارد .

نكته دوم : آگاهی از روند شكل گیری و رشد خلاقیت در كودكان ،شناخت عوامل تقویت كننده و بازدارنده آن و فراهم ساختن محیط و امكانات مناسبی برای پرورش این توانایی است . باید كودكان را تشویق كنیم كه خود به فعالیت ، تجربه مستقیم ، مشاهده و تفكر بپردازند و از عادت دادن آن ها به حفظ كردن و تكرار مطالب و نیز تحمیل افكار، راه حل ها و تجربیات خود به آن ها بپرهیزیم . بگذاریم خود تجربه كنند و بیاموزند و این اصل را بپذیریم كه خلاقیت در آزادی شكوفا می شود.

نكته سوم: اینكه پرورش خلاقیت همچون سایر خصوصیات انسانی باید از همان سال های نخست زندگی آغاز گردد. خلاقیت تدریجا شكل می گیرد و رشد می یابد. اوج خلاقیت كودكان تا سنین 6-7 سالگی است . بنابراین اگر كودكان را با شیوه های كار خلاق آشنا نسازیم نمی توانیم از آن ها انتظار داشته باشیم كه در آینده افرادی نوآور و مبتكر باشند.

و آخرین موضوع اینكه فكر نكنیم پرورش خلاقیت كودكان نیاز به امكانات خاص ، هزینه های گزاف وشیوه های پیچیده دارد. ما به عنوان پدر، مادر و معلم ، نباید به صورت منفعل در انتظار ایجاد محیط وشرایط مناسب باشیم كه خلاقیت كودكمان را بارور سازد بلكه خود باید شیوه های عملی ، ساده و درستی را در این زمینه به كار گیریم . البته این كار ، خود نیاز به خلاقیت دارد ، می توان نمونه هایی از فعالیت هایی را كه برای پرورش خلاقیت كودكان مناسب است ،ارائه داد.

قصه گویی، نمایش های خلاق و آزاد، تشویق كودكان به سوال كردن، پاسخ مناسب دادن به سوال های آنها، كارهای دستی، كلاژ، استفاده از اسباب بازی هایی كه كودك باید با آنها اشیایی را بسازد، فراهم ساختن امكان مشاهده ی نزدیك و مسقیم برای كودكان از طریق آشنایی آن ها با طبیعت ، زیرا هیچ چیز برای كودكان آموزنده تر و جالبتر از تماشای طبیعت نیست، تشویق آنها به جمع آوری مجموعه هایی از گل ها، برگ ها،سنگ ها،تصاویر حیوانات، اشیاء و غیره كه مشاهده و دقت كودكان را تقویت می كند، فیلم های مناسب و سایر فعالیت هایی كه هر یك از ما می توانیم با اندکی دقت و توجه آنها را مشخص سازیم و امكانش را برای كودكمان فراهم سازیم .

 

منبع : برگرفته از  www.ssmt.ir


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  ذهن کودک را با خلاقیت کوک کنید
شرح مطلب ارسالی  :
 



اگر بخواهیم کمی منصفانه به زندگی خود و موقعیتی که در آن قرار داریم نگاهی بیندازیم، خواهیم دید بیشتر اوقات به کارهای یکنواخت و فعالیت‌های روزمره مشغول هستیم.


ذهن کودک را با خلاقیت کوک کنید


کارهایی که روزهای هفته ما را می بلعد و دوباره هفته دیگر با همین شکل آغاز می شود و به پایان می رسد. در این بین داشتن طرحی نو، ایده و فکری تازه و فعالیتی که بتوان نام آن را اکتشافی جدید نامید، کمتر به چشم می خورد.


اما کودکان به عنوان الگوگیرنده های اصلی زندگی به تمام آنچه در طول روز از سوی والدین و اطرافیانشان انجام می شود، نگاه می کنند و در نتیجه خلاقیت آنها نیز میان همهمه روزگار از بین می رود یا در خوش بینانه ترین حالت کمرنگ می شود. مطمئنا هیچ والدی دوست ندارد استعداد و دانش فرزندش را نادیده گرفته و براحتی از کنار آن بگذرد.

بنابراین آگاهی داشتن از مهارت هایی که می تواند در پرورش خلاقیت کودکان موثر باشد، ضروری به نظر می رسد. کودکان در کنار تجربه های بزرگ و مهم والدین می توانند رشد کرده و همه آنچه به عنوان ایده و فکر مثبت است، عملی کنند. همراهی با آنها و گرفتن دست کودکان می تواند به هموار کردن مسیر خودشکوفایی و افزایش مهارت های ذهنی آنها کمک کند.


«جستجو» و «تغییر» دو سر تصور خلاق


در طول روز افکار بسیار متنوع و گاهی حتی مغشوش از ذهن ما عبور می کند. این افکار می تواند مربوط به شرایط کار و حرفه ما، تحصیلات فرزندانمان، رسیدگی به امور منزل، خرید، آشپزی و وضع اقتصادی خانه و خانواده باشد، اما اگر خویشتندار باشیم و مهار ذهن مان را در دست داشته باشیم در میان همه این رشته های مغشوش و به هم پیچیده، افکاری را جستجو خواهیم کرد که جرقه ای از ابتکار و نشانه ای از روشی جدید و موثر برای حل چالش ها و باز شدن گره های کور در آنها وجود دارد، بال و پری که می تواند ما را از فراز بحران های زندگی عبور دهد.


دکتر مریم امین زاده، روان شناس شخصیت در گفت وگو با «جام جم» معتقد است: اگر افراد نگاهی اجمالی به گذشته بیندازند، متوجه خواهند شد زمانی بسیاری از افکار و ایده های مطرح شده از سوی افراد مختلف فقط در حد یک رویا باقی می ماند، اما امروزه به مدد افکار خلاق و فراهم شدن زمینه مساعد برای رشد آنها بیشتر رویاها به واقعیت مبدل می شود. همچنین بسیاری از پدیده ها که برای ما مبهم است می تواند در آینده به شکل یک واقعیت درآید.

 خلاقیت یعنی نوآوری، ایجادگری و ابداع. شخص با ترکیب و حذف به اکتشاف، اختراع و ایجاد یک پدیده نو دست می زند یا قسمتی از مجهولات طبیعت را به مردم نشان می دهد. ریشه خلاقیت، قدرت تصور است که به عنوان یکی از امتیازات ویژه انسان شناخته می شود. قدرت تصور و استفاده درست و خلاقانه از آن می تواند باعث گسترش و تشکیل فناوری شود.


این کارشناس روان شناسی بر این باور است که تصور خلاق به دو صورت دیده می شود؛ یکی به شکل «جستجو» که به اکتشاف منجر می شود مانند قانون جاذبه که از سوی نیوتن کشف شد و دیگری به شکل «تغییر دادن» که به اختراع منجر می شود و شامل تجزیه و تحلیل، کوچک کردن، بزرگ کردن و ترکیب کردن است که سرانجام به ایجاد یک نظریه جدید منجر می شود. اگر افراد از مرحله «تصور خلاق» به مرحله «تلاش و فعالیت خلاق» برسند «عملی خلاقانه» انجام خواهد شد. برای به ثمر نشستن افکار خلاق، آینده نگری، برنامه ریزی، داشتن هدفی واقع بینانه، مطالعه و تلاش و پشتکار تشویق مداوم و نهراسیدن از دشواری ها ضروری به نظر می رسد.


خلاق بار آوردن کودکان، هزینه بالایی نمی خواهد


محیط خانه علاوه بر آن که می تواند در ایجاد و احساس آرامش به اعضای خانواده کمک کنند، باید مکانی مناسب را برای رشد و پرورش استعداد و خلاقیت های نهفته کودکان فراهم آورد؛ مکانی که کودک احساس کند آنچه در ذهن دارد بیهوده نبوده و با کمک والدینش می تواند آن را بارور کند. کسب تجربیات تازه و آشنایی فرزندان با دنیای اطلاعات می تواند در پیشبرد درس های مدرسه کودک نیز کمک کننده باشد. برای این کار نیاز نیست هزینه بالایی صرف شود، فقط کافی است از امکانات موجود در خانه خود به بهترین شکل ممکن بهره ببرید.

 خلاقیت، استعدادی است که در همه فرزندان وجود دارد و در صورتی که محیط مناسب و مهیا باشد می تواند به شکوفایی این استعداد کمک کند. از زمانی که کودک شروع به بازی و برقراری ارتباط با دیگران می کند می توان زمینه ای فراهم کرد که خلاقیت او به ظهور برسد.

 در این میان تفکرات غالبی که از سوی نظام آموزشی مدرسه و خانواده به کودک منتقل می شود از جوانه زدن شاخه های ذهنی کودک جلوگیری می کند. والدین با کسب آموزش های لازم و تمرین آنهاست که می توانند به فرزندان خود در این زمینه کمک کنند. در این خصوص قدم برداشتن و جلو رفتن برای بارورسازی هر کدام از خصوصیات کودک ازجمله استقلال، اعتماد به نفس، شوخ طبعی، شجاعت، انعطاف پذیری، کنترل، پشتکار، کنجکاوی، ابراز وجود و تفکر مثبت او را به سمت خلاقیت نزدیک تر می کند.


بازی کلیدی برای باز کردن قفل خلاقیت


یکی از عنصرهای مهم برای شکوفایی خلاقیت استفاده از انواع بازی ها بین کودکان و والدین در خانه و محیط بیرون است. با استفاده از پرسش های متنوع و شعرهای نیمه تمام، پازل هایی که نیازمند کامل شدن است و داستان هایی که پایان مناسبی را می طلبد، می تواند فضایی برای گسترش دایره فکری کودک به وجود آورد.

اگر با کودک تان مشغول بازی شطرنج هستید، او را ملزم ندانید که عینا مانند آنچه در کتاب و قانون بازی آمده، رفتار کنید. می توانید ایده های متفاوت فرزندتان را در جابه جایی مهره ها تشویق کنید. داستانی برای او تعریف کنید و از او بخواهید ادامه داستان را آن طور که می خواهد به پایان برساند.

با هم به آشپزخانه رفته و او را از اتفاقات جالبی که هنگام پختن غذا و فعل و انفعالاتی که برای مواد غذایی اتفاق می افتد، آگاه کنید مثلا مقدار معینی از آب را در قابلمه ریخته و زمان بگیرید که تا چند دقیقه به نقطه جوش می رسد.

اگر یک قاشق فلزی را در آب جوش قرار دهید و بیرون آورید در انگشتان دست تان چه احساسی پیدا خواهید کرد؟ در دو ظرف مختلف آب بریزید و در یکی نمک و به دیگر چیزی اضافه نکنید و آن را در فریزر قرار دهید و از کودک خود بخواهید که ببیند چه اتفاقی می افتد و کدام یک از قالب ها زودتر یخ می بندد؟ گاهی لازم است به صورت عملی درباره موضوعات مختلف مثلا اندازه گیری اشیا با او کار کنید.

 هنگام تمیز کردن کتابخانه با کمک هم کتاب های داخل قفسه را از کوچک به بزرگ مرتب کنید. جفت کردن جوراب ها و کفش ها را با هم تمرین کنید. پیراهن های رنگ روشن را یک طرف و پیراهن های تیره را در طرف دیگر کمد قرار دهید. سعی کنید تمام حواس کودک خود را به کار ببندید. از او بخواهید چشمان خود را ببندد و صداهایی را که می شنود یا بوهایی که حس می کند، بگوید. صدای جوش آمدن آب در کتری، باز شدن در یخچال، صدای شیر آب، بوی غذا یا عطر خاص. از حس لامسه او نیز استفاده کنید. وسیله ای را که دیگر از آن استفاده نمی کنید مثلا تلفنی را که دیگر قدیمی شده و کاربردی ندارد، باز کنید و اجزای داخل آن را مشاهده و حتی قطعات را اشتباه به هم وصل کنید و تمام مدت از کار خود لذت ببرید و بخندید.

فضای خانه را به محیطی تبدیل کنید که کودک به هر چیز که نگاه می کند یا هر آنچه را می شنود یا لمس می کند از آن اطلاعی کسب کرده و بتواند در آن فضا ایده های تازه خود را مطرح کند. با هم به چگونگی رشد گیاهان دقت کنید. همان آزمایشی که اکثر والدین با آن آشنایی دارند و آن کاشتن لوبیاست و ببینید پس از چه مدت زمانی لوبیا سر از خاک بیرون می آورد؟ تا چه میزان به آب و نور خورشید نیازمند است؟ آیا اگر نور به آن نرسد رشدش متوقف می شود؟ بسیاری از اتفاقات و شرایطی که والدین در آن به سر می برند، ممکن است پیش پاافتاده و معمولی باشد، اما برای کودک می تواند گنجینه ای از اطلاعات و دری به سوی شکوفایی خلاقیت او باشد.

از تجربه های پدربزرگ ها و مادربزرگ ها مدد بگیرید


به گفته دکتر امین زاده، نقش و تأثیر تجربه در یادگیری بسیاری از مهارت های مهم زندگی قابل انکار نیست. بنابراین از قدرت تجربه خود برای رشد خلاقیت فرزندانتان استفاده کنید. از این که در گذشته با استفاده از قدرت تفکر خود به چه موفقیت هایی دست پیدا کرده اید، زمینه گفت وگو را بین خود و فرزندتان ایجاد کنید.

از او بخواهید اگر در رابطه با آخر هفته و چگونه گذراندن آن نظری دارد، مطرح کند و حتی المقدور به آن عمل کنید. اکثر ما پدربزرگ ها و مادربزرگ هایمان را دیده ایم که چگونه با استفاده از امکانات کم و وسایل ساده برای اعضای خانواده مواد غذایی خوش آب و رنگ یا لباس های زیبا تهیه می کردند. آنها با استفاده از تصور خلاق خود دست به کار می شدند و در حد توان برای خانه و فرزندشان آنچه را نیاز بود، تهیه می کردند.


برای کودکان خود تعریف کنید که نیاکانشان هم از قدرت فکر و ایده های تازه بهره می بردند و در جهت صحیح از آن استفاده می کردند.
 

 

منبع :تهیه کننده : شکوفه شیبانی- برگرفته از  http://migna.ir


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  تکنیک های خلاقیت برای کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


● سینکتیز ( synectics )

سینکتیز یکی از شیوه های خلاقیت است که به وسیله گوردون ( Gordon ) و همکارانش ابداع شد. این واژه ترکیبی از دو لغت لاتینی به معنی اتصال و همراهی عناصر به ظاهر بی ربط است .



در این شیوه از شباهت امور مانند مقایسه یک چیز یا یک فکر دیگر به وسیله ی استفاده از یکی به جای دیگری بهره می گیرند و تفکر خلاق در خلال این جایگزینیها رخ می دهد و مطالب و امور ناآشنا را ارتباط داده و یا فکر تازه ای از افکار آشنا به وجود می آورند.



چهار پایه ی سینکتیز عبارتند از :




۱) خلاقیت در زندگی روزمره دارای اهمیت است. خلاقیت منحصر به فرد آثار بزرگ هنری یا اختراعات نیست بلکه در کلیه مسائل زندگی می توان خلاقیت را مشاهده نمود.



۲) جریان خلاقیت راز گونه نیز قابل نیز قابل توصیف است . در گذشته به خلاقیت جنبه اسرار آمیز می دادند و آن را قابل آموزش نمی دانستند ، در حالی که این دیدگاه دیگر مردود است و می توان خلاقیت را آموزش داد.



۳) اختراع خلاق در تمام رشته ها مشابه است و به وسیله ملاک عقلی مشخص می گردد.



۴) ابداع و تفکر خلاق در فرد و گروه مشابه یکدیگر است.



گوردون معتقد بود که در حل خلاق مسائل ، عوامل غیر منطقی ذهن بشر حائز اهمیت بیشتری است تا جنبه های عقلانی و منطقی اش عناصر غیر معقول موجب ایجاد افکار تازه می شود. سینکتیز ما را به دنیایی تا اندازه ای غیر منطقی می کشاند، تا مسائل را در شکلهای جدیدی ببینیم . از طریق سینکتیز می توان یک استعاره ساخت ساخت تا دانش آموزان بتوانند افکار خویش را رشد داده و به محتوای آنها از چشم اندازی نو نگاه کنند مثلاً از دانش آموز بخواهیم به شباهت های کتاب درسی اش و رودخانه فکر کند.



در سینکتیز از سه قیاس بیش از همه استفاده می شود:



۱) قیاس شخص: در این قیاس فرد احساس می کند خود قسمتی از موضوع مورد قیاس است و آن احساس همدلی دارد. این همانند سازی ممکن است با شخص ، حیوان یا اشیا باشد . به طور مثال یک شیمی دان ممکن است خود را به جای مولکولها در حال حرکت بگذارد یا مثلاً به دانش آموز گفته می شود فرض کن که کتاب مورد علاقه ات هستی ، خودت را وصف نما.



۲) قیاس مستقیم: در این قیاس دو موجود یا مفهوم با یکدیگر مقایسه می شوند. لازم نیست در همه ابعاد با هم هماهنگ باشند، مهم این است که بتوان نظریه ی جدیدی از یک مسأله بیان نمود. مثلاً به دانش آموز گفته می شود پرتقال شبیه چه موجود زنده ای است؟ یا این که کدام نرم تر است زمزمه یک چشمه یا پوست بچه گربه ؟



۳) تعارض متراکم ، تعارض فشرده توصیف از موضوع در دو کلمه ی ضد و نقیض است . مانند دشمنِ دوست ، زشتِ زیبا . گوردون معتقد است با این شیوه ، می توانیم نسبت به عمق موضوع تازه وارد شویم. کودک یا نوجوان راجع به یک چیز در چارچوب ذهنی را ترکیب می کند. هر چه فاصله ی چارچوبهای ذهنی زیادتر باشد ، انعطاف پذیری ذهنی بیشتر است .


 

منبع : برگرفته از  seemorgh.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  اگر کودک شش سال دارید  ، بخوانید
شرح مطلب ارسالی  :
 




هر کودک ۶ ساله ای که اشکالات زیر را داشته باشد باید توسط پزشک متخصص اطفال از نظر اختلالات تکاملی مورد ارزیابی بیشتر قرار گیرد:



۱) با کودکان همسن و سال خود نمی تواند خوب ارتباط برقرار کند و معمولا در بازی کردن با آنها مشکل دارد.


۲) در خانه دوست دارد تنها بماند و تمایلی به شرکت در جمع سایر کودکان یا جمع بزرگ ترها ندارد.


۳) اگر از او پرسیده شود دوست داری مانند چه کسی باشی نمی تواند پاسخ بدهد.


۴) احساسات خودش را بروز نمی دهد. به عنوان نمونه خوشحال بودن یا نبودن او را نمی توان درک کرد. گوشه گیری دارد و کمتر حرف می زند.


۵) با حیوانات خشن است و از اذیت و آزاررساندن به آنها لذت می برد. به عنوان نمونه از له کردن دم گربه یا سنگ زدن به سگ خشنود می شود.


۶) از بازی کردن با آتش و آتش افروزی مسرور می شود و خطر آتش بازی را درک نمی کند.


۷) پیشرفت تحصیلی خوبی ندارد و معلم پیش دبستانی وی از اینکه همگام با سایر بچه های کلاس نیست نگران است.


۸) رفتار وی در مدرسه برای سایر بچه ها مزاحمت ایجاد می کند.


۹) اشتیاقی برای به مدرسه رفتن ندارد.


۱۰) سر کلاس نمی تواند آرام روی صندلی خود بنشیند و مداوم وول می خورد یا از سر جایش بدون اجازه معلم برمی خیزد و در کلاس راه می رود.


۱۱) سنش را نمی داند.


۱۲) در شبانه روز بیش از ۲ ساعت مقابل مانیتور کامپیوتر یا تلویزیون می نشیند.


۱۳) اگر از او پرسیده شود از چه چیزهایی خوشش می آید نمی تواند بگوید.


۱۴) صحبت های وی پیچیده و غیرقابل فهم است.


۱۵) کشیدن یک علامت + را نمی تواند تقلید کند و اگر به او بگوییم یک آدم نقاشی کن و هر چه می توانی آن را خوشگل تر بکش (نباید راهنمایی شوند)، تعداد اجزای بدن نقاشی ترسیم شده کمتر از ۸ قسمت است.


۱۶) اگر مقابل شما بایستد نمی تواند یک توپ پرت شده را با دو دست بگیرد.


کودکان این گروه سنی از تعریف و تشکر از ایشان در محیط مدرسه یا خانه لذت می برند. این گروه به تدریج قوانین اجتماعی مانند طرز عبور کردن از خیابان یا بستن کمربند ایمنی را یاد می گیرند ولی باید مکرر به آنها نکات ایمنی را یادآوری کرد. از زیاد خوردن شکلات باید احتراز کنند و نباید از آنها به عنوان جایزه برای انجام کارهای خوب استفاده کرد. سعی شود حداقل یک بار در روز یک وعده غذایی را با بقیه افراد خانواده با هم بخورند.


رعایت ساعت خواب شب منظم حتی در روزهای پنجشنبه تاکید می شود و معمولا نباید بعد از ساعت ۹ شب بخوابند. به سوالات درباره مسایل جنسی در حدی که می فهمند باید پاسخ داده شود و درباره قسمت های حساس بدن که کسی نباید به آنها دست بزند با آنها صحبت شود. اگر در انجام تکالیف مدرسه مشکلی وجود دارد، حتما باید کودک از نظر اختلالات یادگیری مورد ارزیابی قرار گیرد. از میهمانی و پارک رفتن با وی غفلت نکنید. اگر تلویزیون یا کامپیوتر در اتاق کودک است آن را خارج کنید و از کشیدن سیگار نزد وی جدا برحذر باشید. کارهای مربوط به خودش مانند جمع کردن کیف، کتاب و لباس های مدرسه را به وی واگذار و تاکید کنید.

 

منبع : انتشار  : روزنامه سلامت- برگرفته از   seemorgh.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  آموزش پس‌انداز و مدیریت اقتصادی به كودكان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 



ما به كودكان پول توجیبی می‌دهیم، چون با این كار مدیریت مالی را به آنها آموزش می‌دهیم.



روش‌های كاربردی آموزش پس‌انداز و مدیریت اقتصادی برای آموزش به كودكان؛

همانطور كه در خانواده والدین باید مدیریت عاطفی، روانی و اجتماعی را برای ایجاد روابط دوستانه و رسیدن به تكامل خانواده به عهده گیرند و عمل كنند، باید بر دخل و خرج خانواده نیز مدیریت كنند. مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید براساس میزان درآمدهای یكی از اعضای خانواده و هزینه‌ها تنظیم شود.



در زندگی هر كودك زمانی فرا می‌رسد كه حس پیش‌بینی روز مبادا و خالی بودن جیب، او را متوجه عواقب بی‌پولی و پس‌انداز می‌كند و در اینجاست كه نیاز به داشتن مسئولیت مالی برای كودك احساس می‌شود ما این نیاز را پول توجیبی نامیم. این مقوله معمولاً از سن پنج یا شش سالگی آغاز می‌شود.



ما به كودكان پول توجیبی می‌دهیم، چون با این كار مدیریت مالی را به آنها آموزش می‌دهیم. كودكانی كه مجبور به مبارزه وتلاش برای مسائل مسائل پولی می‌شوند نه تنها مسئولیت مالی بیشتری پیدا می‌كنند، بلكه در تمامی زمینه‌های زندگی نیز مسئول‌تر بار می‌آیند. در حقیقت این مقوله بدان معناست كه كودكان با مهارت‌های درست و به جای مدیریت مالی برای مدیریت و پیشبرد وظایفشان در مدرسه نیز بهتر عمل می‌كنند.



همانگونه كه می‌دانیم صرفه‌جویی به مفهوم مصرف چیزی به شكل درست و مناسب آن است. این مسئله برای ایجاد تعادل میان درآمد و هزینه بسیار مهم و اساسی است و در حوزه اقتصاد خانواده نیز می‌تواند تاثیرگذار و سرنوشت‌ساز باشد.



در ادامه به راهكارهایی كاملاً روشن و راهبردی برای آموزش كودكانمان در جهت فرهنگسازی برای پس‌انداز و مدیریت اقتصادی می‌پردازیم:



- هرگز به این موضوع تاكید نكنید كه كودك باید پول توجیبی‌اش را پس‌انداز نماید. اگر آنها پول توجیبی‌شان را در جعبه‌ی كفش در عقب كمد خود پنهان و آن را برای زمانی كه بزرگ می‌شوند پس‌اندازکنند در آن صورت هیچگاه نمی‌توانند در مسئله و موضوع جابه‌جا و خرج كردن درست پول را یاد بگیرند و آنها باید وضعیت بد و بحران اقتصادی را خود تجربه نمایند. به عنوان مثال در یك مقطع زمانی، پول خود را بی‌رویه خرج و تمام می‌كنند. و در موقعیت زمانی دیگر كه به پول نیاز دارند تازه متوجه می‌شوند كه دیگر آهی در بساط ندارند. در چنین مواقعی است كه مسائل پولی و مالی را می‌‌آموزند و از مسائل پیش‌ آمده كسب تجربه می‌كنند. به طور كلی مردم و همچنین كودكان فقط بعد از تجربه تلخ ورشكستگی و بی‌پولی می‌توانند راه درست پس‌انداز را به نحو بهتری بیاموزند .



• اكثر كودكان در خانه و در اتاقشان قلك‌كوچكی دارند كه با تشویق والدین گاهی مقداری پول در آن می‌ریزند و در مناسبت‌هایی با اجازه والدین و گاهی تقسیم خودشان آن را می‌شكنند یا باز نمی‌كنند و از پول جمع شده در آن استفاده می‌كنند.



حال ما به عنوان والدین كودكان بهتر است به این فرآیند پس‌انداز كردن پول جهت بدهیم بطور مثال می‌توانیم این پروژه را در زمان بسته و مشخص به كودكمان بیاموزیم به این نحو كه حسابی به نام كودك در بانكی كه انتخاب می‌كنیم افتتاح می‌كنیم در روزهای مشخصی مثلاً به صورت ماهانه و یا هرسه ماه یكبار یا هر مدت زمانی كه از قبل به كودك اعلام می‌شود و در جریان كار قرار می‌گیرد قلك را باز می‌كنیم و همراه با كودك پول‌ها را به بانك می‌بریم و در حساب شخصی او واریز می‌كنیم و هر ماه به او اعلام می‌كنیم كه چقدر در حسابش پس‌انداز شده است.



این روش موجب می‌شود كه كودك پس‌انداز را به صورت سیستماتیك بیاموزد و به طور جدی در جامعه به نوعی فعالیت اقتصادی داشته باشد و در مورد میزان دارایی خویش تصمیم بگیرد و بیاموزد كه كم‌كم به سوی استقلال مالی پیش برود. البته بهتر است كه در جهت این تمرین یك قلك كه قابلیت باز و بسته شدن داشته باشد یعنی قفل‌دار برای كودكمان تهیه كنیم.



البته اینگونه رفتارها در صورتی تاثیرگزار خواهد بود و منجر به فرهنگ‌سازی خواهد شد كه مستمر باشد و رها نشود و پیوسته توسط والدین پیگیری شود و به طور مثال در انتهای هرماه یا هر هفته از كودك بپرسیم كه این هفته چقدر پول در قلك خود ریخته است. این پرسش باعث می‌شود كه كودك اگر پس‌انداز هم نكرده باشد به فكر بیفتد و پیگیری كند.



 

 

 

 

منبع : برگرفته از  seemorgh.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  بهتریـن سن آموزش قانـون به بچـه هـا
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

والدین می توانند آموزش قوانین را در منزل از حدود ۴ سالگی شروع کنند. آموزش قوانین ترافیکی باید بیشتر توسط خود والدین انجام شود. به عنوان نمونه زمانی که بچه ها را به خیابان می برند درباره چراغ راهنمایی، قوانین توقف، ایست و عابر پیاده با بچه ها صحبت کنند. والدین باید از نظر رعایت قوانین از جمله چراغ راهنما، عابرپیاده و بستن کمربند، خودشان الگوی بچه ها باشند.

در مدرسه زمان کافی برای این آموزش ها وجود ندارد اما بعضی وقت ها بچه ها را برای اردو به پارک ترافیک می برند و در آن فضا دانش آموزان را با قوانین آشنا می کنند. بهتر است این اردوها به طور مستمر چند بار در طول سال اجرا شود. بازی هایی با محتوای آموزش قوانین ترافیکی هم می تواند به کودکان در یادگیری قوانین کمک کند.

 

منبع : برگرفته از  seemorgh.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  چگونه می‌توان فكر كردن را به كودكان آموخت !
شرح مطلب ارسالی  :
 


معمولا معلمان معترض هستند كه یاد دادن یكسری اطلاعات خشك و بی روح به بچه ها و یادآوری آن در امتحانات بسیار سهل الوصول تر است از اینكه به آنها یاد دهیم كه چگونه فكر كنند. آیا می توان اندیشیدن را به كودكان آموخت؟ تحقیقات می گویند: «بله»


بخشی از تفكر، از تجربه نشات می گیرد؛ بنابراین برای اینكه بچه های یادبگیرند چطور فكر كنند (كه شامل چگونگی ارزیابی آنها از موقعیت، چگونگی توجه آنها بر مهمترین جنبه ها، نحوه تصمیم گیری برای انجام كار، و چگونگی ادامه كار می شود) نیاز به تجربه دارند.


اما چگونه می شود بستر مناسب برای تجربه كودكان را فراهم آورد؟


مهارتهای فكر كردن درباره فعالیت های روزانه در مدرسه یا خانه را باید به كودكان و نوجوانان آموخت. این كار می تواند بسیار ساده آغاز شود. از خردسال ها سوالات با انتهای باز بپرسید كه با آیا، چرا و چطور شروع می شوند؛ و درحالی كه سوالات را برایشان می خوانید آنها را تشویق كنید مهارتهای كلامی خود را بهبود بخشند، این سوالات پرسشی می تواند كمك كند تا كودكان چگونه فكر كردن را یاد بگیرند. همین روش به كودكان سنین بالاتر هم می تواند كمك كند.



از كودكان بخواهید اطلاعات را با هم «جفت و جور» كرده و داده های جدید را با آنچه از قبل می دانستند، مقایسه كنند. این كار به آنها كمك می كند یاد بگیرند، ارتباط بین لغات یا مفاهیم را بشناسند و دریابند دو موضوع در چه نكاتی و مواردی با هم اشتراك و درچه مواردی با هم تفاوت دارند. دانش آموزان می توانند از طبقه بندی كردن اشیا استفاده كنند كه به آنها در یادآوری بهتر مطلب و اندوخته های ذهنی شان كمك كند.


عملكرد «تفكر انتقادی» را كه توانایی ارزیابی كردن اطلاعات است را به بچه ها بیاموزید. به آنها بیاموزید تا درباره هر چیزی كه می شنوند یا میخواهند كه به دست بیاورند چهار پرسش بپرسند.


الف) آیا آن چیز جالب و درخور شایسته است؟



ب) دانستن اطلاعاتی راجع به ان چیز می تواند جزو اطلاعاتی قرار گیرد كه اطلاعات عمومی به شمار می آید مثلا اكسیژن تركیب شده است از O2 H؟



ج) اگر جزو اطلاعات عمومی قرار نمی گیرد، دلیل خاص بودن آن چیست و چرا كودك میل دارد راجع به آن نكاتی را بداند. اگر دلیلی دارد، آیا دلیل معتبر هست یا خیر؟ اگر نیست، بچه ها باید یادبگیرند كه تلاشی برای درك و دانستن اطلاعاتی كه به دردشان نمی خورد یا آن را دوست ندارند، نكنند.



به بچه ها نشان دهید چطور به یك مسأله نزدیك شوند:



الف : كودكان نیاز دارند تشخیص دهند چه چیزهایی را می دانند، چه چیزهایی را نمی دانند و باید چه كاری انجام دهند، سپس آنها می توانند



ب: نقشه یی را برای حل مساله طراحی كنند.



پ: نقشه یی را ارزیابی كنند و تصمیم بگیرند كه آیا موثر هست یا خیر؟



از «راهنمای تصورات دهنی» و تصویر یك حادثه یا تجربه استفاده كنید. تخیلات حسی به ما كمك می كنند كه اطلاعات را درحافظه بلندمدت ذخیره كنیم. هر چه از ظرفیت بیشتر حواسمان استفاده كنیم، بهتر است. به این ترتیب ممكن است از بچه ها خواسته شود در حین خواندن داستان هایی درباره صحرا، آن را «ببینند» ، شن های آنجا را لمس كنند، به صدای بادگوش دهند و گرما و تشنگی را احساس كنند. این رویكرد از جزییات و حواشی استفاده می كند.



به بچه ها یاد دهید فراتر از آنچه یادگرفته اند، فكر كنند. ممكن است از بچه ها خواسته شود در حین مطالعه انقلاب آمریكا بگویند سربازان در دوره «فورگ» چه احساسی داشتند؟ چه لباسی پوشیده بودند؟ تصور كنید شما در آن موقعیت قرار گرفته اید، نامه یی به خانواده خود بنویسید.



خلاقیت را برانگیزید. از بچه ها بخواهید اطلاعات تازه یی را خلق كنند یا بسازند. مثلا یك وسیله خنگی برای یكی از كارهای سخت خانگی درست كنند.



طرح های خلاق پیشنهاد كنید. مثلا   نوشتن یك شعر یا طراحی یك تصویر. بچه ها را تشویق كنید. نسخه دست اول تهیه كنند تا بعد آن را چاپ كنند.



به كودكان ابزار اساسی كار را بدهید و به آنها یاد دهید چطور و چه وقت آنها را به كار ببرند، مثل خواندن نقشه، انجام محاسبات و كاربرد ذره بین.



بچه ها را تشویق كنید اهداف را مرتب كنند و یك چارچوب زمانی برای آنها مشخص كنند و سپس آنها را یادداشت كنند. به این ترتیب می توانند پیشرفت خود را ببینند.



كودكان را یاری دهید تا بیاموزند چطور مهمترین نكات آنچه را كه می خوانند می بینند یا می شنوند، پیدا كنند.



كودكان را به نوشتن ترغیب كنید. زیرا وقتی افكار را بخواهیم بر روی كاغذ بیاوریم ناچار باید آنها را مرتب كنیم. طرح هایی كه بچه ها می توانند از آن لذت برده و چیزهایی از آن بیاموزند؛ از جمله نگهداری یك مجله، ارایه یك بحث به یكی از والدین (برای افزایش پول تو جیبی یا خرید یك چیز خاص یا یك حق) یا نوشتن نام به یك شخص مشهور



 

 

منبع : برگرفته از  http://www.esfahaniq.ir/


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  تربیت کودکان مسئولیت پذیر
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

کارهای منزل از نظر والدین کارهایی کوچک و تکراری هستند که همیشه در خانه انجام می شوند، اما در نظر بسیاری ازکودکان این کارها بسیار مشکل و ناخوشایندند و معمولا با بحث و جدل های زیادی همراه است. برای واگذاری کارهای منزل به کودکان تان نکات زیر را در نظر بگیرید.


-هرگز کودکان را دست کم نگیرید: اغلب والدین کارهایی را که کودکان قادر به انجام شان هستند پایین تر از حد واقعی در نظر می گیرند. آن ها حتی ممکن است کارهایی را برای کودکانشان انجام دهند که خود آن ها به خوبی قادر به انجامش هستند.


-وظایفی را واگذار کنید که مناسب سن کودکان باشد: اگر وظیفه ای که به او می دهید برای سنش مشکل باشد، ناامید و دلزده خواهد شد. اما اگر کارها طوری باشند که کودک از عهده انجام آن ها به خوبی برآید، به این ترتیب تشویق می شود و می خواهد کارهای بیشتری انجام دهد.


- به خاطر داشته باشید کلید کار «سادگی» است: کودکان خردسال عادت دارند به محدوده کوچکی توجه کنند. بنابراین انجام کارهایی را به او بسپارید که در یک محدوده کوچک باشد تا او را خسته نکند.


- دقیقا مشخص کنید انتظار دارید چه کاری انجام دهد: در واقع به او نشان دهید چگونه این کار را انجام دهد.


- تا جایی که ممکن است کارهای او را اصلاح نکنید: تصحیح کردن، ناخودآگاه این پیام را به کودک منتقل می کند که تلاشش به اندازه کافی خوب نبوده است. بنابراین به جای توجه به مقدار کاری که انجام داده است، به تلاشش توجه کنید و از سرزنش کردن او نیز بپرهیزید. سرزنش کردن سبب می شود کودک تصور کند هرگز نمی تواند شما را راضی نگه دارد بنابراین دست از تلاش بر می دارد. به یاد داشته باشید با گذشت زمان، کودک در کارهایش مهارت پیدا می کند، بر آن ها مسلط می شود و از عهده انجام کارها بهتر بر می آید.


-به جای جملات منفی از جملات مثبت استفاده کنید: مثلا به جای «اگر لباس های مهمانی را در نیاوری…» از این عبارت استفاده کنید «اگر میخواهی بازی کنی اول باید لباس های مهمانی را در آوری.» بدین ترتیب اگر چند بار این جملات را تکرار کنید، انجام این کارها برای کودک به شکل عادت در می آید و دیگر نیازی نیست کارها را مرتب به او یادآوری کنید.


-عواقب اشتباه یا سهل انگاری را بپذیرد: کودک باید از انتخاب خود درس بگیرد. بنابراین کاری کنید عواقب سهل انگاری یا اشتباهش را بپذیرد. به عنوان مثال اگر کودک از جمع کردن اسباب بازی هایش در اتاق پذیرایی سر باز می زند، اسباب بازی ها به مدت دو روز از دسترس او دور نگه داشته شوند، اگر لیوان شیر را می ریزد، به او دستمالی برای تمیز کردن داده شود یا اگر به خاطر اتلاف وقت سرویس را از دست می دهد، با اتوبوس به مدرسه برود.


- در هر شرایطی خونسردی خود را حفظ کنید: بروز خشم و عصبانیت فقط کارها را دشوارتر می کند. اگر فرزندتان تمایل ندارد کاری را انجام دهد، به طور واضح و فقط یک بار دیگر کاری را که قرار بوده انجام دهد به او یادآوری کنید. بهتر است این یادآوری نیز همراه با شوخی باشد. مثلا بگویید «لباس های ریخته شده کف اتاق صدات می کنند. کی می خوای جواب شون رو بدی؟!» در مواقعی نیز که فرزندتان کارها را با شلوغ کاری انجام می دهد، به جای بروز خشم، برای او مشخص کنید این شلوغ کاری ها فقط برای یک بار قابل تحمل اند و برای بار دوم تنبیه در پی خواهند داشت.


- تأکید کنید در قبال انجام کارهایش پاداشی دریافت نمی کند: کودک باید بداند مانند دیگر اعضای خانواده وظایفی دارد که باید انجام بدهد، بدون این که انتظار پاداشی داشته باشد. البته تشویق های کلامی را فراموش نکنید و رفتارهای پسندیده فرزندتان را جلوی خودش به زبان بیاورید. این کار باعث می شود با شور و شوق بیشتری دوباره آن کار را تکرار کند و در خاطرش ماندگار شود.


- با همسرتان هماهنگ باشید: اگر تصمیمی گرفتید و از فرزندتان خواستید کاری را انجام بدهد، قاطعیت به خرج دهید و درباره قوانین خانه و انتظارات تان از کودک، به صورت شفاف و واضح با او صحبت کنید.


- فراموش نکنید که خودتان الگوی خوبی برای آن ها باشید: اگر از فرزندتان می خواهید وسایلش را سر جایش بگذارد، خودتان باید در منزل این کار را انجام دهید و وسایل تان را دور و بر خانه پرت نکنید!

 

منبع : برگرفته از http://danestaniha.net


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: بهار قربانی شهر:
عنوان مطلب:  عروسک و نقش آن در بهداشت روان کودک و افزایش خلاقیت
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


از دیدگاه بهداشت روان، عروسک درمانی شیوه دلپذیر مداوا در قلمرو روان درمانی است. عروسک ، واسطه‌ای پذیرفته شده از سوی بزرگسالان و کودکان در جهت ارتباط و تبادل احساس ، عاطفه و اندیشه بین این دو نسل می‌باشد که در برخی از کشورها به جایگاه این ابزار تربیتی، اهمیت خاص داده شده است . حال انکه کودکان معمولا با شخصیت نقاشی های خود ارتباط عاطفی عمیقی برقرار میکنند پس چه بهتر که کودک شخصیت محبوب نقاشی خود را در دنیای واقعی و در قالب یک عروسک ببیند و با آن ارتباط برقرار کند,ساخت عروسک از نقاشی این حس را در کودک تقویت میکند که خانواده برای توانایی های او ارزش قائل میشوند و تواناییهایش را قبول دارند در نتیجه به افزایش خلاقیت و اعتماد به نفس کمک خواهد کرد.

می‌توان از این طریق، به کودک آموزش داد و اوقات فراغت او را به صورت مفید و مطلوبی پربار کرد و نکات منفی و ناسالم عاطفی، احساسی ، رفتاری و شناختی او را بهبود بخشید. در حیطه‌ی روان پزشکی و روان‌شناسی بالینی کودک ، متخصص بالینی ، قادر است با استفاده از عروسک‌ها به اطلاعات مفید بالینی جهت تشخیص مسائل روانی کودک دست یابد و بعد از تشخیص بالینی ، درمانگر طرح مناسبی را به منظور درمان از طریق بازی تهیه و در جلسات درمانی ، اجرا نماید.

 
نقش عروسک بازی ، در رشد و تکامل کلامی کودک کاملاً درخور توجه است .کودک در ارتباط با عروسک ، دوست دارد موقعیت خود را بیان نماید و دنیای اطراف خود را تعریف کند. تعریف او از دنیا، تصویرهایی می‌باشد که از پدر، مادر، برادر و خواهر، خانه و کوچه‌های اطراف خانه خود دارد. اگر پدر و مادر، در برخورد با او بی‌میلی کنند و یا برعکس – رفتار مناسبی داشته باشند ، کودک این رفتارها را برای عروسکش بازگو می‌نماید و همین تعریف کردن اساس آرامش و تخلیه روانی کودک می‌گردد و در نهایت باعث تجلی و بروز برخی از بیانات و گفته‌های ناب و ارزشمند در ذهن کودک می‌شود. بنابراین رفتار کودک با عروسک ، درپیشرفت و تکامل کلامی کودک مؤثر می‌افتد. به شرط آنکه، ما رفتار و گفتار کودک را به هنگام گفتگو با عروسک ، جدی بگیریم .

یکی از نیازهای اساسی که باعث گرایش کودک به عروسک می‌شود، میل به داشتن هم صحبت است. عروسک برای کودک یک شخص محسوب می‌گردد و با او رابطه اجتماعی برقرار می‌کند. ضمن این که کودک با توجه به این که مسئول عروسک شناخته می‌شود ، در مسیر رشد مسئولیت‌پذیری و خلاقیت اجتماعی ، قرار می‌گیرد.


در مورد برخی از کارکردهای روانی عروسک بازی و عروسک درمانی باید گفت : بازی‌های عروسکی ( بازی‌های عروسک‌ها) در بازی درمانی به عنوان یکی از مؤثرترین انواع بازی درمانی‌ها مطرح گشته و اهمیت دارد .



ضمناً بعضی از کارکردهایی که در بازی‌های عروسکی وجود دارند و نقش مستقیمی در بهداشت روانی کودک ایفا می‌کنند ، عبارت اند از :
- احساس داشتن به عروسک و تعلق یافتن به او.
- حس سرپرستی و مسئولیت مراقبت از عروسک.
- ایجاد ارتباط احساسی و عاطفی با عروسک.
- فعالیت‌های روانی – عقلی و باروری ذهنی کودک در ارتباط با عروسک.
- خوشحال شدن و لذت‌بخش شدن اوقات فراغت کودک.
- همانند نمودن عروسک با خویشتن .
- افزایش اعتماد‌به‌نفس کودک به علت سرپرستی و مراقبت از عروسک.
- رشد عواطف و گرایش های عاطفی کودک.
- افزایش قدرت تصمیم‌گیری و هدایت فکری.


و... توجه کنید که کودکان با عروسک‌های خود راحت صحبت می‌کنند، سعی کنید از آنها نخواهید که به صورت کلیشه‌ای و بسته، با عروسک‌ها حرف بزنند بلکه آن ها را تشویق کنید آن‌گونه که دوست دارند، با عروسک‌ها صحبت کنند و ...  در دیدگاه بعضی خانواده‌ها ، عروسک به عنوان یک دوست کودک می‌باشد نه وسیله‌ای در جهت سرگرمی کودک. به همین دلیل ، کودک کار کردی تحت عنوان راز و نیاز عروسک را برای خود مطرح می‌نماید و از آن به خوبی استفاده می‌کند. در سایه این نگرش ، خانواده بهتر می‌تواند احساس تنهایی و خلاء روانی کودک را جبران کند.


در چنین ارتباطی، کودک برای عروسک دلتنگی می‌کند، نگرانش می‌شود و سعی در مراقبت بیشتر و دقیق تر از او می‌کند.

عروسک می‌تواند واسطه تربیتی ما با کودک و یا کودک با محیط پیرامون او باشد و در این نقش، می‌تواند پیام تربیتی را از ما گرفته و به کودک منتقل نماید. علاوه بر این که احساس عاطفی و فکری کودک را متقابلا ً به ما انتقال می‌دهد.


در مورد ارتباط کودک با عروسک باید گفت که ما می‌توانیم از طریق ثبت و یادداشت نوع ارتباط کودک با عروسک‌هایش در هنگام بازی ، با دنیای کودک بیشتر آشنا شویم و در برنامه‌ریزی و هدایت تربیتی او مفاهیم و اصول و اهداف واقعی‌تری را انتخاب نماییم .
نهایت این که عروسک‌درمانی و اجرای نمایش عروسکی و آشناسازی کودک با عروسک ، هم به منظور پر کردن اوقات فراغت و هم بهینه سازی شرایط روانی – زیستی کودک ، از نظر بهداشت روان ارزش فراوان دارد.
از طرف دیگر بازی درمانی روشی است روان‌پزشکی و روان‌شناسی که از طریق آن، کودک در بازی و از طریق‌بازی هیجان سرکوب شده خود را برون فکنی می‌کند و برخی از مشکلات‌روانی کودک ، درمان می‌گردد

 

منبع : برگرفته از http://www.arousak.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: فاطمه کلیوری شهر: سمنان
عنوان مطلب:  خنداندن کودک و تاثیر آن بر افزایش خلاقیت
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


یک روانشناس برخنداندن روزانه حداقل ۱۰ دقیقه کودک برای پرورش خلاقیت تاکید کرد. ریشه شکل ‎گیری خلاقیت، در تربیت فرزند است و تربیت فرزند سخت‏‎ترین کار
است. کودکان اگر عزت نفس داشته باشند خلاقیت دارند و یکی از راه‎های افزایش عزت نفس وقت گذاشتن برای کودک است. به‌عنوان مثال برای پرورش گل‎های یک باغچه باید به آن رسیدگی کرد و وقت گذاشت.
“زهرا مقدم” گفت: بازی با کودک، کتاب خواندن برای او و نوازش آن از روش‎های پرورش عزت نفس و خلاقیت کودک است. اولیاء باید یاد بگیرند که به حرف‎های کودک گوش دهند البته باید توجه کنند که ادای گوش دادن را درنیاورند بلکه با احترام قائل شدن به او تمام حرف‎های او را به دقت گوش کنند و حتی اگر نیاز باشد کار خود را تعطیل نمایند.
این روانشناس افزود: کودک تا ۷ سالگی محتاج به کمک است و نمی‎تواند کارهای ریز را به خوبی انجام دهد، پس اگر در این دوران کودک نتوانست کارهایش را به خوبی انجام دهد و به‌عنوان مثال غذای خود را زمین ریخت او را زیر سوال نبرید زیرا این عمل تلقینی برای کودک است که نمی‎تواند کارهای خود را انجام دهد.


وی خاطرنشان کرد: اولیاء به دنبال موقعیت‎های تشویقی برای کودکان خود باشند به عنوان مثال اگر کودک پازل ساده ‎ای را توانست درست کند یک جایزه ساده به او بدهند و کودک خود را با کسی مقایسه نکنند. این موضوع نه تنها برای کودکان بلکه برای تمام افراد صادق است، زیرا هر کس منحصر بفرد است و استعداد آنها نباید با کسی مقایسه شود.
مقدم اظهار کرد: والدین برای کودکان خود لحظات خاطره ‎انگیز درست کنند و روابط احساسی و عاطفی با آن داشته باشند. نوازش کودک توسط مادر به دوران کودکی محدود نمی‎شود و گاهی نیاز است مادران نوجوانان خود را نوازش نمایند.


وی تصریح کرد: در بسیاری از کلینیک‎‌های روانشناسی تختی برای نوازش در نظر گرفته شده است که مادر روی آن می‏‌خوابد و کودکی روی در روی مادر قرار می‎گیرد و کودک خود را نوازش می‎کند، زیرا نوازش در دوران کودکی یک عطش است و اولیاء باید به‌طور مرتب به دنبال موقعیت‎های نوازش کودک خود باشند.


این روانشناس یادآور شد: اولیاء بایدها و نبایدها را در ارتباط با کودک خود به حداقل برسانند، زیرا امر و نهی خلاقیت را می‎کشد و در پی اندیشیدن تمهیداتی در یک محیط بسیار امن کودک را آزاد بگذارند تا کارهای خود را انجام دهد و نگران این نباشند که کودک لباس خود را کثیف کند و یا با دست خود غذا بخورد.

 

منبع : برگرفته از  http://www.isna.ir


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: فاطمه کلیوری شهر: سمنان
عنوان مطلب:  نکته هایی کوتاه درباره پرورش خلاقیت کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 



پرورش خلاقیت یك شخص در واقع خیلی جالب و ساده است باید سعی كنید :

۱- بچه ها را به سمت دو چیز تشویق كنید ، یكی از طرح ریزی برای برنامه ها مهارتهای - هنری و ادبی در مورد خود جوش بودن و داشتن انگیزه از طرف آنها ، كار هنری یك كشف و خلاقیت فردی است كه هر كدام از كودكان باید خودشان این كار را انجام دهند . مكانی را به عنوان مركز فعالیت هنری در آشپزخانه یا اتاق نشیمن خود در نظر بگیرید . به این ترتیب كودكان می توانند این خلاقیت ها را تخلیه كنند

۲- كودكان را به خلق آثاری كه به روش های جدید و ابتكاری به وجود می آیند ، تشویق كنید . و انتظار نداشته باشید كارهای هنری آنها شبیه نمونه هایی باشد كه دیگران انجام داده اند . آنها را تشویق كنید تا به روشهای جدید خودشان این مهارتها را به دست آورند . به آنها بگویید ( من منتظرم ببینم ، چه اتفاقی می افتد اگر ... ) این جمله را آنها با توجه به تخیلاتشان می سازند .

۳- به كودكان اعتماد به نفس بدهید تا بتوانند ، توانایی های خود را بروز دهند . اگر از شما خواستید كه ( با هم كار كنیم ) به آنها بگویید كه دوست دارید ببینید كه خودشان چه كار می كنند . اما انتظار نداشته باشید كاری كه كودكان خلق می كنند شبیه به كار بزرگسالان باشد . بچه های كوچك دارای تازگی و خلاقیتهای خاص و مخصوص به خود هستند .

۴- در لذت بردن و پردازش بر روی خلاقیتهای هنری بیشتر از نتیجهٔ آنها تاكید كنید . خصوصیات زیباشناسی و هنری كار كودكان مهمتر از بیان و ابراز خلاقیتهای آنها نمی باشد .

۵- با به نمایش گذاردن كارهای هنری كودكان می توان در پرورش خلاقیت و استعداد آنها موثر بود و با ابراز عقیده در مورد آن ها سطح كارهایشان را بالا ببرد .

 

منبع : برگرفته از  http://www.kamranieh.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: فاطمه کلیوری شهر: سمنان
عنوان مطلب:  رشد فکری و خلاقیت کودک با اسباب بازی‌های ساده
شرح مطلب ارسالی  :
 




یک فوق تخصص اطفال گفت: محققان نشان داده‌اند که اسباب بازی‌های ساده‌ای که بتواند حس خلاقیت، کاوش و تحرک فکری را در کودک به وجود آود، موجب می
شود که استرس کودک کم شود و او را قادر می‌سازد تا در آینده بتواند با استرس‌های زندگی به خوبی برخورد کند. اسباب بازی‌ها باید از جنسی باشند که زود شکسته نشده تا موجب رنجش و ناراحتی کودک نشود.

دکتر جواد فیض در گفت وگو با خبرنگار ایسنا منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به اینکه والدین باید شرایط مناسبی برای رشد و پرورش مغز کودک فراهم کنند، گفت: اگر برای کودک، محل مناسب برای بازی و اسباب بازی که بتواند کاوش، تحرک، خلاقیت و تصورات و تخیلات او را تحریک کند و دوست هم سن و سالی که بتواند با او بازی کند وجود داشته باشد، شرایط بسیار مناسبی برای رشد و پرورش مغز او فراهم می شود.

وی با تاکید بر اینکه لزومی ندارد برای رشد مغزی کودک از اسباب بازی‌های گران قیمت استفاده شود، گفت: والدین نباید تصور کنند که با خریدن اسباب بازی‌های گران قیمت خدمت مهمی به فرزند خود می‌کنند.

این فوق تخصص اطفال با اشاره به تحقیقات انجام شده گفت: محققان نشان داده‌اند که اسباب بازی‌های ساده‌ای که بتواند حس خلاقیت، کاوش و تحرک فکری را در کودک به وجود آورد، موجب می‌شود که استرس کودک کم شود و او را قادر می‌سازد تا در آینده بتواند با استرس‌های زندگی به خوبی برخورد کند.
اسباب بازی‌ها باید از جنسی باشد که زود شکسته نشده تا موجب رنجش کودک نشود.

دکتر فیض گفت: والدین باید با بازی کردن با کودک زمان‌های با نشاطی را به وجود آورند، اگر مادر تماس‌های فیزیکی با کودک برقرار نکند، بازی کردن با کودک نتیجه و ارزشی ندارد.

وی در ادامه افزود: کودکانی که در تمام دوران کودکی در یک گوشه نشسته باشند، مغز آنها رشد کافی را نکرده و توان ندارند در آینده کارهای مثبتی را انجام دهند، این افراد نمی توانند درهای بسته زندگی را باز کنند و از درهای باز هم نمی توانند عبور کنند.

این فوق تخصص اطفال گفت: مادرها می توانند در بازی با کودکان فعالیت‌هایی مانند جست و جو کردن و پنهان شدن، بازی چهره به چهره، بازی با پر یا گلوله پنبه (با فوت کردن آن کودک سبکی و به هوا پریدن را احساس کند)، حباب درست کردن، خیمه شب بازی و بازی با تلسکوپ را انجام دهند.

دکتر فیض در پایان افزود: اگر پدر و مادر به هر صورتی بتوانند سیستم کنجکاوی و کاوشگری کودک را تحریک کنند، اساس رشد مغزی او را پایه گذاری کرده‌اند.
 

 

منبع : برگرفته از  http://shahrzadpress.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: فاطمه کلیوری شهر: تهران
عنوان مطلب:  چگونه کنجکاوی کودکان خود را تحریک کنیم؟
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


كودكان به طور طبيعي كنجكاو هستند، زيرا هرچه در اين دنيا مي بينند براي آنها جالب و تازه است: خواه يك مورچه باشد كه خرده ناني را كه چند برابر خودش است به سمت لانه مي كشد، يا حلزوني باشد كه در گوشه يك پياده روي باران زده به راه خود ادامه مي دهد.



البته اين حس كنجكاوي طبيعي كودك شما، در صورتي كه با يكي از كارهاي فوري شما (مثلا رساندن كودك به مهدكودك در اول صبح براي اينكه به موقع در محل كارتان حاضر شويد) همزمان شود، ممكن است حواس شما را از كارهاي اصلي تان  غافل كند؛ علاوه بر اين شايد توجه به اين نكته كه در دنياي كودك، راه رفتن يك حلزون از كارهاي شما مهمتر است، برايتان چندان خوشايند نباشد! در اينجا چند راه براي بهره بردن از كنجكاوي كودك و تبديل كردن آن به يك تفريح شاد و هيجان انگيز، ارائه شده است:

سفرهاي اكتشافي ترتيب دهيد

وقتي مي خواهيد براي خريد يا انجام كاري از منزل بيرون برويد، به همراه بردن كودك ممكن است برايتان مصيبت باشد، اما از همين فرصت هم مي توانيد استفاده كنيد و يك سفر اكتشافي هيجان انگيز و مفرح ايجاد كنيد. نانوايي، ميوه فروشي، قصابي، فروشگاه كفش و هر جاي ديگر مي تواند براي كودك دنياي تازه اي باشد كه در آن افراد و موضوعات جالب را تجربه كند. مي توانيد از قبل او را براي رفتن به چنين جايي آماده كنيد و بايدها و نبايدها را مشخص كنيد؛ زماني كه در صف ايستاده ايد يا منتظر تميز كردن گوشت يا مرغ هستيد، مي توانيد در مورد آنچه در محيط اتفاق مي افتد با كودك خود حرف بزنيد.

باران مي آيد؟ لازم نيست بداخلاقي كنيد! باراني و چكمه هاي پلاستيكي كودكتان را به او بپوشانيد و براي خريد از خواروبار فروشي با هم برويد؛ در بين راه در چاله هاي آب لگد بزنيد، شاخه هاي درختان را تكان دهيد تا قطرات باران كه روي آنها مانده اند بر سر و رويتان بپاشند و به كودكتان نشان دهيد كه چگونه مي تواند قطره هاي باران را با زبانش بگيرد و به دهان ببرد! با هم به ابرها نگاه كنيد؛ او ممكن است براي شما بگويد كه چه شكلهاي جالبي در ابرها مي بيند و شما را شگفت زده كند. بعد به خانه بياييد، كاكائو درست كنيد و با خامه هايي كه به شكل ابر درآورده ايد، روي آن را بپوشانيد. براي شام هم مي توانيد پوره سيب زميني ابري به او بدهيد!

مي توانيد با تبديل گردشهاي بيرون شهر در پايان هفته به مسافرتهاي هيجان انگيز و پرماجرا، حس ماجراجويي كودك خود را ارتقاء دهيد. لباسهاي مخصوص گردش بپوشيد (مي توانيد كلاه ايمني بچه گانه يا چراغ قوه به كودك خود بدهيد) و خوراكيهاي سبك مخصوص سفر را همراه ببريد (با به نخ كشيدن دانه هاي آجيل مي توانيد يك دستبند خوراكي درست كنيد). اجازه دهيد كه كودكتان نيز يك عروسك را به عنوان همراه با خودش بياورد. مي توانيد از سفر كوتاه خود، سوغاتي و يادگاري بياوريد (مي توانيد از اين جعبه سوغاتيها براي سرگرم كردن كودك در يك روز باراني استفاده كنيد تا مجبور نشويد با او به خيابان برويد و خيس خيس برگرديد!).

پدر و مادران شاغل معمولا از اينكه نمي توانند گردشها و فعاليتهاي شاد و خلاقانه با كودك خود داشته باشند، بيشتر احساس گناه مي كنند؛ ممكن است بگوئيد من فقط دخترم را بعد از ظهرها مي بينم، و ما ديشب تنها توانستيم براي شام و حمام در كنار هم باشيم. اما با قدري تخيل، همه پدر و مادرها حتي آنهايي كه خسته از سر كار بر مي گردند) مي توانند ميز شام را به كلبه خوراكيها يا وان حمام را به يك اقيانوس پرهيجان تبديل كنند! و در واقع، آنچه كودك شما بدان نياز دارد، فقط همين است.

براي بوئيدن گلها، كمي تامل كنيد

همانگونه كه احتمالا خود شما هم متوجه شده ايد، بچه ها زياد وقت تلف مي كنند. اين بدان خاطر است كه آنها در همين لحظه زندگي مي كنند (به قبل و بعد كاري ندارند) و تنها به چيزهايي كه جلوي رويشان قرار دارد، توجه مي كنند. طبيعي است كه شما نتوانيد همواره پا به پاي كودك راه برويد و در هر كاري كه او دوست دارد، همراهي اش كنيد؛ اما بهتر است هر وقت مي توانيد، كمي بيشتر برايش وقت بگذاريد. او يك كفشدوزك ديده است؟

كفشدوزك را روي دست او (يا اگر او مي ترسد، روي دست خودتان) قرار دهيد. خالهاي سياه رنگ او را بشماريد. درباره اينكه كفشدوزك چه مي خورد، كجا زندگي مي كند و شبها كجا مي رود، با هم حرف بزنيد. اگر باغباني مي كنيد و به يك كرم يا حشره برخورد كرديد، آن را به كودك خود نشان دهيد. اجازه دهيد با آرامي با آن بازي كند، يا اينكه آن را در يك شيشه بگذاريد تا كودك شما بتواند براي چند دقيقه آن را ببيند. سپس با كمك كودك، كرم يا حشره را در باغچه رها كنيد. اگر با كودك خود در حال قدم زدن در خيابانهاي شهر هستيد و به يك تابلوي تبليغاتي يا ديوار نوشته برخورد كرديد، چند لحظه صبر كرده و به آن نگاه كنيد. مي توانيد يك بازي ساده را شروع كنيد:
از او بپرسيد كه آيا مي تواند مردي را كه كلاه خنده دار دارد پيدا كند؟ ماشين قرمز را چطور؟ سگ بزرگ را چطور؟

ممكن است گاهي اوقات چيزهايي براي كودك جذاب باشند كه براي شما جذاب نيستند. شما ممكن است در يك باغ وحش، شتر يا فيل را به او نشان بدهيد، اما توجه او به كبوترها و موشهايي كه به قوطي هاي كنسرو در زباله ها حمله مي كنند، جلب شود. اشكالي ندارد. اجازه دهيد تا به كبوترها و موشها نگاه كند. اين حيوانات كوچكتر از فيل و شتر هستند (با قد و اندازه خود كودك متناسبند!) و بالاخره بخشي از طبيعت محسوب مي شوند كه مي توانند همانند شتر يا فيل، علاقه او را به طبيعت تحريك كنند.

به تغييرات موجودات و محيط اطراف، توجه كنيد

كودكان به تغييراتي كه در دنياي اطراف ايجاد مي شوند، علاقه نشان مي دهند؛ كه اين شايد بدان خاطر است كه خود آنها نيز به سرعت در حال تغيير هستند. از چيزهايي كه در دسترس هستند شروع كنيد: وقتي اولين ستاره شب در آسمان ظاهر شد، يك آرزو بكنيد؛ يا ماه را در طول شبهاي يك هفته، هر شب نگاه كنيد و در مورد تغيير شكل آن با همديگر صحبت كنيد.

اما شما مي توانيد خودتان نيز چيزهايي را در خانه توليد كنيد كه دائم تغيير كنند. يك دانه لوبيا يا نخود فرنگي را كه به سرعت رشد مي كند در يك گلدان كوچك بكاريد و تعداد روزهايي را كه طول مي كشد تا آن سبز شود، بشماريد. يا اينكه نور يك چراغ قوه قوي را داخل گلدان شيشه اي بيندازيد تا او بتواند رشد ساقه و حركت ريشه ها به سمت آب را ببيند. ساقه كرفس را در فنجاني كه پر از آب است قرار دهيد، رنگ قرمز خوراكي را به آب اضافه كنيد و مدت زماني را كه طول مي كشد تا رنگ قرمز به همراه آب وارد ساقه كرفس شود، اندازه گيري كنيد.

نشاسته ذرت را به آب اضافه كنيد تا يك خمير صدادار ايجاد شود، يا سركه را به مايه كيك اضافه كنيد و ايجاد حبابهاي زيبا را در آن مشاهده كنيد. با اين حال بهتر است كه خمير كيك را به كيك تبديل كنيد؛ زيرا نتيجه آن براي كودك دوست داشتني تر و خوشمزه تر است! وقتي هنوز شام آماده نيست بعضي از والدين، از حقه قديمي ژلاتين استفاده مي كنند: يك بسته پودر ژله يا دو ورقه ژلاتيني ساده را در آب حل مي كنند، و آنگاه به كودك مي دهند تا آن را آنقدر تكان دهد كه ژله خودش را بگيرد. سپس كودك مي تواند با دست يا قاشق به آن ضربه بزند و لرزش آن را نگاه كند! احتمالا در اين مدت شام آماده مي شود.

اگر بتوانيد يك جوجه را در حال بيرون آمدن از تخم، يا يك پروانه را در حال پاره كردن پيله اش، به كودكتان نشان بدهيد، فوق العاده خواهد بود. اما اگر امكان اين كار را نداريد، نگران نباشيد. آب شدن يك قالب يخ در يك پياده روي گرم هم مي تواند همانقدر هيجان انگيز باشد.

طعم فصلها را به كودك بچشانيد

به كودك خود كمك كنيد تا با كمك آنچه مي بيند، مي شنود، لمس مي كند و بو مي كند، تغيير فصلها را درك كند. هنگام برگشتن به همراه كودك از مهدكودك به خانه، برگهايي را كه روي پياده رو ريخته اند كنار بزنيد و صبح كه دوباره به مهدكودك مي رويد، برگهايي را كه تازه روي زمين ريخته اند بشماريد. حبابهاي آب صابون را به هوا بفرستيد و با كمك آنها، جهت حركت هوا را تشخيص دهيد. يك جعبه در حياط يا بالكن خانه بگذاريد و با كمك يك تكه چوب يا يك خط كش، مقدار برف يا باران را اندازه گيري كنيد. به او كمك كنيد تا صداي اولين پرنده هاي مهاجر بهاري را بشنود و به اولين كرمهاي شب تاب تابستاني نگاه كند.

البته تنها دليل مهم بودن فصلها، تغييراتي نيست كه با خود به همراه مي آورند؛ بلكه كارهاي مختلفي كه ما در آنها انجام مي دهيم، نيز قابل توجه هستند. شروع بهار با عيد نوروز، مهماني و شكلات و شيريني همراه است.  تابستان با طولاني شدن روزها، هنگام رفتن به پارك و سفر است و زمان دريا و ماسه بازي. پائيز با ريزش برگ و باران شناخته مي شود و زمستان با برف بازي و جشن يلدا. البته ممكن است كودك شما هنوز آنقدر بزرگ نشده باشد كه همه كارهايي را كه پارسال انجام داديد، به ياد بياورد؛ اما بچه ها از اينگونه مراسم خوششان مي آيد و بسياري از متخصصين بر اين باورند كه حافظه بسيار زود شروع به فعاليت مي كند.

خواندن كتاب و آواز خواندن دسته جمعي، به كودك كمك مي كند تا چيزهاي بيشتري در مورد اين مراسم ياد بگيرد و او هم به نوبه خودش، اين مراسم (كريسمس براي مسيحيان، پسح براي يهوديان، يا رمضان براي مسلمانان) را جشن بگيرد. البته غذاهاي هر فصل هم مي توانند موجب جرقه زدن كنجكاوي او پيرامون بوها، مزه ها و بافتهاي جديد اين غذاها شوند.

اجازه دهيد دنياي كوچك خودش را داشته باشد

بچه ها از چيزهاي كوچك خوششان مي آيد: دكمه ها، مهره ها، سنگريزه ها. كسي علت اين را نمي داند (شايد اين بدان خاطر باشد كه كودك در دنياي خودش نمي تواند چيزهاي بزرگتر را ببيند و درك كند). البته، اشيا بسيار كوچك هم خطرناك هستند. اشيا كوچكتر از 3 در 6 سانتي متر (اشيائي كه از اندازه دهان كودك كوچكتر باشند)، خطر خفه كردن كودك را به همراه دارند. اما زماني كه خطري وجود نداشته باشد، شمردن و قرار دادن مهره هاي چوبي يا دكمه هاي پلاستيكي بزرگ در جعبه هاي مختلف (و يا شمردن و قرار دادن سنگريزه ها يا صدفها در سطلهاي مختلف) مي تواند براي مدتي طولاني، كودك شما را سرگرم كند.

همچنين شايد مشاهده كرده باشيد كه كودك شما از فضاهاي كوچك و دنج (كه احساس خلوت، تنهايي و مالكيت را به او منتقل مي كنند) خوشش مي آيد. مي
توانيد چند پتو را از بالاي تخت خواب او آويزان كنيد تا محل خواب او به يك غار كوچك تبديل شود، يا چند صفحه بزرگ را دور ميز آشپزخانه قرار دهيد تا آن را به يك چادر مسافرتي تبديل كنيد. يا اينكه اگر حياط داريد، مي توانيد شاخه هاي پاييني چند درخت يا بوته را ببُريد تا يك مخفيگاه كوچك در وسط آنها درست كرده باشيد؛ سپس اجازه دهيد كه كودكتان، مخفيگاه كوچكش را با چند بشقاب كوچولو يا اسباب بازيهاي ديگر تزيين كند. كودكان از اشيا كوچك كه بتوانند آنها را به راحتي نگه داشته و جابجا كنند خوششان مي آيد و اين كار مي تواند نهايتا به انجام كارهاي آشپزخانه يا ساخت و ساز منتهي شود.

آنچه را براي كودكتان جذاب است، دنبال كنيد

ممكن است براي صدمين بار از خودتان بپرسيد: "چرا تراكتور؟" (يا چرا بازيكنان فوتبال، چرا لوازم پزشكي، چرا اسبها؟). شما پدر و مادر يك كوچولو هستيد و البته توجه اين كوچولو ممكن است به چيزهاي مختلفي جلب شود. هيچ كسي به درستي نمي داند كه چرا برخي چيزها توجه كودك را جلب مي كنند؛ اما نكته مهم اين است كه اين مسئله طبيعي است و همچنين فرصت مناسبي را براي يادگيري در اختيار كودك قرار مي دهد. آيا كودك شما دائما در مورد آتش نشانها سوال مي پرسد؟ او را به يكي از ايستگاههاي آتش نشاني در نزديكي محل سكونتتان ببريد؛ يا او را به فروشگاه تجهيزات آتش نشاني ببريد تا اين وسايل را از نزديك ببيند؛ يك كلاه آتش نشاني و يك شلنگ باغباني براي او تهيه كنيد تا بتواند در تابستان و در حياط خانه از آن استفاده كند.

اگر كودك شما هر روز صبح به محض اينكه از خواب بيدار مي شود، به سراغ كمد لباسهايش رفته و دامن چين دار محلي اش را مي پوشد، مي توانيد او را براي
تماشاي تمرين يكي از گروههاي رقص محلي ببريد.

كتابهاي عكس دار بزرگ در انواع مختلفي وجود دارند كه مي توانند اطلاعات كافي در مورد زندگي يك آتش نشان يا پرستار در اختيار كودك قرار دهند. اگر كتابهاي مخصوص كودكان در زمينه اي كه مورد توجه كودك شما قرار گرفته است وجود ندارد، نگران نباشيد. يك كتاب كه عكسهاي بزرگ و رنگي داشته باشد نيز كافي است. به عنوان مثال، اگر كودك شما به زندگي نهنگ ها علاقه پيدا كرده است، به دنبال يكي از كتابهاي علمي كه عكسهاي جذابي از اين حيوان داشته باشد، يا يكي از كتابهاي عكس دار مربوط به دريانوردي، بگرديد. يا مي توانيد براي صدمين بار، يكي از برنامه هاي مربوط به زندگي ماهيان دريايي را كه براي كودكان تهيه شده است، ببينيد!

سوالهاي او را به يك پروژه تحقيقاتي علمي تبديل كنيد!

كودكان ممكن است سوالات متعددي از قبيل اينكه «چرا آسمان آبي است؟» يا «چرا وقتي آب مي جوشد، بخار از دهانه كتري بيرون مي آيد؟» و يا صدها سوال ديگر بپرسند كه والدين آنها هم جواب اين سوالات را ندانند. اگر كودك شما با سوالاتش شما را از پا درآورده است، نگران نباشيد؛ به او بگوييد كه دونفري با هم مي توانيد جواب سوال را پيدا كنيد. سوالات او را بر روي يك برگه كاغذ بنويسيد و به گونه اي اين كار را بكنيد كه او هم بتواند نوشتن شما را ببيند. سپس به همراه او، ليست سوالهايتان را به كتابخانه يا كتابفروشي ببريد.

كودكان درباره موارد بسيار زيادي سوال مي پرسند؛ در نتيجه امروزه صدها كتاب به طور اختصاصي طراحي و آماده شده اند كه به والدين كمك مي كنند تا به اينگونه سوالات كودكانشان پاسخ دهند.

 

منبع : برگرفته از  http://www.nestcr.ir


 

 

 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: فاطمه کلیوری شهر: سمنان
عنوان مطلب:  قصه گفتن برای تکامل مغز کودک لازم است .
شرح مطلب ارسالی  :
 




متخصصان روان شناسي ، قصه گفتن را براي تكامل مغز نوزادان و كودكان لازم مي دانند ومي‌گويند: با قصه‌گويي ، علاوه بر شناساندن صداي والدين ، صحبت كردن براي كودك راحت مي‌شود و كلمات را صحيح و كامل ادا مي‌كند


دكتر"نرگس كچوئي " روان شناس، در گفت و گو با ايرنا گفت: والدين براين باورند كه نوزاد هيچ چيز را متوجه نمي‌شود و لازم نيست با او حرف بزنند، اين در حالي كه
مغز نوزاد آماده براي پذيرش و يادگيري است و دوست دارد صداي والدين خود را بشنود و با محيط آشنا شود.

وي گفت : والدين حتما بايد نام اشيا ، غذا،اسباب‌بازي و يا هرچيز ديگري را كه به نوزاد مي‌دهند براي او بگويند و زماني كه كودك سعي مي‌كند به هر لفظي كلمه را ادا كند صحبت كردن او را قطع نكنند و اجازه دهند آن گونه كه راحت است آن را تلفظ كند

وي با اشاره به اينكه نوزادان به صداي افراد مونث بهترين پاسخ را مي‌دهند ، افزود : مطالعات نشان داده است كه صحبت با زبان كودك ، باعث تاخير در تكامل گفتار نمي‌شود ، سعي كنند در صحبت با كودك تركيبي از لغات بزرگسالان را با صداي بچه گانه مورد استفاده قرار دهند

كچوئي گفت : در واقع با اين عمل بسترسازي مناسبي را براي كودك در اداي صحيح كلمات فراهم كرده‌ايم .
دكتر "محمود رسالتي" روان شناس نيز با اشاره به اينكه از چهار ماهگي به بعد پنج حس نوزاد از تعامل و واكنش بيشتري برخوردار مي‌شود، گفت :بينايي كودكان بعدازچهارماهگي در حال افزايش است به طوري كه توانايي پي‌گيري اجسام متحرك را از خود نشان مي‌دهد.

وي افزود : والدين بايد بعد از چند ماه فضاي اتاق كودك را تغيير دهند و او را با ديگر فضاهاي بيرون از خانه و ديگر افراد خانواه آشنا كنند .


وي اضافه كرد : كودكان علاقه‌مند به ديدن عكسهايي با رنگهاي شاد و پيچيده مي باشند بنابر اين بايد براي آنها كتابهاي داستاني تهيه شود كه رنگي و با تصويرهاي بزرگ
باشد زيرا اين عمل باعث افزايش آشنايي و عكس العمل كودك مي‌شود.

رسالتي با اشاره به اينكه حس شنوايي كودك نسبت به تكلم او حساس‌تر است، گفت:كودك دوست دارد صداهاي مختلف را بشنود و در مقابل آنها بسته به علاقه عكس  العمل نشان مي‌دهد به طوري كه حتي آنها را تقليد مي‌كند و منتظر تشويق والدين مي‌ماند.

رسالتي گفت: والدين بايد حس چشايي فرزندان خود را تحريك كنند و بشناسند زيرا برخي از كودكان نسبت به يك سري از غذاها و طعم‌ها آلرژي دارند كه اين خود باعث
بيماري و بيقراري كودكان مي‌شود.

وي افزود : درباره حس لامسه كودكان بايد اجازه داد آنها همه چيز را در خصوص زبري ، نرمي گرماو سرما احساس كنند تا بتوانند در مقابل آنها عكس العمل نشان بدهند .
وي اضافه كرد : اولين پله براي بيدار و فعال كردن اين حس در نوزادان نوازش و در آغوش گرفتن آنها است زيرا با اين عمل به او اين احساس منتقل مي شود كه او را
دوست دارند و جايش امن است


قصه و تأثير آن در تربيت كودكان

در كشور ما به رغم وجود گنجينه هاي علم و معرفت و داستآنها و افسانه هاي زيبا و آموزنده، اوليا و مربيان بيشترين وقت خود را به مسائل آموزشي كودكان اختصاص مي دهند و دانش آموزان نيز در خانه و مدرسه بيشتر اوقات خود را صرف يادگيري هاي غير فعال كرده، از سختي و خشكي دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج مي برند. بدين ترتيب اغلب اوليا و مربيان از هدف اصلي تعليم و تربيت كه پرورش انسان هاي خلاق، مبتكر و كارآمد است، باز مي مانند.


هدف از ذكر اين مطالب آشنايي شما با روش هاي قصه خواني و قصه گويي براي كودكان دبستاني است كه نقش بسزايي در رشد و شكوفايي خلاقيت در كودكان دارد.

ادبيات كودكان چيست؟


ادبيات كودكان شامل قصه، شعر، نمايش، افسانه و داستان است. ادبيات كودكان عبارت است از تلاشي هنرمندانه در قالب كلام، براي هدايت كودك به سوي رشد، با زبان و شيوه اي مناسب و در خور فهم او. به بياني ديگر، ادبيات عبارت است از چگونگي تعبير و بيان احساسات، عواطف و افكار به وسيله ي كلمات در اشكال و صورت هاي گوناگون. ادبيات، كودك را در همه ي اوقات زندگي پرورش مي دهد و باعث مسرت خاطر، وسعت تخيل و قوت تصور او مي شود و نيز نيروي ابتكار و ابداع به او مي بخشد. داستآنها و اشعاري كه كودكان مي خوانند و مي شنوند اثري عميق در فكر و روحيه ي آنان مي گذارد و ايشان را براي رويارويي با مسائل رشد و معاشرت با ديگران آماده مي سازد و نيز در درك و فهم مشكلات زندگي آنان را ياري مي كند.


ادبيات كودك، به ويژه در زمينه هاي زبان آموزي و آموختن كلمات تازه به كودكان، نقش قاطعي دارد.


هدف هاي برنامه ي ادبيات كودكان در آموزش و پرورش دوره ي ابتدايي عبارت اند از:
1- كمك به پرورش قدرت بيان و عواطف و افكار كودكان.
2- تقويت و پرورش نيروي تخيل در كودكان.
3- تحريك قوه ي ابتكار و ابداع در كودكان.
4- ايجاد عشق و علاقه به ادبيات در كودكان.
در تعريف ادبيات كودكان مي توان گفت: مجموعه ي نوشته ها، سروده ها و گفتارهايي است كه از طرف بزرگسالان جامعه براي استفاده ي خردسالان فراهم مي آيد، يا
خردسالان خود خالق آن هستند.


5- رشد اعتماد به نفس كودك و علاقه مند ساختن او به آزادي و عدالت اجتماعي.
6- برآورده كردن نيازهاي عاطفي كودك و آماده ساختن او براي دريافت پيام هاي اخلاقي و انساني و شهروندي خوب بودن.

تأثير قصه در كودكان

داستان و قصه نقش بسيار مهمي در تكوين شخصيت كودك دارد. از طريق قصه ها و داستان هاي خوب، كودك به بسياري از ارزش هاي اخلاقي پي مي برد. پايداري، شجاعت، نوع دوستي، اميدواري، آزادگي، جوانمردي، طرفداري از حق و حقيقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزش هايي هستند كه هسته ي مركزي بسياري از قصه ها و داستآنها را تشكيل مي دهند. پرورش حس زيبايي شناسي در كودك، متوجه ساختن كودك به دنيايي كه اطرافش را فرا گرفته، پرورش عادات مفيد در كودك، تشويق حس استقلال طلبي و خلاقيت كودك هدف هاي اصلي طرح قصه هاي خوب براي كودكان است.

انتخاب قصه هاي مناسب


مسئله ي انتخاب كردن قصه، با توجه به انبوه موادي كه در اختيار قصه گوست، به ويژه براي قصه گوهاي تازه كار و مبتدي، مشكلي اساسي است. حتي بهترين و برجسته ترين قصه گوهاي حرفه اي هم قادر به گفتن هر داستاني نيستند. قصه گو، قهرمانان خود را از قصه هايي مي سازد كه با شخصيت خاص و سبك او متناسب باشند. قصه گوي تازه كار، ابتدا بايد سعي كند كه ويژگي هاي شخصيت و سبك گويش خود را ارزيابي كند. سپس از خودش بپرسد: چه نوع داستان هايي را مي توانم مؤثر و خوب بيان كنم؟ چگونه مي توانم شخصيت خود را با قصه هماهنگ كنم تا هر دو بتوانيم با شنونده ارتباط برقرار كنيم؟


پس از آن كه قصه گو كار انتخاب كردن را تمام كرد، وارد مرحله ي آماده كردن داستان براي گفتن مي شود كه از مهم ترين گام هايي است كه در جهت به كار گرفتن فن قصه گويي برداشته مي شود. قصه گو بايد به خاطر داشته باشد كه كار او از بر كردن يا از رو خواندن نيست، بلكه كار او قصه گفتن است كه مانند تجربه اي يگانه باقي مي ماند. از بر كردن قصه اغلب نخستين مانعي است كه راه سير طبيعي و خودانگيخته ي يك قصه گويي موفق را سد مي كند. قاعده ي درست اين است كه هرگز نبايد داستاني را براي «گفتن» به خاطر سپرد، بلكه با توجه به ساختمان قصه، به خاطر سپردن طرح آن كافي است.


انتخاب و آماده كردن داستان، نخستين گام ها در راه پيشبرد هنر قصه گويي است و هنر قصه گويي بر آنها استوار مي شود. قصه گوهاي مبتدي و تازه كار به زودي متوجه مي شوند زماني را كه براي رسيدن به اين مرحله از رشد سپري كرده اند، سرمايه گذاري مفيدي بوده است.


آماده كردن ذهن و بيان ، در ارائه ي موفقيت آميز يك قصه مهم ترين مُتغيّر به شمار مي آيد. بدون اين انتخاب و آماده كردن بسيار دقيق، قصه گو نبايد انتظار به دست آوردن يك تجربه ي موفق را داشته باشد

 

منبع : برگرفته از  http://www.ravan00.blogfa.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: فاطمه کلیوری شهر: سمنان
عنوان مطلب:  خانواده ها برای تربیت فرزندانی خلاق چه کنند؟
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

خانواده، نخستین مدرسه همه کودکان دنیا است. و بنا به اثبات علم روانشناسی، بنیاد شخصیت بچه ها تا شش و نهایتاً هفت سالگی شکل می گیرد.فضای خانواده باید سرشار از شادی و صمیمیت و مهرورزی باشد. در محیطی که بچه ها از نظر عاطفی به حد کفایت و در حد بالا ارضا می شوند، امکان رشد خلاقیت بیشتر است.

مهر و محبت به بچه ها، غذای رشد عاطفی آنهاست. پدران و مادران باید دربرابر خواسته های غیر منطقی بچه ها، مقاومت نرم نشان دهند و در ضمن این مخالفت، توجه بچه ها را به خواسته های منطقی جلب کنند. وجود بچه ها و سهیم بودن آنها را در زندگی واقعاً باور کنیم و برای احساسات، تفکرات، تصورات و تخیلات آنها احترام قائل شویم.


نیروی اندیشه، نیروی مغزی و اندیشه ورزی بچه ها را پرورش دهیم. این کارهرچند سخت، ولی شدنی است و در هر سنی، راه خاص خود را دارد، مثلاً برای فرزندان نوپا با انواع بازی ها و برای نونهالان با طرح پرسش، کتاب و وسایل آموزشی که موجود است. فراموش نکنیم که عملکرد مغز انسان فرایندی ارتباطی بین حواس پنجگانه است. هر چه کودکان بتوانند در شرایطی قرار بگیرند که ارتباط بین این حواس بیشتر و بهتر برقرار شود، رشد مغزی آنان افزایش می یابد. باید حواس پنجگانه فرد دائماً در ارتباط باشد تا رشد مغزی حاصل شود.


نتیجه یک مطالعه در دانشگاه کلرادو نشان می دهد که در پنج سالگی ما ۹۸ بار در روز از خلاقیت در کارها بهره می بریم، ۱۱۳ بار می خندیم، و ۶۵ بار سوال می پرسیم. در ۴۴ سالگی که سن جاافتادگی است، تعداد دفعات به کارگیری خلاقیت به ۲ بار در روز، و خندیدن به ۱۱ بار، و طرح پرسش به شش بار تقلیل می یابد.

گروه مطالعاتی دانشگاه کلرادو همچنین دریافت که یک نرخ واکنش منفی بین افزایش سن و ارائه ایده های نو وجود دارد. بنابراین باری دیگر بر این مهم تأکید می کنیم که مهمترین نقش آموزش و پرورش باید کوششی باشد برای هرچه وابسته ترشدن انسان به نیروی اندیشه و استعداد درونی اش.

 

منبع : برگرفته از  http://www.beytoote.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: فاطمه کلیوری شهر: سمنان
عنوان مطلب:  تکنیک های خلاقیت برای کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 


● سینکتیز ( synectics )
سینکتیز یکی از شیوه های خلاقیت است که به وسیله گوردون ( Gordon ) این واژه ترکیبی از دو لغت لاتینی به معنی و همکارانش ابداع شد.اتصال و همراهی عناصر به ظاهر بی ربط است . در این شیوه از شباهت امور مانند مقایسه یک چیز یا یک فکر دیگر به وسیله ی استفاده از یکی به جای دیگری بهره می گیرند و تفکر خلاق در خلال این جایگزینیها رخ می دهد و مطالب و امور ناآشنا را ارتباط داده و یا فکر تازه ای از افکار آشنا به وجود می آورند.

سینکتیز یکی از شیوه های خلاقیت است که به وسیله گوردون و همکارانش ابداع شد. این واژه ترکیبی از دو لغت لاتینی به معنی اتصال و همراهی عناصر به ظاهر بی ربط است .

در این شیوه از شباهت امور مانند مقایسه یک چیز یا یک فکر دیگر به وسیله ی استفاده از یکی به جای دیگری بهره می گیرند و تفکر خلاق در خلال این جایگزینیها رخ می دهد و مطالب و امور ناآشنا را ارتباط داده و یا فکر تازه ای از افکار آشنا به وجود می آورند.


چهار پایه ی سینکتیز عبارتند از :

۱) خلاقیت در زندگی روزمره دارای اهمیت است. خلاقیت منحصر به فرد آثاربزرگ هنری یا اختراعات نیست بلکه در کلیه مسائل زندگی می توان خلاقیت رامشاهده نمود.

۲) جریان خلاقیت راز گونه نیز قابل نیز قابل توصیف است . در گذشته به خلاقیت جنبه اسرار آمیز می دادند و آن را قابل آموزش نمی دانستند ، در حالی که این دیدگاه دیگر مردود است و می توان خلاقیت را آموزش داد.

۳) اختراع خلاق در تمام رشته ها مشابه است و به وسیله ملاک عقلی مشخص می گردد.

۴) ابداع و تفکر خلاق در فرد و گروه مشابه یکدیگر است.

گوردون معتقد بود که در حل خلاق مسائل ، عوامل غیر منطقی ذهن بشر حائز اهمیت بیشتری است تا جنبه های عقلانی و منطقی اش عناصر غیر معقول موجب ایجاد افکار تازه می شود. سینکتیز ما را به دنیایی تا اندازه ای غیر منطقی می کشاند، تا مسائل را در شکلهای جدیدی ببینیم . از طریق سینکتیز می توان یک استعاره ساخت ساخت تا دانش آموزان بتوانند افکار خویش را رشد داده و به محتوای آنها از چشم اندازی نو نگاه کنند مثلاً از دانش آموز بخواهیم به شباهت های کتاب درسی اش و رودخانه فکر کند.

در سینکتیز از سه قیاس بیش از همه استفاده می شود:

۱) قیاس شخص: در این قیاس فرد احساس می کند خود قسمتی از موضوع مورد قیاس است و آن احساس همدلی دارد. این همانند سازی ممکن است با شخص ، حیوان یا
اشیا باشد . به طور مثال یک شیمی دان ممکن است خود را به جای مولکولها درحال حرکت بگذارد یا مثلاً به دانش آموز گفته می شود فرض کن که کتاب مورد علاقه ات هستی ، خودت را وصف نما.

۲) قیاس مستقیم: در این قیاس دو موجود یا مفهوم با یکدیگر مقایسه می شوند. لازم نیست در همه ابعاد با هم هماهنگ باشند، مهم این است که بتوان نظریه ی جدیدی از یک مسأله بیان نمود. مثلاً به دانش آموز گفته می شود پرتقال شبیه چه موجود زنده ای است؟ یا این که کدام نرم تر است زمزمه یک چشمه یا پوست بچه گربه ؟

۳) تعارض متراکم ، تعارض فشرده توصیف از موضوع در دو کلمه ی ضد و نقیض است . مانند دشمنِ دوست ، زشتِ زیبا . گوردون معتقد است با این شیوه ، می توانیم نسبت به عمق موضوع تازه وارد شویم. کودک یا نوجوان راجع به یک چیز در چارچوب ذهنی را ترکیب می کند. هر چه فاصله ی چارچوبهای ذهنی زیادتر باشد ، انعطاف پذیری ذهنی بیشتر است .

 

منبع : برگرفته از  seemorgh.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: فاطمه کلیوری شهر: سمنان
عنوان مطلب:  هر چی میخوای سئوال کن
شرح مطلب ارسالی  :
 


مهمترین نقشی که والدین در تربیت کودکان خود می‏توانند، ایفا نمایند پرورش توانایی خلاقیت در آنها است.

خلاقیت در پرورش کودکان عامل بلامنازع کلیه پیشرفت‏های بشری است. بسیاری از اندیشمندان معتقدند خلاقیت و سلامت روح و روان در کودکان همراه و همگام هم هستند. مهمترین عامل ایجاد خلاقیت در کودکان انگیزه است. استعداد، ویژگی‏های شخصیتی، مهارت، به والدین و اطرافیان کودک نشان می‏دهد که کودک چه کاری می‏تواند انجام دهد ولی انگیزه به کودک نشان می‏دهد که چه کاری انجام خواهد داد. آنچه مهم است پرورش خلاقیت در کودکان انطباق انگیزه ‏ها با استعداد و مهارت‏های کودکان است و پرورش انگیزه و مهارت در خلاقیت بسیار کارساز است.



تمام کودکان می‏توانند خلاق باشند و این والدین کودک می‏باشند که باید بهترین راه استفاده از انرژی خلاق را به کودک خود نشان دهند و بیاموزند. در محیط اجتماعی کودکان چه در منزل و چه در مدرسه، تربیت روحیه خلاق در کودکان بسیار حایز اهمیت است. این که مراحل فرآیند خلاقیت در کودکان چگونه سپری می‏شود و اهمیت انگیزه خلاقیت در کودکان چیست، از جمله ویژگی‏های مهم و مسایل اساسی رشد و پرورش کودک است. خلاقیت در کودکان دارای دو ویژگی می‏باشد که با داشتن این دو ضابطه می‏توان به نمود خلاقیت در کودکان پی برد.



الف- کار خلاق در کودک با کارهایی که کودک قبلاً انجام داده و تمام  چیزهایی که قبلا دیده یا شنیده متفاوت باشد.


ب- دوم آنکه فقط نباید متفاوت باشد بلکه باید صحیح بوده و در جهت رسیدن به یک هدف مفید باشد. به طریقی که برای کودک جذاب یا معنی دار باشد، در واقع علامت خلاقیت در اعمال و رفتار کودکان تازگی و مناسب بودن آن کار می‏باشد در تشریح این دو معیار، مفهوم تازگی آن کاملاً ساده است. رفتار کودک نمی‏تواند فقط تقلید یا گزارش چیزی که قبلاً دیده است باشد یعنی در محدوده رفتاری کودک باید تا حد زیادی تازه باشد. به منظور قضاوت درباره تازگی کار کودک، والدین او بهترین قاضی می‏باشند. بسیار مناسب بوده پر دردسرتر است این واژه به منظور رد کردن رفتارهایی که صرفا عجیب هستند مورد استفاده قرار می‏گیرد اما این مفهوم بی ‏ثبات است و نباید به آن خیلی تکیه کرد.



خلاقیت کودکان در هر زمینه ‏ای که باشد به سه چیز بستگی دارد.


1- مهارت در همان زمینه


2- مهارت‏های کار و تفکر خلاق


3- انگیزه ذاتی



بعضی از عناصر خلاقیت فطری می‏باشد، بعضی به یادگیری و تجربه بستگی دارد و بعضی به محیط اجتماعی مربوط می‏شود. بزرگترین کمک والدین به کودکان‏شان
در پرورش خلاقیت، کمک به آنها در یافتن و گسترش نقطه تلاقی خلاقیت می‏باشد. یعنی جایی که استعدادها، مهارت‏ها و علایق آنها به یکدیگر متصل می‏شوند. آنچه مهم است بدانیم، استقلال در تصمیم‏ گیری کودکان است که منجر به انگیزه می‏گردد. برای آنکه خلاقیت در کودکان پویا و زنده بماند، باید به کودکان آزادی زیادی بدهید و به آنها به عنوان یک فرد احترام بگذارید.


ازنظر عاطفی در حد اعتدال به کودکان نزدیک شوید و بر روی ارزش‏های اخلاقی نه قوانین خاص تاکید نمایید. لازم است والدین بدانند که از طریق عوامل زیر می‏توانند خلاقیت را در کودک خود برانگیزند. دادن آزادی، احترام، اعتدال در محبت و روابط عاطفی، اعتقاد به ارزش‏ها، نه وضع قوانین رنگارنگ البته، قدردانی از خلاقیت از جمله عوامل تقویت کننده خلاقیت در کودکان است. در این میان، والدین می‏توانند با ترغیب کودکان خود به انجام فعالیت‏های متنوع آنان را یاری دهند تا عمیق‏ترین علایق خود را کشف نمایند. کودکان معمولاً بدون دخالت والدین سعی می‏نمایند فعالیت‏های خود را تدبیر نمایند و تدبیر خود ساخته در کار کودک قطعاً خلاقیت او را به همراه دارد. والدین کودک خلاق نسبت به برخورد خود با کودکان‏شان دارای شیوه‏ ها و روش‏های گوناگون می‏باشند.



*والدین کودک خلاق برای عقاید و ابراز افکار کودکان خود احترام قایل می‏باشند.


*والدین کودک خلاق از کاوش و سوال کودک خود خسته نمی‏شوند و اجازه کنجکاوی به او می‏دهند.


*والدین کودک خلاق به او اجازه می‏دهند بسیاری از تصمیمات را خودش اتخاذ کند.


*والدین کودکان خلاق از نظر فکری بسیار کمک حال کودکان‏شان می‏باشند. همراه کودکان‏شان با دقت به دنیا نظر می‏افکنند و درباره آن با کودک صحبت می‏نمایند. البته به شیوه ای بسیار ظریف و ماهرانه با یک عدم توافق مسالمت ‏آمیز با آنها به بحث می‏ پردازند.


نشانه های کودک خلاق


کودکان خلاق اغلب بسیار با نشاط و پر سر و صدا می‏باشند و در بازی می‏آموزند چگونه مبارزه کنند و قوی‏ترین علایق خود را کشف می‏نمایند. تحقیقات گوناگون نشان داده است که میان بازی گرایی و ایجاد خلاقیت در کودکان رابطه معنی داری وجود دارد. کودکانی که زمانی را صرف بازی کرده‏اند اگر بلافاصله کاری را انجام دهند، بسیار خلاق‏تر از کودکانی عمل می‏نمایند که مستقیماً به یک کار مشغول می‏باشند. بهترین و موثر‏ترین روش خلاق نمودن کودکان قطعاً اینگونه خواهد بود که هم کودکان را راهنمایی نمایید و هم به آنها اختیار دهید تا مطابق علاقه و انگیزه خود ازفعالیت‏های آموزشی درون یک ساختار منظم و با هدف بهره جویند.
 

منبع : برگرفته از  http://www.beytoote.com


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی - ویدا نافلی  شهرستانی شهر:اصفهان
عنوان مطلب:  کودکانی که زیاد می فهمند!
شرح مطلب ارسالی  :
 




تحقیقات و مطالعات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا نشان می دهد کودکان بیشتر از اینکه در زندگی عادی خود مهارت داشته باشند در کار با تکنولوژی آزموده شده اند.

طبق آمار از هر 5 کودک 1 نفر کار با IPad را بلد است اما 48 درصد از کودکان آدرس محل زندگی خود را نمی دانند . 66 درصد می توانند با کامپیوتر کار کنند در حالی که تنها 33 درصد می توانند اسم کوچک و نام خانوادگی خود را بنویسند . از 10 بچه بین 2 تا 5 سال ، 7 تاشون می توانند بازی آنلاین انجام دهند در صورتی که تنها 2 نفر از 10 نفر می تونن بدون کمک شنا کنند . 73 درصد می توانند با موس کار کنند و تنها 11 درصد می توانند بند کفش خود را ببندند .

این تحقیق از بین 2200 مادر در 11 کشور دنیا جمع آوری شده است . هرچند این تحقیق در کشور ما تا حدودی صدق نمی کند اما با نگاه به اطرافمان به راحتی متوجه تغییر در نوع بازی بچه ها و سرگرمی هایشان می شویم.

بچه تر از این که بودم، مثلا 7 ساله. پدر و مادرم پیش هر فامیل یا آشنایی بودند، می گفتند بچه های امروزی خیلی می فهمند. الان که به بچه های 7 ساله نگاه می کنم می بینم که بچه های این زمانه نسبت به بچگی ما خیلی بیشتر می فهمند. هم از سیاست سر در می آورند، هم تکنولوژی، ایمیل، فیس بوک، گوگل، دوربین دیجیتال و ...

این سوال برای من پیش میاد که یعنی این سیر تکامل از اول تاریخ، همیشه ادامه داشته و کودکان هر روز فهمیده تر شده اند یا اینکه این روند صعودی از تاریخ خاصی به بعد شروع شده.

اولین جوابی که به ذهنم می رسه اینه که اگه قرار بود کودکان با این سرعتی که الان در حال رشد از نسلی به نسل دیگه هستن، از اول تاریخ رشد می کردند الان کودکان 7 ساله ازدواج کرده بودند و در حال تدریس در دانشگاه بودند.

دوم اینکه من از پدرم و پدر بزرگم شنیده بودم که نسل ها بوده که کودکان خاک بازی و تیله بازی و خاله بازی می کردند و مکتب می رفتند و رفوزه می شدند و فلک می شدند و پدر معلم ها رو در می آوردند.

اطلاعات عمومی کودکان قدیم، نسل به نسل تغییر نمی کرد. با این حال همان بچه ها ابوریحان و حسابی می شدند و ملاصدرا و زکریای رازی.

پس سوال اصلی اینه که تو این 50 ساله چی شده که دانش بچه ها اینقدر بیشتر شده و نسل به نسل فهمیده تر می شوند؟

باز می خوام گریزی به گذشته بزنم. یه زمانی مادربزرگ ها زیر کرسی می نشستند و برای نوه ها قصه می گفتند.

نوه ها زیاد بودند و با هم حسابی شیطونی می کردند. پدر و مادرها کار داشتند، خانواده و دیگر هیچ.

با زمانه الان که مقایسه می کنم، می بینم که تعداد نوه ها کم شده و فاصلشون بیشتر شده. پس از شیطونی های گروهی خبری نیست.

فاصله خانه ها باعث شده مادربزرگ ها هم پیش نوه ها نباشند و پدر و مادر ها هم بعد از کار و ترافیک روزانه به خونه که می رسند، پای تلویزیون و ماهواره هستند و ایمیل و فیس بوک چک می کنند و توی تکنولوژی شنا می کنند

دیگه کسی نیست که مثل سابق بشینه کنار بچه ها و خودش و حرف زدنشو شبیه بچه ها بکنه. باهاشون خاله بازی بکنه و بهشون محبت های بچگونه بکنه.

پس بچه ها تنها شده اند. حالا وقت اونه که واسه در اومدن از تنهایی زبان و اطلاعاتشون رو به پدر و مادرها نزدیک کنند تا حالا که پدر و مادرها زبون اون ها رو نمی فهمند، کودکان زبون پدر و مادر ها رو بفهمند تا بتونن از تنهایی در بیان و هم زبون داشته باشند.

پس اطلاعات عمومیشون رو بالا می برند و زبان حرف زدنشون رو شبیه بزرگ ترهاشون می کنند.

پس کودکانی که برای فرار از تنهایی ادای بزرگ تر ها رو در میارن، کودکی کردنشون می مونه واسه کی؟ واسه وقتی که بزرگ شدند، دانشگاه تموم شد و حالا یادشون می افته که کودکی نکردند و واسه همین دلیل، جوونایی پیدا می شن که تا 40 سالگی نون خور پدر و مادرشون هستند و کل زندگی شون رو کلوب ورزش و بیلیارد و ماشین سواری و کافی شاپ و الافی پر کرده.

به نظرم از این نسل حتما زکریای رازی در میاد ولی به جای الکل، احتمالا شربت آبلیمو اختراع می کنه.

این توصیه رو می کنم به پدر و مادرها که هر زمان داشتید از اطلاعات عمومی بسیار فرزندتون لذت می بردین، بدونید لذت بردن هم داره. فقط یاتون باشه که این یعنی کودکتون تنها شده و داره سعی می کنه هم زبون پیدا کنه.

نتیجه افراط در استفاده از تکنولوژی، شده پدر و مادرهایی که زندگی کردن رو فراموش کردند و کودکانی که هر روز تنها تر می شوند.

منبع : برگرفته از Beytoote.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: سایت کودک سیتی شهر:تهران
عنوان مطلب:  چند توصیه برای پرورش خلاقیت کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 



یکی از تفاوتهای مهم کودکان خلاق با دیگر کودکان بر خورداری از عزت نفس و داشتن اعتماد به نفس بالا است. دلیل این نکته هم واضح است، خلاقیت نیاز به بستری پرواننده توام با ایجاد حس اعتماد و داشتن شجاعت در ابراز ایده های نو دارد و کودکانی که از عزت نفس کافی برخوردار نیستند و در محیط انضباط خشک و آهنین و بدون تشویق و ملاطفت بزرگ می شوند همیشه ترسی نهفته از اینکه مورد پذیرش قرار نگیرند و یا احیانا تنبیه شوند دارند که مانع بزرگی در مقابل خلاقیت کودکان و البته بزرگسالان است.
توصیه های این نوشته برای پرورش خلاقیت کودکان در خانواده، تقویت خلاقیت دانش آموزان در مدرسه و حتی متناسبا برای موضوع خلاقیت در بزرگسالی کاربرد دارد.
توصیه اول:
برای بچه ها وقت بگذارید، با آن ها بازی کنید، برای کودکان کتاب بخوانید و با آن ها کاردستی درست کنید.
توصیه دوم :
به حرفهای بچه ها گوش دهید ولی ادای گوش دادن را در نیاورید. حتی اگر لازم باشد کار خود را متوقف کنید و به سخنان کودک توجه کنید، طوریکه او متوجه شود نظرات و ایده هایش برای شما مهم است و جرات ابراز نظر پیدا کند.
توصیه سوم:
کودک را به خاطر ناتوانی در انجام امور سرزنش نکنید. کودکان تا سنین ۷ سالگی برای کارهای روزمره نیاز به کمک دارند و قادر به انجام امور بدون عیب و نقص نیستند.
برای اینکه توقعات مناسبی از فرزندتان داشته باشید، مراحل رشد کودک را مطالعه کنید.
توصیه چهارم:
همیشه به دنبال فرصتی برای تشویق کودک و تقویت اعتماد به نفسش بگردید. کودکانی که تشویق می شوند احساس تعلق و امنیت بیشتری دارند و جرات ابراز ایده های نو وخلاقیت را پیدا می کنند.

توصیه پنجم:
هرگز کودکتان را با دیگران مقایسه مثبت یا منفی نکنید. بهتر است از کودکی به او بیاموزید خداوند انسان ها را با توانمندی های متفاوتی خلق کرده و همه قابل احترام هستند. احساس حقارت و غرور هر دو مخرب و ناشایسته هستند و مقایسه کودک با اطرافیان یکی از این دو حس را در کودک تقویت خواهد کرد.

توصیه آخر:
تعداد باید و نباید ها و الگوهای آهنین و بدون انعطاف را برای کودک حداقل کنید. کودکانی که در فضای امر و نهی دائمی بزرگ می شوند یاد می گیرند برای اینکه مورد پذیرش و تشویق قرار گیرند فقط از الگوهای از پیش تعیین شده تابعیت کنند و در چنین شرایطی نمی توان انتظار بروز ایده های نو و خلاقیت را داشت.
امیدداریم با شناخت عوامل و روشهای تقویت و پرورش خلاقیت کودکان و شناخت موانع پرورش کودکان خلاق، بتوانید به پرورش کودکان خلاق و نوآور و بزرگسالان موفق آینده کمک کنید.

منبع : برگرفته از http://www.koodakcity.com/moms-tricks/khalaghiyat-2


 

 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: فاطمه  کلیوری شهر: سمنان
عنوان مطلب:  تاثير دیر خوابیدن در یادگیری کودکان!
شرح مطلب ارسالی  :
 



در این تحقیق پژوهشگران اطلاعاتی را درباره یازده هزار کودک سه، پنج و هفت ساله جمع آوری کردند تا دریابند آیا یادگیری آنها ربطی به عادت خوابیدن شان دارد یا نه.

تحقیقات انجام شده روی کودکان، نشان می دهد که آن دسته از کودکانی که شبها بعد از ساعت 9 و در ساعت‌های متغیر می‌خوابند در خواندن و حساب کردن از بچه‌هایی که سر وقت و به اندازه کافی می‌خوابند عقب‌تر هستند.

به گزارش مهر، به گفته محققان، خواب ناکافی تنظیم طبیعی بدن را بر هم می زند و این باعث می شود توانایی مغز برای یادگیری اطلاعات تازه کاهش یابد. در این تحقیق پژوهشگران اطلاعاتی را درباره یازده هزار کودک سه، پنج و هفت ساله جمع آوری کردند تا دریابند آیا یادگیری آنها ربطی به عادت خوابیدن شان دارد یا نه.

این تحقیق در انگلیس نشان داد نامنظم بودن ساعت خواب در کودکان سه ساله بیشتر از سنین دیگر است و در هفت سالگی نیمی از کودکان سر وقت می خوابند، یعنی بین هفت و نیم تا هشت شب.

علاوه بر این، تاثیر بدخوابی و کم‌خوابی در دختر بچه‌ها بیشتر از پسربچه ها است و به مرور زمان هم افزایش پیدا می کند. آکادمی متخصصان کودکان آمریکا درباره تماشای تلویزیون و استفاده از کامپیوتر به والدین توصیه می کند:


- کودکان تا دوسالگی بهتر است از تماشای تلویزیون یا استفاده از کامپیوتر پرهیز کنند. مغز کودکان در سالهای اول بسیار سریع رشد می‌کند و آنها از طریق تعامل با دیگران چیز یاد می‌گیرند نه از زل زدن به صفحه نمایشگر.


- اتاق خواب بچه‌ها را از تلویزیون، کامپیوتر و بازی‌های کامپیوتری مصون نگهدارید.

- به کودکان آموزش رسانه‌ای بدهید:

خودتان از رسانه‌های مکتوب مثل کتاب وروزنامه استفاده کنید، برنامه‌های با کیفیت انتخاب کنید،


دیر خوابیدن یادگیری کودکان را کاهش می‌دهد/ لزوم 10 ساعت خواب شبانه برای کودکان


با کودکان تلویزیون تماشا کنید و از این فرصت برای آموزش و معنی کردن تبلیغات و غیره استفاده کنید.


- تماشای بیش از حد تلویزیون یا صفحه کامپیوتر باعث اختلال تمرکز، اختلال خواب، چاقی و افت تحصیلی می‌شود.


  - توصیه می‌شود مجموع استفاده از وسایل بصری (تلویزیون، کامپیوتر، بازی‌های ویدئویی) روزی بیشتر از دو ساعت نباشد. به گفته پروفسور آماندا ساکر، استاد دانشگاه کالج لندن که این پژوهش زیر نظر او انجام شده، بی نظمی در خواب نشانه آشفتگی زندگی خانواده است و به نظر می‌رسد که تاثیر منفی در رشد مهارت‌های شناختی کودکان بیشتر محصول این بی‌نظمی در زندگی خانواده است تا اختلال خواب. به گفته محققان، کودکان خانواده های محروم یا دچار مشکلات خانوادگی بیشتر مبتلا به بی‌نظمی در خواب شب هستند.


در این خانواده‌ها والدین کمتر ممکن است قبل از خواب برای کودکانشان کتاب بخوانند؛ این کودکان بیشتر تلویزیون نگاه می کنند و معمولا پای تلویزیون می‌خوابند.


به گفته پروفسور ساکر، نتیجه تحقیق نشان می دهد که عادت دادن بچه‌ها به خواب مناسب از ابتدای کودکی بهترین گزینه است، اما هیچوقت برای شروع دیرنیست. پژوهشگران می‌گویند هیچ نشانه‌ای از اینکه خوابیدن زودتر از هفت و نیم شب در توانایی مغز کودکان تاثیر مثبت بگذارد، وجود ندارد.


دکتر رابرت اسکات جاپ استاد کالج سلطنتی بیماری‌ها و سلامت کودکان، درباره این تحقیق می‌گوید: "در نگاه اول به نظر می‌رسد که خواب کمتر باعث کم شدن هوش کودکان می‌شود."

وی افزود : "اما عوامل اجتماعی و زیستی که در رشد مغز کودکان تاثیر می گذارند ارتباطی بسیار پیچیده با یکدیگر دارند؛ با این حال به نظر من، تمام کودکان برای اینکه بهترین عملکرد را در مدرسه داشته باشند، صرف نظر از زمینه خانوادگی، باید شبها خوب بخوابند."


به گفته متخصصان حدود ده ساعت خواب شبانه برای کودکان زیر هفت سال ضروری است.

 

منبع : برگرفته از  http://www.migna.ir


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: فاطمه  کلیوری شهر: سمنان
عنوان مطلب:  روشهای عملی تقویت ذهن کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


شاید به‌ عنوان‌ والدین‌ کودکان‌ پنج‌ تا نـُه ساله‌ فکر کنید، تمام‌ تلاش‌ خود را برای‌ رشد ذهنی‌ فرزندانتان‌ انجام‌ داده‌اید. از هنگام‌ نوزادی‌ برایشان‌ کتاب‌ خوانده‌اید، سرگرمیهای‌ فکری‌ و اسباب ‌بازیهای‌ ذهنی‌ برایشان‌ تهیه‌ کرده‌اید، آنها را با کتابخانه‌ آشنا کرده‌اید و اکنون‌ هم‌ در یک‌ مدرسه‌ خوب‌ درس‌ می‌خوانند. اما آیا باید از این‌ پس‌ خیالتان‌ راحت‌ باشد؟ جالب است بدانیم که که پدر و مادر با تشویق‌ هر گام‌ کوچک‌ کودک ، کمک‌ بزرگی‌ به‌ خلاقیتهای‌ بزرگتر وی‌ در آینده‌ خواهند کرد. اکنون‌ محققان‌ معتقدند که‌ تحریکات ذهنی کودکان از سوی والدین نقشی‌ بسیار مهم‌ در تقویت‌ هوش‌ آنان‌ دارد.


نقش‌ پدر و مادر تنها به‌ دوران‌ کودکی‌ و نوجوانی‌ محدود نمی‌شود، زیرا فرزندان‌ در جوانی‌ و بزرگسالی‌ هم‌ به‌ پشتیبان‌ و راهنما نیاز دارند.بنابراین‌ به‌ نظر می‌رسد به‌ منظور برنامه ‌ریزی‌ کمک‌ به‌ ذهن‌ فرزندان‌ ، محدودیت‌ زمانی‌ داریم. دانشمندان‌ معتقدند نیازی‌ نیست‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ این‌ هدف‌ ، آموزشهای‌ رسمی‌ خاصی‌ را برای‌ کودک‌ در پیش‌ بگیریم. آنچه‌ ضروری‌ است‌ ایجاد فضای‌ مناسب‌ و تحریک‌ کننده‌ برای‌ تعلیم‌ روزمره‌ است‌ و برای‌ این‌ منظور ، متخصصان‌ رعایت‌ توصیه‌های‌ زیر را از ابتدای‌ کودکی‌ پیشنهاد می‌کنند.

عناصر افزایش‌ هوش‌ کودک‌

مطالعات‌ نشان‌ می‌دهند ژن و محیط هر دو سهم‌ فراوانی‌ در افزایش‌ هوش‌ کودک‌ دارند و در این‌ راستا عوامل‌ محیطی‌ را سلامت ، تغذیه‌ و تربیت‌ خانوادگی‌ معرفی‌ کرده‌اند. براساس‌ یافته‌های‌ اخیر ، حتی‌ اگر ژنها نقش‌ اصلی‌ در میزان‌ ضریب‌ هوشی‌ افراد داشته‌ باشند، هرگز نمی‌‌توان‌ تأثیر والدین‌ را بر ذهن‌ کودک‌ منکر شد. بخصوص‌ در سالهای‌ اول‌ زندگی‌ کودک ، وقتی‌ مغز هنوز در حال‌ شکل‌گیری‌ و تکامل‌ است، توجهات‌ والدین‌ حتی‌ اگر شرکت‌ در بازی‌ ساده‌ای‌ چون‌ دالی ‌موشک‌ باشد، به‌ ایجاد مداربندیهای‌ مغزی‌ پیچیده‌ و ضروری‌ و تقویت‌ آن‌ برای‌ ارتقای‌ هوش‌ کودک‌ کمک‌ می‌‌کند.

اهمیت تعالیم‌ دوران‌ کودکی‌

کریگ‌ رمی‌ (CRAIG RAMEY) پروفسور روانشناسی‌ کودک‌ می‌‌گوید: «واقعا لازم‌ است‌ والدین‌ بدانند که‌ چقدر داده‌هایشان‌ به‌ فرزندان‌ مهم‌ و سرنوشت‌ساز است‌ و کودک‌ از سنین‌ بسیار پایین‌ و بدو تولد تحت‌ تأثیر تربیت‌ والدین‌ قرار می ‌گیرد.»تحقیقات‌ دانشمندان‌ روی‌ دو گروه‌ شاهد و آزمایشی‌ از کودکان‌ نشان‌ داده‌ است‌ که‌ تجارب‌ و تعالیم‌ دوران‌ کودکی‌ روند رشد و تکامل فکری را تسریع‌ و تقویت‌ می‌‌کند. دو سال‌ اول‌ زندگی‌ به ‌نوعی‌ دوره‌ طلایی‌ رشد مغزی‌ کودک‌ است و این‌ زمان‌ دوران ایجاد ارتباطات  مغزی به‌ حساب‌ می‌آید. در این‌ سن‌ در مغز بیش‌ از 300 تریلیون‌ ارتباط‌ وجود دارد و در همین‌ زمان‌ سلولهایی‌ که‌ هنوز مرتبط‌ نشده‌اند و مورد استفاده‌ قرار نگرفته‌اند غیر قابل‌ استفاده‌ می‌شوند.


به‌ چشمان‌ کودک نگاه‌ کنید

چشمان‌ نوزاد در شش‌ هفتگی‌ تا فاصله‌ 17.5 سانتیمتری‌ متمرکز می‌شود و این‌ دقیقا به‌ اندازه‌ فاصله‌‌ای‌ است‌ که‌ شما کودک‌ را جلوی‌ خود نگه‌ می‌دارید و به‌ صورت‌ او نگاه‌ می‌کنید. این‌ عمل‌ ارتباطات‌ مغزی‌ را به‌ الگویی‌ تشخیصی‌ که‌ با هر بار دیدن‌ تقویت‌ می‌شود تبدیل‌ می‌کند. و به‌ کودک‌ کمک‌ می‌کند در شناخت‌ مفاهیم‌ مشابه‌ و نامتشابه‌ مهارت‌ بهتری‌ کسب‌ کند.

با کودک‌ حرف‌ بزنید

دکتر هوتنلوچر (HUTTENLOCHER) پروفسور روانشناسی‌ معتقد است: «فرمانهای‌ اولیه‌ زبانی‌ برای‌ کودک‌ بسیار مهم‌اند. زیرا زبان‌ در موفقیت‌ عملکرد ذهنی‌ بسیار اهمیت‌ دارد و هر درک‌ و استنباطی‌ از زبان‌ به‌ ایجاد توانایی‌ کلامی‌ و بیان‌ صحیح‌ لغات‌ کمک‌ می‌کند. دامنه‌ لغات‌ کودک‌ بستگی‌ مستقیم‌ به‌ میزان‌ صحبت‌ والدین‌ طی‌ دو سال‌ اول‌ زندگی‌ او دارد.»

موسیقی‌ در رشد ذهن‌ کودک‌ مؤثر است‌

موسیقی‌ دنیایی‌ فراتر از ریتم‌ و ملودی‌ به‌ کودک‌ می‌آموزد. دانشمندان‌ معتقدند تعلیم‌ سرودهای‌ گروهی‌ و نواختن‌ پیانو برای‌ کودکان‌ سه‌ ساله‌ به‌ تدریج‌ باعث‌ تقویت‌ قدرت‌ استدلال‌ فرا زمانی‌ آنان‌ می‌شود. این‌ کودکان‌ در ترکیب‌ و ساخت‌ پازل‌ در مقایسه‌ با بچه‌هایی‌ که‌ تمرین‌ موسیقی‌ نداشته‌اند، دقیق‌تر و سریع‌تر و در درک‌ مفاهیم‌ ریاضی‌ موفق‌‌ترند.

با تشویق ، کنجکاوی‌ کودک‌ را تحریک‌ کنید

همگام‌ با رشد جسمانی‌ کودک ، قدرت‌ تفکر و اندیشه‌ او نیز در حال‌ رشد و شکوفایی‌ است. او از طریق‌ تجربه‌ وقایع‌ جدید در زندگی‌ دنیا را می‌شناسد و آن‌ را کشف‌ می‌کند. نیازی‌ نیست‌ کنجکاوی‌ را به‌ بچه‌ها آموزش‌ دهیم، بلکه‌ باید وجود سرشار از کنجکاوی‌شان‌ را به‌ صورت‌ هدفمند ارضا کنیم. پدر و مادر با تشویق‌ هر گام‌ کوچک‌ کودک ، کمک‌ بزرگی‌ به‌ خلاقیتهای‌ بزرگتر وی‌ در آینده‌ خواهند کرد.

برای‌ اشیا اسم‌ بگذارید

کودکان‌ حتی‌ پیش‌ از آنکه‌ بتوانند صحبت‌ کنند، قادرند بسیاری‌ چیزها ( برای‌ مثال‌ اجسام‌ مختلف‌ و رنگها) را درک‌ کنند. در این‌ سن‌ اگر به‌ او بگویید: «عروسک‌ خرسی‌ سفیدت‌ را بیاور»، او دقیقا می‌داند این‌ اسم‌ متعلق‌ به‌ کدام‌ اسباب ‌بازی‌اش‌ است. بنابراین‌ یکی‌ دیگر از وظایف‌ والدین‌ نامگذاری‌ انواع‌ رنگها ، اندازه‌ها و شکلها برای‌ تقویت‌ درک‌ کودک‌ است.

بایستید و هورا بکشید

وقتی‌ کودکتان‌ موفق‌ می‌شود برای‌ اولین‌ بار از فنجان‌ آب‌ بخورد و شما فریاد شادی‌ سر می‌دهید، این‌ عمل‌ شما نه ‌تنها او را خوشحال‌ می‌کند، بلکه‌ ارتباطات‌ قشر جلویی‌ مغز و بخش‌ درونی‌ مغز او را که‌ جایگاه‌ احساسات‌ است، تقویت‌ می‌نماید. بین‌ ده‌ تا هجده ‌ماهگی‌ این‌ ارتباطات‌ مغزی‌ شکل‌ می‌گیرد. برای‌ مثال‌ وقتی‌ اولین‌ گامهای‌ او را تشویق‌ می‌کنید، این‌ عمل‌ باعث‌ خوشحالی‌ او می‌شود و در پی‌ آن‌ جریانی‌ از مواد شیمیایی‌ در مغز او آزاد می‌گردد که‌ این‌ چرخه‌ را تقویت‌ می‌کند. در مقابل ، هرگونه‌ بی‌توجهی‌ والدین‌ به‌ رفتارهای‌ کودک‌ موجب‌ تقویت ‌نشدن‌ چرخه‌ ارتباطات‌ مغزی‌ او می‌شود و کودک‌ نسبت‌ به‌ انجام‌ کارهای‌ جدید دلسرد می‌گردد. دامنه‌ لغات‌ کودک‌ بستگی‌ مستقیم‌ به‌ میزان‌ صحبت‌ والدین‌ طی‌ دو سال‌ اول‌ زندگی‌ او دارد.

به‌ توجه‌ خود نسبت‌ به‌ فرزند ادامه‌ دهید

هرگز توجهات‌ خود را از فرزندانتان دریغ‌ نکنید. گرچه‌ توجه‌ والدین‌ در سنین‌ پایین‌ برای‌ کودک‌ بسیار مهم‌ است، اما پیشرفت‌ ذهنی‌ و هوشی‌ او در این‌ سنین‌ به‌ پایان‌ نمی‌‌رسد. شبکه‌های‌ عصبی ، بخصوص‌ آنها که‌ به‌ احساسات‌ مربوط‌ می‌شوند تا سنین‌ نوجوانی‌ در حال‌ توسعه‌اند. بنابراین‌ با افزایش‌ سن‌ می‌توانید به‌ کتاب‌ خواندن‌ فرزندتان‌ اهمیت‌ بیشتری‌ بدهید، او را در گفت‌ و گوهای‌ خانوادگی‌ سهیم‌ کنید، از وی‌ نظر بخواهید، به‌ او موسیقی‌ بیاموزید و نیز مشوقی‌ مهربان‌ برایش‌ باشید. علاوه‌ بر اینها ، نقش‌ ما به‌ عنوان‌ پدر و مادر تنها به‌ دوران‌ کودکی‌ و نوجوانی‌ محدود نمی‌شود، زیرا فرزندان‌ در جوانی‌ و بزرگسالی‌ هم‌ به‌ پشتیبان‌ و راهنما نیاز دارند.
 

 

منبع : برگرفته از  http://tableghat12.parsiblog.com


 

 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی:  ویدا نافلی شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  فرصتی برای تفکر و خلاقیت کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


بچه ها باید از همان سال های آغازین شکل ها، رنگ ها و طرح ها را کشف کنند، تغییر و تبدیل ها و رشد و نمو را مشاهده کنند، مفاهیم بوم شناسی را درک کنند و به محیط زیست احترام بگذارند.


در اینجا به نکته هایی اشاره می شود که کندوکاو بچه ها را در طبیعت تقویت می کنند.همچنین آنان را به سوی کاوش در طبیعت فرامی خواند. به این ترتیب، آنان فرآیند علم یعنی چگونه آموختن را تجربه می کنند و حواسشان دقیق و قوی می شود. خورشید، برف، باران و ابرها، صحبت درباره آب وهوا و بحث و گفت وگو پیرامون آن تمامی ندارد. در ساعت های مختلف روز، اندازه سایه فرزندتان را مشخص کنید.


به این ترتیب، او می آموزد که چگونه ازطریق زاویه جابه جایی خورشید، می توان زمان را درک کرد. در روزهایی که برف می بارد، یک قطعه نمد یا پارچه مخملی مشکی را در یخچال قرار دهید. سپس دانه های برف را بر سطح آن به دام اندازید و با ذره بین مشاهده کنید. وسایل ساده مانند بادنما، فرفره و بادبادک بسازید و با کمک آنها، سرعت یا جهت باد را بررسی کنید.


فرزند شما با استفاده از یک دماسنج و یک فنجان درجه بندی شده می تواند دما و میزان بارش را طی یک دوره مشخص پیگیری و ثبت کند و اطلاعات خود را با پیش بینی های یک مرکز هواشناسی مقایسه کند. بنابراین شما با اندکی مطالعه و بهره گیری از اشتیاق کودک برای دانستن می توانید یک مرکز هواشناسی خانگی ایجاد کنید.


باغبانی پروژه ای است که بچه ها می توانند از آغاز تا پایان مسئولیت آن را برعهده گیرند. کاشتن، آب دادن، چیدن علف های هرز و برداشت محصول چه در یک گلدان و چه در یک باغچه کوچک می تواند بچه ها را با چرخه زندگی گیاهان آشنا کند و امکان مراقبت از یک موجود زنده را به آنان بدهد.


گل آفتابگردان و لوبیا سریع رشد می کنند، توجه بچه ها را به خود مشغول می کنند و اعتماد به نفس آنان را تقویت می کنند. طی ماه های زمستان، قرار دادن پیاز در آب فرصتی را فراهم می سازد تا بچه ها رشد ریشه ها را مشاهده کنند. در جنگل، در پارک، در ساحل دریا یا حتی اطراف خانه شما، جانداران زیادی وجود دارند که پیوسته در جنب و جوش اند. با نگاهی دقیق به تپه مورچه ها، لانه پرندگان، تار عنکبوت یا زیرسنگی که برگردانده شده، می توان آموخت که حشرات و سایر جانوران چگونه غذا تهیه می کنند و برای خود سرپناهی فراهم می سازند.

از گنجینه هایی که موج ها برای ساحل دریا به ارمغان می آورند، غافل نشوید. صدف ها، سنگ ها، برگ ها یا مخروط های کاج را با هم مقایسه کنید. به فرزندتان کمک کنید تا بفهمد هر چیزی که می بیند هدفی دارد. یک صدف می تواند خانه یک جاندار باشد و یک دانه می تواند به درختی تنومند تبدیل شود. از فرزندتان بخواهید شکل چیزهایی را ترسیم کند که نمی توان آنها را جمع آوری کرد.



 گاهی به آسمان نگاه کن

تغییرات روزانه خورشید و ماه باعث تغییرات شگرفی در آسمان می شود و فرصتی را فراهم می سازد تا در آموختن زمان و تقویم به فرزندان مان یاری رسانیم. تغییر شکل ماه، تغییرات نور و زمان ظاهر شدن و ناپدید شدن آن را ثبت کنید. درحالی که بسیاری از بچه ها از تاریکی می ترسند، می توانید با نشان دادن زیبایی های آسمان شب به فرزندتان آرامش بخشید. با روشن کردن شمع یا چراغ، شب پره ها و دیگر حشرات شب پرواز را جذب کنید.


بچه ها با بررسی بخش کوچکی از طبیعت می توانند آگاهی خود را از جهان پیرامون شان وسعت بخشند و بیاموزند که جانوران و گیاهان چگونه رشد و زندگی می کنند. چون طبیعت پر از حرکت، تغییر و شگفتی است، منبعی بی پایان برای بحث و گفت وگوست و شما می توانید از این راه در بهبود توانایی سخن گفتن و خوب شنیدن به فرزندتان یاری رسانید. وقتی ماهمراه فرزندان مان در طبیعت کاوش می کنیم، درحالی که باعث تقویت حس ارزش قائل شدن برای زیبایی ها و شگفتی های جهان پیرامون مان در آنان می شویم، فرصت تفکر علمی را نیز برایشان فراهم می سازیم.

 

منبع : برگرفته از  Beytoote.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا نافلی شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  تاثیر موسیقی موتزارت بر روی رشد فکری و خلاقیت کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 



امروزه در تمام دنیا مساله تعلیم و تربیت کودکان در اولویت قرار دارد ، با تحقیقات فراوانی که درباره ی شکوفایی و شناخت استعداد های نهفته از دوران بارداری مادر و تولد نوزاد صورت گرفته و همواره در حال تکمیل و نوآوری های فراوان است مطمئن باشید که کودک شما دارای نوعی استعداد خاص است ، چگونه میتوان به او کمک کرد تا استعداد های درخشان خود را بروز دهد . با روش های تحقیقاتی متعددی ثابت شده که یک کودک از بدو تولد آمادگی لازم پذیرش آموزش های مختلف را دارد ، بطور مثال یک کودک از سن 3 سالگی تا 5 سالگی قادر است به دو یا سه زبان بجز زبان مادری تکلم و روخوانی نماید.


یکی از مهمترین و ساده ترین روش ها که باعث بروز استعداد و پرورش هوش کودک می شود روشی است كه بوسيله آقاي دان كمپبلDon Campbell ابداع شده و اين روش به صورت زير مي باشد :


دکتر کمپبل با تحقیقاتی که در مورد موتزارت ، نابغه موسیقی بعمل آورده به این نتیجه رسیده که مادر وی در دوران بارداری دائما در معرض شنیدن موسیقی که توسط شوهرش نواخته می شده قرار داشته وی پس از تحقیقات زیاد بر روی کودکان خردسال به این نتیجه رسید که گوش دادن به آهنگ های ساخته شده توسط موتزارت باعث باهوشی و شادابی آن ها می شود بطوریکه کودکانی که تحت تاثیر موسیقی موتزارت قرار گرفته اند، بگفته والدینشان از دیگر همکلاسی هایشان در زمینه ریاضیات ، حفظیات ،نواختن ساز ، آهنگسازی ، سرودن شعر و دیگر مهارت ها با هوش تر بودند.


در اوایل دهه 1990 در دانشگاه Irvine کالیفرنیا تحقیقاتی انجام شد که نشان می دهند گوش کردن به موسیقی موتزارت ده دقیقه قبل از شروع امتحان باعث افزایش فراوان حافظه و هوش می شود . به علاوه کودکانی که دوره مقدماتی موسیقی گذرانده اند بسیار با هوش تر از کودکانی هستند که دوره آموزشی کامپیوتر گذرانده اند هستند.


این مجموعه حاوی سه قسمت می باشد :
1. رشد فکری و خلاقیت
2. تخیل آزاد و تجسم
3. جنب و جوش و انگیزش



قسمت اول : رشد فکری و خلاقیت


1- Rondo From Eine Kleine Nachtmusik K.525


یکی از دلپذیرترین ملودی هایی است که تا کنون نوشته شده است . نوارندگان این اثر روش جالبی به کار برده اند تا نیروی طراوت و تازگی ملودیهای موتزارت را به کودکان ارائه نمایند .

 Rondo یک قطعه جذاب و پر نشاط است که براحتی توجه کودک را به خود جلب میکند . این موسیقی مغز و بدن را هوشیار می سازد اکسیژن دهی به مغز را تسریع می بخشد و ساعات خوبی را برای مطالعه مهیا می سازد .

2- Allegro moderato , Violin Concerto No.2 In D Major , K.211


دکتر آلفرد توماتیس Alfred Tomatis طی 40 سال پژوهش ، کشف کرد که صدای با فرکانس بالا که از ویلون و ساز های زهی در می آید مغز را به تمرین و فعالیت وا می دارد . این کنسرتو ویلون برای هزاران کودک در بیش از 200 مرکز شنوایی در اقصی نقاط جهان اجرا شده است . این موسیقی فکر شما را آماده می سازد تا مهارت هایی را که به تمرکز نیاز دارند ، بهتر انجام دهید . دکتر توماتیس پیشنهاد می کند که این قطعه را در حالی که گوش راست خود را به سمت بلندگو متمرکز کردید گوش دهید و در واقع قبل از شروع به کار های روزمره گوش را به فعالیت وا دارید و مغز را تحریک کنید.

3-Variations , Sinfonia In E-flat Major , K 297b


این مجموعه جذاب از واریاسیون ها ، اهمیت سازماندهی مغز را باعث می شود . یکی از بهترین راه های شناخته شده برای یادگیری اطلاعات ، تکرار و بازگویی است . وقتی ما اطلاعات یا ملودی های موسیقی را به روش های مختلف تکرار می کنیم ، به همین ترتیب مغز و گوش نیز شروع به شنیدن می کنند . به این قطعه به گونه دیگری گوش کنید ببینید آیا میتوانید بگویید که کدام ملودی در طول سراسر قطعه تکرار شده است . اگر احساس خواب آلودگی میکنید ، انبساط خاطر داشته باشید و به آرامی موسیقی را گوش کنید تا ذهن و بدن شما برای مطالعه و تمرکز آماده شود.

4- Andante , Symphony No.17 in G Major , K.129


پل مادوال Paul Madauleاز مرکزشنوایی تورنتو تمریناتی را که وی Earobics ( نرمش های شنوایی) نامیده بکار می برد. این قطعه مناسب برای گوش دادن قبل از مطالعه است اگر شما قبلا انرژی کسب کرده اید . فرکانس بالا و ضرب آهنگ آهسته به شما اجازه می دهد که در عین حالی که هیجان زده هستید ، آرامش داشته باشید .

5- Andantino , Symphony No.24 in B-flat Major , K.182

یکی از کاملترین قطعات موتزارت است که زبان را به موسیقی وارد کرده است . چشمانتان را ببندید و به این قطعه گوش کنید و ببینید که چطور یک داستان تعریف می شود . ساز های زهی و فلوت به وضوح ملودی و جمله های موسیقی را تکرار می کنند . ویلون ها و فلوت به صورت واضح و بی واسطه با شما صحبت می کنند.
می توانید احساس کنید که چگونه موسیقی یک ایده را بیان می کند . حتی سوال هایی را نیز مطرح میکندو سپس به شما اجازه میدهد که تجزیه وتحلیل کنید . اینیکی از بهترین راه هاییاست که یاد بگیریم چگونه مقاله بنویسیم و یا چطور سخنرانی کنیم .

6- Five Variations on Twinkle , Twinkle little Star , K.265


یادگیری مطالعه چنانچه همراه با تنوع و نشاط باشد بسیار مهم است . بهتر این است که هر روز با یک برنامه  منظم کار های روزانه اتان را با ذهنی پر نشاط شروع کنید . این قطعه بر اساس یک موسیقی محلی فرانسوی در عصر موتزارت است . بسیاری از کودکان الفبا را به کمک این آهنگ حفظ می کنند . ببینید می توانید واریاسیون های متنوعی که موتزارت روی این ملودی ساده خلق کرده خلق کرده بشنوید و بر آن متمرکز شوید . شاید این روش به شما در یادگیری الفبا کمک کند.

7-Allegro aperto , Violin Concerto No.5 in A Major , K.219


این Allegro روشن کننده و انرژی بخش است . به گفته دکتر توماتیس این موسیقی مغز را تقویت می کند . این قطعه پر تحرک و قوی برای گوش و مغز تمرین بسیار مناسبی می باشد . قبل از ساعات مطالعه خود 10 دقیقه به آن گوش کنید تا گوش وبدن خود را فعال سازید . تصور کنید شما یک ارکستر را رهبری می کنید ، و یا تصور کنید ویلون را خودتان می نوازید . ده دقیقه موسیقی را با فعالیت و تحرک سپری کنید.

8- Andante , Symphony No . 15 in G Major , K.124

موتزارت این قطعه را در سنین جوانی نوشت ، یک نمونه شگفت انگیزی برای شروع یک کار سخت می باشد . صدای موسیقی را پایین بیاورید وگوش بسپارید ، بگذارید به روشی که فقط موتزارت می داند رشد فکری و خلاقیت شما افزایش یابد .


 

منبع : برگرفته از  Children-music.blogfa.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: مژگان  اصفهانی زاده شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  معرفی یک سایت  در خصوص  نقاشی کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

این سایت  در خصوص  نقاشی کودکان است  و دارای مطالب جالبی در این زمینه می باشد 

 


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی:گروه علمی کودک و خلاقیت شهر:تهران
عنوان مطلب: استرس مغز كودكان را تغییر می‌‌دهد
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

استرس مغز كودكان را تغییر می‌‌دهدشاید فکر کنید بچه‌ها، اضطراب‌های کوچک و گذرایی دارند که آنها را زیاد آزار نمی‌‌دهد. اما باید بگوییم که این فکر از بیخ و بن غلط است


. متخصصان دانشگاه ویسكانسین آمریكا متوجه شده‌اند که مغز کودکان مضطرب با همسالان غیرمضطربشان متفاوت است و این تفاوت‌های مغزی روی توان ذهنی و ادراكی آنها تاثیر می‌‌گذارد.

كودكان وقتی تحت استرس شدید و مداوم زندگی می‌‌كنند در آزمون‌های حافظه‌ای محیطی، كارآیی ضعیف‌تری دارند. آنها همچنین در انجام تست‌های مربوط به حافظه كوتاه مدت نیز بیشتر دچار مشكل می‌‌شوند.

 خشونت یا تبعیض در مورد یكی از فرزندان، اختلافات همیشگی اعضای خانواده، فشار برای موفقیت، مشکل در مدرسه و بیماری‌های جسمی‌،‌ می‌‌تواند بچه‌های شما را مضطرب کند. اضطرابی که شاید بروز ندهند اما همیشه با آنهاست و با شب ادراری، رفتارهای پرخاشگرانه، رفتارهای وسواسی، مو کندن و ناخن جویدن، افت درسی و... خود را نشان‌ می‌‌دهد. این کودکان گاهی دچار لکنت زبان‌ می‌‌شوند، کابوس‌ می‌‌بینند و معمولا در ارتباط برقرار کردن با دیگران ناموفق هستند.


این مطالعه كه در مجله نوروساینس به چاپ رسیده تأییدی بر یافته‌های قبلی در مورد تأثیرات مخرب استرس در زندگی انسان است. در برخی از مطالعات اخیر نشان داده شده است كودكانی كه در شرایط پراسترس زندگی می‌‌كنند از نظر فرآیندهای سلولی سریع‌تر پیر می‌‌شوند و بنابراین می‌‌توان گفت استرس دوران كودكی عامل كاهش طول عمر است. این یافته حاصل مطالعه روی 61 كودك 9 تا 14 ساله است. متخصصان می‌‌گویند: هر چند این تفاوت‌ها در بافت مغزی جزیی و میكروسكوپی هستند اما می‌‌توانند تاثیرات مهمی‌ روی مهارت‌های ذهنی كودكان برجای بگذارند.


 

منبع : برگرفته از گردآوری : گروه سلامت سیمرغ www.seemorgh.com/health



 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی:گروه علمی کودک و خلاقیت شهر:تهران
عنوان مطلب: چرا ضریب هوشی کودک به مادر بستگی دارد؟
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

پرفشاری خون در دوران بارداری و اختلالات مربوط به آن مانند پره اکلامپسی (مسمومیت بارداری) در 10 درصد بارداری ها مشاهده می شود.


فشارخون بالا در دوران بارداری موجب کاهش ضریب هوشی (IQ) کودک می شود.


مطالعات محققان فنلاندی نشان داد بالا بودن فشارخون مادر در دوران بارداری، اثرات منفی بر مهارت تفکر کودک دارد و این اختلال تا دوران بزرگسالی ادامه می یاید.

این محققان معتقدند که پرفشاری خون در دوران بارداری و اختلالات مربوط به آن مانند پره اکلامپسی (مسمومیت بارداری) در 10 درصد بارداری ها مشاهده می شود و محیط رشد جنین در درون رحم را تحت تاثیر قرار می دهد. کاهش توانایی تفکر حتی در دوران سالمندی نیز ریشه در دوران جنینی دارد چرا که تکامل ساختار و عملکرد مغز در این دوران انجام می شود.

در این مطالعه تاریخچه پزشکی و فشارخون 398 مادر در دوران بارداری بررسی شد. پسران این مادران در بین سال های 1934 تا 1944 متولد شده بودند. مهارت تفکر این مردان در سن 20 سالگی و سپس در 69 سالگی مورد ارزیابی دوباره قرار گرفت. این ارزیابی ها شامل استدلال ریاضی، ارتباط چشمی و محیطی و مهارت های گفتاری بود.

بر اساس نتایج، در مردانی که مادرانشان مبتلا به پرفشاری خون در دوران بارداری بودند، نتیجه تست های مهارت تفکر در 20 و 69 سالگی، 3.46 نمره کمتر از سایر مردان بود. همچنین در این مردان روند کاهش نمره به ویژه در مورد تست های استدلال ریاضی، در فاصله 20 سالگی تا 69 سالگی بیشتر بود.

محققان این طور نتیجه گرفتند که پرفشاری خون در دوران بارداری موجب کاهش توانایی ادراک و شناخت در کودک شده و در این افراد با افزایش سن، کاهش قابلیت ادراک بیشتر از سایر افراد مشاهده می شود.

در حقیقت می توان این طور نتیجه گرفت که پایین بودن توانایی ادراک و کاهش این مهارت با افزایش سن، ریشه در دوران جنینی دارد.


 

منبع : برگرفته از www.seemorgh.com/health



 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی:فاطمه کلیوری شهر:سمنان
عنوان مطلب: معرفی  یک سایت  برای کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

سایت  نازک  یک سایت کودکان  است  که مطالب آن می تواند  برای والدین مفید باشد .

 



 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی:ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب: خنداندن کودک باعث افزایش خلاقیت او میشود
شرح مطلب ارسالی  :
 

 



یک روانشناس برخنداندن روزانه حداقل ۱۰ دقیقه کودک برای پرورش خلاقیت تاکید کرد.
ریشه شکل‎ گیری خلاقیت، در تربیت فرزند است و تربیت فرزند سخت‏‎ ترین کار است. کودکان اگر عزت نفس داشته باشند خلاقیت دارند و یکی از راه‎های افزایش عزت نفس وقت گذاشتن برای کودک است. به‌عنوان مثال برای پرورش گل‎های یک باغچه باید به آن رسیدگی کرد و وقت گذاشت.


“زهرا مقدم” گفت: بازی با کودک، کتاب خواندن برای او و نوازش آن از روش‎های پرورش عزت نفس و خلاقیت کودک است. اولیاء باید یاد بگیرند که به حرف‎های کودک گوش دهند البته باید توجه کنند که ادای گوش دادن را درنیاورند بلکه با احترام قائل شدن به او تمام حرف‎های او را به دقت گوش کنند و حتی اگر نیاز باشد کار خود را تعطیل نمایند.


این روانشناس افزود: کودک تا ۷ سالگی محتاج به کمک است و نمی‎تواند کارهای ریز را به خوبی انجام دهد، پس اگر در این دوران کودک نتوانست کارهایش را به خوبی انجام دهد و به‌عنوان مثال غذای خود را زمین ریخت او را زیر سوال نبرید زیرا این عمل تلقینی برای کودک است که نمی‎تواند کارهای خود را انجام دهد.


وی خاطرنشان کرد: اولیاء به دنبال موقعیت‎های تشویقی برای کودکان خود باشند به عنوان مثال اگر کودک پازل ساده ‎ای را توانست درست کند یک جایزه ساده به او بدهند و کودک خود را با کسی مقایسه نکنند. این موضوع نه تنها برای کودکان بلکه برای تمام افراد صادق است، زیرا هر کس منحصر بفرد است و استعداد آنها نباید با کسی مقایسه شود.


مقدم اظهار کرد: والدین برای کودکان خود لحظات خاطره ‎انگیز درست کنند و روابط احساسی و عاطفی با آن داشته باشند. نوازش کودک توسط مادر به دوران کودکی محدود نمی‎شود و گاهی نیاز است مادران نوجوانان خود را نوازش نمایند.


وی تصریح کرد: در بسیاری از کلینیک ‎های روانشناسی تختی برای نوازش در نظر گرفته شده است که مادر روی آن می‏‌خوابد و کودکی روی در روی مادر قرار می ‎گیرد و کودک خود را نوازش می‎کند، زیرا نوازش در دوران کودکی یک عطش است و اولیاء باید به‌طور مرتب به دنبال موقعیت‎های نوازش کودک خود باشند.


این روانشناس یادآور شد: اولیاء بایدها و نبایدها را در ارتباط با کودک خود به حداقل برسانند، زیرا امر و نهی خلاقیت را می‎ کشد و در پی اندیشیدن تمهیداتی در یک محیط بسیار امن کودک را آزاد بگذارند تا کارهای خود را انجام دهد و نگران این نباشند که کودک لباس خود را کثیف کند و یا با دست خود غذا بخورد.
:
 

منبع : برگرفته از  isna.ir-گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  راهکارهاي پيشنهادي براي پرورش خلاقيت و رفتار خلاق در كودكان
شرح مطلب ارسالی  :
 



راهکارهاي پيشنهادي براي پرورش خلاقيت و رفتار خلاق در كودكان


1- فرصت هايي به امور پيش بيني نشده در برنامه ريزي خلاق اختصاص داده شود.
2- در گزينش و سازمان دهي برنامه ريزي آموزشي به تجارب اصيل، سيال و انعطاف پذير كه در اصل در برگيرنده سه اصل خلاقيت است، بيشتر توجه كنيم (با توجه به تجربيات آموختني و سازمان دهي اين تجربيات)
3- جذب دانش، توأم با تفكر نقادانه و تحليل
4- سؤالات «غريب» ، «غير معمول» و «عجيب» دانش آموزان را نبايد ناديده گرفت.
5- سعي كنيد در همه فكرها نكات مثبت را بيابيد. به فكرها، سؤالات، برچسب «احمقانه»، «بد» و «نا مربوط» نزنيد كه باعث مي شود دانش آموزان سؤالات بهتري مطرح نسازند.
6- بهترين روش اين است كه سؤالات «احمقانه و نامربوط» با مطالبي از سوي خود شما دنبال شود و از ياد گيرنده بخواهيد در مورد مسئله بيشتر فكر كند.
7- به طور منظم به خلاقيت دانش آموزان خويش پاداش دهيد. بسياري از دانش آموزان نشان داده اند كه با دريافت پاداش براي فعاليتهاي خلاقانه، رفتار خلاقه اشان افزايش يافته است.
8- از دانش آموزان خويش انتظار خلاقيت را داشته باشيد و آن را طلب كنيد.
9- از نظر نمره و امتياز به «خلاقيت» بايد امتياز اضافي داد.
10- براي رفتارهاي خلاق الگو نشان دهيد.


11- آموزش مهارتهاي جديد تا كودكان بتوانند به گونه اي خلاق، دنيا را سياحت كند.
12- شكوفا كردن تصور و تخيل كودك
13- استفاده از روشهاي حل مسئله حتّي در سنين پايين
14- كودكان پيش دبستاني خود آشكارا خلاق هستند، اين گرايش طبيعي به جانب خلاقيت را سايرين تغيير ندهند.
15- آموزش انضباط فكري
16- پرورش تفكر واگرا
17- پرورش تفكر همگرا نيز ناديده گرفته نشود زيرا خلاقيت از طريق توليد واگرا و توليد همگرا ايجاد مي گردد.
18- يادگيري بسيار مهم، ولي تفريحي و جالب باشد.
19- كودكان به عنوان افراد منحصر به فرد، قابل احترام و محبت قرار گيرند.
20- كودكان در محيط هاي آموزشي خود يادگيرنده فعال باشند.


21- فضاي كلاس عاري از تنش و فشار باشد و كودكان در آن احساس آسايش و آرامش كنند.
22- كودكان در آموزشگاه احساس عزت نفس و ارزش معنوي داشته باشند.
23- مربيان منبع اطلاعات و هدايت هستند. كودكان بايد براي مربيان احترام قائل شوند اما در حضور آنها احساس راحتي نمايند.
24- كودكان براي بحث بي پرده دربارهء مسائل با مربي يا همكلاسهاي خود احساس آزادي نمايند.
25- همكاري هميشه بر رقابت ترجيح داشته باشد..
26- تجارب يادگيري حتي الامكان به تجارب دنياي واقعي كودكان نزديك باشد.
27- از جمله عوامل بسيار مهم در يك محيط آموزشي، نقش الگوي مربيان است. مربياني كه در احساس كودكان شريك مي شوند، خود را كامل نمي دانند و احترام عميق براي آنها قائل هستند و رفتار آنها الگويي است از آن چه مي گويند، و شوق همكاري در يادگيري و خلاقيت را در كودكان افزايش مي دهند.
28- فضاي فيزيكي محيط هاي آموزشي بايد ايده برانگيز و متنوع باشد. وجود وسايل آموزشي لازم و دسترس كودكان به آنها نقش مهمي در پرورش خلاقيت كودكان دارد.
29- به كودك فرصت دهيد تا بدون ترس از عواقب ارزشيابي به يادگيري، تفكر و اكتشاف بپردازد.
30- از همسان سازي كودكان بپرهيزيد (همسان سازي كودكان يعني محدود كردن تجربيات و سوق دادن كودك به نحوهء تفكر همگرا)


31- يادگيري مشاركتي و گروهي
32- كم كردن حجم كتاب
33- به كارگيري تفكر، طراحي ذهني، رديابي ذهني، هدف يابي در فرآيند يادگيري كه منجر به پويايي ذهن شود.
34- يادگيري پويا (انعطاف پذير، كاربردي و خلاق) باشد.
35- در برنامه ريزي آموزشي خلاق به كودكان فرصت انتخاب و پذيرش يك مفهوم
داده شود.
36- فرصت اظهار نظر يا رد آن مفهوم
37- فرصت تحليل و بررسي كليه رويكردها
38- پرورش كاركرد بخش راست و چپ مغز (بخش راست مغز مسئول فعاليتهاي مربوط به تفكر واگرا، بخش چپ مغز مسئول فعاليتهاي مربوط به تفكر همگرا)
39- اندازه گيري خلاقيت دانش آموزان از طريق آزمون تورنس كه خلاقيت و نيزپيشرفت تحصيلي مورد بررسي قرار مي گيرد.
40- برنامهء «غني سازي انفرادي» يك كوشش آموزشي بسيار شايسته براي پرورش خلاقيت است، كه به طور مستقل و انفرادي در اختيار كودكان مي گذارد.


41- كارآموزي براي «فرآيند پژوهي اختراع» (كودكان با خط سير و روند فعاليتهايي كه منجر به يك اختراع و پديدآيي يك اثر بي همتا شده است، آشنا مي شوند)
42- تأمين منابع (انساني و مالي) مناسب و شايسته براي اجراي برنامه هاي ويژه خلاقيت (غني سازي انفرادي، فرآيند پژوهي اختراع)
43- تهيه فهرستي از اختراعات كه فرآيند اجرايي آنها در سطح درك و توانايي كودكان است،
44- انتخاب و گزينش يك اختراع از ميان فهرست مزبور براساس آمادگي فردي كودك
45- توضيح و تشريح جريان فرآيند شكل گيري آن اختراع به وسيله مربي
46- نظام دهي و ايجاد وحدت يافتگي مراحل متوالي فرآيند براي كودك
47- فراهم آوري وسايل و تجهيزاتي كه بازآفريني اختراع را توسط كودك تحقق بخشد.
48- اجراي فرآيند به وسيلهء كودك يا طي مراحل به طور گام به گام با نظارت دقيق مربي
49- قضاوت و ارزشيابي و نقد كودك درباره فرآيند ياد شده و بررسي و تحليل آن
50- بررسي نتايج و تبعات فراگير اين اختراع و فرآيند آن در جنبه هاي گوناگون


51- استنباط جنبه هاي ارزشمند و مفيد آن اختراع از لحاظ كاربردهاي اجتماعي
52- درخواست از كودك براي اجراي فرآيند با شيوهء متفاوت
53- بررسي ديدگاه عمومي مردم و موضع گيري آحاد مردم درباره خلاقيت و پرورش آن
54- ارتقاء سطح آگاهي عموم مردم بر پايهء وضعيت عقيدتي موجود آنها دربارهء اهميت و ضرروت خلاقيت و نقش حياتي در پايداري و پيشرفت جامعه
55- آشنايي و تماس مستقيم مردم با كودكان خلاق و نيازهاي آنها
56- آموزش اطلاعات و تجربيات مربوط به رفتار خلاق به منزلهء مواد اوليه
57- آموزش توجه به جزئيات موضوع، تصاوير و ...
58- ايجاد انگيزه و مركز رغبت
59- كاهش اضطراب كودكان
60- شوخ طبعي


61- توجه به خلاقيت كودكان و قدرداني از ايده ها و تجربه هاي نوين
62- اعتدال در روابط عاطفي
63- عدم قضاوت زود هنگام بر روي يك موضوع ناآشنا
64- تقويت خود پنداره مثبت
65- عدم تكيه بر يادگيري حافظه اي و يادگيري كليشه اي
66- استفاده از روش بارش مغزي (ذهن انگيزي)
67- تجارب دانش ‎آموزان رابه موردخاص محدود نكنيم(كار بديع و كار خلاق را تقويت كنيم)
68- تهيه فهرست مطالبي از سؤالات (چرا، كجا، چه موقع، چه كسي، چه چيزي، چطور)
ـ فهرستي از سؤالات بدين قرار تهيه گردد :
69- تركيب كردن
70- اقتباس


71- تعديل و تغيير
72- بزرگ كردن
73- استفاده هاي ديگر از اشياء و پديده ها
74- حذف كردن
75- تغيير دادن ترتيب ها
76- وارونه سازي
77- جايگزين كردن
78- ارتباط اجباري چيزهايي كه معمولاً هيچگونه رابطه اي با يكديگر ندارند.
79- آموزش همراهي بي ربط (قبلاً در روش هاي پرورش خلاقيت توضيح داده شده است)
80- آموزش معكوس سازي مسئله (قبلاً در روش هاي پرورش خلاقيت توضيح داده
شده است)


81- آموزش تداعي تصوير (قبلاً در روش هاي پرورش خلاقيت توضيح داده شده است)
82- تقويت كنجكاوي (پرسيدن، تقاضا و جستجوي اطلاعات جديد)
83- تقويت اعتماد به نفس
84- به تفاوتها احترام بگذاريد، يعني از رقابتها جلوگيري كنيد (هر رقابتي صحيح نيست، بعضي از رقابتها اعتماد به نفس را از بين مي برد)
85- رفتار آفرينندهء كودكان را سرمشق قراربدهيم.
86- بيش از اندازه از كودكان سؤال نكنيم (استقلال)
87- هنگامي كه خودشان حضور دارند، در مورد آنها با ديگران صحبت نكنيم.
88- بگذاريم آنها خود پاسخگو باشند.
89- خيلي به آنها نه نگوييم.
90- كارها و رفتارهاي خوب كودكان را توصيف كنيم.


91- به كودكان اجازه دهيم كه شخصاً براي مشكلات راه حلي پيدا كنند.
92- كودكان را طوري تربيت نكنيم كه تقليد كنند يا مثل هم فكر كنند.
93- به خاطر راستگويي آنها را تنبيه نكنيم.
94- به آنها ياد بدهيم كه هميشه مطابق چهارچوب معيني حركت نكنند چه موقع نقاشي يا داستان تعريف كردن ...
95- آنها را مورد انتقاد قرار ندهيم و ارزش كار آنها را كم نكنيم.
96- به بهانه كثيف شدن از كشف كردن چيزها جلوگيري نكنيم.
97- ياد بدهيم كه هميشه ممكن است بزرگتر ها درست فكر نكنند.
98- براي راه حل هاي آنها ارزش و اعتبار قائل شويم.
99- ايجاد فرصت هايي جهت بازي هاي تخيلي و بازي هايي كه باعث شكوفايي نيروي فكري، كسب مهارتهاي بنيادين و خلاقيت كودكان مي گردد .
100- آماده سازي كودك براي خلاقيت (1- تركيب بندي نو از اشياء و مواد در دسترس 2- استفاده هاي نامعمول از اشياي معمولي)


101- پرورش حواس كودك شامل اين موارد است :
تمرينات ديداري
شنيداري
لمسي
بويايي
چشايي
تمرينات حسي - تجسمي (جزء‌ تمرينات مربوط به تصويرسازي ذهني است)
تمرينات حسي آميزي (بايد از طريق تناظريابي و تخيل به ياد بياوريم. مانند: صداي سيب)
تمرينات ترجمه حسي (دو نظام حسي به هم تبديل مي شود كه ممكن است قبلاً تجربه شده باشد. مانند: به ياد آوردن گرماي آتش از تصوير)
102- ايجاد هيجان مناسب (تن آرامي، حركت - آگاهي ، تصويرسازي ذهني، تصوير سازي هدايت شده، قصه هاي ناتمام)
103- به كارگيري مهارت هاي تفكر (جلسات بارش فكري براي كودكان، تفكر تصويري، تصوير سازي ذهني، ارتباط اجباري، داستان هاي ناتمام، استفاده از لطيفه، طنز، شوخي، شكلك، فهرست صفات، حركات بدني و ژست ها، بازهاي خلاق)
104- تسهيل فرآيند خلاقيت (انعطاف پذيري بيشتر، استفاده از گفتار براي الگوسازي، فراهم نمودن شرايط تجربه بدون ترس از شكست، ارائه انتخاب ها، انگيختن خلاقيت، مجالسي براي خطا كردن، زماني براي بازي و تخيل)

منابع و مآخذ

1- جيمز گالاگر (1381)، آموزش كودكان تيزهوش، ترجمه مجيد مهديزاده – احمد رضواني، مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس، چاپ پنجم.
2- دين كيت سيمونتن، خلاقيت، ترجمهء حسين شكركن، مجلهء استعدادهاي درخشان، سال نهم، شماره 4 ، اسفندماه 1379، انتشارات سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان (سمپاد)، ص374.
3- حسيني – افضل السادات، خلاقيت و شيوه هاي پرورش آن، مجلهء استعدادهاي درخشان، سال نهم، شماره2، تير – شهريور 1379، انتشارات سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان (سمپاد)، ص119.
4- زماني – احمدرضا (1380)، پرورش خلاقيت در كودكان، تهران، شركت چاپ و نشر كتابهاي درسي ايران، شاخهء آموزش فني و حرفه اي.
5- ويژه نامهء همايش نقد و بررسي كتاب هاي درسي دورهء ابتدائي، ماهنامه رشد آموزش ابتدايي، مرداد 1378.
6- راهنماي چگونگي تدوين پيك هاي بهاري (تعطيلات نوروزي) – سازمان آموزش و پرورش سال 81-80
7- نكويي – بيوك، رابطهء خلاقيت، باورهاي انگيزشي، راهبردهاي يادگيري خود نظم بخش و پيشرفت تحصيلي (قسمت اول)، مجلهء استعدادهاي درخشان، سال هشتم، شماره 1،
فروردين – خرداد 1378، انتشارات سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان (سمپاد).
8- نكويي – بيوك، رابطهء خلاقيت، باورهاي انگيزشي، راهبردهاي يادگيري خود نظم بخش و پيشرفت تحصيلي (قسمت دوم)، مجلهء استعدادهاي درخشان، سال هشتم، شماره2،
تير – شهريور 1378، انتشارات سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان (سمپاد).
9- رمي شوون، سرآمدها، ترجمهء محمود ميناكاري، تهران، مركز نشر دانشگاهي، چاپ نوبهار، چاپ دوم.
10- باري گرانت و مايكل پيكوفسكي، ترجمهء عباس فتاح زاده، نظريه ها و مطلوبها به سوي آموزش كودك محور تيزهوشان، مجلهء استعدادهاي درخشان، سال هشتم، شماره3،
مهر – آذر 1378، انتشارات سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان (سمپاد).
11- دوريس جي. شل كراس، آموزش رفتار خلاق و استعدادهاي درخشان در دانش آموزان، ترجمهء مجتبي جواديان، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ سوم.
12- عبادي زارع – سعيد، رابطه باورهاي معرفت شناختي با خلاقيت، مجلهء استعدادهاي درخشان، سال هشتم، شماره4 ، دي – اسفند 1378، انتشارات سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان (سمپاد).
13- كاظمي حقيقي – ناصرالدين، غني سازي و خلاقيت، مجلهء استعدادهاي درخشان سال نهم، شماره3 ، مهر-آذر 1379، انتشارات سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان (سمپاد)، ص 236.
14- مهجور – سيامك رضا، روان شناسي بازي، شيراز، نشر راهگشا، چاپ پرواز، چاپ دوم.
15- جين مارزولو - جين لويد، آموزش از راه بازي، ليلي انگجي، مدرسه، 1379 .

 

منبع : نویسنده : ریبوار کارگر - برگرفته از  pishromarivan.blogfa.com


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  رشد خلاقیت در کودکان و جلوه های آن
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


مطالعات روان‌شناسان درباره خلاقيت نشان داده است که خلاقيت نيز همانند ساير جنبه‌هاي انسان از الگويي پيروي مي‌کند. به نظر آنها خلاقيت در اوايل زندگي و ابتدا در بازي کودک ظاهر مي‌شود و به تدريج در جنبه‌هاي ديگر زندگي از قبيل کار ، مدرسه ، فعاليت‌هاي تفريحي و مشاغل تجلي مي‌کند. ابتکارات يا توليدات خلاق در طول سال‌هاي 30 و 40 به اوج مي‌رسد. بعد از آن حالت فلات پيدا مي‌کند، به تدريج کاهش مي‌يابد.



اريکسون ، ميان‌سالي را سن بحراني ناميده است که در آن توليد يعني تمايل به خلق يا به وجود آوردن يا رکود حکمفرما خواهد شد. به عقيده روان‌شناسان عوامل محيطي از قبيل فقر بهداشتي ، اوضاع و احوال خانوادگي ، فشارهاي مالي و نبودن وقت آزاد در به اوج رسيدن خلاقيت مؤثرند و شواهد دال بر کاهش آن به سبب محدوديت‌هاي موروثي وجود ندارد.

عوامل تسريع‌کننده در رشد خلاقيت

*وقت: کودکان براي خلاق شدن وقت زيادي لازم دارند تا با افکار و مفاهيم درگير شوند و با آنها بازي کنند و آنها را به اشکال نو و ابتکاري در آورند.


*رشد


*ترغيب و تشويق: کودکان براي خلاقيت و خلاق بار آمدن به تشويق و ترغيب نياز دارند و انتقاد مانع خلاقيت ايشان مي‌شود


*مواد: بديهي است وجود مواد گوناگون مثلا کاغذ ، خمير و...براي تحريک خلاقيت در کودکان ضرورت دارد.


*محيط محرک: محيط خانه و مدرسه بايد با تشويق و راهنمايي کودکان در کاربرد مواد و اشيا ، خلاقيت ايشان را بر انگيزد.


*روابط غير انحصاري والدين کودک: والديني که نه حامي افراطي و نه انحصارگر افراطي فرزند خود هستند، طبعا او را به استقلال و اتکا به خويش تشويق خواهند کرد و اين دو تاثير بيشتري در خلاقيت دارند.


*روش‌هاي پرورش کودک:روش آزاد منشانه و آسان‌گير در پرورش کودکان درخانه و مدرسه خلاقيت را تسريع مي‌کند، در صورتي که سختگيري از آن جلو گيري مي‌کند.


*فرصت کسب معلومات : خلاقيت در خلا انجام نمي‌گيرد،بلکه مستلزم کسب معلومات است که زير بناي خلاقيت بشمار مي‌رود.


جلوه‌هاي خلاقيت در کودکان: کودکان فرايند خلاقيت خود را درسنين مختلف به شکل‌هاي گوناگون آشکار مي‌کنند که به جلوه‌هاي خلاقيت معروفند. اين جلوه‌ها عمدتاعبارتند از :


جاندار پنداري


علاقه به نسبت دادن هشياري به اشيا و موجودات غير جاندار. اين جلوه را غالبا در کودکان خردسال که هنوز نمي‌توانند جاندار را از غير جاندار تميز دهند، مي‌بينيم، آنها از نسبت دادن صفات زندگان به موجودات غير زنده لذت مي‌برند و معمولا صفاتي را به آنها نسبت مي‌کند که والدين‌شان به خود ايشان نسبت مي‌دهند.

بازي سازنده

کودکان زماني که به سن مدرسه مي‌رسند و مي‌توانند خيالبافي و واقعيت را از هم تشخيص دهند، توجه خود را از بازي نمايش يه بازي سازنده معطوف مي‌کنند.


دوستان خيالي
دوست خيالي از شخص ، حيوان يا چيزي که کودک در عالم خيالش مي‌آفريند تا نقش دوست را با او ايفا کند، زيرا بيشتر بازي‌ها براي لذت بخش بودن به همبازي نياز دارند و کودکاني که همبازي ندارند غالبا يک همبازي خيالي براي خودشان خلق مي‌کنند. کودکي که تجارب اجتماعي تلخ و ناخوشايند دارد، ممکن است همبازي خيالي را بر همبازي واقعي ترجيح دهد.


روياي بيداري
روياي بيداري مانند بازي‌ها ، فعاليتي است که شخص از پرداختن به آن لذت مي‌برد. شکلي از بازي ذهني است که معمولا خيال پردازي خوانده مي‌شود تا جلوه‌هاي کنترل شده تخيل مشخص شود.


دروغ‌هاي مصلحت آميز کودک
يکي از جلوه‌هاي بسيار شايع ميان کودک خردسال ، گفتن دروغ‌هاي مصلحتي است که با دروغ‌هايي که بزرگسالان فکر مي‌کنند تفاوت دارد. اين گونه دروغ را کودک بر خلاف تصور بزرگسالان عملا درست مي‌پندارند.


شوخي سازي
شوخي دو جنبه دارد: توانايي ادراک شوخي و ديگري توانايي توليد آن و جنبه پذيرش اجتماعي را هم بايد به آن افزود، زيرا جالب يا غيرجالب بودن شوخي را اطرافيان تعيين مي‌کنند. توليد شوخي مستلزم شناخت موقعيت است، همچنين با ميزان علاقه شخص به پذيرش اجتماعي بستگي دارد. به اين معنا که کودکان ناراضي از ميزان آن طبعا به توليد شوخي انگيزش بيشتري خواهند داشت تا به هدف خود برسد. شوخي‌ها انواع ساده و پيچيده دارند که خلاقيت عمدتا در شوخي‌هاي پيچيده به چشم مي‌خورد.


داستان‌گويي
يکي ديگر از جلوه‌هاي خلاقيت ، داستان‌گويي است. کودکان خلاق در انتخاب و بيان داستان مو فقيت بيشتري دارند و بهتر و بيشتر مي‌توانند توجه شنوندگان خود را جلب کنند.


مفهوم خود آرماني


مفهوم خود آرماني آرزوي کودکان به اين است که آن باشند يا آن چيز را عرضه کنند که خود دوست دارند به آن برسند. به عبارت ديگر منظور از خود آرماني ، علاقه شخص به اين است که ديگران او را آنچنان که خودش مي‌خواهد دريابند. اعم از خود پنداري بدني و خود پنداري روان‌شناختي رشد


 

منبع : برگرفته از  Beytoote.com


 

 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  کودک و خلاقیت
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


مهمترین نقشی که والدین در تربیت کودکان خود می‏توانند، ایفا نمایند پرورش توانایی خلاقیت در آنها است.
خلاقیت در پرورش کودکان عامل بلامنازع کلیه پیشرفت‏های بشری است. بسیاری از اندیشمندان معتقدند خلاقیت و سلامت روح و روان در کودکان همراه و همگام هم هستند.

مهمترین عامل ایجاد خلاقیت در کودکان انگیزه است. استعداد، ویژگی‏های شخصیتی، مهارت، به والدین و اطرافیان کودک نشان می‏دهد که کودک چه کاری می‏تواند انجام دهد ولی انگیزه به کودک نشان می‏دهد که چه کاری انجام خواهد داد. آنچه مهم است پرورش خلاقیت در کودکان انطباق انگیزه ‏ها با استعداد و مهارت‏های کودکان است و پرورش انگیزه و مهارت در خلاقیت بسیار کارساز است.


تمام کودکان می‏توانند خلاق باشند و این والدین کودک می‏باشند که باید بهترین راه استفاده از انرژی خلاق را به کودک خود نشان دهند و بیاموزند. در محیط اجتماعی کودکان چه در منزل و چه در مدرسه، تربیت روحیه خلاق در کودکان بسیار حایز اهمیت است. این که مراحل فرآیند خلاقیت در کودکان چگونه سپری می‏شود و اهمیت انگیزه خلاقیت در کودکان چیست، از جمله ویژگی‏های مهم و مسایل اساسی رشد و پرورش کودک است. خلاقیت در کودکان دارای دو ویژگی می‏باشد که با داشتن این دو ضابطه می‏توان به نمود خلاقیت در کودکان پی برد.


برای آنکه خلاقیت در کودکان پویا و زنده بماند، باید به کودکان آزادی زیادی بدهید و به آنها به عنوان یک فرد احترام بگذارید.


الف- کار خلاق در کودک با کارهایی که کودک قبلاً انجام داده و تمام چیزهایی که قبلا دیده یا شنیده متفاوت باشد.


ب- دوم آنکه فقط نباید متفاوت باشد بلکه باید صحیح بوده و در جهت رسیدن به یک هدف مفید باشد. به طریقی که برای کودک جذاب یا معنی دار باشد، در واقع علامت خلاقیت در اعمال و رفتار کودکان تازگی و مناسب بودن آن کار می‏باشد در تشریح این دو معیار، مفهوم تازگی آن کاملاً ساده است. رفتار کودک نمی‏تواند فقط تقلید یا گزارش چیزی که قبلاً دیده است باشد یعنی در محدوده رفتاری کودک باید تا حد زیادی تازه باشد. به منظور قضاوت درباره تازگی کار کودک، والدین او بهترین قاضی می‏باشند. بسیار مناسب بوده پر دردسرتر است این واژه به منظور رد کردن رفتارهایی که صرفا عجیب هستند مورد استفاده قرار می‏گیرد اما این مفهوم بی‏ ثبات است و نباید به آن خیلی تکیه کرد.


کودک و خلاقیت

انگیزه خلاقیت در کودکان
خلاقیت کودکان در هر زمینه‏ای که باشد به سه چیز بستگی دارد.


1- مهارت در همان زمینه
2- مهارت‏های کار و تفکر خلاق
3- انگیزه ذاتی


بعضی از عناصر خلاقیت فطری می‏باشد، بعضی به یادگیری و تجربه بستگی دارد و بعضی به محیط اجتماعی مربوط می‏شود. بزرگترین کمک والدین به کودکان‏شان در پرورش خلاقیت، کمک به آنها در یافتن و گسترش نقطه تلاقی خلاقیت می‏باشد. یعنی جایی که استعدادها، مهارت‏ها و علایق آنها به یکدیگر متصل می‏شوند. آنچه مهم است بدانیم، استقلال در تصمیم ‏گیری کودکان است که منجر به انگیزه می ‏گردد. برای آنکه خلاقیت در کودکان پویا و زنده بماند، باید به کودکان آزادی زیادی بدهید و به آنها به عنوان یک فرد احترام بگذارید. از نظر عاطفی در حد اعتدال به کودکان نزدیک شوید و بر روی ارزش‏های اخلاقی نه قوانین خاص تاکید نمایید. لازم است والدین بدانند که از طریق عوامل زیر می‏توانند خلاقیت را در کودک خود برانگیزند. دادن آزادی، احترام، اعتدال در محبت و روابط عاطفی، اعتقاد به ارزش‏ها، نه وضع قوانین رنگا رنگ البته، قدردانی از خلاقیت از جمله عوامل تقویت کننده خلاقیت در کودکان است.

 در این میان، والدین می‏توانند با ترغیب کودکان خود به انجام فعالیت‏های متنوع آنان را یاری دهند تا عمیق‏ترین علایق خود را کشف نمایند. کودکان معمولاً بدون دخالت والدین سعی می‏نمایند فعالیت‏های خود را تدبیر نمایند و تدبیر خود ساخته در کار کودک قطعاً خلاقیت او را به همراه دارد. والدین کودک خلاق نسبت به برخورد خود با کودکان‏شان دارای شیوه ‏ها و روش‏ های گوناگون می‏باشند.


محل تقاطع خلاقیت در کودکان منطق ه‏اdی است که مهارت‏ها و علایق کودک روی هم قرار گیرد و منطبق می‏گردد.
والدین کودک خلاق برای عقاید و ابراز افکار کودکان خود احترام قایل می‏باشند.
والدین کودک خلاق از کاوش و سوال کودک خود خسته نمی‏شوند و اجازه کنجکاوی به او می‏دهند.
والدین کودک خلاق به او اجازه می‏دهند بسیاری از تصمیمات را خودش اتخاذ کند.
والدین کودکان خلاق از نظر فکری بسیار کمک حال کودکان‏شان می‏باشند. همراه کودکان‏شان با دقت به دنیا نظر می‏افکنند و درباره آن با کودک صحبت می‏نمایند. البته به شیوه ای بسیار ظریف و ماهرانه با یک عدم توافق مسالمت‏آمیز با آنها به بحث می‏پردازند.


کودک و خلاقیت

کودکان خلاق اغلب بسیار با نشاط و پر سر و صدا می‏باشند و در بازی می‏آموزند چگونه مبارزه کنند و قوی‏ترین علایق خود را کشف می‏نمایند. تحقیقات گوناگون نشان داده است که میان بازی گرایی و ایجاد خلاقیت در کودکان رابطه معنی داری وجود دارد. کودکانی که زمانی را صرف بازی کرده ‏اند اگر بلافاصله کاری را انجام دهند، بسیار خلاق‏تر از کودکانی عمل می‏نمایند که مستقیماً به یک کار مشغول می‏باشند. بهترین و موثر‏ترین روش خلاق نمودن کودکان قطعاً اینگونه خواهد بود که هم کودکان را راهنمایی نمایید و هم به آنها اختیار دهید تا مطابق علاقه و انگیزه خود از فعالیت‏های آموزشی درون یک ساختار منظم و با هدف بهره جویند.

 

 

منبع : برگرفته از  Niniu.ir


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  رشد خلاقیت در کودکان و جلوه های آن
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


مطالعات روان‌شناسان درباره خلاقيت نشان داده است که خلاقيت نيز همانند ساير جنبه‌هاي انسان از الگويي پيروي مي‌کند. به نظر آنها خلاقيت در اوايل زندگي و ابتدا در بازي کودک ظاهر مي‌شود و به تدريج در جنبه‌هاي ديگر زندگي از قبيل کار ، مدرسه ، فعاليت‌هاي تفريحي و مشاغل تجلي مي‌کند. ابتکارات يا توليدات خلاق در طول سال‌هاي 30 و 40 به اوج مي‌رسد. بعد از آن حالت فلات پيدا مي‌کند، به تدريج کاهش مي‌يابد.



اريکسون ، ميان‌سالي را سن بحراني ناميده است که در آن توليد يعني تمايل به خلق يا به وجود آوردن يا رکود حکمفرما خواهد شد. به عقيده روان‌شناسان عوامل محيطي از قبيل فقر بهداشتي ، اوضاع و احوال خانوادگي ، فشارهاي مالي و نبودن وقت آزاد در به اوج رسيدن خلاقيت مؤثرند و شواهد دال بر کاهش آن به سبب محدوديت‌هاي موروثي وجود ندارد.

عوامل تسريع‌کننده در رشد خلاقيت

*وقت: کودکان براي خلاق شدن وقت زيادي لازم دارند تا با افکار و مفاهيم درگير شوند و با آنها بازي کنند و آنها را به اشکال نو و ابتکاري در آورند.


*رشد


*ترغيب و تشويق: کودکان براي خلاقيت و خلاق بار آمدن به تشويق و ترغيب نياز دارند و انتقاد مانع خلاقيت ايشان مي‌شود


*مواد: بديهي است وجود مواد گوناگون مثلا کاغذ ، خمير و...براي تحريک خلاقيت در کودکان ضرورت دارد.


*محيط محرک: محيط خانه و مدرسه بايد با تشويق و راهنمايي کودکان در کاربرد مواد و اشيا ، خلاقيت ايشان را بر انگيزد.


*روابط غير انحصاري والدين کودک: والديني که نه حامي افراطي و نه انحصارگر افراطي فرزند خود هستند، طبعا او را به استقلال و اتکا به خويش تشويق خواهند کرد و اين دو تاثير بيشتري در خلاقيت دارند.


*روش‌هاي پرورش کودک:روش آزاد منشانه و آسان‌گير در پرورش کودکان درخانه و مدرسه خلاقيت را تسريع مي‌کند، در صورتي که سختگيري از آن جلو گيري مي‌کند.


*فرصت کسب معلومات : خلاقيت در خلا انجام نمي‌گيرد،بلکه مستلزم کسب معلومات است که زير بناي خلاقيت بشمار مي‌رود.


جلوه‌هاي خلاقيت در کودکان: کودکان فرايند خلاقيت خود را درسنين مختلف به شکل‌هاي گوناگون آشکار مي‌کنند که به جلوه‌هاي خلاقيت معروفند. اين جلوه‌ها عمدتاعبارتند از :


جاندار پنداري


علاقه به نسبت دادن هشياري به اشيا و موجودات غير جاندار. اين جلوه را غالبا در کودکان خردسال که هنوز نمي‌توانند جاندار را از غير جاندار تميز دهند، مي‌بينيم، آنها از نسبت دادن صفات زندگان به موجودات غير زنده لذت مي‌برند و معمولا صفاتي را به آنها نسبت مي‌کند که والدين‌شان به خود ايشان نسبت مي‌دهند.

بازي سازنده

کودکان زماني که به سن مدرسه مي‌رسند و مي‌توانند خيالبافي و واقعيت را از هم تشخيص دهند، توجه خود را از بازي نمايش يه بازي سازنده معطوف مي‌کنند.


دوستان خيالي
دوست خيالي از شخص ، حيوان يا چيزي که کودک در عالم خيالش مي‌آفريند تا نقش دوست را با او ايفا کند، زيرا بيشتر بازي‌ها براي لذت بخش بودن به همبازي نياز دارند و کودکاني که همبازي ندارند غالبا يک همبازي خيالي براي خودشان خلق مي‌کنند. کودکي که تجارب اجتماعي تلخ و ناخوشايند دارد، ممکن است همبازي خيالي را بر همبازي واقعي ترجيح دهد.


روياي بيداري
روياي بيداري مانند بازي‌ها ، فعاليتي است که شخص از پرداختن به آن لذت مي‌برد. شکلي از بازي ذهني است که معمولا خيال پردازي خوانده مي‌شود تا جلوه‌هاي کنترل شده تخيل مشخص شود.


دروغ‌هاي مصلحت آميز کودک
يکي از جلوه‌هاي بسيار شايع ميان کودک خردسال ، گفتن دروغ‌هاي مصلحتي است که با دروغ‌هايي که بزرگسالان فکر مي‌کنند تفاوت دارد. اين گونه دروغ را کودک بر خلاف تصور بزرگسالان عملا درست مي‌پندارند.


شوخي سازي
شوخي دو جنبه دارد: توانايي ادراک شوخي و ديگري توانايي توليد آن و جنبه پذيرش اجتماعي را هم بايد به آن افزود، زيرا جالب يا غيرجالب بودن شوخي را اطرافيان تعيين مي‌کنند. توليد شوخي مستلزم شناخت موقعيت است، همچنين با ميزان علاقه شخص به پذيرش اجتماعي بستگي دارد. به اين معنا که کودکان ناراضي از ميزان آن طبعا به توليد شوخي انگيزش بيشتري خواهند داشت تا به هدف خود برسد. شوخي‌ها انواع ساده و پيچيده دارند که خلاقيت عمدتا در شوخي‌هاي پيچيده به چشم مي‌خورد.


داستان‌گويي
يکي ديگر از جلوه‌هاي خلاقيت ، داستان‌گويي است. کودکان خلاق در انتخاب و بيان داستان مو فقيت بيشتري دارند و بهتر و بيشتر مي‌توانند توجه شنوندگان خود را جلب کنند.


مفهوم خود آرماني


مفهوم خود آرماني آرزوي کودکان به اين است که آن باشند يا آن چيز را عرضه کنند که خود دوست دارند به آن برسند. به عبارت ديگر منظور از خود آرماني ، علاقه شخص به اين است که ديگران او را آنچنان که خودش مي‌خواهد دريابند. اعم از خود پنداري بدني و خود پنداري روان‌شناختي رشد


 

منبع : برگرفته از  Beytoote.com


 

 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  توصیه هایی برای پرورش خلاقیت کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


خلاقيت ، شکل کنترل شده يا محدود شده اي از تخيل است . خلاقيت ها ي افراد نه تنها براي زيبايي ظاهري ، بلکه به خاطر نتايج نهايي که در بر دارد به کار برده ميشود . اين نتيجه نهايي معمولاً شکلي به خود مي گيرد که ديگران نيز مي توانند آن را ببينند . خلاقيت ممکن است خلق يک نقاشي ، يک لباس ، يک قطعه کوچک موسيقي يا پختن يک غذاي جديد باشد به واسطه خلاقيت ، شخص مي تواند به پيشرفتهاي انساني خود بيافزايد ، همچنين افرادي که داراي قوه تخيل زيادي هستند نسبت به کساني که فاقد خلاقيت هستند ، معمولاً به پيشرفتهاي بيشتري در زندگي نائل مي شوند . خلاقيت حتي در سنين کودکي نيز خود را نشان مي دهد.


خلاقيت حتي در سن کودکي نيز خود را نشان مي دهد . اغلب خانواده ها شايد با اين نوع پديده ها در رفتار ،کردار و گفتار کودکان خود مواجه شوند . برخي از آنان يا بي توجه هستند و يا کم توجه ؛ با اين حال آن دسته از والدين که به کوچکترين رفتارهاي کودکان خود توجه دارند ، مي توانند با به کارگيري توصيه هاي 12 گانه پرورش خلاقيت ، کودکان خود را به مرحله خود شکوفايي سوق دهند ،البته به کار گيري اين روش آنچنان هم ساده نيست . داشتن صبر و حوصله از يک سو و نکته سنجي دررفتار کودکان مي تواند آينده درخشاني را براي کودک شما رقم بزند .

شيوه افزايش خلاقيت در کودکان


* براي ايجاد سؤالات تازه در ذهن کودکتان ، او را راهنمايي کنيد . آموزش به کودک بايد طوري باشد که او را به طرف پرسشهاي تازه هدايت کند . معلم بايد هنگام جواب دادن به سؤالات کودک ، او را به سمت مهارتهاي جديد سوق دهد و از به کار بردن کلماتي مانند بله،خير،هرگز و امثال آن دوري کند . اين نوع جوابها نمي تواند ارتباط کاملي بين سؤالات کودک و معلومات قبلي او برقرار کند.

* حسن کنجکاوي در کودکان را پرورش دهيد . براي اين امر، هيچ چيز مثل پاسخهاي صحيح و مناسب به پرسشهاي او موثر نيست . سؤال ، در واقع انعکاس از ذهن تشنه اي است که مي خواهد با دريافت جواب از فردي که بهتر از او مي داند خود را سيراب کند ، اگر چه احتياج ، بايد فوراً برآورده شود اما کمي مکث بين سؤال و جواب ، غالباً مي تواند افکار و ايده اي مفيد جهت مباحثه و گفتگو به بار آورد .

* والدين و مربيان ، نه تنها بايد درباره امور مربوط به کودک ، بلکه درباره امور خانه و مدرسه نيز از او نظر خواهي کنند و عقايد او را مانند عقايد بزرگسالان در حضور خود ، به بحث و گفتگو بگذارند .

* به عقايد جديد و تازه کودکتان احترام بگذاريد . کودکاني که به نوعي خلاقيت آنها برانگيخته شده ، روابط و مفاهيم را درک مي کنند . لذا والدين و مربيان آنها ممکن است به آنها توجه نداشته باشند و حتي گاهي او عقايد خود را چنان مطرح کند که بزرگسالان قادر به ارزشيابي وجايگزيني آنها نباشند ، تشويق کودکان به ابرازعقايد جديد ، مي تواند در رشد خلاقيت آنها موثر واقع شود .

* از مراقبتها و دخالتهاي بيش از حد در زندگي کودکان اجتناب کنيد . يکي از ويژگيهاي انسان خلاق اين است که تواناييش را خودش به کارمي اندازد . وظيفه والدين و مربيان اين است که اين قابليت را در او زنده نگاه دارند و به کودکان اجازه دهند بعضي اوقات مطابق سليقه خود اشياء را کشف کنند . مراقبتها و دخالتهاي زياد از حد بزرگسالان در زندگي و رفتارهاي کودکان ، قابليت يادگيري مبتکرانه آنها را تضعيف مي کند .

* از کودکان بخواهيد که اشياء و امور نيمه تمام را تکميل کنند ؛ از کودکان تقاضا کنيد تا جملات نا تمام و داستانهاي نا کامل ، تصاوير و نقاشي هاي نيمه تمام و حتي اشياء ناقص را کامل نمايند . براي اواسباب بازي هايي بخريد که خودش بتواند آنها را به يکديگر متصل کند و با آنها مدلهاي مختلف خلق کند .


* اجازه دهيد اشيا را از نزديک لمس کنند. علاوه بر مشاهده اشيا لازم است کودک آنها را لمس نمايد ، زيرا مشاهده شيء به تنهاي کنجکاوي کودک را ارضا نمي کند ، کودکاني که از لمس کردن اشيا محروم مي شوند توانايي لازم جهت کشف و اختراع را از دست مي دهند . مشاهده همراه با لمس اشيا ، آنها را در بازي هاي خيالي ، اختراعات و پاسخ گويي به آزمونهاي خلاقيت ياري مي دهد . به کودکان اجازه دهيد وسايل بي خطر خانه را لمس نمايند. خصوصا کودکان بيرون کشيدن وسايل آشپزخانه از داخل کابينتها و بازي با کاسه و قابلمه و بشقابها را بسيار دوست دارند .


* براي کودکان هميشه يک مارک خاص آدامس ، بستني يا چيزهاي مورد علاقه را نخريد. کودکان را تشويق کنيد در خريد خوراکي و پوشاک ، مدل هاي مختلفي را امتحان کنند و از خريد کالاهاي تکراري و يکسان اجتناب کنيد .

* کودک را هميشه از يک مسير خاص به خانه نبريد . زماني که با او بيرون مي رويد ، هنگام برگشتن به خانه به او توضيح دهيد که مي خواهيد از يک راه جديد به خانه برويد. او از اين طريق در مي يابد براي رسيدن به يک هدف راه هاي مختلفي وجود دارد .

* در مورد کاربردهاي مختلف يک وسيله خاص از کودکان سؤال کنيد . کاربرد ابزارها و وسايل مختلفي که را در خانه داريد ، براي کودک شرح دهيد و از او بپرسيد: به نظر تو اين وسيله چه کاربردهاي ديگري مي تواند داشته باشد . به اين طريق شما ذهن کودک را مستعد مي کنيد .
* از مکان هاي جديد ديدن کنيد همراه با کودک به نمايشگاهها و موزه هاي مختلف و طبيعت زيبا برويد ، اجازه دهيد او از نزديک مکان هاي گوناگون را شناسايي کند .

* به اتاق او کاغذ هاي سفيد بچسبانيد . حدود يک متر از اتاق کودکتان را از سطح زمين به طرف بالا به طور سراسري و افقي کاغذ سفيد بچسبانيد و به او بگوييد هر طور که دوست دارد روي آنها نقاشي و طراحي کند . در تزيين اتاق او از سليقه اش استفاده نماييد . به او ياد دهيد که هر چند روز يک بار محل وسايلش را در اتاق تغيير دهد تا به اين وسيله زمينه خلاقيت در او پرورش يابد.


 

منبع : برگرفته از  beytoote.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  ویژگی ها و رفتار های کودکان خلاق
شرح مطلب ارسالی  :
 


خلاقيت قابليتي است كه در همگان وجود دارد اما نيازمند پرورش و تقويت مي‌باشد تا به سر حدشكوفايي برسد. فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردار باشد. خلاقيت عبارت است از « توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جدي، شكستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهاي جديد، استفاده از چيز هاي نا مربوط و تبديل آن به شكل هاي جديد.» مي توان نتيجه گرفت که خلاقيت برآيند فرآيندهاي ذهني و شخصيتي فرد بوده و به توليدات و آثاري منجر مي شود که نو و بديع بوده، خاصيتي متکامل داشته و با واقعيتها، منطبق بوده و در غايت به سود جامعه بشري هستند.




خانواده يكي از عوامل بسيار مهم در رشد و پرورش خلاقيت کودکان محسوب مي گردد که نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد. از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري مي‌كند، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرش‌هاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا مي‌كند.

« كليگان » ( 1971 ) معتقد است براي ظهور خلاقيت راههاي زيادي در شيوه‌هاي فرزندپروري وجود دارد كه مي‌تواند باعث ظهور يا محو خلاقيت شود. نحوه تربيت و استفاده از شيوه‌هاي دموكراتيك يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر كدام به نوعي در پرورش يا سركوب خلاقيت کودکان مؤثر است.

اساساً پرورش عنصر انگيزشي خلاقيت بايد در بستر خانواده صورت گيرد، زيرا مستعدترين محيط براي شکل دهي آن محيط کلامي و نظام تربيتي و رفتاري خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زيادي را در خانواده سپري مي کنند، بنابراين اين طبيعي است که بيشترين تاثير را نيز از آن بپذيرند. بيان اين نکته از آن روست که بگوييم هر چند مي توان در محيطي غير از خانواده (آموزشگاه يا جايي ديگر) به تقويت عناصر انگيزشي خلاقيت مبادرت ورزيد، اما تاثير اين عوامل به اندازه و اهميت عامل نخستين نيست. پس بهتر است که هدايت ها و روش هاي اتخاذ شده محيط دوم يعني «محيط يادگيري» به محيط نخستين يعني خانواده نيز انتقال يابد و در آنجا هم مورد تمرين و تقويت قرار گيرد؛ اين انتقال زمينه  هاي تثبيت و تحکيم انگيزش خلاقه را بيش از پيش فراهم آورد.



در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليتهاي خلاق كودك در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها بايد فرصتهاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط به كودكان بدهند و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند.


زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزشهاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد نماييد.


محيط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادي وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي نمائيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازيهاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد. خيال پردازيهاي كودكان را سرزنش نكنيد زيرا خلاقيت او را محدود مي سازيد.


تحقيقات نشان مي دهد كه والدين كودكان خلاق در رفتار خود هماهنگي بيشتري نشان مي دهند، كودكان خود را آنگونه كه هستند قبول دارند و آنها را به كنجكاوي درباره اشياء و امور تشويق مي كنند و كودكان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد مي گذارند و كارها و برنامه هاي آنان را تحت نظر دارند و پي گيري مي كنند. شايسته است والدين تا آنجا كه امكان دارد كودكان خود را مستقل بار آورده و در ايجاد اعتماد به نفس، آنان را ياري كنند و دستاوردهاي آنان را با آغوش باز پذيرا شوند و هنگام شكست، به جاي سرزنش، راهنما و راهگشاي مشكلات كودكان خود باشند، تا كودكان بتوانند ضمن احساس ارزشمندي در انجام كارها، راه حل ها و عقايد غير معمول و دور از ذهن را نيز بيازمايند، چراكه چنين كارهايي پايه و مايه اصلي خلاقيت است.



اغلب اوقات اگر كمي وقت و حوصله كنيم متوجه وجود خلاقيت در بچه ها مي شويم. بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان ، تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقيت عامل مهم بازي است. كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازيهايش سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند.

كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي كند.ممكن است يك جعبه خالي براي كودك خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. کودکان خلاق مي توانند با توجه به موقعيت و مکان خاص بازي را تغيير دهند، بازيهاي جديد ابداع کنند، مقررات خاصي وضع کنند، رهبري بازي را در دست گرفته و با سازمان بندي منسجم په به صورت فردي و چه به صورت گروهي بازي کنند.

بازي اين گونه افراد از تنوع و گوناگوني آکنده بوده و مي توانند با توجه به علايق خود و بازي کنان هدفهاي بازي را اعمال کنند. در مقابل کودکاني که از خلاقيت بي بهره بوده و يا خلاقيت کمي دارند در بازي ها نقش پيرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعايت کامل مقررات بازي مي دانند، تخطي از قوانين را جايز نشمرده و بازي را بيشتر به عنوان وظيفه و کار تلقي مي کنند تا وسيله اي براي رشد، بنابراين سهم آنها از لذت بازي کمتر از کودکان خلاق است.

ويژگيهاي کودکان خلاق:

1. كودكان خلاق اغلب با آب و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا و به تفضيل سخن گفتن مي تواند نشانه قدرت خيال و تصور زياد باشد.

2. دقت و توجه شديد در گوش دادن، مشاهده كردن يا انجام دادن كاري دارند.

3. شور و نشاط و مشغوليتهاي شديد جسماني دارند.


4. در صحبتهاي خود از قياس استفاده مي کنند.

5. عادت به وارسي منابع مختلف دارند.

6. با دقت به اشيا و پيرامون خود مي نگرند.

7. اشتياق به صحبت کردن درباره كشفيات با ديگران دارند.

8. توانايي ابداع بازيهاي جديد و تغيير در بازيها دارند.

9. کنجکاوي زيادي براي سردرآوردن از امور دارند.

10. در گفتار خود جسارت زيادي دارند.

11. سئوالات عجيبي طرح مي نمايند.



انگيزه و خلاقيت كودک در محيط خانواده زماني از بين مي رود كه :



1. تاكيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه كودک

2. ايجاد رقابت ميان كودكان

3. تاكيد افراطي بر جنسيت كودک


4. قرار دادن قوانين خشك و دست و پا گير در منزل

5. عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت

6. انتقاد مكرر از رفتارهاي كودک

7. بيهوده شمردن تخيلات كودک

8. عدم شناسايي علائق دروني كودک

9. عدم وجود حس شوخ طبعي در محيط منزل

10. تحميل نقش بزرگسال به كودک


براي افزايش خلاقيت كودكان بايد:


1. هرگز کودک را تحقير نکنيم. کودکي که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقيّت نمي‌زند.

.2 محيطي مناسب براي انجام كارهاي خلاق آنها فراهم نماييد.

3. امكانات و وسايلي در اختيار آنها قرار دهيد تا به كمك آنها خلاقيت هاي خود را ابراز نمايند. به عنوان مثال وسايل موسيقي، نقاشي و طراحي و ...

4. كارهاي خلاق كودكان را تشويق كنيد و آنها را در معرض نمايش قرار داده و از ارزيابي بيش از حد آنان خودداري كنيد.

5. به عنوان بزرگسال، خود به انجام كارهاي خلاق بپردازيد و اجازه دهيد كودكان شما شاهد كارهاي خلاق تان باشند.

6. به شيوه هاي آموزشي در خانواده خود توجه داشته باشيد.

7. براي كارهاي خلاق ديگران ارزش قائل شويد.

8. از تأكيد بر تصورات قالبي در خصوص جنسيت كودكان شديداً خودداري نماييد. ( به عنوان مثال دختر ماشين بازي نمي كند، پسر عروسك بازي نمي كند يا پسر گريه نمي كند.)

9. امكان شركت در فعاليت ها و كلاسهاي ويژه را براي آنان فراهم نماييد.

10. اگر مشكلات يا گرفتاريهاي در خانواده وجود دارد از آن مشكلات به شيوه مثبتي استفاده كنيد و با تشويق به كودك خود اجازه ابراز احساسات و اظهار نظر بدهيد.

11. توجه داشته باشييد كه استعداد فقط سهم كوچكي از خلاقيت است و تمرين و نظم بخشيدن به آن از اهميت بيشتري بر خوردار است.

12. اجازه بدهيد كودك خودش باشد حتي اگر رفتارهاي عجيب از او سر بزند و سعي كنيد در حضور جمع كودك خود را خلاق معرفي نكنيد؛ در غير اين صورت اطرافيان انتظارات بيش از حدي از كودك شما خواهند داشت.

13. با كودك خود شوخ طبع و مهربان باشيد.


 

منبع : برگرفته از  Beytoote.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  تقویت قوه تخیل کودک با نقاشی کردن
شرح مطلب ارسالی  :
 

 



بسیار مفید خواهد بود که کودک شما بتواند الگوهایی از وقایع زندگی، اعم از الگوهای برنامه ریزی و سیاست گذاری و نیز الگوهای طراحی و راهبردی، استنتاج و ترسیم کند. شما می توانید با استفاده از پازل های ساده، از سن پایین این عادت فکر کردن را در کودک تقویت کنید.


از کودک خود بخواهید روی یک تکه کاغذ نقاشی بکشد و سپس از او بخواهید آن را به کمترین تعداد، یعنی دو قسمت ببرد و مجددا با استفاده از آن دو قسمت تصویر اصلی را بسازد، و بعد آن را به بیشترین تعداد ببرد و همین کار را انجام دهد. به تدریج که کودک تان بزرگ تر می شود می توانید نقاشی های مفصل تری بکشید و مانند یک پازل پیچیده آن را به قطعات بیشتری تقسیم کنید.


شما می توانید با خواستن از کودک تان که صورت های شاد و صورت های غمگین بکشد به او کمک کنید تا با احساس های خود ارتباط برقرار کند و احساس های دیگران را بشناسد. عکس های افراد مختلفی را که می شناسد به او نشان دهید و از او بخواهید احساس افراد داخل عکس را بیان کند. این کار به کودک شما کمک می کند تا نه تنها احساس های مختلف را بشناسد، بلکه با دیگران همدلی کند و ارتباط نزدیک تری با آنها برقرار سازد. بعدا می توانید او را با روزنامه ها مختلف آشنا کنید. بعضی از بچه ها حتی در بین هجده ماهگی به تماشای مجله های رنگی علاقه دارند و نام اشیایی را در آنها می گویند و به چیزهایی که نام آنها گفته می شود اشاره می کنند.


در سنین بالاتر می توان چهره ها را به آنها نشان داد و سوال هایی مانند فکر می کنی آن شخص چه احساسی دارد؟ یا چهره او چه احساسی را نشان می دهد؟ از آنها پرسید. آنگاه می توان درباره اینکه چطور می توان با آنها همدردی کرد و یا آنها را آرام کرد، صحبت کرد. وقتی کودک تان کمی بزرگ تر شد می توانید آدمک هایی بکشید و از او بپرسید وضعیت های مختلف آنها از نظر احساسی چه مفهومی دارد. بعدا از کودک خود بخواهید آدمک هایی بکشد و احساس های مختلف آنها را نشان دهد. از نقاشی برای گسترش دید کودک خود از جهان نیز می توانید استفاده کنید.


یک فکر خیلی ساده این است که وقتی آب از دست تان می ریزد چه اتفاقی می افتد شما و کودکتان می توانید یک نقاشی بکشید که در آن یک ظرف آب واژگون شده و آب آن روی کف اتاق ریخته و یک حوضچه کوچک ساخته است. یا از لبه میز به صورت قطره ها و ترشح های درشت روی کف اتاق می ریزد. این نوع تمرین ها حافظه کودک شما را تقویت می کند و ادراک های او را از دنیای اطراف عمق می بخشد. هر وقت که مشغول گفتن یا نوشتن داستان هستید یا زمانی که کودک تان آنقدر بزرگ شده است که این کارها را خودش انجام دهد، همیشه از او بپرسید که آیا می توان قسمتی از داستان را به تصویر کشید.


ابتدا به او کمک کنید و بعدا از او بخواهید تصویری بکشد تا آنچه را در مخیله خود دارد تجسم کند وآن را با تصاویر نشان دهد، نه فقط با کلمات، حتی در حین گفتگو می توانید موضوع تصاویر ذهنی را مطرح کنید و او را وادار کنید تصویر ذهنی خود را با کلام ونه فقط با نقاشی بیان کند.

 

نبع : برگرفته از  healthykids


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  چگونه خلاقیت را در کودکان پرورش دهیم؟
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


اگر بزرگسالانی خلاق و با قوه تخیل می خواهیم، باید از سال های اولیه زندگی آن ها برای این کار برنامه ریزی کنیم. کودکان را برای زندگی تربیت می کنیم و هر خصوصیتی را که دراین سن در آنان تشویق کنیم با آنان می نماید.

اگر خلاقیت و قوه تخیل آنان را تشویق نکنیم، کودکان به بزرگسالانی خلاق تبدیل نمی شوند.

خلاقیت یعنی برقراری ارتباط بین آن چیزهایی که قبلاً ارتباطی به هم نداشت؛ این خصوصیت به نحوی معنادار در همه سنین و مراحل رشد دیده می شود. فرآیند خلاق دربرگیرنده انتخاب، استدلال و تفکر عمیق است و مستلزم خلاصه کردن اطلاعیه ادراکی و تغییر و تبدیل آن به شکلی تازه است آدم های خلاق منفعل نیستند. هر چند که ما برای خلاقیت ارزش قایلیم و می خواهیم آن را تشویق کنیم، ولی ممکن است بعضی ها کودکان خلاق را مزاحم بدانند زیرا زیاد سوال می کنند و می خواهند به جای پذیرش دیدگاه بزرگسالان اطرافشان ، امکانات دیگر را بررسی کنند.

ویژگی های خلاقیت در کودکان خردسال:


تعریفی که از خلاقیت و تخیل آورده ایم بر کشف تازه و بر ارتباط دادن بین آن چیزهایی که قبلاً با هم ارتباط نداشتند و بر توانایی درونی کردن ادراکات با توسل به تخیل تاکید دارد، اما چگونه می توانیم این تعاریف را به کودکان خردسال ربط دهیم؟

غالباً چیزهایی که آن ها کشف می کنند تازه نیستند و مدت ها آدم های دیگری کشف شان کرده اند ولی این کشفیات برای کودک تازگی دارد. خلاقیت در کودکان یعنی اولین باری که ارتباطی را که قبلاً کشف نکرده بوده اند، کشف کرده اند. آنریزگ و یالونگو (۱۹۹۳) در تعریف خلاقیت در سالهای اولیه کودکی راه های زیر را پیشنهاد می کنند.

کودکان خلاقند در صورتی که:

کاوش کنند و بیازمایند.

مدت طولانی بر روی یک تکلیف تمرکز کنند.

به آشفتگی نظم بدهند و با پدیده ای قدیمی و آشنا کار تازه ای کنند.

با تکرار، چیز تازه ای بیافرینند.

برای تربیت تخیل و خلاقیت در کودکان باید مطمئن شویم که کودکان به تجارب گسترده ای دسترسی دارند تا از طریق آن بتوانند خلاقیت و تخیل خود را رشد دهند. یکی از راه های گسترده تر کردن تجارب کودکان، استفاده از محیط اجتماعی است. محیط اجتماعی بخشی از تجربه هر روزه کودکان است که والدین و مربیان می توانند از این محیط برای افزودن به غنای تجربیات کودک استفاده کنند.

در این جا به چند مورد که والدین و مربیان می توانند برای پرورش خلاقیت و تخیل کودکان در محیط اجتماعی بدان توجه داشته باشند اشاره می کنیم.

۱ – درباره جنبه های مختلف محیط اجتماعی و امکاناتی که برای خلاقیت و تخیل ایجاد می کنند فکر کنید.

۲- ممکن است با بچه ها به پارک یا بیرون شهر بروید. در هر حال مطمئن شوید که کودکان دقت کافی برای مشاهده، تبادل نظر و ثبت محیطی که به دیدن آن رفته اند دارند.

۳- اگر به محل های کار می روید مثل مغازه یا ایستگاه آتش نشانی ابتدا با افرادی که در آن جا کار می کنند حرف بزنند و مطمئن شوید که آن ها از این که شما به آن جا می روید رضایت دارند.

۴- با افرادی که در منطقه شما می توانند شما را از وقایعی مثل جشن ها مطلع کنند در تماس باشید تا کودکان بتوانند از قبل خودشان را آماده کنند.

۵- درباره لوازمی که کودکان ممکن است به آن نیاز داشته باشد فکر کنید، برای مثال یک ذره بین برای دیدن جزئیات گیاهان و سطوح

۶- توانایی بالقوه چیزهای آشنا را نادیده بگیرید نگاه کردن به ساختمان هایی که کودکان در آن هستند از دیدگاهی خلاقانه و پر تخیل چشم کودکان را باز می کند.

آنان می توانند مواد مختلفی را که به کار می برند شناسایی کنند و تصمیم بگیرند که چرا مواد خاصی برای مقصود خاصی به کار می رود. آنان می توانند عناصر هنری – طرح ها، شکل ها و رنگ ها را ببینند و دریابند چگونه آنها تک تک و با هم به کار می رود. آن ها می توانند کیفیت زیبایی شناختی ساختمان را ارزیابی کنند. چه احساسی به آن ها دست می دهد؟ چه حوزه هایی را بیشتر دوست دارند و چرا و چگونه چیزها را تغییر می دهند؟

م

منبع : برگرفته از  ketabak.org


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر: اصفهان
عنوان مطلب:  تاثیر و نقش بازی والدین با کودکان در خلاقیت
شرح مطلب ارسالی  :
 



از گذشته های دور نسبت به بازی نگرش های مثبت و منفی وجود داشته است. عده ای بازی را صرف بی هدف انرژی های انباشته شده، لذت آنی و... رفتارهای زائد و بیهوده تلقی کرده اند در حالی که برخی آن را زیباترین و پاک ترین فعالیت در جهت شکوفایی و رشد کودک می دانند.

بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان و مهم ترین و اساسی ترین فعالیت کودک به شمار می رود که در عین سرگرم کردن کودک، کارکردهای مهم دیگری را دارا است که هریک از این کارکردها به جنبه ای از زندگی کودک مربوط می شوند که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می سازد.

میل به بازی فقط مخصوص کودکی است و با آنکه این میل کم کم در سنین بالا کاهش پیدا می کند و کارهای مهمی جای آن را می گیرد ولی به اعتقاد روان شناسان تا سال های پایانی عمر نیز تمایل به بازی در انسان وجود دارد هر چند شکل، ظاهر و هدف بازی عوض شده باشد. برای درک چگونگی این میل باید در بازی کودکان مشارکت نمود.

بازی انعکاسی از فعالیت های درونی کودک و میل به خوشی، آزادی و رضایت است که صفا و آرامش را به ارمغان می آورد. روان شناسان معتقدند در فعالیت های خودجوش کودک باید آزاد گذاشته شود و دخالت بی توقع و نامناسب در فعالیت های او نگردد تا استقلال و خودمختاری او سلب نشود.

والدین نباید تعیین کننده ی نوع و شیوه ی بازی باشند بلکه بهتر است شرایط سالم بازی را فراهم و خود به عنوان همبازی شرکت کنند و اجازه دهند تا قدرت خلاقیه خود بازی را اداره کند.

میزان تاثیر شرکت والدین در بازی کودکان به عوامل متعددی بستگی دارد:

* نگرش نسبت به بازی فرزند خود
* شناخت از مراحل رشد کودک
* تجربه از بازی های زمان کودکی خود
* آشنایی با انواع بازی ها
* باور نقش و اهمیت بازی در رشد کودک
* تاثیر کودکان از مشارکت والدین در بازی ها

والدین با شرکت در بازی کودکان آنها را بهتر می شناسند و از فرزندان خود یاد می‌گیرند و یادگیری آنها را تسهیل می کنند. بازی خستگی ملال کارهای جدی زندگی را از آنها دور می کند و با مشارکت خود علاوه بر اینکه به شادابی و نشاط بازی می‌افزایند، مسائل اخلاقی و اجتماعی را در قالب بازی می توانند آموزش دهند.

بازی والدین با کودک نباید او را با همسالان و روابط با دوستانش محروم سازد. میزان شناختی که والدین از رشد کودک دارند می تواند در پذیرش تخیل کودک و تعدیل انتظاراتش و در نتیجه لذت بخش تر شدن بازی کمک کند.

اگر به نوع بازی ها در کودکان بنگریم تنوع و گوناگونی را در آنها مشاهده می کنیم. با تغییر سن نوع بازی ها نیز تغییر می یابد. برخی بازی هایی هستند که در آنها کودک به تمرین روابط و نقش های اجتماعی می پردازند (مهمان بازی). به این ترتیب آنچه را که به عنوان الگو پیرامون خود می بینند در بازی های خود انجام می دهند، الگوهای خود را در این نوع بازی ها اغلب از والدین، نزدیکان و یا افرادی که برای کودک مهم هستند، انتخاب می کند.

در برخی دیگر از بازی ها کودک به تمرین حرفه و مشاغل مختلف می پردازد. برخی دیگر از بازی ها خیالی هستند که تحت تاثیر قدرت تخیل کودک شکل می گیرند. بازیهای تخیلی به کودک فرصت می دهد تا درباره خود و چگونگی اداره امور و حوادث حال و آینده به بینش برسد. در واقع این بازی ها آمادگی برای رویارویی با چالش های زندگی و تکالیف رشد است. به کمک بازی های تخیلی کودک خود و شرایط و موقعیت های زندگی را ارزیابی می کند.

کودکان میل به پیوندجویی دارند، این میل آنها را به ارتباط با همسالان و کودکان دیگر می کشاند. برخی از این ارتباط ها کوتاه مدت و سطحی است در صورتی که نیاز به رابطه ی عمیق و انس و الفت ریشه دار با همسالان خود داردند. کودکان به صورت هشیار و ناهشیار به روابط بین انسان های اطراف خود حساسند و از آنها تقلید و همانند‌سازی می کنند. در بازی ،هر کودک سطح رشد، شناخت اجتماعی و اخلاقی خود را نشان می دهد. بازی زندگی و تفکر کودک است که یکی از عوامل مهم در شکل گیری شخصیت او به شمار می رود. کودک با اسباب بازی خود تنها بازی نمی کند بلکه اسباب بازی را تبدیل به موجودی جاندار می کند که با او دوست می شود، دعوا می کند، نصیحت می کند، نگرانی هایش را در میان می گذارد و استرس خود را تخلیه می کند.. طبیعی است که در این بین اسباب بازی های مورد استفاده کودک نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.

متخصصان علوم رفتاری معتقدند اسباب بازی باید باعث تفکر و رشد تخیل کودک شود یا او را با مفاهیم مختلف (رنگ ها، شکل ها و...) آشنا سازد. از طرف دیگر اسباب بازی باید متناسب با سن کودک باشد. اگر اسباب بازی برای کودک ناشناخته و سخت باشد او را خسته و اعتماد به نفس او را کم می کند. از سوی دیگر اگر خیلی هم ساده باشد کودک را به تفکر وادار نمی کند. اسباب بازی مناسب، اسباب بازی است که کودک خود با آن بازی کند نه اینکه اسباب بازی، بازی کند و کودک تماشاگر باشد.

پژوهش های روانشناسی و تعلیم و تربیتی و تجارب کودکستان ها نشان می دهد که آغاز رشد آفرینندگی در کودکان سن آمادگی و پیش دبستان است. بازی یکی از اعمال روزمره کودک است و کوششی است که به تمام وجود او بستگی دارد. بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب می گردد و مناسب ترین راه برای بروز و رشد استعداد او به شمار می رود.

خلاقیت قابلیتی است که در همگان وجود دارد اما نیازمند پرورش و تقویت می باشد تا به سرحد شکوفایی برسد. فرد خلاق کسی است که از ذهنی جست و جوگر و آفریننده برخوردار باشد. خلاقیت عبارت است از: توانایی دیدن چیزها به شیوه های جدی، شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فکر کردن به شیوه ای متفاوت، ابداع چیزهای جدید، استفاده از چیزهای نامربوط و تبدیل آن به شکل های جدید.


در جریان بازی است که نیروهای ذهنی و جسمی کودک، یعنی: دقت تخیل، نظم و ترتیب، چالاکی و غیره رشد می یابند و علاوه بر اینها برای کودک محرک و انگیزه می شود در جهت کسب تجارب اجتماعی.

کودک از راه بازی می تواند به استعدادها، توانایی ها، خواست ها، ضعف ها و نکات مثبت و منفی خود پی ببرد و لذا با شناخت ویژگی های خود ساخت شخصیت خود را تحکیم بخشد.

رفتار و حرکت کودک همیشه در بازی حقیقی است به عنوان نمونه کودک می‌داند که عروسک یک نوع بازیچه است با وجود این مانند موجودی جاندار دوستش دارد. هنگامی که او در بازی نقش بزرگسالان را ایفا می کند، این تنها یک تقلید ساده نیست ابتکار و خلاقیت نیز در آن دیده می شود. کودک از تجربیات شخصی خود نیز بهره می گیرد. ابتکار و خلاقیت کودکان در آفرینش موضوع بازی و در تجسس وسایل جهت عملی ساختن آنها ، ظاهر می گردد. می توان فعالیت فردی و خلاقیت کودک را در بازی‌های جمعی که به طرز صحیحی تشکل یافته باشد تکامل بخشید.

خانواده یکی از عوامل بسیار مهم در رشد پرورش خلاقیت کودکان محسوب می گردد که نقش مهمی در خلاقیت های کودکان دارد. از آنجا که کودک حساس ترین مراحل رشد خلاقیت را در محیط خانه سپری می کند محیط مناسب خانوادگی، شیوه و نگرش‌های صحیح فرزند پروری، در رشد و شکوفایی خلاقیت سهم مهمی ایفا می کند.

کلیگان معتقد است برای ظهور خلاقیت راه های زیادی برای فرزند پروری وجود دارد که می تواند باعث ظهور یا محو خلاقیت شود. نحوه تربیت و استفاده از شیوه های دموکراتیک یا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شیوه ابراز محبت هر کدام به نوعی در پرورش یا سرکوب خلاقیت کودکان موثر است. اساسا پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است.


در واقع والدین از طریق درگیر شدن در فعالیت های خلاق کودکان در رشد خلاقیت او سهیم هستند. خانواده ها باید فرصت های لازم را برای سوال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهند و هرگز آنان را تنبیه و تهدید نکنند. زمینه رشد خلاقیت در خانه زمانی فراهم می شود که به کودکانتان آزادی زیادی بدهید و به آنها به عنوان یک فرد احترام بگذارید. از نظر عاطفی در حد اعتدال به آنها نزدیک شوید و بر روی ارزش های اخلاقی و نه قوانین خاص تاکید نمایید. محیط خانه را به صورتی درآورید که در آن فعالیت، بازی و خنده به مقدار زیادی وجود داشته باشد.


شما و کودکانتان سعی نمایید کارها را به روش های جدید و جالب انجام دهید. با تشویق و تایید رفتار کودک و فراهم آوردن زمینه های مساعد و تدارک بازی های دلخواه او قدرت تخیل و خلاقیت او را تقویت کنید. خیال پردازی های کودکان را سرزنش نکنید زیرا خلاقیت او را محدود می‌سازید. والدین کودکان خلاق در رفتار خود هماهنگی بیشتری نشان می دهند. کودکان خود را آنگونه که هستند قبول دارند و آنها را به کنجکاوی درباره‌ی اشیا و امور تشویق می کنند . کودکان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد می گذارند و کارها و برنامه های آنها را تحت نظر دارند و پی گیری می کنند. شایسته است والدین تا آنجا که امکان دارد کودکان خود را مستقل بار آورده و در ایجاد اعتماد به نفس آنها را یاری کنند.

بهترین زمان برای اطلاع از خلاقیت کودکان تماشای آنها به هنگام بازی است. خلاقیت عامل مهم بازی است. کودکان خلاق اغلب برای هریک از وسایل بازی خود موارد استفاده متفاوتی پیدا می کنند و قبل از اینکه از وسیله ای به سراغ وسیله ی دیگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده می نمایند. کودک خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشکال مختلف و گاه حیرت انگیز استفاده می کند. ممکن است یک جعبه خالی برای کودک خلاق ارزشی به مراتب بیش از بهترین و پیچیده ترین اسباب بازی ها داشته باشد.

ویژگی های کودکان خلاق

* عادت به وارسی منابع مختلف.
* جسارت در گفتار زیاد.
* طرح سوالات عجیب و غریب.
* کنجکاوی زیاد برای سردرآوردن از امور.
* اشتیاق به صحبت درباره ی کشفیات با دیگران.
* شور و نشاط و مشغولیت های شدید جسمانی.
* دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده کردن یا انجام دادن کاری.
* با دقت و اشتیاق به پیرامون خود نگریستن.
* توانایی ابداع بازی های جدید و تغییر در بازی ها.
* قیاس در صحبت های خود.

انگیزه و خلاقیت کودک در محیط خانواده زمانی از بین می رود که:

* تاکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه کودک
* ایجاد رقابت میان کودکان
* تاکید افراطی بر جنسیت کودک
* قرار دادن قوانین خشک و دست و پا گیر در منزل
* عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت
* انتقاد مکرر از رفتارهای کودک
* بیهوده شمردن تخیلات کودک
* عدم شناسایی علایق درونی کودک
* عدم وجود حس شوخ طبعی در محیط منزل
* تحمیل نقش بزرگسالان به کودک

برای افزایش خلاقیت کودک باید:


* حرکت کودک را تحقیر نکنیم، کودکی که احساس حقارت کند دست به خلاقیت نمی‌زند.

* محیط مناسبی برای انجام کارهای خلاق آنها فراهم نمایید.

* امکانات و وسایلی در اختیار آنها قرار دهید تا به وسیله ی آنها خلاقیت های خود را ابراز نمایند: وسایل موسیقی، نقاشی، طراحی.


* کارهای خلاق کودک را تشویق کنید و آنها را در معرض نمایش قرار داده و از ارزیابی بیش از حد آنان خودداری کنید.

* با کودک خود شوخ طبع و مهربان باشید.

* استعداد فقط سهم کوچکی از خلاقیت است و تمرین و نظم بخشیدن به آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.

* امکان شرکت در فعالیت ها و کلاس های ویژه را برای آنان فراهم نمایید.

* به عنوان بزرگسال خود به انجام کارهای خلاق بپردازید و اجازه دهید کودکان شما شاهد کارهای خلاق شما باشند و بیاموزند.

* بازی های ابتکاری نقش مهمی در فعالیت ثمربخش و خلاقانه کودک ایفا می کند. مربی نباید موضوع بازی را به کودک تحمیل کند. او در این صورت حس ابتکار و نیروی ابتکار و تخیل و استقلال را از آنها سلب می کند. بسیار مهم است که بازی‌ها قالبی نباشد و راه را برای ابتکار کودکان بگشاید.


 

منبع : برگرفته از  مجله شادکامی و موفقیت


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  افزايش خلاقيت كودكان
شرح مطلب ارسالی  :
 



آيا كودك شما هم از آن بچه هايي است كه تا وقتي بيدار است بدون وقفه سوالات مختلفي از شما مي پرسد ؟ چرا آسمان بالاست و زمين پايين ؟ چرا اسم توپ ،توپ است ؟ چرا دو تا چشم داريم و يك بيني ؟ اگر جاي چشم و گوش عوض مي شد چه مي شد ؟ و اگر به هر يك از سوالات او پاسخ دهيد .دوباره سوالات جديدتر مي پرسد و دوباره چرا و چرا و .... آنقدر كه فرياد شمارا به آسمان بلند مي كند؟

تمام كودكان قبل از دبستان داراي استعداد خلاقيت در عالي ترين حد خود هستند و هنر والدين و معلمان ، خاموش كردن و سركوب كردن اين استعداد است ! بهتر است بدانيد كودك خلاق ، كودكي است كه با جوابهاي سطحي شما قانع نمي شود .به اعتقاد تورنس  خلاقيت در كودكان ،در سه سالگي خلاقيت بچه ها افزايش مي يابد و تا چهار تا چهار و نيم سالگي به اوج خود مي رسد .اما در پنج سالگي و با ورود به آمادگي ناگهان سقوط مي كند.

حكايت خواندني تر زير به نوعي دليل آن را بيان مي كند :

اولين روزي بود كه علي كوچولو خيلي خوشحال شد چون نقاشي را دوست داشت .سريع دفترش را باز كرد و شروع به نقاشي كرد اما معلم گفت : صبر كنيد .او
روي تخته منظره اي را رسم كرد و گفت : اين منظره را در دفتر خود بكشيد . ساعت بعد سفالگري داشتند.. علي كوچولو سريع تكه اي گل برداشت و شروع به ساختن چيزي كرد.اما معلم گفت : صبر كنيد . ظرف شبيه اين كه من ساخته ام درست كنيد . ساعت بعد و ساعتهاي بعد نيز وضعيت مشابه اين دو ساعت بود. روزها گذشت و علي كوچولو ياد گرفته بود چيزي را بكشد كه معلمش مي كشد و چيزي را بسازد كه او مي سازد.روزي به دليل تغيير محل كار پدرش ، علي كوچولو نيز ناچار شد به مدرسه اي ديگر برود .معلم وارد كلاس شد و گفت : بچه ها اين ساعت نقاشي داريم .علي كوچولو صاف نشسته بود .معلم پرسيد : پس چرا چيزي
نمي كشي ؟ اما او بلد نبود چيزي بكشد .او منتظر بود معلم ، روي تخته يك نقاشي بكشد و بعد او نظير آن را در دفترش رسم كند .ساعت بعد سفالگري داشتند.علي كوچولو باز هم بيكار نشسته بود ومنتظر بود تا معلم چيزي بسازد. معلم پرسيد : پس چرا كاري انجام نمي دهي ؟ اما او نمي توانست ،بلد نبود .او ديگر فراموش كرده بود كه خودش هم مي تواند بسازد .فقط منتظر بود تا كار معلم را تقليد كند. ظاهرا معلم قبلي علي كوچولو بخوبي از عهده وظيفه كشتن خلاقيت او برآمده بود !

ارنست ديمنه مي گويد : تمامي كودكان تا قبل از ورود به مدرسه داراي نيروي تخيل قوي و تفكر شهودي و زنده از واقعيت هستند. اما ديري نمي پايد كه اين حس زيبا و فهم خلاق از جهان هستي ، در هياهوي آموزش رسمي مدرسه رنگ ، مي بازد.

براي افزايش خلاقيت كودكان چه كنيم ؟

با تحريك كودك به ديدن ، شنيدن ، لمس كردن ، كشف كردن و آزمايش كردن مي توان خلاقيت را در آنها افزايش داد. اگر پدر و مادر با حوصله اي هستيد و با كمال اشتياق به صحبت ها و سوالات او گوش فرا مي دهيد. بدانيد كه نتيجه رفتار خويش را در رشد خلاقيت كودكتان مشاهده خواهيد كرد . اگر او در مورد مساله اي نظر مي دهد ، به او توجه كنيد .خنديدن به پيشنهاد او يا رد كردن نظريه او يكي از بهترين راهها براي سركوب خلاقيت در فرزندان است !

به او اجازه دهيد تصميم هاي غير معقول بگيرد و تا جايي كه ضرري متوجه شما يا خودش نمي شود ، اين ايده هاي غير معقول را به اجرا گذارد .مثلا اگر در وسط تابستان تصميم گرفت برای بيرون رفتن كاپشن بپوشد ،مانع او نشويد. وقتي به او اجازه مي دهيد تصميمات خود را اجرا كند ، از يك سو احساس مي كند افكار او نيز ارزشمند است و از سوي ديگر به نتايج تصميمات خود نيز پي مي برد. فراهم آوردن فرصت انجام برخي از آزمايش ها ي علمي ، به او كمك مي كند ،تا در يابد كه تمام تجربيات منجر به موفقيت نمي شود و موفق نشدن نيز مساوي با شكست خوردن نيست .

شكست زمينه پيروزي

اصرار نداشته باشيد به اين كه جلوي شكست او را بگيريد.اين كار موجب از بين رفتن ابتكار و تدبير وي مي شود و در واقع او از شكست  نخوردن آسيب بيشتري مي بيند تا از شكست خوردن . بچه ها از راه سعي و خطا مي آموزند ،آنها بايد براي انجام هر كار ، سعي كنند ، شكست بخورند و سپس راه ديگري را انتخاب كنند .به اعتقاد دكتر تورنس ممانعت فرزند از انجام يك كار از ترس شكست خوردن او ،بزرگترين مانع رشد خلاقيت در دوران طفوليت است .يكي از خصوصيات افراد فوق العاده توانايي مقابله با شكست است . چراكه آنها كاري بسيار بزرگ و مشكلي را آغاز مي كنند كه ممكن است نيمه كاره بماند يا با شكست مواجه شود .

طرح سوالات واگرا

در مواقع فراغت ، مثلا وقتي در اتوموبيل نشسته ايد يا وقتي در مطب دكتر در انتظار نوبت هستيد .با طرح سوالات واگرا، خلاقيت او را  تحريك كنيد .مثلا از او بپرسيد : فكر مي كني از چوب بستني چه استفاده هايي مي توان كرد؟

گاهي اوقات ، خودتان نيز مثالهايي غير معمول بزنيد .مثلا بگوييد مي شود با آن چاي را هم زد...از او نيز بخواهيد موارد ديگري را ذكر كند.

آشغال ها را دور نريزيد

يك كودك خلاق مي تواند از هر چيزي كه به نظر شما آشغال و به درد نخور است .چيزهاي جالبي درست كند .پس خرده كاغذ ، چوب ،قوطي هاي خالي پودر و شامپو ، سبد هاي گل ، چوب بستني و ... را دور نريزيد و البته خيلي هم نگران تميزي اتاق او نباشيد .يادتان باشد تاكنون كسي به دليل نظيف بودن بيش از حد ، جايزه نوبل نگرفته است !

شايد خرس ،آبي باشد

اصرار نكنيد كودكتان به شيوه مشخص و در چارچوب معيني كار كند .اگر در نقاشي خرس اش را آبي رنگ كرد و آسمان را سبز ، به او انتقاد نكنيد.يكي از نشانه هاي افراد خلاق اين است كه به گونه اي متفاوت فكر مي كنند و راههاي متفاوت انتخاب مي كنند .به گفته اوشو: فراموش نكن كه افراد خلاق هميشه سعي دارند راههاي عوضي را امتحان كنند اگر هميشه راه درست بروي ، هرگز خلاق نخواهي بود ، زيرا راه صحيح يعني راه كشف شده توسط ديگران .

و بالاخره سعي كنيد تا مي توانيد قبل از آن كه كودكتان وارد دبستان شود .خلاقيت او را تا حد امكان پرورش دهيد چراكه مدرسه ، حتي اگر كودك شما معلم خوبي داشته باشد ، به دليل تعداد زياد بچه ها ، امان رشد خلاقيت در او بسيار كمتر است

 

منبع : برگرفته از  http://amouzgar.persianblog.ir


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  اصول اساسي آموزش در ۵ تا ۷سالگي
شرح مطلب ارسالی  :
 




آموزش توانايي حل مسئله و مشارکت فعالانه به کودکان ۵ تا ۷ سال

پرورش و تربيت کودک يکي از اساسي ترين وظايف والدين است. اما نکته اي که بايد به خاطر داشت، اين است که بعضي از والدين از ارائه آموزش هاي اوليه در دوران کودکي غفلت مي کنند. در اين راستا صفحه خانواده و سلامت تلاش مي کند درباره نقش والدين و مهم ترين راهکارهاي تربيتي به خانواده ها اطلاع رساني کند. خوب است بدانيد مهارت هايي نظير کسب هويت، حل مسئله و برقراري روابط اجتماعي از همان دوران کودکي شکل مي گيرد و نقش مهمي در زندگي آينده فرد ايفا مي کند.در سال هاي حساس اوليه زندگي کودک به ويژه سنين ۵ تا ۷ سالگي يک سري مهارت هاي بسيار اساسي وجود دارد که اگر کودک به آن ها دست يابد، زندگي سالم تر و موفق تري خواهد داشت.


پرورش ابتکار

پرورش ابتکار در کودکان ۵ تا ۷ساله يکي از مهم ترين وظايف تربيتي والدين است؛ در غير اين صورت بچه ها فقط کارهاي کليشه اي انجام مي دهند و دنباله رو ديگران خواهند بود. براي تربيت کودک مبتکر بايد به او اجازه دهيم، انتخاب هايش را بيان کند. بسياري از والدين از کودکان خود مي خواهنددنباله رو والدين باشند در صورتي که اين امر قدرت انتخاب، استقلال فکري و ابتکار را از آن ها مي گيرد.

دکتر شهرام ناصري روان پزشک و مشاور با بيان اين مطلب به خراسان مي گويد: گاهي فرد انتخاب هاي خود را به ديگران اعلام نمي کند يا براي خريد هرچيزي به فرد ديگري وابسته است. او همان کودکي است که در خردسالي حق انتخاب نداشته است و هميشه برايش همه چيز انتخاب شده است.کودک در سنين ۵ تا ۷سالگي بايد ياد بگيرد هدف از کاري را که مي خواهد انجام بدهد، بيان کند.


به عنوان مثال اگر مي خواهد با لگو خانه بسازد، بايد توضيح بدهد چطور خانه اي مي سازد.کودکي که بتواند بگويد چکار مي کند وچرا اين کار را انجام مي دهد در آينده مي تواند هدف گذاري کند و به اهداف خود دست پيدا کند.دکتر ناصري ادامه مي دهد: موضوع بعدي، حل مسئله است.يک کودک بايد بتواند مسئله را تشخيص بدهد و آن را حل کند، وقتي سعي مي کند در يک بطري را باز کند و نمي تواند، نبايد آن را رها کند و به سراغ چيز ديگري برود.

بهتر است والدين به او نشان دهند که در بطري سفت است و طبيعي است که کودکي مانند او نتواند آن را باز کند. سپس به او نشان دهند که چگونه مي توان در بطري را باز کرد. يک کودک سالم وقتي نتواند از يک روش براي حل مسئله استفاده کند، دوباره تلاش مي کند و منصرف نمي شود. نظارت والدين در اين هنگام بسيار ضروري است و والدين در اين وضعيت بايد به کمک او بيايند و راه هاي ديگري را براي حل مسئله پيدا کنند.


حل مسئله

در اين صورت کودکي تربيت مي کنيم که با پشتکار روش هاي مختلفي را براي حل مسائل آزمايش مي کند. چنين کودکي در آينده کمتر سرخورده مي شود زيرا مي
داند هميشه راهي براي رفع مشکل وجود دارد و انسان موفقي مي شود. او کمتر دچار افسردگي و اضطراب مي شود زيرا افسردگي و اضطراب ناشي از احساس ناتواني در حل مسئله و يا روبه رو شدن بامشکلات است. افسردگي و اضطراب دائمي ممکن است زمينه گرايش به اعتياد و مصرف مواد روانگردان را فراهم کند بنابراين مي بينيد که پايه پيشگيري از اعتياد، افسردگي و سرخوردگي از سنين خردسالي گذاشته مي شود و اين امر مستلزم مشارکت و ارزيابي دقيق رفتارهاي کودک و وقت گذاشتن براي اوست. درحالي که اين آموزش هاي ساده در اين سنين تا حد زيادي از بروز مشکلات و اختلالات رفتاري در آينده کودک جلوگيري مي کند، بيشتر وقت کودکان ما در کلاس هاي نقاشي، زبان و روباتيک مي گذرد و ما سال هاي طلايي آموزش کودک را از دست مي دهيم.


مشارکت در بازي هاي پيچيده

شرکت در بازي هاي پيچيده يکي ديگر از راه هاي توانمندکردن کودکان در اين سنين است، لازم است کودک در اين سن بازي هاي گروهي انجام دهد و ياد بگيرد که با گروه همسالان مشارکت کند. در اين سن، کودک بايد به اجزاي تشکيل دهنده اشياي مختلف کنجکاوي نشان دهد. کودک همچنين بايد بتواند با خمير بازي چيزهايي درست کند و با آن هابازي کند و به فعاليت هاي دو يا چند مرحله اي علاقه داشته باشد. يعني بتواند همزمان از چسب، کاغذ، نقاشي، ماژيک و خميربازي در ساخت يک اسباب بازي استفاده کند. ارائه دائمي الگو به کودک در اين سن صحيح نيست زيرا قوه ابتکار و خلاقيت او را تضعيف مي کند. کودک در اين سن نبايد تماشاگر باشد، بلکه بايد بتواند به گروه همسالان براي بازي کردن ملحق شود.


روابط اجتماعي

توانايي برقراري روابط اجتماعي افراد در سنين کودکي شکل مي گيرد. نکته  اين جاست که در عصر ارتباطات، کيفيت زندگي به طور مستقيم تحت تاثير روابط بين انسان هاست و اگر فردي نتواند روابط سالمي با ديگران داشته باشد، در بسياري از حوزه هاي زندگي فردي و اجتماعي دچار مشکل مي شود. يکي از بهترين راه هاي تمرين برقراري روابط اجتماعي با ديگران، ايجاد رابطه با بزرگسالان آشناست. کودک در سن ۵ تا ۷سالگي بايد بتواند با آشنايان گفت وگو کند. افرادي مانند مغازه دار محله، مربي مهد، همسايه، عمو و دايي کودک بايد تلاش کند، با اين افراد ارتباط برقرار کند و واکنش مثبت نشان دهد. به سوالات آن ها جواب دهد و خواسته هايش را بيان کند. اين رفتار،پايه اصلي روابط اجتماعي وي را در آينده تشکيل مي دهد. کودک بايد تمايل داشته باشد به سمت بزرگسالان آشنا برود؛ والدين هم بايد تلاش کنند رابطه کودک با بزرگسالان آشنا را تقويت کنند.

کودک بايد در ارتباط با ديگران قادر به مشارکت باشد. به عنوان مثال بتواند مسئوليتي را به عهده بگيرد و آن را تا رسيدن به مقصد دنبال کند. همچنين کودک بايد کودکان ديگر را با اسم بشناسد و بتواند دوست پيدا کند و با آن ها وارد بازي داوطلبانه شود. بچه هايي که مي توانند با بزرگسالان آشنا رابطه خوبي برقرار کنند اما در ارتباط با همسالان خود چنين مهارتي را ندارند، بايد در روابط اجتماعي خود از والدين کمک بگيرند. شکل گيري روابط اجتماعي در کودکان نيازمند زمان است و کودک مي تواند در طول زمان با الگوبرداري از والدين به خوبي با ديگران ارتباط برقرار کند. بچه ها بايد دوست هم سن و سال خود داشته باشند و بتوانند داوطلب بازي با آن ها شوند، کودک بايد ياد بگيرد از روابط با ديگران سود متقابل به دست آورد و از همراهي و همدلي با ديگران لذت ببرد.

در آموزش فراگيري مهارت هاي اجتماعي والدين نقش اساسي دارند تاکيد. ما بايد به بچه ها کمک و از آن ها حمايت کنيم. نکته اين جاست که کودکان معمولاً در برخورد اوليه با کودکان ديگر، دچار خودشيفتگي مي شوند، اين خودشيفتگي که به خودشيفتگي اوليه معروف است، بايد در وجود کودک باشد. اما کودک بايد طي دوران رشد و تکامل خود ياد بگيرد که چگونه با ديگران مشارکت و همراهي کند و در ضمن بتواند همدل باشد. يعني بايد بتواند ديگران را خوشحال کند، کودک سالم در اين سن از نظر روابط اجتماعي کودکي است که دوستاني دارد، به عنوان دوست شناخته مي شود و دوستانش از او حمايت مي کنند.

.چنين کودکي قادر است در زندگي اجتماعي آينده خود روابط سالم و مناسبي برقرار کند و به ميزان زيادي از افسردگي، اعتياد و گوشه گيري مصون خواهد بود.اهميت روابط اجتماعي سالم به حدي است که اگر يک کودک بسيار باهوش و نابغه را به تنهايي بزرگ کنيم او هرگز در بزرگسالي شاد و خوشبخت نخواهد بود زيرا نمي تواند با ديگران ارتباط برقرار کند.


مشارکت فعالانه

همچنين کودک بايد براي حل مسائل قادر به مشارکت با ديگران باشد. يک کودک ۵ساله درکي از مشارکت فعالانه با ديگران ندارد و اغلب در مشارکت با همسالان زد وخورد، دعوا، گريه و سروصدا مي کند. اما در طول زمان کودک راه هاي قابل قبولي براي جلب توجه ديگران پيدا مي کند. به نحوي که مي تواند حمايت گروه همسالان را داشته باشد و خودش هم از سوي آن ها حمايت شود.

کودک طي زمان ياد مي گيرد، در اجتماع حضور فعالانه داشته باشد و اين امر آغاز حضور وي در اجتماع را رقم مي زند. در اين جا نيز والدين بايد به کمک کودک بيايند و به او ياد دهند چگونه مي تواند با ديگران مشارکت کند.

والدين بايد کودک را از زورگويي، يارکشي، بد و بيراه گفتن برحذر کنند و به او ياد دهند از عواطف و مهارت هاي فردي براي جلب توجه ديگران استفاده کند. کودک بايد ياد بگيرد از بزرگسالان براي حل مشکلش کمک بگيرد و به جاي قهرکردن يا استفاده از زور، از بقيه بچه ها کمک بگيرد. والدين بايد افراط و تفريط را کنار بگذارند و به موقع مداخله کنند، راه حل را به وي نشان دهند و به او ياد دهند که مي تواند با گفت وگو مشکلش را حل کند.همچنين کودک بايد بتواند احساسات ديگران و خودش را به زبان بياورد و با کلام آن را بگويد. کودک در طول زمان ياد مي گيرد مشکلش را با ديگران و با گفت وگو حل کند.

کودک تا ۷ سالگي بايد بتواند مشکلاتش را بدون کمک گرفتن از ديگران حل کند. در واقع چنين کودکي توانسته است پايه هاي روابط اجتماعي خود را مستحکم کند.

 

منبع : برگرفته از migna.ir


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  ۵ راز پرورش یک کودک باهوش
شرح مطلب ارسالی  :
 




کودکان هیچ گاه بدون کمک والدینشان نمی توانند نبوغ و قدرت فکری خود را بروز دهند. به همین دلیل، در این مطلب ۵ راه بسیار جالب و آسان برای پرورش کودکان عاقل تر و باهوش تر برایتان نام برده ایم.



• امنیت شالوده یادگیری است

مغز همیشه به دنبال امنیت است و اگر احساس امنیت نکند نمی تواند چیزی رایاد بگیرد. به همین دلیل، بسیار مهم است که به کودک خود احساس امنیت ببخشید.

تماس پوست با پوست می تواند به دریافت احساس امنیت در کودک کمک کند. همین طور نگاه چشم در چشم، ماساژ دادن کودک، حرف زدن با و پوشاندن لباس به تن او نیز همین نتیجه را در بر دارند.

هنگامی که کودک شما تازه متولد شده، شما با بی خوابی در جنگ هستید، از اجتماع دور افتاده اید و وظایف جدیدی روی شانه های شما سنگینی می کند،ایجاد احساس امنیت در کودک بیشتر از هر زمان دیگر اهمیت دارد. اما داشتن یک رابطه قوی با شریک زندگی خود نیز یکی از بهترین راه ها برای دادن احساس امنیت به کودک است.

می توانید همه کارهای ریز و درشتی که باید در طول روز انجام شوند را روی کاغذ بنویسید و با همسر خود به توافق برسید که چگونه آنها را میان خود تقسیم و از یکدیگر حمایت کنید.

اگر در مقابل کودک خود با هم مشاجره کردید، خیلی نگران نباشید زیرا برای هر کسی ممکن است پیش بیاید. فقط سعی کنید آشتی خود را نیز در جلوی کودک انجام دهید تا دوباره احساس امنیت را به کودک خود بازگردانید. شاید نوزاد متوجه کلمات شما نشود اما به خوبی می تواند احساساتی که میان شما و همسرتان وجود دارد را درک کند.

• همه روز را با صدای بلند داستان بخوانید

کارشناسان تاکید دارند که در طول روز با کودک خود زیاد حرف بزنید. مغز، سیستمی است که همیشه به دنبال الگوها و نمونه‌محور است. بنابراین، هر چه نمونه های کلامی بیشتری را بشنود، بسیار سریع تر حرف زدن را خواهد آموخت. به همین دلیل، توصیه می شود تا می توانید در طول روز با کودک خود صحبت و برای او داستان بخوانید. اصولا ما همه افکار خود را به زبان نمی آوریم، ما با بیان آنها و تبدیل این اطلاعات به اصوات می توانید باعث افزایش قدرت مغز کودک خود شوید.

اگر کودک در سه سالگی بسیار روان و واضح صحبت کند، یعنی حدود یک و نیم برابر بهره هوشی بیشتری نسبت به کودکانی دارد که اینگونه نیستند. همچنین
در مدرسه نیز بسیار بهتر از دیگران توان خواندن، هجی کردن و نوشتن خواهند داشت.

چگونه می توان تخم این استعداد کلامی را در مغز کودک خود کاشت؟ سه راه وجود دارد: استفاده از کلمات زیاد، به کاربردن کلمات پیچیده و متنوع و همچنین چگونگی بیان کلمات.

وقتی در تمام روز با صدای بلند برای کودکتان داستان بخوانید، ناخودآگاه از انواع مختلف کلمات و واژه ها استفاده می کنید. همچنین، با استفاده از عبارت های توصیفی همچون «ماشین قرمز» یا «چای کاملا تلخ» در واقع به کلماتی که به کودک خود می آموزید، رنگ و بوی جمله می بخشید.

لحن صدای شما نیز اهمیت بسیاری دارد. وقتی کلمات خود را می کشید و با لحن بچه گانه با کودک صحبت می کنید، به طور ناخودآگاه به مغز کودک خود کمک می
کنید تا زبان را بهتر بیاموزد زیرا می تواند تفاوت بین صداها را تشخیص دهد. لحن بیان کلمات به کودکان کمک می کند تا صداها را از هم تفکیک کنند و تقلید صداهای تیز برای آنها آسان تر است.

برخی از والدین چون کودک آنها هیچ صدایی از خود در نمی آورد، بسیار کم بااو صحبت می کنند. اما برای خاطر کودکتان هم که شده تا می توانید با او صحبت کنید.

• ارتباط چشمی برقرار کردن

از اینکه ساعت ها به طور مداوم به چشمان با نمک کودک خود نگاه کنید، لذت می برید؟ این کار را ادامه دهید. با این کار کمک شایانی به رشد مغز کودک خود می کنید.

محققان ثابت کرده اند نوزادان از سه یا چهار ماهگی حالت های مختلف چهره والدین خود را تشخیص می دهند. البته در همین حد باقی نمی مانند. در ۵ ماهگی، می توانند احساسات موجود در چهره فرد غریبه را نیز درک کنند. در ۷تا ۹ ماهگی می توانند حالت های صورت میمون یا سگ را نیز تشخیص دهند.

احساس، نخستین چیزی است که کودک به واسطه آن با دیگران ارتباط برقرار می ند. توانایی تشخیص حالت های مختلف چهره اطرافیان، شالوده مهارت های ارتباطی غیر کلامی است. این مهارت کودک را برای کارگروهی بهتر، کمتر مبارزه کردن و ایجاد ارتباطات طولانی تر همچون بزرگسالان پرورش می دهد.

• همیشه در «جعبه» بودن راکاهش دهید

کودکان بیشتر زمان خود را داخل «جعبه»های مختلف سپری می کنند. منظور ازجعبه، کالسکه، صندلی ماشین و همه مواردی است که حرکات کودک را محدود می
کنند.

بسیاری از کودکان بیشتر زمان وقت ها درون صندلی ماشین قرار دارند حتی اگر داخل اتومبیل نباشند. درست است که امنیت حرف اول را می زند، اما بهتر است
تا حد امکان زمان محدود کردن حرکت کودک را کاهش دهید.

چرا؟ زیرا کودک باید بتواند به طور آزادانه به محرک های اطراف خود پاسخ دهد. برای این منظور نیز نیاز دارد تا آزادانه حرکت کند و جلو، پشت و اطراف آنها برود. آنها باید نشانه های مختلف در جلوی چشم و گوش خود و همچنین مواردی که باعث تحریک آنها شده است را دنبال کنند.

این نخستین مرحله از پرورش سیستم توجه و حواس جمعی کودک است. این کار،پایه گذار تمرکز و توجه کودک در دیگر مراحل زندگی است.

• اشاره با انگشتان

تحقیقات ثابت کرده اند، اشاره کردن به اشیا هنگام بیان نام آنها باعث رشد سریع تر مهارت های کلامی در کودکان می شود.

در ابتدا، هنگامی که شما به چیزی اشاره می کنید، ممکن است کودک به شما نگاه کند. وقتی کمی بزرگ تر شد، احتمالا به انگشت اشاره شما هم نگاه
خواهند کرد. در حدود ۹ ماهگی، بیشتر کودکان می آموزند که باید به نقطه ای نگاه کنند که شما اشاره می کنید.

در سن ۹ یا ده ماهگی، کودکان وسایل و اشیا را برای شما می آورند. این همکاری و تعامل دوطرفه را «توجه متقابل» می نامند. به این معنا که کودک ی آموزد تا خارج از محدود ارتباطی شما دو نفر، در مورد چیزی یا کسی با شما ارتباط برقرار کند.

والدین چگونه این مهارت را پرورش می دهند؟ سعی کنید به طور مداوم به اشیا مختلف اشاره کنید و در مورد آنها توضیح دهید. شاید کودک کلمات شما را درک
نکند اما به تدریج، ارتباط شما با او مختلط تر خواهد شد. یعنی غیر شما دو نفر مسایل دیگری نیز در این ارتباط دخیل خواهند بود.

به طور مثال، می توانید به باغ وحش بروید یا از باغ وحش های اسباب بازی استفاده کنید، به حیوانات مختلف اشاره کنید و در مورد آنها توضیح دهید.با این کار، رابطه اجتماعی کودک، قدرت تشخیص و درک او و مهارت های زبانی اش را پرورش خواهید داد.


 

منبع : برگرفته از  migna.ir


 

 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  راهکارهای عالی برای شکوفایی هوش هیجانی کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 




به توانایی افراد در شناخت و کنترل احساسات شخصی خود و دیگران و هم‌چنین استفاده از این توانایی برای تصمیم‌گیری بهتر، تفکر خلاقانه، انگیزه بخشیدن به خود و دیگران، لذت بردن از سلامتی و روابط بهتر و زندگی شادتر،«هوش هیجانی» می‌گویند. تحقیقات نشان می‌دهد که هوش هیجانی، بهترین پیش‌گوی دست‌آوردهای آینده کودک است. هم‌چنین بسیاری از مردم بر این باورند که هوش هیجانی، بیش‌تر از ضریب هوشی و مهارت‌های فنی، به موفقیت کودکان کمک می‌کند.


1. آرام باشید

اضطراب خودتان را کاهش دهید. «هری استاک سالیوان»، نظریه‌ای مبنی بر به ارث بردن اضطراب از والدین را ارایه کرده است. تحقیقات نشان می‌دهد که تماس لمسی والدین، صدا و حتی حرکات آن‌ها می‌تواند اضطراب نوزاد را کاهش یا افزایش دهد.

2. توانایی حل مسئله را یادش بدهید

به کودک‌تان بیاموزید که چگونه مشکلات را حل کند. گاهی وقت‌ها، زمانی که کودکان احساس کنند درک می‌شوند، راحت‌تر می‌توانند مشکلات‌شان را قبول و هم‌چنین حل کنند؛ البته زمان‌هایی هست که آن‌ها برای این کار، به کمک والدین خود نیز نیاز دارند. بهترین کار این است که صبر کنید تا آن‌ها،خودشان برای حل مشکلات، سراغ‌تان بیایند و کمک بخواهند.

3. آرامش داشتن را به کودک بیاموزید

به او یاد بدهید که چگونه خودش را تسکین دهد و آرام کند. کودک، معنای آرامش بخشیدن را از والدین می‌آموزد و یاد می‌گیرد که چگونه نیازهای خود را کنترل کند و در زندگی، چگونه خود را در برابر مشکلات، آرام نگه دارد.

4. تایید کنید

احساسات فرزندتان را بپذیرید و آن را تایید کنید. به او بگویید که نمی‌تواند احساساتش را انتخاب کند، اما باید یاد بگیرد که با آن احساسات، چه کار کند و چگونه آن‌ها را بروز دهد.

5. همدردی کنید

با او هم‌دردی کنید. زمانی که برای احساس ناراحتی یا عصبانیت فرزند خود، نمی‌توانید کاری انجام دهید، بهترین کار، هم‌دردی با اوست. انسان‌ها، وقتی بدانند کسی هست که آن‌ها را درک کند، راحت‌تر، با مشکلات احساسی خود، کنار می‌آیند. هم‌دردی کردن، به کودک کمک می‌کند که متوجه شود زندگی، احساسی خطرناک یا شرم‌آور نیست و همه، در زندگی‌شان، با احساسات مختلف، درگیر هستند. هم‌چنین او، هم‌دردی کردن با دیگران را یاد می‌گیرد. شما می‌توانید از این جمله‌ها هم کمک بگیرید: «می‌دانم که سخت است بازی کردن را تمام کنی و بیایی با هم شام بخوریم، اما الان، زمان شام خوردن
است».

6. تحقیر نکنید

به او اجازه دهید احساساتش را بیان کند. به‌جای نادیده گرفتن یا تحقیر کردن احساسات فرزندتان، به او اجازه دهید آن‌ها را بیان کند؛ برای مثال،به او نگویید «یک زخم به این کوچکی که درد ندارد». با او، طوری رفتار کنید که بتواند احساساتش را برای‌تان بازگو کند. نادیده گرفتن خشم و ناراحتی او، سبب نمی‌شود آن‌ها را فراموش کند، بلکه باعث می‌شود احساساتش را درون خود بریزد. این احساسات، نابود نمی‌شوند و دنبال راهی برای بروز می‌گردند و ممکن است خود را به‌صورت کابوس نشان دهند.

7. خوب گوش کنید

به احساسات و هیجانات کودک‌تان، گوش دهید. گاهی وقت‌ها، کودکان نیاز دارند احساسات‌شان را برای‌تان بازگو کنند و شما، آن‌ها را بشنوید. این کار، به آن‌ها کمک می‌کند تا با احساس خود، کنار آیند و آن را رها کنند. می‌توانید از جمله‌هایی مانند «ناراحت به نظر می‌رسی. همه ناراحت می‌شوند. من کنارت هستم. می‌توانی با من صحبت کنی» یا «می‌دانم آن‌قدر ناراحت و عصبانی هستی که می‌خواهی فریاد بزنی و گریه کنی. من هم گاهی وقت‌ها، این‌طوری می‌شوم» استفاده کنید.

8. در آغوشش بگیرید

نوزاد خود را در آغوش بگیرید و به صدای گریه او، واکنش نشان دهید. هوش هیجانی با ارتباط‌های اولیه او با دیگران و اعتمادش به اطرافیان، شروع به رشد می‌کند.

9. بازی «شاید...» را جدی بگیرید

بازی «شاید... »یکی دیگر از بازی‌هایی است که به کودک کمک می‌کند احساسات گوناگون را درک کند. وقتی که در خیابان هستید و کسی را غمگین می‌بینید، این بازی را شروع کنید. اجازه دهید هرکس، دلیل ناراحتی او راحدس بزند: «شاید او، دیر به محل کار خود رسیده است»، «شاید با کسی، بحث کرده است» و...

10. الگو باشید

بهترین الگو برای آن‌ها باشید. کودکان، چیزهایی را که می‌بینند، انجام می‌دهند. بنابراین یک الگوی کامل برای او باشید. آیا شما، وقتی عصبانی هستید، کسی را کتک می‌زنید؟ آیا می‌توانید هنگام جروبحث، آرامش خود را حفظ کنید؟ آیا با دیگران، احساس هم‌دردی می‌کنید؟ همه این کارها را نیز او، از شما می‌آموزد.

11. درباره اتفاقات دردناک سکوت نکنید

حرف زدن در مورد اتفاقات دردناک را به او یاد دهید. این کار، به کودک کمک می‌کند در زمان‌هایی که با اتفاقات دردناک مواجه می‌شود، احساسات خود رابیان کند.

12. از احساسات حرف بزنید

زمانی برای سرگرمی و شناخت احساسات، در نظر بگیرید. یادتان باشد که کتاب‌ها و فیلم‌ها، فقط برای سرگرمی نیستند. هنگامی که با کودک‌تان،کتابی را می‌خوانید یا فیلمی را تماشا می‌کنید، از او، در مورد اتفاقاتی که در کتاب رخ داده و شخصیت‌ها، سوال کنید و درباره چیستی و چرایی این احساسات با او گفتگو کنید.

13. موقعیت سازی کنید

از او بپرسید «تو، چه کار می‌کردی اگر...؟» شما می‌توانید هنگامی که در ماشین و پشت ترافیک هستید یا هنگام صرف شام دور میز، این بازی را باکودکان انجام دهید. سوال‌های مختلف، به او کمک می‌کنند تا در مورد راه‌های مختلف واکنش نشان داده در موقعیت‌های مختلف، فکر کند. برای مثال، از او بپرسید «اگر من، تو را به خاطر کاری که نکردی، سرزنش کنم، چه کارمی‌کنی؟»


 

منبع : برگرفته از  مجله شهرزاد


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب: توانایی ذاتی کودکان در خواندن ذهن دیگران
شرح مطلب ارسالی  :
 


پژوهشگران دریافته اند کودکان یک و نیم ساله می توانند فکر دیگران را بخوانند.

به گزارش مهر، محققان تقریبا تمام کودکان در دسترس را در سه جامعه چین، فیجی و اکوادور از سن 19 ماهگی تا حدود پنج ساله مورد مطالعه قرار دادند.

"کلارک بارت" انسان شناس دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس گفت: این یافته ها می تواند مشخص کننده توانایی های اجتماعی باشد که ما را از دیگر موجودات متمایز می کند.

آنها از نوعی آزمایش موسوم به "عقیده دروغین" بر روی 91 کودک استفاده کردند.

انسان ها به خوبی می توانند به وضعیت ذهنی، احساسات، تمایلات و دانش افراد دیگر پی ببرند.

در این آزمون کلاسیک درک کودکان، یک فرد وارد اتاق می شود و شیئی مانند یک قیچی را در جایی پنهان می کند.

فرد دوم وارد می شود و قیچی را در جیب خود قرار می دهد. فرد اول از اقدام فرد دوم اطلاعی ندارد. وقتی که فرد اول باز می گردد کسی از کودک می پرسد
به نظر شما فرد اول کجا دنبال قیچی خود می گردد؟

این آزمون حیله گرانه است چرا که کودک باید یک نظریه در ذهن خود داشته باشد یا توانایی برای درک دیدگاه دیگران در این مورد که فرد نخست ندیده فرد دیگری قیچی را برداشته شده است.

در سن چهار تا هفت سالگی کودکان در کشورهای غربی در پاسخ به این سئوال می گویند فرد اول برای یافتن قیچی به جایی می رود که آن را پنهان کرده است چرا که او نمی داند کس دیگری قیچی را برداشته.

اما کودکان در سراسر جهان در سنین مختلف همین پاسخ را می دهند.

با این حال تحقیقات پیشین نشان می دهد اگر محققان از کودک این سئوال را نپرسند و در عوض حرکت چشم او را دنبال کنند در می یابند کودکان ظاهرا مفهوم را خیلی زودتر و در سنین بسیار پایین تر درک می کنند.

این پژوهشگران یک بازی زنده مشابه برای بچه ها اجرا کردند: یک مرد یک قیچی را در یک جعبه پنهان می کند در حالی که فرد دیگری وارد می شود و آن را در جیبش می گذارد.

محققان دریافتند کودکان با سنین پایین تر به طور مداوم به جعبه نگاه می کردند و نشان می دهد که کودکان انتظار دارند مرد نخست جایی دنبال قیچی بگردد که آن را پنهان ساخته است.

این یافته ها نشان می دهد نسبت به آنچه که پیش از این تصور شده بود توانایی خواندن ذهن در سنین بسیار پایین در انسان شکل می گیرد و به نظرمی رسد این رشد ربطی به فرهنگ ندارد و در فرهنگ های مختلف در جهان مشابه است.

 

منبع : برگرفته از  migna.ir


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  آیین دوست یابی به سبک کودکانه‏
شرح مطلب ارسالی  :
 



کودکان، امروز با هم دوستان صمیمی هستند و فردا به ظاهر دشمن می شوند.هرکسی که با آنها از مدرسه به خانه می آید دوست لحظه ای آنهاست. به این صورت گردهمایی ها و گروه های دوستان مداوم تشکیل می شوند و از هم می پاشند. والدین زمانی که کودکشان برای دوست یابی و نگه داشتن آنها مشکل پیدا می کند، احساس ناتوانی می کنند. هر نوباوه ای نیازمند چند دوست خوب و یا گروهی است که بتواند آنها را متعلق به خود بداند زیرا با داشتن آنها می تواند چیزهای زیادی درباره خودش بیاموزد. شما والدین گرامی، چگونه آیین دوست یابی را به کودکان تان آموزش می دهید؟ اگر می خواهید در این باره بیشتر بدانید، به راهکارهایی برای دوست یابی و حفظ دوستان از سوی کودکان دقت کنید...



اگر کودک خردسالی، امکان برقراری ارتباط با دیگران را نداشته باشد، نمی تواند بیاموزد که چه طور در اجتماع رفتار کند. به او مهارت های اجتماعی را بیاموزید و هنگامی که دوستی اش خاتمه یافت یا احساس بروز مشکل کرد به او کمک کنید. برای زمان بازی خردسالان و کودکان پیش از سنین مدرسه برنامه ریزی کنید. روی اولین تجارب کودکان نظارت کنید و آماده باشید تا با دخالت در کارشان بازی آنها را آسان کنید.

واقعيت اين است که کودکان روزانه در معرض چالش هاي متفاوتي هستند که مواجهه با آن جسارت مي طلبد. والدين به طور طبيعي مي خواهند که کودکان رابه گونه اي بار بياورند که بتوانند کارهاي مربوط به خودشان را انجام دهند اما کودکان با هم متفاوت هستند و جسارت آن ها در سطوح مختلفي بروز پيدا مي کند. يکي از مهم ترين مواقعي که کودک بايد جسورانه عمل کند، در زمان آشنا شدن با همسالان و پيدا کردن دوست است. کودک در واقع پس از ۲ سال همنشيني با مادر، کم کم از او فاصله مي گيرد و به بازي با همسالان نيازپيدا مي کند. در دوست يابي و طي کردن اين فرآيند مهم، عوامل بسياري دخيل است. ابتدا بهتر است از تاثير داشتن دوست بر سلامت روان کودک بگوييم و سپس به معرفي مهارت هاي اجتماعي مورد نياز کودک براي دوست يابي بپردازيم.

تاثير دوست يابي بر سلامت روان

داشتن دوست خوب يکي از عوامل مهمي است که بر سلامت روان کودک تاثير مي گذارد و معمولا کودکاني که به سختي مي توانند دوستي پيدا کنند و رابطه شان را با آن ها مستحکم کنند از مشکلاتي مانند اضطراب و افسردگي رنج مي برند. به گزارش ايسنا نتايج مطالعات نشان مي دهد که حتي فقط يک دوست مي تواند شرايط بسيار خوبي براي کودک فراهم کند و تعداد دوستان موضوع مورد بحث نيست بلکه آنچه مهم است کيفيت اين رابطه و مثبت بودن آن است.کودکان با کمک دوستان خود مي توانند راه حل هايي براي رفع مشکلات پيدا کنند، اختلاف هاي خود را با ديگران مديريت و با ديگران رابطه مثبتي برقرار کنند. نکته اين جاست که آموزش مهارت دوست يابي کار آساني نيست و والدين با صبر و شکيبايي مي توانند اين مهارت را آموزش دهند و تقويت کنند. همچنين ارائه واکنش هاي سازنده در قبال رفتار کودک، تشويق رفتار خوب، پرهيز از انتقاد، يادگيري روش هاي موثر در زمينه آموزش مهارت ها و تمرين مهارت ها از ديگر راهکارهايي است که به افزايش توان دوست يابي کودک کمک مي کند.

● گردش های خانوادگی

اجتماع چند گروه خانواده فرصت خوبی برای ورود کودکان در موقعیت هایاجتماعی به همراه کودکان سنین متعدد فراهم می کند. این موقعیت ها به کودک شما فرصت می دهد مهارت های اجتماعی را به کار گیرد و در عین حال نظاره گر ارتباط شما با مردم دیگر باشد. همچنین گردش های خانوادگی موجب ایجاد پیوندهای عمیق داخل خانواده می شود و بعدها که کودکتان باید مقابل فشار گروه همسالان ایستادگی کند؛ چنین گردش هایی نتیجه خود را نشان خواهد داد.
پافشاری نکنید. کودک را در مقابل مردم انگشت نما نکنید، از جملاتی مانند «نمی تونی به دایی ات سلام کنی؟» یا «برای همه از یک تا ده بشمر» بپرهیزید. هرچه قدر کودک در موقعیت های اجتماعی به خودش توجه بیشتری داشته باشد، احساس راحتی برای او مشکل تر خواهد بود.

● به کودک برچسب نزنید

توصیف کودکتان به عنوان خجالتی، تنها، ساکت و یا سرد، روشی غلط است که بعد تاوانش را پس خواهید داد. برای نمونه در حال گذشتن از کوچه هستید و به آشنایی برمی خورید. مریم دو ساله یا بیشتر در سلام کردن یا حتی نگاه به فرد آشنا تردید دارد. رو به فرد آشنا می کنید و می گویید « مریم خجالتیه » ولی نمی دانید که با برچسب زدن به کودکتان رفتار او را تقویت می کنید. زمانی که به کودکتان برچسب انزواطلب و یا دچار مشکل در دوست یابی را می زنید، رفتار اجتماعی نامناسب را در او برمی انگیزید. درحالی که می توانید با گفتن جملاتی او را تشویق کنید تا اجتماعی تر باشد. «تازه الان دیدنتون چند دقیقه طول می کشه تا بهتون عادت کنه.» این جمله را به جای اینکه بگویید «همیشه همین طوره» به کار ببرید.

● کشف علت دوست گریزی کودک

اگر کودکتان در ایجاد و نگهداری دوستی ها مشکل دارد، بکوشید علت آن را دریابید. آیا آن قدر حساس است که همیشه احساساتش جریحه دار می شود و دوستانش را از دست می دهد؟ آیا ساکت است و نسبت به ارتباط با دیگران بی تفاوت است؟ آیا تهاجمی و قلدر است و به همین علت کودکان دیگر نمی خواهند
با او باشند؟ آیا از مهارت های اجتماعی برخوردار نیست؟ آیا مهارت های لازم را برای یک دوست باوفابودن ندارد؟

● صحبت با کودک

دقیق باشید. درباره رفتارهایی که مشاهده می کنید و اینکه چگونه موجب تاثیرگذاری بر روابط می شوند، گفتگو کنید. درباره دوستی صحبت کنید. اگرکودک به دلیل تمام شدن یک رابطه دوستی از نظر روانی آسیب دیده است،درباره وضعیت دوستی ها و اینکه چطور طی سال ها دوستان زیادی خواهد داشت که بعضی از آنها به مدت طولانی و بعضی از آنها تنها مدت کوتاهی دوست او خواهند بود، گفتگو کنید.از کودک بخواهید نام یکی از همکلاسی هایش را که همه او را دوست دارند بگوید و سپس درباره خصوصیات او چنین بپرسید: «چه طور رفتار می کند؟ چه کارهایی انجام می دهد؟ ویژگی های یک دوست خوب چیست؟»

● تعیین اهداف دوستی

با همدیگر در این باره صحبت کنید که دوست دارد چه مهارت های اجتماعی و چطور دوستی هایی داشته باشد، بیشتر کودکان می توانند به آسانی کودکانی را
که دوست دارند، با آنها دوست باشند، نام ببرند.

● ارایه الگوی مناسب

کودک شما خواهد کوشید به طور دقیق مانند شما رفتار کند. بنابراین به یادبسپارید زمانی که شما در حال خوش آمدگویی به مردم، گفتگوی تلفنی، خرید،بازی و یا انجام هر کار دیگری با مردم هستید، الگوی رفتار اجتماعی را به او نشان می دهید. اگر خجالتی بودن یکی از مشخصات شماست، او ممکن است از خجالتی بودن شما تقلید کند و بنابراین شاید لازم باشد که این مشخصه خودتان را تغییر دهید. به یاد بسپارید که مهارت های اجتماعی دیگری هستند که شما به طور ناخودآگاه در حال آموختن آنها به کودکتان هستید حتی اگر ترجیح می دهید که آنها را یاد نگیرد.

● ایفای نقش برای آموزش کودک

اجرای نمایش، فرصتی عالی در اختیار شما قرار می دهد که روش های مناسب رفتار با دیگر مردم را به کودک ارایه دهید. از کودکتان بخواهید که آنها را طوری که مشکل ایجاد نکند، تمرین کند. ابتدا موقعیت های ساده ای را نشان دهید و سپس آنها را پیچیده تر کنید. موقعیت ها می تواند شامل دعوت یک دوست به بازی، رد یک دعوت، مخالفت مسالمت آمیز، صحبت با تلفن،خوشامدگویی به میهمانان، گفتگو با کودکان و بزرگسالان و یا نمونه ای از یک ورزشکار خوب باشد. نقش ها را بین خودتان عوض کنید.

● مهارت های گفتگو را آموزش دهید

موارد زیر را تمرین کنید: سلام کردن، معرفی، پرسیدن پرسش های خاصی برای ادامه یافتن گفتگو برای مثال چه خبر؟ دیگه چه طوری ؟ تکرار نام ها را آموزش دهید. نقش معرفی کردن افراد را گوشزد کنید و به کودک بگویید نام دیگران را تکرار کند تا اطمینان یابد آنها را به یاد خواهد آورد. همچنین به کودک بیاموزید که پذیرفتنی است که پس از معرفی شدن به فردی دوباره از او بخواهید نامش را تکرار کند.

● فرصت هایی برای تمرین

به کودک فرصت دهید مهارت های جدیدش را به کار گیرد. بدون مجبور کردن او را تشویق کنید دوستان دیگر را برای بازی دعوت کند. به او پیشنهاد کنید با هم فیلم ببینند، ساندویچ بخورند یا به تماشای فوتبال بروند. به سوی موقعیت های طولانی تر و کمتر برنامه ریزی شده بروید. به تدریج زمانی را که کودکان با هم سپری می کنند، زیاد کنید.

● نظارت و تشویق

بگذارید کودک بداند در حال چه کاری است. این کار را با دادن نمره انجام ندهید بلکه به او بگویید. چند کلمه تحسین آمیز به کار ببرید تا به کودک بگویید چه قدر خوب با دوستش کنار آمده یا...

● یک الگوی خوب برای کودک تان باشید

خوشبختانه بچه ها با محافظت و پشتیبانی والدینشان راحت تر می توانند دوست پیدا کنند. پس زندگی اجتماعی کودکتان را با این موارد آغاز کنید:

درباره دوستی بخوانید

تعدادی داستان درباره دوست پیدا کردن انتخاب کنید و آنها را برای کودک خود بخوانید، درباره اینکه چگونه شخصیت ها، افراد جدید را ملاقات می کنند، بحث کنید و درباره راه هایی که کودک شما می تواند از بعضی از این ایده ها در زندگی خودش استفاده نماید گفتگو کنید. آنها را ترغیب به برداشتن گوشی تلفن کنید. یک مادربه پسر ? ساله اش یاد داد که مکالمات را با گفتن الو و گفتن نامش آغاز کند. این راه بزرگی برای آشنا شدن با افراداست. او در زمین بازی به سرعت به سمت بچه ها می دود و می گوید، سلام اسم من «جاشوا» است و از اینجا به بعد شخصیت خود را نشان می دهد. فکر نکنید که شما مجبورید کارگردان امور اجتماعی کودکتان باشید و به آنها یک عبارت پیچیده یا بامزه یاد دهید تا خودشان را معرفی نمایند. به آنها نشان دهیدکه باید صادق و راستگو باشند. حتی گفتن عبارت «من عاشق تاب بازی هستم. تو چه طور؟» به کودک دیگری که منتظر نوبتش است، می تواند سرآغاز یک دوستی زیبا باشد. اگر کودک شما خجالتی است، بگذارید گفتگوها و احوال پرسی های خود را با خواهر و برادر بزرگتر خود انجام دهد.

در جایی که کودکان هستند حضور داشته باشید

استاد مرکز رشد و مراقبت کودک می گوید: «همه آموزش های دنیا موثر واقع نمی شود، مگر اینکه کودک شما آن چه را که یاد گرفته واقعاً تمرین کند.» اگر کودک شما هنوز در مهدکودک یا پیش دبستانی نیست به یک گروه بازی ملحق شوید. به طور مرتب به پارک بروید به کتابخانه محلی یا به یک موزه بروید. قرار ملاقات های زیادی بگذارید. با دوستان صمیمی یا احتمالی کودکتان قرار بازی در خانه بگذارید و آنها را به خانه دعوت کنید. به آنها وقت بدهید که همدیگر را بهتر بشناسند و تفریح و سرگرمی داشته باشند.

روی مهارت های اجتماعی کار کنید

مطمئن شوید که کودکان تان درک می کنند که دوستان خوب با هم شریک می شوند و نوبت را رعایت می کنند. به یکدیگر گوش می دهند و همدیگر را نمی زنند و
مسخره نمی کنند. به او توضیح دهید که او هم باید در جستجوی دوستانی باشد که آنها هم این قوانین را می دانند و دنبال می کنند. کودکتان را تشویق کنید که علایق خود را کشف کند. به طور معمول دوستی ها در زمینه فعالیت های مشترک رشد می کنند. بنابراین به او کمک کنید که مشغول انجام کاری شود که از آن لذت می برد مثل رفتن به کلاس نقاشی یا ملحق شدن به تنها تیم های ورزشی.

با روش دوست یابی کودک تان هماهنگ باشید

بعضی از کودکان هیچ مشکلی در نزدیک شدن به بچه های دیگر ندارند در حالی که برای دیگران ممکن است مقداری طول بکشد تا آشنا شوند. تعدادی از آنها
دوست دارند دوستان زیادی داشته باشند در حالی که کودک شما ممکن است فقط یک دوست داشته باشد تا وقتی که او یک دوست صمیمی دارد و شاد است همه چیز برای او خوب و راحت خواهد بود.

هنگامی که فرزندان ما به مهدکودک یا مدرسه می روند، همه ما نگران این هستیم که او در مدرسه چه درس های یاد می گیرد و معلم یا مربی برای او چه برنامه های آموزشی در نظر گرفته است. اما مدرسه مکانی است که کودک، روابط اجتماعی نیز یاد می گیرد. برخی از کودکان به طور ذاتی اجتماعی هستند اما برخی دیگر اینگونه نیستند. اگر فرزند شما جزو آن دسته از کودکان خجالتی است که دوست زیادی ندارد، شاید راهکارهای این مطلب برای کمک به او مفید باشند.

از فرزند خود بپرسید روز خود را در مدرسه چگونه گذرانده است

شاید پاسخ به این سوال برای کودک شما چندان آسان نباشد، بنابراین بسیار مهم است که با دقت کامل به حرف های او گوش فرادهید. ببینید که زنگ ناهار
را چگونه گذارنده و آیا تنها بوده یا دوستی برای خود یافته است؟ آیا در زنگ تفریح دوستی برای خود پیدا کرده تا با او بازی کند؟ اگر دوستی داشته، چگونه با هم بازی کرده اند؟

مهارت های اجتماعی او را در خانه پرورش دهید

اگر کودک شما در ایجاد ارتباط با دیگران مشکل دارد - خیلی آرام حرف می زند، اخم می کند یا سعی می کند با طرف مقابل چشم در چشم نشود – سعی کنید
برخی از مهارت های اجتماعی را در خانه با او تمرین کنید. این تمرینات به آنها کمک می کنند تا عادت بد خود را ترک کنند. از آنها بخواهید بلند و کاملا واضح حرف بزنند، به چشمان فردی که با آنها صحبت می کند نگاه و نام او را خطاب کنند.

انتظار واقع بینانه از او داشته باشید

اگر فرزند شما به طور ذاتی ساکت و غیراجتماعی است، نمی توانید انتظارداشته باشید تا با صدای بلند حرف بزند و اجتماعی باشد. شما این مساله را هنگام تمرین مهارت های اجتماعی در خانه می توانید متوجه شوید. به یاد داشته باشید، شخصیت آدم ها با هم فرق دارند و هیچ کس بهتر از دیگری نیست. در این حالت باید اجازه دهید تا فرزند شما به روش خود با دیگران ارتباط برقرار کند.

با کودکان دیگر قرار بازی بگذارید

از کودکان دیگر دعوت کنید تا برای بازی با فرزند شما به خانه تان بیایند. از میان آنها، کودکانی که از نظر رفتار، اخلاق و علاقه مندی ها بیشتر شبیه فرزند شما هستند را انتخاب کنید. اگر هر دو آنها بازی های مشابهی را دوست داشته باشند و از نظر مهارت های اجتماعی در یک سطح باشند، بهتر با هم دوست می شوند.

 

منبع : برگرفته از  migna.ir


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  ایده هایی برای تشویق کودکان و دانش آموزان به مطالعه‏
شرح مطلب ارسالی  :
 



از سری مقاله های علوم تربیتی 8 « ایده هایی برای تشویق کودکان و دانش آموزان به مطالعه » - جعفر صمدی


خودتان هم مطالعه کنید. یکی از بهترین راه ها برای تشویق کردن بچه ها به مطالعه این است که خودتان الگوی آنها باشید. اگر بچه ها ببینند که خودتان هم کتاب می خوانید و از مطالعه لذت می برید، احتمال اینکه آنها هم چنین عادتی پیدا کنند و این فعالیت ها را پیش بگیرند بیشتر است.

 به آنها کتاب هدیه دهید. کتاب هدیه ای نسبتاً ارزان و بسیار مفید است. به علاوه چیزی که به صورت هدیه به کسی داده شود ارزش و احترام بیشتری پیدا میکند. بچه های من همیشه از طرف مادربزرگشان کتاب هدیه می گیرند و وقتی او با این هدایا پیششان می آید بسیار خوشحال می شوند. مطالعه را به صورت یک تفریح
درآورید.

چیزی که از آن لذت برده شود همیشه مورد علاقه است. داستان کتابها را به صورت نمایش درآورید، صدایتان را عوض کنید و بچه ها را سر شوق بیاورید. اگر داستان را خسته کننده و حوصله سر بر برای بچه ها  بخوانید، هرچقدر هم که داستان جالب و جذابی باشد، آنها اشتیاقی برای دنبال کردن آن نخواهند داشت. مرتب کتاب بخوانید.

هر روز یا حتی چند بار در روز برای بچه های کوچکتان کتاب بخوانید. بچه های بزرگترتان را هم تشویق کنید که هر روز برای خود مطالعه کنند و درمورد کتابی که خوانده اند با آنها صحبت و گفتگو کنید.

تلویزیون را خاموش کنید و کمی خانه را آرام کنید. خاموش بودن تلویزیون باعث می شود بچه ها به دنبال سرگرمی دیگری برای خود باشند. تماشای بیش از اندازه تلویزیون برای بچه ها مضر است، به ویژه اگر بخواهید آنها را به مطالعه تشویق کنید.

 هر هفته یا هر ماه بچه ها را به کتابخانه ببرید تا کتاب های مورد علاقه شان را خودشان انتخاب کنند. یادتان باشد مجلات و کتاب های خنده دار و مفرح راه بسیار خوبی برای ترغیب بچه ها به کتاب خواندن است.

یک راه خوب دیگر برای تشویق بچه ها به مطالعه استفاده از کتاب هایی است که روی CD ضبط شده اند. بچه ها را به جلسات و مسابقات کتابخوانی در کتابخانه یا کتابفروشی محل ببرید. گاهی اوقات وقتی بچه ها کتاب ها را از زبان افراد دیگر بشنوند علاقه و اشتیاق بیشتری به خواندن پیدا می کنند.

 کتاب های چند فصلی بخوانید. کتابهای چند فصلی خواننده را بیشتر ترغیب به خواندن می کند و باعث می شود برای اطلاع یافتن از آخر داستان دوباره به سراغ کتاب بیایند یا آنقدر خواندنشان را ادامه دهند تا کتاب را به پایان برسانند. از فیلم استفاده کنید. شاید با دیدن کارتن هاکلبری فین بچه ها علاقه بیشتری به خواندن کتاب آن پیدا کنند.

از علاقه بچه ها استفاده کرده و کتاب هایی با آن نوع شخصیت هایی که دوست دارند برایشان بخرید. از لالایی ها کمک بگیرید. شاید بچه ها دوست داشته باشند لالایی هایی که در کودکی برایشان می خواندید را بار دیگر در کتاب بخوانند. پس کتابش را پیدا کنید و برایشان بخرید. کتاب ها را با هم بلند بلند بخوانید. این راه برای آموزش مطالعه به بچه ها بسیار خوب است چون بچه ها عاشق در آوردن صدا هستند. پس هر زمان که وقت کردید، با هم نشسته و کتاب ها را بلند بخوانید. مثلاً درآوردن صدای تیک تیک ساعت یا تق تق زدن به در برای بچه ها می تواند سرگرم کننده باشد و علاقه آنها را به خواندن بیشتر میکند. تشویق کردن بچه ها به مطالعه کار چندان دشواری نیست. می بینید که راه های زیادی برای اینکار وجود دارد. به علایق آنها توجه کنید و برحسب آن کتاب های مناسبی در اختیارشان قرار دهید تا از همین کودکی با ارزش کتاب و مطالعه آشنا شوند.


مطالعه چرا و چگونه!؟

یکی از پیش نیازهای مهم رشد و توسعه فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی داشتن جامعه ای اهل کتاب و مطالعه است. دستیابی به چنین جامعه ای به برنامه ریزی هدفمند و آزموده و به استمرار آن نیازمند است. اهمیت بررسی جایگاه مطالعه از آنجا ناشی می شود که کتاب به منزله گنجینه های عظیم دانش بشری - اعم از آثار جدید و آثار قدیم - به عنوان یک منبع معتبر و قابل استفاده، همواره مورد توجه قرار گرفته است.سازمان آموزش علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در بسیاری از کنفرانس های خود اساس توسعه اقتصادی را گسترش کتاب و برنامه ریزی درازمدت آموزش دانسته است؛ شورای اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل نیز کتاب را یکی از وسایل لازم عمران و پیشرفت ملت ها دانسته است (ابرامی، 1357)در اوایل قرن 20 مسئله مطالعه، علاقه مندی و عادت آن بیشتر جنبه تفنن و سرگرمی داشت و تنها اهل ادب و تحقیق خود را محتاج به مطالعه مرتب و مداوم می شمردند.

 تحول اقتصادی و عظیمی که در امر پیشرفت علم و صنعت در کشورهای مترقی جهان ایجاد گردید، با تعمیم تعلیمات عمومی که نتیجه نیازمندی های شدید به کارگران و افراد متخصص برای گرداندن چرخ عظیم صنعت بود، این مسئله (مطالعه) را از حالت انفرادی خارج و به مسئله عمومی و پایه ای از تحصیل و تربیت مبدل کرد
(امیرهادی، 1383)رشد سالانه آزاد شدن اطلاعات در دنیا و همچنین سرعت رو به رشدی که جریان اطلاع رسانی و کسب اطلاعات به خود گرفته است، این نیاز را شامل می شود که تمامی کسانی که می خواهند خود را با ا ین روند رو به پیشرفت، همسو کنند، باید خود را در جریان این دریای عظیم و پهناور جستجو کنند و این امر با ایجاد رغبت و عادت کردن به مطالعه و کتابخوانی میسر خواهد شد نقطه آغازین این حرکت عظیم فرهنگی، آشنایی والدین، مربیان و دست اندرکاران مسائل تعلیم و تربیت با نقش کتاب و مطالعه در زندگی فردی و اجتماعی بوده. و همچنین آگاهی دادن آنان از روش های مختلف ایجاد روحیه عادت به مطالعه، روش مطالعه صحیح و یادگیری بهتر در کودکان و نوجوانان است از آنجا که والدین و مربیان تاثیر زیادی در تعلیم و تربیت فرزندان خود دارند، باید شرایط و موقعیت های مختلف را به خوبی بشناسند برهمین اساس راه و روش صحیح را در پیش بگیرند و این راه تضمین کننده موفقیت آنها در این زمینه خواهد بود. مهمترین عامل پرداختن به این موضوع در این نوشتار احساس نیازی بود که اول در خود سپس در میان قشر جوان و بخصوص دانشجویان احساس می شد که راه تحصیل و کتابخوانی در دوره های آموزش عالی و در درک و فهم مطالب کتاب ها دچار مشکل هستند باتوجه به مشکلات ذکر شده که متخصصان آموزشی اذعان دارند “هیچ مهارتی برای بشر پرارزش تر از مهارت در خواندن، مطالعه و سودجستن از آن نیست” (حمدی پور، 1380)

تعاریف مطالعه: در لغت نامه دهخدا،

 مطالعه به معنای نگریستن بر هر چیزی برای واقف شدن به آن و تامل و تفکر و اندیشه، نظر به دقت است و مطالعه کردن به معنی نگریستن در چیزی برای وقوف بر احوال آن آمده است. در فرهنگ معین، مطالعه یعنی خواندن کتاب یا نوشته ای و فهمیدن آن، قرائت نوشته ای برای درک آن ذکر شده است.در فرهنگ علوم رفتاری مطالعه به 3 عامل زیر به کار رفته است:

1 - به کار بردن عقل یا ذهن برای یک مسئله یا موضوع

2 - رشته ای از یادگیری است

3 - بحث و بررسی درباره یک موضوع، یا یک بحث خاص و یا گزارش درباره تحقیق

در تعاریف موجود دیگر، مطالعه را به 2 بخش تقسیم می کند. مطالعه در معنا و مفهوم وسیع آن، همان ارتباط است. ارتباط با دنیای تازه به وسیله آثار به جا مانده از دیگران، آثاری که نشان دهنده طرز تفکر آنان و شامل آثار تاریخی و جغرافیایی، هندی و غیره است، در قسمت دوم، مطالعه رادر معنای خاص آن بیان می نماید که عبارت است از ارتباط با افکار دیگران به وسیله کتاب یا هر نوع نوشته دیگر. نکته ای که در میان تعاریف بالامستتر است، قصد و عمد در انجام این عمل (مطالعه) است. یعنی مطالعه فرایندی هدفمند و بنا به میل شخصی می تواند به هر سویی کشانده شود و بستگی به نوع علاقه و کشش درونی شخص دارد. علاقه ای که فرد در زندگی به ورزش بدمینتون دارد باعث می شود که به خواندن و مطالعه مجلات و روزنامه های تخصصی بپردازد یا همچنین در مسائلی که فرد درگیر آن است، چه در شغل که باعث می شود فرد اطلاعات مربوط به آن شغل را از مجلات یا از سایت های مختلف جستجو کند، مانند اطلاعات بازار بورس و هنر، آشپزی و ...

انواع مطالعه:

در تعاریف عملیاتی مطالعه را به 2 صورت می توان مشخص و متمایز کرد (البته باتوجه به موارد مورد مطالعه)


الف) کتب درسی و منابع درسی: که عبارتند از کتاب های درسی که از طرف سازمان آموزش و پرورش برای همه دوره های تحصیلی و مقاطع 3 گانه و پیش دانشگاهی و همچنین مقاطع قبل از آنها (ابتدایی، راهنمایی) تعیین گردیده است و دانش آموزان باید در طول سال تحصیلی فقط این کتاب ها را برای وارد شدن به مقاطع بالاتر پاس کنند. در مقاطع آموزش عالی، کتب و منابعی که مورد نظر اساتید می باشد که اکثرا تالیفی یا ترجمه است و برای گذراندن واحد درسی و اخذ امتحان به دانشجویان معرفی می گردد.

ب) مطالعه منابع غیردرسی: روزنامه، مجلات، کتاب داستان، رمان، اطلاعات عمومی و .. مشخصه اصلی این منابع را می توان، افزایش اطلاعات شخصی و آگاهی فردی عنوان کرد و نوع آن بستگی به علایق فرد دارد.

تفاوت انواع مطالعه

چنانچه در تعاریف بالاقید شده است، مشخص است که در مطالعه منابع درسی انعطاف پذیری نسبت به منابع غیردرسی کمتر است. در نحوه انتخاب، در کتاب
های درسی تعیین منابع توسط سازمان آموزش و پرورش و در آموزش عالی توسط اساتید صورت می گیرد، ولی در مطالعه منابع غیر درسی انتخاب کننده فرد و
با علاقه او صورت می گیرد. ولی در جامعیت منابعی که توسط سازمان آموزش و پرورش و اساتید مشخص می شود، به نسبت از منابعی که فرد انتخاب می کند
جامعیت بیشتری دارد (باتوجه به تجربه.)

ممکن است در کتاب ها و منابع درسی که برای دانش آموزان و دانشجویان تعیین و مشخص می گردند تمام مطالب منابع، در طول سال تحصیلی و ترم مطالعه نشود و شاید مطالب مهم مطالعه نشود و ابتر بماند. ولی در مطالعه منابع غیردرسی باتوجه به مطالب عرضه شده این امکان به نسبت کمتر است.

روش های مطالعه

مطالعه ثمربخش از 2 عامل متاثر است، یکی علاقه نسبت به مطلب خواندنی، دیگری کاربرد ماهرانه فنون مطالعه، علاقه نسبت به مطالب خواندنی سبب می شود تا شخص به مطالعه بیشتر بپردازد، مطالعه بیشتر منجر به بهتر شدن فنون مطالعه می شود، کاربرد فنون بهتر، مطالعه را آسانتر، سریع تر و لذت بخش تر می سازد، در نتیجه علاقه خواننده نسبت به مطالعه افزایش می یابد و سبب می شود تا او به مطالعه بیشتر بپردازد، از خواندن مطالبی که نباید بخواند دوری نکند و در زمان کمتر مطالب بیشتری را بخواند (سیف، 1379.)

تاثیرات مطالعه:

مطابق تحقیقات و بررسی های “ویلز، براسون و بردشاو” 5 تاثیر عمده از مطالعه، به دست آمده است که عبارتند از:

1 - عامل وسیله ساز: یعنی آشنایی و شناخت کاملی از مشکلات واقعی و داشتن صلاحیت کامل برای روبرو شدن با مشکلات

2 - تاثیر در شخصیت و ایجاد شخصیت جدید: واژه شخصیت در زبان روزمره معانی گوناگونی دارد، گاه منظور از شخصیت درجه کارایی و جاذبه اجتماعی آن مورد نظر است، گاه به منظور توصیف بارزترین ویژگی شخص به کار می رود، ولی روانشناسان در بحث از شخصیت بیش از هر چیز به تفاوت های فردی توجه دارند، یعنی ویژگی ای که یک فرد را از دیگران جدا و متمایز می کند.

با این حال تاثیری که مطالعه می تواند در شخصیت فرد داشته باشد، همه موارد بالارا در برمی گیرد. چون در شیوه تفکر و نحوه سازگاری فرد با محیط تاثیر بسزایی دارد و تاثیر آن در فرد، می تواند باعث رهایی، از احساس حقارت و اطمینان به خود باشد و موفقیت او را در محیط تضمین کند.

3 - تاثیر در بحث و استدلال: یعنی تقویت یک عقیده یا تبدیل و تغییر و تفسیر آن به عقیده دیگر، از طریق بحث و استدلال میزان مطالعه و پرورش و رشد عقیده رابطه مستقیمی با یکدیگر دارند. افراد را می توان با ابراز عقیده و بحث و استدلال آنها در موضوعات مختلف ارزیابی کرد و توان آنها را در موفقیت و پیروزی شان در مباحث و گفتگوها و مناظره ها و مقبولیت نظراتشان توسط جمع و افراد مختلف، را می تواند در تاثیرات مطالعه منابع و میزان آن دانست.

4 - تاثیر در زیبایی: یعنی کسب تجارب زیبایی شناسی از طریق ادبیات و هنر و ...

در مطالعه ادبیات و هنر و آگاهی از مطالبی که در این علوم قرار دارد و لذتی که با مطالعه این منابع، پیش روی خرد قرار می گیرد، از جمله فواید مطالعه این آثار است. دکتر علی اکبر سیف از متخصصان آموزشی از جمله تاثیرات مطالعه در زیبایی را:

افزایش میزان درک و فهم از طریق کشف معانی عمیق یک نوشته.

بالابردن سطح آگاهی نسبت به اهداف زندگی و فلسفه حاکم بر آن، از طریق شریک شدن در احساسات و تجربیات و طرز فکر دیگران. بهره گیری بیشتر از استعدادهای شخصی از طریق برانگیختن افکار، ادراکات و احساسات و ... می داند.

5 - تاثیر در آسودگی خاطر:

یعنی رهایی از افکار و عقاید بخصوص از طریق مطالعه منابعی که آن طرز فکرها و عقاید قبلی را تعدیل یا تغییر داده و انسان را به آرامش خاطر می رساند. تاثیر مطالعه در زندگی فوق العاده وسیع است. یک مطالعه کننده، می تواند مهارت های تازه یاد بگیرد، حقایق تازه ای را معرفی کند، فردی با معلومات بار بیاید و می تواند با افکار جدید و نوآور، اقدامات شکوفایی به عمل آورد.

اهمیت و ضرورت مطالعه کردن:

کتاب بر عالم تمدن فرمانروایی می کند. “ولتر” هیچ اهمیت و ضرورتی بالاتر از این مسئله نیست که مطالعه چه تاثیرات عمیق، در روح و روان و خودسازی افراد می گذارد و در رشد و شکوفایی اقتصادی و آگاهی سیاسی افراد جامعه، چه ردپاهایی از خود به جای می گذارد.

تکامل فرهنگ هر جامعه، مدیون و مرهون شناخت ویژگی های فرهنگی و تاثیر آن بر افراد جامعه است.

امروزه مطالعه کردن یکی از شاخص های توسعه و رایج ترین محصول فرهنگی کشورهای مختلف محسوب می شود، زیرا مطالعه کتاب و فرهنگ کتابخوانی نمایانگر، رشد ملی و از نشانه های بارز بالندگی فرهنگ و تمدن هر کشور است.

در دنیای متغییر قرن 21 که هر روز در زمینه های علمی، هنری، سیاسی و اقتصادی و ... یک اتفاق تازه می افتد و خط جدیدی به راه می افتد کتاب و مطالعه جایگاه ویژه ای دارد و دیگر مثل سابق کار افراد منحصر به فرد نیست. هر کسی در هر شغل و مقامی لازم است به طور مرتب مقداری از وقت خود را به مطالعه و مطالب اختصاص دهد، چه این مطالب از روزنامه یا مجلات یا کتاب های گوناگون باشد.

نگاهی گذرا به علل پیشرفت کشورهای جهان، چه توسعه یافته و چه در حال توسعه و عقب مانده، مبین این واقعیت است که بخش عظیمی از این موفقیت های
آنها در سایه توجه شان به نسل نوجوان و جوان و سرمایه گذاری در جهت رشد و پرورش استعدادهای آنان بوده است.

در جوامع پیشرفته دنیا که اهمیت مطالعه و خواندن مطالب مختلف بر مردم آشکار شده است، بهبود وضع مطالعه و راه های صحیح و تسریع در این امر و درک بهتر و فهم مطالب یکی از اقدامات مهم آموزشی محسوب می شود.

در جوامع مترقی روش های درست مطالعه نه تنها در ضمن آموزش دروس مختلف آموزشگاه ها به یادگیرندگان ارائه می شود، بلکه دوره های کوتاه مدت و بلندمدت روش های درست مطالعه و روش های سریع خواندن و مفهومی برای تمامی افراد علاقه مند دایر شده است و جهت شرکت جستن مردم در این دوره ها آنان را به عوامل مختلف مورد تشویق و ترغیب قرار می دهند (سیف علی اکبر، 1379.)

متاسفانه از آنجا که فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در جامعه ما هنوز جایگاه خود را به دست نیاورده است و از وضعیت نامطلوبی برخوردار است، لذا باید برای ایجاد رغبت و عادت در کودکان ونوجوانان به مطالعه خواندنی های مطالب جدی، علمی، فنی و شغلی و... چاره اساسی اندیشیده شود.

 

منبع : برگرفته از  وبلاگ   http://barnamedarsi20.blogfa.com

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  آسیب شناسی خانواده‏
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می‌گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اولین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می‌کند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیط ها می‌تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد.

 عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آنها ، شیوه‌های تربیتی اعمال شده در داخل خانواده ، شغل و تحصیلات والدین به وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده ، محل سکونت خانواده ،حجم و جمعیت خانواده ، روابط اجتماعی خانواده و بی‌نهایت متغیر دیگر در خانواده وجود دارند، شخصیت فرزند ، سلامت روانی و جسمانی او ، آینده شغلی ، تحصیلی ، اقتصادی ، سازگاری اجتماعی و فرهنگی ، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تاثیر قرار می‌دهند.



خانواده و اهمیت آن در دوره کودکی

نوزاد در خانواده به دنیا می‌آید و اولین تعاملات خود را با محیط آغاز می‌کند. در این کانون اولیه اولین تأثیر و تأثرات متقابل آغاز می‌شود و کودک کم کم در فرآیند رشد و اجتماعی قرار می‌گیرد. همانطور که روان شناسان معتقدند سالهای اولیه کودکی نقش بسزایی در رشد شخصیت و آینده او دارد. بیشتر طرحواره‌ها و شناخت های کودک از خود ، اطرافیان و محیط در این دوران شکل می‌گیرد. میزان سلامت جسمانی و روانی کودک بسته به ارتباطی است که خانواده با وی دارد و تا چه حد تلاش می‌کند نیازهای او را برآورده سازد.

کودکانی که در این سنین از لحاظ عاطفی و امنیتی در خانواده تأمین نمی‌شوند به انواع مشکلات مبتلا می‌شوند. مشکلات این کودکان اغلب با شیطنتها ، دروغگویی ها و حرف نشنیدنهای ساده شروع می‌شود و با توجه به وضع نابسامان خانواده به بزهکاریها و جنایات بزرگسالی منتهی می‌شود. سخت گیری زیاد والدین یا بی‌توجهی آنها ، یا ننر و لوس بار آوردن کودک و برآورده ساختن کلیه نیازهای منطقی و غیر منطقی او ، شخصیت سالمی را به بار نخواهد آورد. سلامت خود خانواده ، تعادل شخصیتی والدین و آشنایی آنها به اصولی که می‌تواند محیط خانواده را سالمتر سازد، بسیار حائز اهمیت است.

اهمیت خانواده در دوران نوجوانی

نیازهای مرحله نوجوانی دوران حساس است. بطوری که در کنار سایر تحولات و تغییراتی که از جنبه‌های جسمانی و روانی در فرد اتفاق می‌افتد، ویژگی مشترک و مهم دیگر آن دوران ، استقلال طلبی نوجوان در خانواده است. نوجوان می‌خواهد به طریقی رشد استقلال خود را به خانواده ثابت کند و بر این اساس شروع به ایجاد فاصله بین خود و خانواده می‌کند و به گروه همسالان نزدیک می‌شود.

در صورتی که خانواده در این دوران به کارکردهای اساسی خود آشنایی نداشته باشد و همچنین با ویژگیهای دوران نوجوانی آشنا نباشد، نخواهد توانست عملکرد تربیتی خود را به نحو احسن ایفا نماید. و چه بسا که اقدامات نادرست از سوی خانواده ، فضای نامناسب موجود در خانواده و غیره ، بیشتر و بیشتر نوجوان را از محیط خانواده دور ساخته و در صورتی که خانواده در گذشته نیز کارکرد تربیتی خود را به شیوه درست اعمال نکرده باشد و فرد از پختگی فکری کاملی برخوردار نباشد با گرایش به زمینه‌های ناسازگارانه مثل عضویت در گروههای افراطی و سایر زمینه‌ها مشکلات فردی و اجتماعی زیادی را به بار خواهد آورد.

سخت گیری زیاد والدین و خانواده در این دوران و همچنین سهل‌ گیری و آزاد گذاری آنها فرزند را موجودی سرکش ، طغیانگر و متزلزل بار خواهند آورد. از این گذشته این دوران ، دوران الگو گیری و همانند سازی و لازم است خانواده الگوهای مناسبی را برای نوجوان خود فراهم سازند. میزان حضور خانواده در اجتماع نیز در این اهمیت بسزایی دارد. هابز معتقد است که بسیاری از نوجوانان پریشان حال و آشفته به خانواده‌هایی تعلق دارند که از زندگی اجتماعی مجزا و بیگانه‌اند. خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است، مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم جامعه ، افراد موفق و افراد فعال اجتماعی از داخل خانواده‌های سالم بیرون آمده‌اند و افراد ناسالم پرورش یافته خانواده‌های ناسالم هستند.

اهمیت خانواده = سلامت خانواده

انحرافات خانواده ، عدم سلامت روانی خانواده ، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از لحاظ تأثیری که روی اعضاء خود دارد جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. افراد پیوند میان خانواده و اجتماع هستند. افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع می‌شوند و ویژگیهای سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده وارد اجتماع می‌کنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده‌های آن وابسته است.

لامارک و لوپله و دیگران ، خانواده را مهمترین کانونی می‌دانند که جامعه از آن تغذیه می‌کنند. به این ترتیب فرد در کنار تأثیری که از اجتماع خود می‌پذیرد با توشه‌ای که از خانواده خود دریافت کرده است محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. چنین تأثیراتی علاوه بر مسائل پیرامونی جزئی بلکه بر مسائل کلان اقتصادی - اجتماعی و سیاسی یک جامعه نیز نقش دارند. به این ترتیب به نظر می‌رسد که اصلاح یک جامعه ، پیشرفت و ترقی آن از جنبه‌های مختلف تأثیر اصلاح خانواده ، توجه افراد به اهمیت خانواده و آموزش آنهاست.

 

منبع :  برگرفته از   www.zibaweb.com  


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  مواد غذایی مفید برای تقویت سلامت مغز و حافظه‏
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

گروه بین الملل زیست نیوز، به گفته کارشناسان، مواد غذایی که سرشار ازترکیباتی مانند آنتی‌ اکسیدان‌ها و اسیدهای چرب امگا-3 هستند می توانند به تقویت سلامت مغز و حافظه کمک کنند. از میوه تا ماهی در ادامه این مطلب برخی از مواد غذایی مفید برای مغز و سلول‌های خاکستری آن را معرفی می کنیم.


گردو

شگل گردو همانند مغزهای کوچک است و شاید مادر طبیعت از این طریق به ما می گوید که مصرف آن برای چه چیزی مفید است. بنابر نتایج مطالعه‌ای که طی "کنفرانس بین المللی بیماری آلزایمر" در سال 2010 ارائه شد، موش‌های مبتلا به آلزایمر پس از تغذیه با گردو شاهد تقویت یادگیری و قدرت حافظه بوده‌اند. گردو سرشار از آنتی اکسیدان‌ها بوده که به گفته برخی پژوهشگران می تواند با آسیب سلول‌های DNA مغز ناشی از رادیکال‌های آزاد در بدن انسان مقابله کند.

هویج

دیر زمانی است که تاثیر مثبت مصرف هویج برای چشمان انسان شناسایی شده،اما اکنون می دانیم که این ماده غذایی برای مغز نیز مفید است. هویج سرشار از ترکیباتی به نام "لوتئولین" بوده و بنابر مطالعه‌ای که در سال 2010 در نشریه "نیوتریشن" منتشر شد، این ترکیبات اختلال حافظه به واسطه افزایش سن و التهاب مغز را کاهش می دهند. روغن زیتون، فلفل‌ها و کرفس نیز سرشار از لوتئولین هستند.

توت‌ها

توت‌ها سرشار از ویتامین هستند و افزودن آنها به رژیم غذایی ایده خوبی برای تقویت حافظه محسوب می شود. مصرف توت‌ها در بهبود یادگیری و توانایی یادآوری موثر است. همچنین، مصرف توت آبی کاهش علائم افسردگی را نشان داده است. بنابر گزارشی که در سال 2009 در نشریه "نیوتریشن" منتشر شد،میوه‌هایی مانند توت آبی و توت فرنگی که سرشار از آنتی اکسیدان‌ها هستند می توانند نوعی از استرس در سلول‌ها که با پیری در ارتباط است را کاهش داده و قابلیت‌های علامت‌دهی (سیگنالینگ) در مغز را افزایش دهند.

طی مطالعه‌ای، پژوهشگران رژیم غذایی با مکمل عصاره توت آبی و توت فرنگی که 2 درصد از این رژیم را شامل می شد را به مدت 9 ماه برای موش‌هایی 6 ماهه در نظر گرفتند. مهارت‌های فضایی و حافظه این موش‌ها نسبت به موش‌هایی که مکمل عصاره دریافت نکردند، بهتر بود.

ماهی

مصرف ماهی که سرشار از اسیدهای چرب امگا-3 است به کند کردن آهنگ زوال شناختی که به واسطه افزایش سن ایجاد می شود، کمک می کند. بنابر مطالعه‌ای که در سال 2005 در نشریه "آرشیو نورولوژی" منتشر شد، افرادی 65 ساله و بالاتر که به مدت 6 سال در هفته دو بار ماهی مصرف می کردند، 13 درصد کمترنسبت به افرادی که ماهی مصرف نمی کردند، به زوال شناختی مبتلا شدند. اینرقم برای افرادی که یک وعده ماهی در هفته مصرف می کردند برابر با 10 درصد بود. ماهی سرشار از ویتامین B12 بوده که می تواند به پیشگیری از آلزایمر کمک کند.

قهوه و چای

مطالعات مختلف نشان داده‌اند که نوشیدن قهوه و چای می تواند از بیماری آلزایمر جلوگیری کرده و عملکرد شناختی را تقویت کند. طی مطالعه‌ای که در سال 2010 در نشریه "بیماری آلزایمر" منتشر شد، پژوهشگران از قهوه کافئین‌دار در رژیم غذایی موش‌هایی که به صورت ژنتیکی مبتلا به پیشرفت بیماری آلزایمر بودند، استفاده کردند. بر همین اساس، روند پیشرفت بیماری آلزایمر کند شده و یا حتی پیشرفتی نداشت. بر اساس یافته‌های این مطالعه، قهوه می تواند به عنوان درمانی موثر برای افراد مبتلا به آلزایمر استفاده شود.
همچنین، نوشیدن چای اثرات محافظتی از مغز را نشان داده است. بنابر مطالعه‌ای که نتایج آن در سال 2010 در نشریه "نیوتریشن" منتشر شد، تعداد 716 فرد 55 ساله و بالاتر در چین مورد بررسی قرار گرفتند. افرادی که به طور مرتب چای می نوشیدند، عملکرد بهتری در تست‌های حافظه و پردازش اطلاعات نسبت به افرادی که چای نمی نوشیدند، نشان دادند.

اسفناج

اسفناج سرشار از ویتامین‌های C و E است که نتایج مطالعات مختلف تاثیر آنها در تقویت توانایی‌های شناختی را نشان داده‌اند. بنابر مطالعه‌ای که در سال 2000 انجام شد، موش‌هایی که در رژیم غذایی آنها از مکمل ویتامین E استفاده شده بود، افزایش 500 تا 900 درصدی رشد بافت مغز و عصب طی یک بازه زمانی هشت ماهه را تجربه کردند. همچنین ترشح "دوپامین" در مغز آنها افزایش یافت. این ماده شیمیایی جریان اطلاعات به بخش‌های مختلف مغز را کنترل می کند.

 

منبع : برگرفته از  http://www.asriran.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب: غذاهایی که برای حافظه کودکان مفید هستند
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


 کودک شما با اجرای یک برنامه غذایی صحیح، می‌تواند در مدرسه تمرکز لازم را داشته باشد. غذاهایی که برای تغذیه کودک انتخاب می‌کنید بر نحوه عملکرد تحصیلی او
تاثیر مستقیم دارد. اگر خواهان تقویت حافظه کودک خود هستید و می‌خواهید ذهن وی از رشد و عملکرد مناسبی برخوردار باشد از دادن غذاهای فرآوری شده،
نوشابه‌های گازدار و دیگر غذاهای ناسالم به کودک خودداری کنید چرا که این نوع غذاها حاوی مقادیر فراوانی قند و سدیم هستند که باعث کند و ضعیف شدن فعالیت‌های مغزی وی می‌شوند.


در اینجا چند غذای مفید برای حافظه کودک را به شما معرفی می‌کنیم:


• غلات کامل، آنتی‌اکسیدان‌ها و چولاین

غلات کامل، آنتی‌اکسیدان‌ها و چولاین که یک ماده مغذی است که عمدتا در تخم‌مرغ‌ها یافت می‌شود، برای رشد و تقویت مغز دارای اهمیت خاصی هستند. به این منظور می‌توان از انواع نان گندم و ماکارونی و یا جوی شیرین نشده همراه با انواع توت‌ها به عنوان صبحانه استفاده کرد.

آنتی‌اکسیدان‌ها را می‌توان در انواع میوه و سبزی‌جات خام پیدا کرد. بسیاری از انواع لوبیاها نیز سرشار از آنتی‌اکسیدان‌ها هستند.

• اسیدهای چرب امگا 3

اسیدهای چرب امگا 3 را می‌توان در روغن زیتون، آجیل، آووکادو، سالمون وتن ماهی پیدا کرد. اسیدهای چرب عملکرد شناختی حافظه را تقویت می‌کنند.

تخم کتان‌ها نیز سرشار از اسیدهای چرب امگا 3 هستند و خوشبختانه بسیاری از کودکان این ماده غذایی را به راحتی در برنامه غذایی‌شان می‌پذیرند.

• کلسیم و آب

بدن کودک را همیشه به اندازه کافی مرطوب نگه دارید. هرگز برای مرطوب نگه داشتن بدن کودک به وی نوشیدنی‌های قندی مانند نوشابه‌های گازدار و آب میوه‌های صنعتی ندهید.

سعی کنید همیشه در یخچال خود ماست، ‌شیر سویا، پنیر داشته باشید چرا که این مواد غذایی منبع خوبی از کلسیم محسوب می‌شوند.

• آهن

مصرف آهن، سطح هوشیاری ذهنی و نیز انرژی بدن افزایش می‌دهد. گوشت مرغ،‌انواع گوشت قرمز، لوبیاها و میوه‌جات خشک از منابع خوب آهن به شمارمی‌روند.

 

منبع : برگرفته از  http://mihan-mag.mihanblog.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  کودکان به یادگیری این ۵ مهارت اساسی نیاز دارند
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

 از زمانی که کودک تلاش می کند اولین تجربه های مستقل شدن را پشت سر بگذارد، به والدین احساس غرور دست می دهد. این که او توانسته خودش غذا بخورد. اسباب بازی هایش را بردارد و دست به انتخاب بزند.
کودکان مهارت های اولیه زندگی را از نخستین سال های زندگی می آموزند و والدین هم تلاش می کنند با مراقبت و نظارت کافی، آن ها را به سمت انجام تجربه های جدید هدایت کنند. اما گاهی والدین به جای باز کردن فضا برای کودکشان او را از انجام کارهایی که برای کشف هویت و مدیریت احساساتش ضروری است باز می دارند و کودک در طول زمان قادر نخواهد بود با هوش هیجانی که دارد با دیگران ارتباط برقرار کند، به آن ها واکنش نشان دهد و یا به تعامل مثبت و سازنده با همسالانش بپردازد. در این مطلب ۵ مهارت اساسی که والدین باید به کودک خود آموزش دهند تا آن ها را پرورش دهد ذکر شده که خواندن آن ها می تواند بسیار مفید باشد.


مهارت اول: چگونه بازنده باشد.

 طبیعی است که والدین نمی خواهند فرزندشان بازنده باشد اما کنار آمدن با باخت یکی از اساسی ترین مهارت هایی است که والدین باید به کودکان خود آموزش دهند. بنابراین برای بچه های کوچک تر زیر ۸ سال بهتر است والدین بارها و بارها در بازی ها ببازند. بهتر است پس از هر باخت بگویند: «یکبار دیگر من باختم، بیا دوباره بازی کنیم». کم کم طوری بازی کنید که برنده شوید آن گاه بگویید «این بار من بردم اما تو خیلی تلاش کردی» اگر ناراحتی عمیقی از خود بروز داد توضیح دهید که هیچ کس دوست ندارد، ببازد اما باخت بخشی از بازی است و کسی می بازد که تلاش کمتری کند. از ۵ سالگی به بعد نباید بگذارید همیشه برنده شود زیرا این سن بهترین سن برای تجربه کردن شکست و باخت است حتی اگر به مرافعه و جنجال کشیده شود.


مهارت دوم: چگونه فعال باشد.

کودک باید قادر باشد خود را وارد گروه همسالان کند و یا در گروهی که قبلا تشکیل شده، جایی برای خود باز کند، همه در سنین کودکی یا بزرگسالی خود را در معرض انتخاب دیگران قرار می دهند و ممکن است از سوی دیگران پذیرفته نشوند. اما به هر حال انسان نیاز دارد تا در فعالیت های جمعی مشارکت کند و توانایی اش را برای فعالیت های گروهی محک بزند. لیدرها(سرگروه ها) معمولا کسانی هستند که قادرند هر بار به نحوی خود را در یک تیم یا گروه قرار دهند و حتی در صورت شکست خوردن، از تلاش دست برندارند. در مورد بچه های کوچکتر این والدین هستند که باید راه را باز کنند و زمینه حضور کودک در یک بازی گروهی را فراهم کنند.


کودکی را تصور کنید که چندین بار از همسالانش می پرسد «من هم می توانم بازی کنم» اما جوابی نمی شنود، بهتر است در چنین شرایطی به او بگوییم نشانه های غیرزبانی مثل لبخند زدن یا توجه دیگر کودکان را مدنظر قرار دهد. اگر کودکی به طرفش می آید، مهربان باشد و اگر خواسته ای می شنود،پاسخ مثبت دهد، بچه ها در دوران مدرسه قادرند خودشان گروه هایی که دوست دارند را انتخاب کنند اما اغلب همه چیز را سیاه و سفید می بینند.

ممکن است کودکی بگوید «کسی منو دوست نداره» بهتر است در این شرایط دوستانش را به خاطرش بیاوریم و کمک کنیم به فعالیت هایی که دوستانش در آن مشارکت دارند، بپیوندد.

در بیشتر موارد والدین نمی فهمند که چرا کودکشان با کودکی شبیه خودش دوست می شود. مثلا یک دختر خجالتی با یک دختر خجالتی دیگر دوست می شود. واقعیت این است که مهارت های دوست یابی در طول زمان و بر اثر تکرار رشد می کند و می تواند به کودک کمک کند در سال های بعد در زندگی اش انتخاب های بهتری داشته باشد.

مهارت سوم: به آنچه درست و حق است پایبند بمانند

  واقعیت این است که برای کودکان دفاع از کسی که از آن ها کوچکتر است یا حقش پایمال شده بسیار دشوار است. کودکی را تصور کنید که شاهد کتک خوردن یک کودک دیگر است. او باید اعتماد به نفس و وجدان اخلاقی کافی داشته باشد تا بتواند مداخله کند. همدردی، توان اقدام کردن و پیش بینی آنچه ممکن است رخ دهد همگی نیاز به کسب مهارت دارند.

در مورد بچه های کوچک باید گفت آن ها را می توان به رعایت قوانین و مقررات سوق داد. این که بدانند آزار رساندن و کتک زدن در هر شرایطی ممنوع است و باید آزار
روانی یا جسمانی کودک دیگری را به سرعت به اطلاع بزرگ ترها برسانند. اگر به عنوان بزرگ تر اطلاعاتی در این باره از کودک خود دریافت کردید، بهتر است به او بگویید:«خیلی خوب است که این موضوع را گفتی چون دلت نمی خواهد آدم خونسردی باشی.» به این ترتیب کودک یاد می گیرد که آن احساس چه جور احساسی است و می داند که می تواند با رفتار درست، دیگران را از آزارهای احتمالی دیگران باز دارد. اگر کودکی اقدام به آزار و اذیت همسالانش می کند به او بگویید «دوست داری دیگران با تو همین طور رفتار کنند؟ فکر می کنی چه احساسی به تو دست می دهد؟» او احساس همدردی را درک می کند و می تواند آن را تجربه کند، تکرار و تمرین می تواند حس همدردی را در آن هاپرورش دهد.

در مورد بچه های بزرگ تر وضعیت فرق می کند و آن ها تمایل دارند به همسالان خود وفادار باشند از طرفی در سنین بالای ۸ سال، خبررسانی به والدین یا معلمان کار چندان خوبی به نظر نمی آید.

به همین دلیل است که آموزش در موقعیت های به وجود آمده می تواند بسیارکمک کننده باشد. به خاطر داشته باشید قرار گرفتن در موقعیت های خطیر باعث رشد ذهنی و تکامل شخصیت کودک می شود و به او کمک می کند در میانه یک بحران تمرکز خود را روی یک شخص نگه دارد و برای کمک به او ایده های مختلفی را آزمایش کند.

مهارت چهارم: چگونه بازیگر خوبی باشد.

بازیگر بودن به کودک کمک می کند تا بداند کدام احساسات را باید در چه زمانی عیان کند و کدام احساسات را پیش خود نگه دارد. گاهی هم صداقتش را به جهت رعایت ادب متعادل کند. به عنوان مثال هنگام دریافت هدیه تکراری از عمویش تشکر کند و ناامیدی و ناراحتی اش را ابراز نکند، در مورد بچه های کوچک تر باید تلاش کرد ادب را رعایت کنند و به هنگام دریافت هدیه تکراری جاروجنجال راه نیندازند. باید به آن ها متذکر شد:«دلم می خواهد هر وقت هدیه ای گرفتی، بگویی متشکرم حتی اگر آن را دوست نداشتی» و سپس یادآوری کرد که هدیه خریدن برای دیگران نشانه دوست داشتن است و هر کس هدیه ای برایمان بخرد یعنی ما را دوست دارد.

برای بچه های بزرگ تر باید به آن ها فهماند که گاهی نقش بازی کردن کمک زیادی می کند. به عنوان مثال اگر کسی قصد آزارشان را دارد، باید به جای ترسیدن، ژست دعوا به خود بگیرند اما هرگز دعوا نکنند، مهم ترین نکته این است که باید بین نقش بازی کردن در موقعیت های مناسب و نامناسب تمایز قائل شوند و از این مهارت استفاده نابجا نکنند.

مهارت پنجم: چگونه والدین را زیر سوال ببرند.

 اگر کودکی دارید که به آن چه می گویید عمل می کند، والدین خوش شانسی هستید. اما اگر کودکی دارید که شما را محترمانه و دائمی زیر سوال می برد باید بدانید فرزندی با آینده درخشان دارید. این کودکان در دوران بزرگسالی توان چانه زنی و مذاکره در تعاملات اجتماعی دارند و بسیار موفق عمل می کنند. در مورد بچه های کوچک تر باید گفت هدف اولیه آنان به چالش کشیدن هر چیز از جمله والدین است. اکثر بچه های زیر ۲ سال خودخواهانه فقط به مقاصد خود می اندیشند و نمی توانند احساسات خود را کنترل کنند. در این سن والدین باید تلاش کنند درخواست محترمانه نیازها را آموزش دهند، لازم است هر جا نیاز است به آن ها پاسخ مثبت دهید زیرا تنها در این صورت است که می توانید انرژی تان را برای پاسخ های منفی نگه دارید. در مورد بچه های بزرگ تر راه برای مذاکره را باز نگه می دارد به عنوان مثال به هنگام سفارش غذا در رستوران، کودک انتخاب والدین را زیر سوال می برد. وقتی راه مذاکره را باز می کنید به او اجازه می دهید احساسش را بدون پرخاشگری بیان کند. برخی از کودکان از سوال کردن درباره اتفاقاتی که قرار است بیفتد یا اظهارنظر کردن می ترسند. در چنین شرایطی والدین باید حق انتخاب بین دو یا چند مورد را به کودک بدهند تا انتخاب و گزینش صحیح را یاد بگیرد.


 

منبع : برگرفته از  http://mihan-mag.mihanblog.com


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  پرورش فرزند کتاب خوان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

یکی از گلایه‌های رایج والدین در سال‌های اخیر، عدم علاقه کودکان و نوجوانان به خواندن کتاب است. آنها معتقدند که بچه‌ها بیش از پیش به دنیای تکنولوژی روآورده‌اند و  وقت آزادشان را بازی‌های کامپیوتری، فیلم و اینترنت پرکرده به گونه‌ای که با دنیای کتاب بیگانه شده‌اند و شاید در ماه، حتی یک کتاب نیز نخوانند اما باید به این حقیقت اعتراف کرد که مقصر اصلی خود ما هستیم.

متأسفانه بسیاری از والدین، خود از خواندن کتاب فراری هستند اما به فرزندانشان فشار می‌آورند تا به کتابخوانی حرفه‌ای تبدیل شوند؛ پس در واقع اصل نخست آموزش یعنی الگوی خوب بودن را زیر سؤال می‌برند. همچنین بیشتر والدین برای فرزندشان تا پیش از ورود به سن مدرسه و باسواد شدن که توانایی کتاب‌خواندن به‌تنهایی را ندارد، کتاب نمی‌خوانند یا کم می‌خوانند ولی انتظار دارند که کودک هنگامی که با سواد شد، هر روز زمانی را به کتاب‌خواندن اختصاص دهد. در این نوشتارمی‌آموزیم که چگونه می‌توان فرزند خود را از بدو تولد به کتاب‌خواندن علاقه‌مند کرد.

بدو تولد تا یک سالگی

بسیاری از والدین فکر می‌کنند که خواندن کتاب برای کودکان زیر 2سال بی‌فایده است و آنها چیزی از داستان نمی‌فهمند، اما امروزه تحقیقات نشان داده که شما می‌توانید از بدو تولد، فرزند خود را با مقوله کتاب آشنا کنید. کودکانی که از کوچکی با کتاب و کتاب‌خواندن آشنا می‌شوند، در بزرگسالی گرایش بیشتری به مطالعه خواهند داشت. علاوه بر این، خواندن کتاب از سنین پایین که تکامل مغز و سیستم عصبی پیشرفت بیشتری دارد، به رشد هوشی آنها نیز کمک می‌کند. شما می‌توانید در این دوره سنی از کتاب‌های پارچه‌ای، آینه‌دار و همچنین کتاب‌هایی که دارای تصاویر واضح و رنگارنگ هستند استفاده کنید. مؤسساتی وجود دارند که کتاب‌های مخصوص این گروه سنی
را تهیه و به بازار عرضه می‌کنند. این کتاب‌ها با توجه به شرایط فیزیکی و علایق کودک تهیه می‌شوند.

در این دوره سنی نکته مهم در استفاده از کتاب، آگاه بودن به وضعیت فیزیکی فرزند خود به ویژه روند رشد و تکامل بینایی کودک است. نوزادان معمولا در بدو تولد تنها قادر به دیدن اشیایی که در فاصله 23 تا 40سانتی چشمانشان است، هستند و معمولا در پایان 3ماهگی این فاصله به 180سانتی‌متر می‌رسد؛ یعنی کمی بیشتر از 1/5متر. والدین باید دقت داشته باشند که وضوح اشیا در این فاصله بیشتر است و کتاب‌ها را در فاصله چشمی مناسب نوزاد قرار دهند. همچنین در روز‌های نخست (معمولا تکامل بینایی نوزاد تا پایان 6ماهگی به مرحله‌ای قابل قبول می‌رسد اما معمولا تا پایان یک‌سالگی زمان لازم است تا کودک به مرحله عادی رشد از نظر بینایی برسد) برای نوزادان سخت است که حرکت شیئ‌ را به سرعت دنبال کنند. بنابراین از ورق زدن سریع کتاب و همچنین جا به جا کردن آن جلوی صورت کودک خودداری کنید. از آنجا که سرعت رشد هر کودک با دیگری فرق دارد و این اعداد و آمارها در مورد هر نوزادی صدق نمی‌کند، بهترین حالت این است که شما به واکنش‌های فرزند خود در هنگام خواندن کتاب دقت کنید و همگام با رشد فیزیکی کودک خود، مهارت‌های کتابخوانی او را نیز افزایش دهید.

نکته مهم دیگر در خواندن کتاب برای نوزادان این است که از کلمات ساده (ترجیحا جمله استفاده نشود) در خواندن کتاب برای او استفاده کنید؛ مثلا در یک صفحه توپ را به او نشان دهید و نام آن را بگویید. برای نوزادان از کتاب‌هایی که صفحات شلوغ و پرشکل دارند استفاده نکنید. کتاب این گروه سنی باید بدین‌صورت باشد که یک شکل با رنگی شاد در یک صفحه و شکلی دیگر در صفحه بعد قرار داشته باشد. درصورتی که کتاب مناسب با این ویژگی‌ها پیدا نکردید، می‌توانید چند عکس با کیفیت خوب از روزنامه یا مجلات جدا کنید یا با جست‌وجویی کوچک در اینترنت، تصاویر زیبا و مناسبی برای فرزندتان بیابید و آنها را در ابعاد مناسب چاپ کرده، به صورت کتابی در آورده و به او نشان دهید. رنگ‌های مورد علاقه نوزادان، آبی، زرد و نارنجی است اما استفاده از هر رنگ شادی آنها را به وجد می‌آورد.

یک تا 3سالگی

در این دوره سنی، کودک در حال ذخیره واژگان در ذهن خود است و هر چه با او بیشتر و دقیق‌تر صحبت شود، در حرف زدن موفق شده و رشد مهارت‌های کلامی
بهتری خواهد داشت. در واقع هر قدر بیشتر برای فرزندتان قصه بخوانید، در آینده بهتر صحبت خواهد کرد. در این سن شما می‌توانید علاوه بر گفتن نام اشیا، از جملات ساده 2 یا 3حرفی نیز حین کتاب‌خواندن شروع کرده و کم‌کم با پیشرفت کودک، او را با جملات بیشتری آشنا‌سازید. کودکانی که مهارت‌های کلامی بهتری دارند، در انجام کارهای گروهی و بیان منظور خود به دیگران و همچنین داشتن روابط اجتماعی بهتر، موفق‌تر هستند؛ پس در واقع با انجام کار ساده‌ای چون خواندن کتاب می‌توانید به موفقیت کودک خود در جامعه کمک کنید.

خوشبختانه امروزه کتاب‌های این گروه سنی بسیار زیاد شده و شما می‌توانید به راحتی کتاب‌های پرمحتوایی از نظر آموزشی، برای فرزند خود تهیه کنید. همچنین کتاب‌خواندن برای کودکان یک تا 3سال، آنها را تشویق می‌کند تا بیشتر ببینند، لمس کنند و سؤال بپرسند و در مجموع علاوه بر رشد کلامی، مهارت‌های فکری و اجتماعی آنها نیز بهتر می‌شود.

3 تا 6سالگی

در این دوره سنی، شما می‌توانید تنوع کتاب‌های فرزند خود را بیشتر کنید وزمان ثابتی در شبانه روز برای خواندن کتاب برای وی اختصاص دهید. همچنین می‌توانید به او اجازه دهید که گاهی با استفاده از قوه خلاقیت خود، پیش از خواندن داستان موضوع آن را حدس بزند و داستانی کوتاه بر اساس تصاویر کتاب برایتان تعریف کند. در کنار این کار بد نیست که گاهی نیز از او بخواهید تا یکی از کتاب قصه‌های قدیمی خود را بیاورد و داستان آن را بر اساس آنچه در ذهنش مانده، برایتان بگوید. با این کار به تقویت حافظه شنیداری او کمک بسیاری می‌کنید.خواندن کتاب پیش از زمان خواب، علاوه بر آنکه ذهن کودک را از تنش‌ها و هیجانات روزانه خالی می‌کند، به او کمک
می‌کند تا نظم خاصی نیز به زمان خواب خود دهد. با این کار کودک می‌آموزد که بعد از خواندن کتاب ،زمان خواب است و دیگر بحث زیادی برای کمی بیشتر بیدار ماندن با شما نمی‌کند.

چند نکته برای آنکه فرزندی کتابخوان داشته باشیم: کودک نوپای خود را در هنگام کتاب‌خواندن بغل کنید تا علاوه بر لذت شنیدن صدای شما، احساس امنیت و آرامش را نیز از در آغوش شما بودن دریافت کند. همچنین می‌توانید کودکان بزرگ‌تر را هم درصورت تمایل خودشان بغل کرده و سپس کتاب بخوانید. در هنگام خواندن کتاب، تنها به تمام شدن آن فکر نکنید. حین خواندن کتاب از او سؤالاتی در مورد داستان بپرسید و اجازه دهید قوه تخیل او فعال شود. برای پاسخ‌های خلاقانه او ارزش قائل شده و تشویق‌اش کنید.

کتاب‌های فرزندتان را در معرض دید او بگذارید و از اینکه با بد ورق زدن، آنها را پاره کند نهراسید. به او اجازه دهید ابتدا با کتاب دوست شده و سپس کم‌کم با آداب صحیح کتاب‌خواندن آشنا شود.

در هنگام خواندن کتاب، از تن‌های مختلف صدا استفاده کنید تا از یکنواختی جلوگیری شود. احساسی خواندن والدین موجب رشد احساس در کودک می‌شود. کودکان زیر 3سال عاشق تکرار هستند و از تکرارکردن است که می‌آموزند. بنابراین از اینکه بخواهیدکتابی را بیش از 10بار برای او بخوانید، فرار نکنید. شاید تکرار داستانی کودکانه برای چندمین بار، برای شما ناخوشایند باشد اما مطمئن باشید که کودکتان باز هم در حال آموختن چیز جدیدی از بین این کلمات است.
 

منبع : برگرفته از  http://mihan-mag.mihanblog.com


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  چگونه فرزندی کتابخوان داشته باشیم؟‏
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


كودكان پسر كمتر از كودكان دختر تمایل به مطالعه دارند، دلیل آن به‌درستی مشخص نشده است، شاید یك دلیل آن اشتیاق و علاقه كودكان پسر به داشتن فعالیت فیزیكی است كه باعث شده فعالیت‌های كم‌تحرك در نظر آنان كم‌اهمیت جلوه كند.
آنها بیشتر تمایل به دویدن، كوهنوردی، دوچرخه‌سواری و... دارند و پیشرفت‌های تكنولوژی سال‌های اخیر و بازی‌های ویدئویی نیز به این مسئله اضافه شده و جذابیت كتاب و كتابخوانی را نزد كودكان پسر كاهش داده است.


اما راه‌های مختلفی وجود دارد تا كودكان پسر را تشویق به مطالعه كرد. لذت‌بخش و هیجان‌انگیز كردن مطالعه باعث می‌شود كودك مطالعه را مانند یك پیمان و ارتباط شخصی و حضوری بپذیرد و آن را به بازی‌های رایانه‌ای ترجیح دهد. مرحله اول انتخاب یك اتاق مناسب برای مطالعه است. یك اتاق مناسب مشوق بسیار مناسبی برای كودك، برای مطالعه به‌شمار می‌رود. از قرار دادن تلویزیون، دستگاه‌های بازی های ویدئویی و... در آن اتاق، كه باعث حواس‌پرتی و كاهش تمركز كودك می‌شوند، اجتناب ورزید.

علاقه‌مندی‌ها و مطلوبیت‌های كودك را شناسایی كرده و از اقلام و وسایلی كه رنگی هستند و تمركز آنها را كاهش نمی‌دهند، استفاده كنید. انتخاب وسایل مناسب آن‌قدر حائز اهمیت است كه تمایل و اشتیاق كودك را به مطالعه تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. كودكان پسر موضوعات خنده‌دار، هیجان‌انگیز و ماجراجویانه را دوست دارند و از خواندن مطالب ترسناك، افسانه‌ای و وحشت‌آور لذت می‌برند، بنابراین می‌توانید از وقایع تاریخی، حوادث ورزشی، مطالب جالب و حقایق جذاب و تاریخ جنگ‌ها و حاشیه‌های آنها، برای افزایش اشتیاق این‌گونه كودكان به مطالعه بهره بگیرید.


یك راه مؤثر و بسیار سودمند برای افزایش علاقه كودكان به مطالعه افزایش قوه تخیل و خلاقیت آنها است. راهكار مناسب در این امر این است كه اجازه دهید تا مطالبی را به صورت داستان و با كمك بازی و تصاویر و با استفاده از توانایی‌هایش برای شما شرح دهد و بازگو كند.
یك روش برای جذب كودكان پسر به مطالعه، خواندن كتاب همراه با پدر، است. اگر از كودك بخواهید همراه مادر یا خواهرش مطالعه كند، گمان می‌كند مطالعه كاری دخترانه است اما اگر یك مرد او را همراهی كند درمی‌یابد مطالعه وابسته به جنسیت نیست. كودكان والدین را الگوی خود می‌دانند بنابراین اگر كودك والدین خود را در حالت مطالعه ببیند او نیز به خواندن تشویق می‌شود. به همین دلیل اگر كودك پسر نیز از همراهی پدر خود در مطالعه بهره ببرد، بزودی در الگوی مطالعه‌اش بهبودی شگرف مشاهده خواهید كرد.
ســــاعت مطالعه را به زمان‌های 20 یا 30 دقیقه‌ای تقسیم كنید و اجازه دهید كودك در بین این زمان‌ها به فعالیت‌های فیزیكی و جسمی بپردازد. فعالیت‌های فیزیكی باعث افزایش خون‌رسانی به قلب، مغز و دیگر اندام‌های حیاتی بدن شده و با افزایش حالت هوشیاری این اندام‌ها از ورودشان به حالت خواب‌آلودگی جلوگیری خواهد كرد.
تبدیل كردن مطالعه به فعالیتی جذاب و جالب برای كودكان از این جهت نیز مفید است كه كودك آن را مانند یك وظیفه احساس نكرده و آن را التزامی گرانبار و تحمیلی نمی‌پندارد و لحظاتی بسیار خوشایند و خاطره‌ای ماندنی را تجربه خواهد كرد. اجازه دهید او سیر مطالعه را آهسته و به‌طور طبیعی بپیماید و از تحت فشار قرار دادن و مقایسه او بشدت اجتناب ورزید، در غیر این‌صورت او مطالعه را امری سخت درمی‌یابد، شور و اشتیاقش كاهش یافته، سرسخت شده و از شروع و یا ادامه این راه منصرف می‌شود.
بنابراین با تبدیل مطالعه به تجربه‌ای لذتبخش، این عادت خوب از كودكی شروع شده و تا سن بلوغ و حتی بعد از آن، تا بزرگسالی ادامه می‌یابد.


یك برنامه منظم و دقیق خانگی منبع ایجاد انگیزه مناسبی برای تشویق كودكان دختر به مطالعه است. توجه به علاقه‌مندی‌های كودكان دختر در زمینه موضوع و محتوای كتاب، برای افزایش اشتیاق آنها به مطالعه مفید است. اگر دختر شما كودكی خردسال است و نمی‌تواند علاقه‌مندی‌هایش را آن‌گونه كه باید بیان كند از مسئول فروش كتاب یا مسئول كتابخانه در مورد كتاب‌های مناسب سن او بپرسید. كتاب‌های متنوعی كه دارای متون و تصاویر و اشكال مختلف باشند برای كودكان خردسال تهیه كنید. برای كودكان بزرگ‌تر كتاب‌های متنوعی با عنوان و محتوای متفاوت، با موضوعات حقیقی یا افسانه‌ای، دارای شعر و... انتخاب كنید.

همراه كودكانتان به كتاب خواندن مشغول شوید، برای كودكانی كه نمی‌توانند بخوانند والدین باید با كمك تصاویر داستان را برایشان بخوانند، سپس از آنها بخواهند كه آنچه را كه از تصاویر و گفته‌هایشان دریافته‌اند بیان كنند.
برای كودكانی كه بزرگ‌تر هستند بهترین شیوه خواندن كتاب توسط خود كودك است، سپس شما به طرح سؤالاتی در مورد محتوای كتاب پرداخته و پاسخ آن را از كودك بخواهید. تنها به خواندن كتاب اكتفا نكنید، منابعی مانند مجله‌های كودكانه، كتاب‌های صوتی، كارت پستال‌هایی كه از طرف آشنایان و اقوام رسیده باشد، مجموعه عكس‌ها و قطعاتی كه از كتاب‌های مختلفی برگزیده شده باشد، روزنامه، كتاب‌هایی با موضوعات خنده‌دار و حتی مطالبی مفید از اینترنت، هم در تشویق كودكان دختر به مطالعه سودمند هستند هم در افزایش اطلاعات عمومی كودكان نقش مهمی ایفا می‌كنند.

قرار دادن كتاب‌ها در كنار اسباب‌بازی‌ها، استفاده از كتاب‌های پارچه‌ای در حمام، در دسترس قرار دادن كتاب‌ها در كنار صندلی، میز و مبل برای زمانی كه كودك در آغوش شماست و شما می‌خواهید برایش كتاب بخوانید بسیار سودمند است.

علاوه بر این قرار دادن یك سبد پر از كتاب‌های مورد علاقه كودك در قسمتی از خانه كه او بیشتر آنجا را دوست دارد مانند حیاط، اتاق خواب، اتاق بازی یا... و تشویق او به مطالعه در بین ساعت‌های بازی، روشی بسیار كارآمد است.

تغییر كتاب‌های غیردرسی با محتوای كتاب‌های مدرسه در طول سال تحصیلی، اجازه دادن به كودك برای سازماندهی كتاب‌هایش، تعویض كتاب‌های نو با كهنه، تهیه كتاب‌هایی متناسب با فصل‌های مختلف، طراحی اتاق كودك یا گوشه‌ای از خانه با نقاشی‌ها و دست‌نوشته‌های كودك و... نیز از دیگر راهكارهای مؤثر در زمینه تشویق كودكان دختر به مطالعه به‌شمار می‌آید.

تهیه كتاب، مجله، پوستر و روزنامه دیواری با دست‌نوشته‌ها و یادداشت‌های كودك از كتاب‌هایی كه خوانده و تصاویر و كاردستی‌های ساختگی كودك و چسباندن آن به دیوارخانه مشوق بسیار مناسبی برای كودكان به مطالعه است.
مكانی آرام برای مطالعه كودك ترتیب دهید، زمان تماشای برنامه‌های تلویزیونی و بازی‌های ویدیویی و رایانه‌ای را كاهش دهید و با همراهی اعضای خانواده مطالعه كنید. از كودك بخواهید با صدای بلند برای شما كتاب، مجله یا روزنامه بخواند، علاوه بر این كنار هم نشستن و خواندن هر كدام از اعضای خانواده بطور جداگانه نیز این شانس را به كودكان خواهد داد تا از مطالعه‌ای هدفمند در كنار اعضای خانواده‌شان بهره ببرند.

 

منبع : برگرفته از  http://mihan-mag.mihanblog.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  به جاي کودک فکر نکنيم‏
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

انديشه يا انديشيدن

همه ما والدين انتظار داريم که فرزندانمان بهتر از ما باشند. همه ما دوست داريم که فرزندانمان خوب يا بد بودن رفتار ديگران را تشخيص دهند و به راحتي در مقابل خواسته هاي نامعقول دوستان، اطرافيان و... تسليم نشوند و اين امر ميسر نمي شود مگر اين که زمينه هاي پرورش خردورزي، نقادي و انديشيدن را برايشان فراهم کرده باشيم.

فرزندان ما بايد بتوانند با کمک گرفتن از نيروي عقل، موضوعات دريافتي را پردازش کنند و سره را از ناسره تشخيص دهند و راه صحيح را برگزينند. حسين سليمان پور مقدم روان شناس تربيتي و مشاور درباره تربيت فرزندان خردورز به خراسان چنين مي گويد: همانطور که قبلا گفته شد «تربيت شدن» با «تربيت کردن» متفاوت است.

 در تربيت شدن با احترام گذاشتن به شخصيت فرد،توانمندي هاي عاطفي و رواني وي شکوفا مي شود و بدون استفاده از کنترل هاي بيروني مانند تذکر، تهديد، تشويق، تنبيه و...، زمينه رشد فرد در ابعاد مختلف فراهم مي شود.

 آنچه دانستن آن ضروري است اين که پرورش خردورزي در فرآيند «تربيت شدن» ميسر است ؛ خردورزي يعني تفکر، تعقل، انديشيدن و پردازش صحيح و موضوعاتي که از طريق حواس مختلف دريافت مي شود.در فرآيندتربيت شدن براي اين که يک کودک بتواند تمام دريافت هاي بيروني را از کانال منطق، تفکر و انديشه بگذراند، بايد به قول شهيد مطهري(ره) به جاي انديشه انديشيدن را به او بياموزيم. به عنوان مثال از زماني که از سال اول دبستان کنار کودک مي نشينيم و در انجام تکاليف پا به پاي او هستيم، اگر کودک بد خط بنويسيم پاک مي کنيم، تا دوباره بنويسد، سوالات کودک رامي نويسيم تا او جواب دهد، دائم به او مي گوييم که درس بخواند و تکاليفش را انجام دهد يا زماني که امتحان دارد اضطراب ما بيشتر است، همه اين ها به اين معناست که ما والدين به جاي کودک فکر مي کنيم و در اين شرايط او
را فردي وابسته بار مي آوريم که همواره از ما کمک مي خواهد. ما ناخواسته به او القا مي کنيم که نمي تواند، ياد ندارد و... .

در چنين وضعيتي کودک به جاي کمک گرفتن از قدرت تفکر و تعقل خود، جواب آماده مي خواهد اما اگر به کودک اجازه دهيم تکاليفش را خود انجام دهد، خودش مطالعه کند، سوال کند و جواب سوالاتش را بيابد و ما تنها نظارت داشته باشيم، بي گمان به او کمک بزرگي کرده ايم.نکته ديگر اين که انسان خردورز تمامي اطلاعاتي را که دريافت مي کند بدون چون و چرا نمي پذيرد بلکه آن ها را با بهره گيري از مهارت تفکر نقاد بررسي مي کند و به نقد مي کشد. به عنوان مثال کودک در مواجهه با سوالات، پيشنهاد و نظرهاي ديگران سريع تسليم نمي شود بلکه آن ها را نقد مي کند و درباره اين که کدام را بپذيرد و کدام را رد کند، مي انديشد.بي گمان کودکي داراي چنين مهارتي مي شود که فرصت پيشنهاد و اظهارنظر (هر چند اشتباه) را در خانواده داشته باشد.کودکان و نوجواناني که در خانواده فرصت بيان احساسات مثبت و منفي،نقد رفتارهاي درست يا نادرست والدين، فرصت مطالعه، تحقيق و افزايش دامنه لغات و اطلاعات را ندارند و هر چه بگوييم قبول مي کنند، مهارت« نه گفتن» ندارند و در تصميم گيري هاي خود به والدين بسيار وابسته اند. همانطور که مي دانيم در دين ما نيز به تفکر اهميت زيادي داده شده است.

حال بايد از خود پرسيد که به راستي تفکري که در دين ارزش آن بيشتر از ۷۰سال عبادت است، چگونه تفکري است؟

آن چه والدين بايد به آن توجه کنند، اين است که بايد مقدمات تفکر را در خانواده فراهم کنند؛ سوالات (موادخام) را در اختيار کودک بگذاريد و با تزريق عشق، محبت و صميمت کودک را در مقابل آسيب هاي اجتماعي مصون کنند. کودک بايد ياد بگيرد به جاي تسليم شدن، انديشه کند و نظرات مختلف را نقد کند. از جمله مواردي که به پرورش قدرت تفکر کودک کمک مي کند ، مي توان به نمونه هاي زير اشاره کرد:

- به سوالات وي سريع پاسخ ندهيد و از او بخواهيد خودش درباره آن ها فکر کند.

- وقتي اشتباه مي کند به جاي متهم کردن وي يا توهين و تذکر از او کمک بخواهيد به اين سوال پاسخ دهد که چه کاري بايد انجام دهد تا دوباره چنين اتفاقي نيفتد.

- به جاي اين که از شما بترسد، فرصتي فراهم کنيد تا صادقانه و راحت حتي درباره اشتباهاتش با شما صحبت کند.

- به صورت کوتاه، مختصر و با بيان زيبا او را صحبت کنيد. از طرفي بايد به اين نکته توجه داشت که امکانات و ابزاري که در خانه براي رفاه او فراهم مي شود، بايد عاري از هر گونه آلودگي باشد.

به عنوان مثال روزي حلال، محيط پاک و سرشار از عشق و محبت خانواده و عاري از خيانت، دروغ و ... مي تواند به کودک کمک کند تا او موضوعات دريافتي را به شکل صحيح پردازش کند.

- کودکان در آينده آن گونه رفتار مي کنند که مي انديشند. والدين در بستر خانواده زمينه اين را که چگونه فکر مي کند فراهم مي کنند. فرزندان ما آن گونه مي شوند که هستيم نه آن گونه که مي خواهيم.

بنابراين والدين بايد به رفتار خود نيز توجه کنند. وقتي فرزندانمان نظري مي دهند به آن ها گوش کنيم و احترام بگذاريم، حرفشان را قطع نکنيم و از هرگونه توهين و تحقير وي بپرهيزيم. نکته مهم اين که لازمه تربيت شدن، سعه صدر و حوصله است. زيرا وقتي بذري مي کاريد بايد منتظر بمانيد تا ثمر دهد بنابراين با توکل به خداوند بزرگ، صبر و تلاش کنيد واين ضرب المثل را به ياد داشته باشيد که اگر مي خواهيد يک ساله نتيجه بگيريد، برنج بکاريد اگر مي خواهيد ۱۰ساله نتيجه بگيريد درخت بکاريد و اگر مي خواهيد فرزندان صالحي داشته باشيد به حوصله و صبر نياز است.

 

منبع : برگرفته از  migna.ir


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  رابطه صبحانه با ضریب هوشی
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان گفت: نخوردن صبحانه ضريب هوشي و قدرت يادگيري كودكان و دانش آموزان را كاهش داده و به خستگي زودهنگام
آنان منجر مي‌شود.

دكتر"مهدي سالك" فوق تخصص غدد روزيكشنبه درگفتگوبا ایرنا افزود: خوردن صبحانه نقش مهم واساسي درافزايش قدرت يادگيري،خلاقيت وابتكار كودكان دارد ، بنابراين والدين بايد نسبت به صرف صبحانه فرزندان ، بيش از ديگر وعده غذائي دقت كنند.

وي اظهار داشت: كودكان هفت تا هشت ساعت بعد از خوردن شام، در ناشتايي بسر مي‌برندو با صرف صبحانه مغز از قند كافي به عنوان غذا و منبع انرژي استفاده مي‌كند.

سالك افزود: براي اينكه كودك و دانش‌آموز اشتهاي كافي براي خوردن صبحانه داشته باشند ، بايد شام را در ساعات ابتدايي شب صرف كنند و شبها در ساعت معيني بخوابند تا صبح زود بيدار شوند و وقت كافي براي خوردن صبحانه داشته باشند.

وي بااشاره به اين كه برخي از آنان علاقه مند به‌خوردن صبحانه نيستند گفت: در اين موضوع والدين مي‌توانند بادادن تنقلات سنتي مانند گردو ، بادام و نيز يك عدد كيك ، صبحانه مقطعي فرزند خود را تامين و براي بردن لقمه نان و پنير به عنوان صبحانه كامل به مدرسه ترغيب شوند.

وي افزود : اگر مدت زمان نخوردن صبحانه طولاني تر باشد، نگهداري قندخون در سطحي كه مغز قادر به فعاليت طبيعي خودباشد، دشوارتر و يادگيري ، تمركز حواس و تعادل حركتي آنها مختل مي‌شود.

وي با بيان اينكه نخوردن صبحانه درصورتي كه تداوم يابد تبديل به عادت مي‌شود، گفت: اين امر موجب دريافت كم مواد مغذي روزانه مورد نياز فرد را مي‌شود كه در وعده‌هاي ديگر جايگزين نخواهد شد.

وي آگاهي دادن كودكان و دانش آموزان از سوي والدين و مسئولان مدارس ،از تاثيرات بد نخوردن صبحانه امري ضروري دانست و گفت: غذاهايي مثل فرني، شيربرنج، حليم و عدسي كه اغلب مورد علاقه كودكان هستند، از ارزش غذايي بالايي برخوردارند، كه مي‌تواند كودكان را به خوردن صبحانه علاقه مند كند.

اين متخصص غدد نان، پنير و گردو، نان و تخم مرغ، نان ، كره ، مربا و نان ، كره و خرما همراه با يك ليوان شير را صبحانه‌هايي سالم و مغذي براي رشد و تنظيم فعاليت غدد كودكان سنين مدرسه دانست.

دكتر"علي رنجبران" كارشناس علوم تغذيه دانشگاه اصفهان نيز گفت: مهمترين وعده غذائي براي كودكان و نوجوانان به دليل داشتن پروتئين و فيبر صبحانه است.

وي افزود :ميل كردن "صبحانه سالم" كاملا ضروري است به‌طوريكه حذف آن براي سلامت جسمي و روحي بسيار مضر است و در درازمدت باعث بروز بيماري‌هاي
تغذيه، خوني و استخواني مي‌شود.

اين كارشناس علوم تغذيه گفت: بررسي‌ها نشان داده‌است كه خوردن صبحانه حتي يك "لقمه ساده" نان و پنير ، خرما، گردو و تخم مرغ، توانايي ذهني و رواني را در افراد بخصوص كودكان كه درحال رشد هستند و نياز به مواد مغذي دارند،افزايش مي‌دهد.

وي،بابيان‌اين كه اغلب كودكان در نخوردن صبحانه‌ازوالدين خود الگوبرداري مي كنند،افزود: به‌دليل اين كه زندگي ماشيني فرصت خوردن صبحانه را ازمردم گرفته است بهتر است آنها از شب قبل ، صبحانه خود و كودك را به شكل لقمه‌يي آماده كنند و در زمان مناسب ساعات اوليه روز ميل نمايند.

وي باتاكيد براين كه مي‌توان هر وعده غذايي را به جزء صبحانه‌ازسبد تغذيه روزانه حذف كرد، گفت: خانواده‌ها بايد عادت غلط نخوردن صبحانه را ترك كنند زيرا در درازمدت به بيماريهاي سوء تغذيه، پوكي استخوان و كند ذهني دچار مي شوند.

 

منبع : برگرفته از  www.zibaweb.com


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب: 5 راز پرورش کودک باهوش
شرح مطلب ارسالی  :
 

 


کودکان هیچ گاه بدون کمک والدینشان نمی توانند نبوغ و قدرت فکری خود را بروز دهند. به همین دلیل، در این مطلب 5 راه بسیار جالب و آسان برای پرورش کودکان عاقل تر و باهوش تر برایتان نام برده ایم.


• امنیت شالوده یادگیری است

مغز همیشه به دنبال امنیت است و اگر احساس امنیت نکند نمی تواند چیزی را یاد بگیرد. به همین دلیل، بسیار مهم است که به کودک خود احساس امنیت ببخشید.

تماس پوست با پوست می تواند به دریافت احساس امنیت در کودک کمک کند. همین طور نگاه چشم در چشم، ماساژ دادن کودک، حرف زدن با و پوشاندن لباس به تن او نیز همین نتیجه را در بر دارند.



هنگامی که کودک شما تازه متولد شده، شما با بی خوابی در جنگ هستید، از اجتماع دور افتاده اید و وظایف جدیدی روی شانه های شما سنگینی می کند، ایجاد احساس امنیت در کودک بیشتر از هر زمان دیگر اهمیت دارد. اما داشتن یک رابطه قوی با شریک زندگی خود نیز یکی از بهترین راه ها برای دادن احساس امنیت به کودک است.

می توانید همه کارهای ریز و درشتی که باید در طول روز انجام شوند را روی کاغذ بنویسید و با همسر خود به توافق برسید که چگونه آنها را میان خود تقسیم و از یکدیگر حمایت کنید.

اگر در مقابل کودک خود با هم مشاجره کردید، خیلی نگران نباشید زیرا برای هر کسی ممکن است پیش بیاید. فقط سعی کنید آشتی خود را نیز در جلوی کودک انجام دهید تا دوباره احساس امنیت را به کودک خود بازگردانید. شاید نوزاد متوجه کلمات شما نشود اما به خوبی می تواند احساساتی که میان شما و همسرتان وجود دارد را درک کند.


• همه روز را با صدای بلند داستان بخوانید

کارشناسان تاکید دارند که در طول روز با کودک خود زیاد حرف بزنید. مغز، سیستمی است که همیشه به دنبال الگوها و نمونه‌محور است. بنابراین، هر چه نمونه های کلامی بیشتری را بشنود، بسیار سریع تر حرف زدن را خواهد آموخت. به همین دلیل، توصیه می شود تا می توانید در طول روز با کودک خود صحبت و برای او داستان بخوانید. اصولا ما همه افکار خود را به زبان نمی آوریم، اما با بیان آنها و تبدیل این اطلاعات به اصوات می توانید باعث افزایش قدرت مغز کودک خود شوید.

اگر کودک در سه سالگی بسیار روان و واضح صحبت کند، یعنی حدود یک و نیم برابر بهره هوشی بیشتری نسبت به کودکانی دارد که اینگونه نیستند. همچنین در مدرسه نیز بسیار بهتر از دیگران توان خواندن، هجی کردن و نوشتن خواهند داشت.

چگونه می توان تخم این استعداد کلامی را در مغز کودک خود کاشت؟ سه راه وجود دارد: استفاده از کلمات زیاد، به کاربردن کلمات پیچیده و متنوع و همچنین چگونگی بیان کلمات.

وقتی در تمام روز با صدای بلند برای کودکتان داستان بخوانید، ناخودآگاه از انواع مختلف کلمات و واژه ها استفاده می کنید. همچنین، با استفاده از عبارت های توصیفی همچون «ماشین قرمز» یا «چای کاملا تلخ» در واقع به کلماتی که به کودک خود می آموزید، رنگ و بوی جمله می بخشید.

لحن صدای شما نیز اهمیت بسیاری دارد. وقتی کلمات خود را می کشید و با لحن بچه گانه با کودک صحبت می کنید، به طور ناخودآگاه به مغز کودک خود کمک می کنید تا زبان را بهتر بیاموزد زیرا می تواند تفاوت بین صداها را تشخیص دهد. لحن بیان کلمات به کودکان کمک می کند تا صداها را از هم تفکیک کنند و تقلید صداهای تیز برای آنها آسان تر است.

برخی از والدین چون کودک آنها هیچ صدایی از خود در نمی آورد، بسیار کم با او صحبت می کنند. اما برای خاطر کودکتان هم که شده تا می توانید با او صحبت کنید.


• ارتباط چشمی برقرار کردن

از اینکه ساعت ها به طور مداوم به چشمان با نمک کودک خود نگاه کنید، لذت می برید؟ این کار را ادامه دهید. با این کار کمک شایانی به رشد مغز کودک خود می کنید.

محققان ثابت کرده اند نوزادان از سه یا چهار ماهگی حالت های مختلف چهره والدین خود را تشخیص می دهند. البته در همین حد باقی نمی مانند. در 5 ماهگی، می توانند احساسات موجود در چهره فرد غریبه را نیز درک کنند. در 7 تا 9 ماهگی می توانند حالت های صورت میمون یا سگ را نیز تشخیص دهند.



احساس، نخستین چیزی است که کودک به واسطه آن با دیگران ارتباط برقرار می کند. توانایی تشخیص حالت های مختلف چهره اطرافیان، شالوده مهارت های ارتباطی غیر کلامی است. این مهارت کودک را برای کارگروهی بهتر، کمتر مبارزه کردن و ایجاد ارتباطات طولانی تر همچون بزرگسالان پرورش می دهد.


• همیشه در «جعبه» بودن راکاهش دهید

کودکان بیشتر زمان خود را داخل «جعبه»های مختلف سپری می کنند. منظور از جعبه، کالسکه، صندلی ماشین و همه مواردی است که حرکات کودک را محدود می کنند.

بسیاری از کودکان بیشتر زمان وقت ها درون صندلی ماشین قرار دارند حتی اگر داخل اتومبیل نباشند. درست است که امنیت حرف اول را می زند، اما بهتر است تا حد امکان زمان محدود کردن حرکت کودک را کاهش دهید.

چرا؟ زیرا کودک باید بتواند به طور آزادانه به محرک های اطراف خود پاسخ دهد. برای این منظور نیز نیاز دارد تا آزادانه حرکت کند و جلو، پشت و اطراف آنها برود. آنها باید نشانه های مختلف در جلوی چشم و گوش خود و همچنین مواردی که باعث تحریک آنها شده است را دنبال کنند.

این نخستین مرحله از پرورش سیستم توجه و حواس جمعی کودک است. این کار، پایه گذار تمرکز و توجه کودک در دیگر مراحل زندگی است.


• اشاره با انگشتان

تحقیقات ثابت کرده اند، اشاره کردن به اشیا هنگام بیان نام آنها باعث رشد سریع تر مهارت های کلامی در کودکان می شود.

در ابتدا، هنگامی که شما به چیزی اشاره می کنید، ممکن است کودک به شما نگاه کند. وقتی کمی بزرگ تر شد، احتمالا به انگشت اشاره شما هم نگاه خواهند کرد. در حدود 9 ماهگی، بیشتر کودکان می آموزند که باید به نقطه ای نگاه کنند که شما اشاره می کنید.


در سن 9 یا ده ماهگی، کودکان وسایل و اشیا را برای شما می آورند. این همکاری و تعامل دوطرفه را «توجه متقابل» می نامند. به این معنا که کودک می آموزد تا خارج از محدود ارتباطی شما دو نفر، در مورد چیزی یا کسی با شما ارتباط برقرار کند.

والدین چگونه این مهارت را پرورش می دهند؟ سعی کنید به طور مداوم به اشیا مختلف اشاره کنید و در مورد آنها توضیح دهید. شاید کودک کلمات شما را درک نکند اما به تدریج، ارتباط شما با او مختلط تر خواهد شد. یعنی غیر شما دو نفر مسایل دیگری نیز در این ارتباط دخیل خواهند بود.

به طور مثال، می توانید به باغ وحش بروید یا از باغ وحش های اسباب بازی استفاده کنید، به حیوانات مختلف اشاره کنید و در مورد آنها توضیح دهید. با این کار، رابطه اجتماعی کودک، قدرت تشخیص و درک او و مهارت های زبانی اش را پرورش خواهید داد.
 

منبع : برگرفته از  http://www.tebyan-zn.ir


 

 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: ویدا شهرستانی شهر:
عنوان مطلب:  خلاقیت در کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

خلاقيت قابليتي است كه در همگان وجود دارد اما نيازمند پرورش و تقويت مي‌باشد تا به سر حدشكوفايي برسد. فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردار باشد. خلاقيت عبارت است از « توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جديد، شكستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهای جديد، استفاده از چيز هاي نا مربوط و تبديل آن به شكل هاي جديد.» می توان نتیجه گرفت که خلاقیت برآیند فرآیندهای ذهنی و شخصیتی فرد بوده و به تولیدات و آثاری منجر می شود که نو و بدیع بوده، خاصیتی متکامل داشته و با واقعیتها، منطبق بوده و در غایت به سود جامعه بشری هستند.

خانواده يكي از عوامل بسیار مهم در رشد و پرورش خلاقيت کودکان محسوب مي گردد که نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد. از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري مي‌كند، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرش‌هاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا مي‌كند. « كليگان » ( 1971 ) معتقد است براي ظهور خلاقيت راههاي زيادي در شيوه‌هاي فرزندپروري وجود دارد كه مي‌تواند باعث ظهور يا محو خلاقيت شود.

نحوه تربيت و استفاده از شيوه‌هاي دموكراتيك يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر كدام به نوعي در پرورش يا سركوب خلاقيت کودکان مؤثر است.

اساساً پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری می کنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرند. بیان این نکته از آن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل به اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایت ها و روش های اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینه های تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد.

در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليتهاي خلاق كودك در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها باید فرصتهاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط به كودكان بدهند و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند. زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزش هاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد نماييد. محیط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادی وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي نمائيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازيهاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد. خيالپردازي هاي كودكان را سرزنش نكنید زيرا خلاقيت او را محدود مي سازید.

تحقيقات نشان مي دهد كه والدين كودكان خلاق در رفتار خود هماهنگي بيشتري نشان مي دهند، كودكان خود را آنگونه كه هستند قبول دارند و آنها را به كنجكاوي درباره اشياء و امور تشويق مي كنند و كودكان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد مي گذارند و كارها و برنامه هاي آنان را تحت نظر دارند و پي گيري مي كنند. شايسته است والدين تا آنجا كه امكان دارد كودكان خود را مستقل بار آورده و در ايجاد اعتماد به نفس، آنان را ياري كنند و دستاوردهاي آنان را با آغوش باز پذيرا شوند و هنگام شكست، به جاي سرزنش، راهنما و راهگشاي مشكلات كودكان خود باشند، تا كودكان بتوانند ضمن احساس ارزشمندي در انجام كارها، راه حل ها و عقايد غير معمول و دور از ذهن را نيز بيازمايند، چراكه چنين كارهايي پايه و مايه اصلي خلاقيت است.

اغلب اوقات اگر كمي وقت و حوصله كنيم متوجه وجود خلاقيت در بچه ها مي شويم. بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان ، تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقیت عامل مهم بازی است.

كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازيهايش سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند. كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي كند.ممكن است يك جعبه خالي براي كودك خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. کودکان خلاق می توانند با توجه به موقعیت و مکان خاص بازی را تغییر دهند، بازیهای جدید ابداع کنند، مقررات خاصی وضع کنند، رهبری بازی را در دست گرفته و با سازمان بندی منسجم په به صورت فردی و چه به صورت گروهی بازی کنند. بازی این گونه افراد از تنوع و گوناگونی آکنده بوده و می توانند با توجه به علایق خود و بازی کنان هدفهای بازی را اعمال کنند. در مقابل کودکانی که از خلاقیت بی بهره بوده و یا خلاقیت کمی دارند در بازی ها نقش پیرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعایت کامل مقررات بازی می دانند، تخطی از قوانین را جایز نشمرده و بازی را بیشتر به عنوان وظیفه و کار تلقی می کنند تا وسیله ای برای رشد، بنابراین سهم آنها از لذت بازی کمتر از کودکان خلاق است.

ویژگیهای کودکان خلاق:
1. كودكان خلاق اغلب با آب و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا و به تفضيل سخن گفتن مي تواند نشانه قدرت خيال و تصور زياد باشد.
2. دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده كردن يا انجام دادن كاري دارند.
3. شور و نشاط و مشغوليت هاي شديد جسماني دارند.
4. در صحبتهای خود از قیاس استفاده می کنند.
5. عادت به وارسی منابع مختلف دارند.
6. با دقت به اشیا و پیرامون خود می نگرند.
7. اشتیاق به صحبت کردن درباره كشفيات با ديگران دارند.
8. توانایی ابداع بازیهای جدید و تغییر در بازیها دارند.
9. کنجکاوی زیادی برای سردرآوردن از امور دارند.
10. در گفتار خود جسارت زیادی دارند.
11. سئوالات عجیبی طرح می نمایند.

انگيزه و خلاقيت كودک در محيط خانواده زماني از بين مي رود كه :
1- تاكيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه كودک
2- ايجاد رقابت ميان كودكان
3- تاكيد افراطي بر جنسيت كودک
4- قرار دادن قوانين خشك و دست و پا گير در منزل
5- عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت
6- انتقاد مكرر از رفتارهاي كودک
7- بيهوده شمردن تخيلات كودک
8- عدم شناسايي علائق دروني كودک
9- عدم وجود حس شوخ طبعي در محيط منزل
10- تحميل نقش بزرگسال به كودک

برای افزایش خلاقيت كودكان باید:
1. هرگز کودک را تحقير نکنيم. کودکي که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقيّت نمي‌زند.
2. محيطي مناسب براي انجام كارهاي خلاق آنها فراهم نماييد.
3. امكانات و وسايلي در اختيار آنها قرار دهيد تا به كمك آنها خلاقيت هاي خود را ابراز نمايند. به عنوان مثال وسايل موسيقي، نقاشي و طراحي و ...
4. كارهاي خلاق كودكان را تشويق كنيد و آنها را در معرض نمايش قرار داده و از ارزيابي بيش از حد آنان خودداري كنيد.
5. به عنوان بزرگسال، خود به انجام كارهاي خلاق بپردازید و اجازه دهيد كودكان شما شاهد كارهاي خلاق تان باشند.
6. به شيوه هاي آموزشي در خانواده خود توجه داشته باشيد.
7. براي كارهاي خلاق ديگران ارزش قائل شويد.
8. از تأكيد بر تصورات قالبي در خصوص جنسيت كودكان شديداً خودداري نماييد. ( به عنوان مثال دختر ماشين بازي نمي كند، پسر عروسك بازي نمي كند يا پسر گريه نمي كند.)
9. امكان شركت در فعاليت ها و كلاسهاي ويژه را براي آنان فراهم نماييد.
10. اگر مشكلات يا گرفتاريهاي در خانواده وجود دارد از آن مشكلات به شيوه مثبتي استفاده كنيد و با تشويق به كودك خود اجازه ابراز احساسات و اظهار نظر بدهيد.
11. توجه داشته باشييد كه استعداد فقط سهم كوچكي از خلاقيت است و تمرين و نظم بخشيدن به آن از اهميت بيشتري بر خوردار است.
12. اجازه بدهيد كودك خودش باشد حتي اگر رفتارهاي عجيب از او سر بزند و سعي كنيد در حضور جمع كودك خود را خلاق معرفي نكنيد؛ در غير اين صورت اطرافيان انتظارات بيش از حدي از كودك شما خواهند داشت.
13. با كودك خود شوخ طبع و مهربان باشيد.

منابــــع:
1. برات، نگين. ( 1382، 29 مهر ). خلاقیت و یادگیری در کودکان. همشهری، ص 19.
2. پیرخائفی، علیرضا. ( 138۲). خلاقیت و هوش ( مبانی نظری و پژوهشی ). تهران: انتشارات مهربرنا.
3. سليماني، افشين. ( 1381 ). كلاس خلاقيت. تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
4. گريوز، گارگيلو، اسلادر. ( 1379 ). خلاقیت (شناخت ويژگي هاي كودكان و برخورد مناسب با آنها )( ترجمه مهدی قراچه داغی ). تهران: پیک بهار.
5. مهجور، رضاسیامک. ( 1383 ). روان شناسی بازی. تهران: انتشارات ساسان

 

منبع : برگرفته از  وبلاگ samiraeslamieh.blogfa.com


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  زمان طلايي آموزش خلاقيت به کودکان
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

شايد بارها از خود پرسيده باشيد که چگونه مي توانيد آينده درخشاني را براي فرزندتان رقم بزنيد؛ با صرف پول و امکانات فراوان يا با ايجاد فرصت تحصيل در بهترين مدارس؟ خوب است بدانيد اين کارها آينده فرزند شما را تضمين نمي کند زيرا اگر کودک با آموزش هاي ساده در سن مناسب به توانمندي هاي مناسب برسد، قادر خواهد بود در آينده فرد موفقي شود.

 والدين با توجه به نکات مهم تربيتي در دوران کودکي فرزندشان، اولين خشت هاي موفقيت وي را در آينده مي گذارند و او قادر خواهد بود با اعتماد به نفس کافي گام هاي بعدي را بردارد.در اين مطلب به اساسي ترين آموزش هاي کودکان ۵ تا ۷ سال پرداخته ايم که اميدواريم مورد توجه والدين قرار بگيرد.

يکي از مولفه هاي توسعه در هر کشوري، داشتن نيروي انساني کارآمد است و بهترين راه تربيت و پرورش نيروي انساني، سرمايه گذاري در تربيت کودکان است. ممکن است فردي تحصيلات عاليه داشته باشد و به نظر برسد براي جامعه بسيار مفيد است اما اگر خلاقيت نداشته باشد، نقش چنداني در پيشرفت و توسعه کشورش نخواهد داشت.

 آموزش خلاقيت از دوران کودکي آغاز مي شود و پايه آن از ۵ تا ۷ سالگي گذاشته مي شود. بنابراين فرد تحصيل کرده اي که در کودکي آموزش خلاقيت نديده است، همواره دنباله رو باقي مي ماند و با وجود تحصيلات عاليه نمي تواند از توانمندي هايش براي توسعه و پيشرفت کشورش استفاده کند.

دکتر شهرام ناصري روان پزشک و مشاور با بيان اين مطلب به خراسان مي گويد: براي داشتن خلاقيت، آموزش در دوران کودکي اهميت بسياري دارد. به بيان ديگر اولين خشت پرورش خلاقيت در کودکي گذاشته مي شود. کودک بايد بتواند از برخي مواد و وسايل چيزهايي درست کند. به عنوان مثال کودک بايد بتواند با لگو خانه بسازد و ياد بگيرد با خمير، شن و گل بازي کند يا بتواند آن ها را قالب بزند. استفاده از اين وسايل را بايد والدين به کودک ياد دهند
و استفاده از شن و گل هم توصيه مي شود زيرا به هماهنگي دست و چشم و خلاقيت کودک کمک زيادي مي کند.سپس کودک بايد بتواند توضيح دهد چه چيزي ساخته است و به صورت کلامي هدفش را بگويد.

 او بايد بتواند هرچيزي را با جزئيات آن درست کند به عنوان مثال اگر خمير را شکل پيتزا درآورده است، خمير و پنير و مواد روي آن را هم ساخته باشد، ساختن اشيا و وسايلي که کودک مي بيند، يکي از نمودهاي خلاقيت در کودکي است.

بنابراين اگر مي خواهيد کودک خلاقي داشته باشيد، اجازه دهيد با گل، خمير يا لگو چيزهايي را که مي بيند، بسازد.دکتر ناصري با بيان اين که يکي ديگر
از راه هاي پرورش خلاقيت در کودکان، نقاشي است، تصريح مي کند: وضعيت کودکي که در اين سنين نقاشي نمي کند يا علاقه اي به رنگ آميزي ندارد، جاي نگراني دارد.

کودکان معمولاً علاقه زيادي به نقاشي کشيدن دارند و دوست دارند نقاشي هايشان را رنگ کنند.

کودک در اين سنين بايد بتواند خطوط مثلث و مربع را بکشد و هرچه جزئيات نقاشي اش بيشتر باشد، باهوش تر است.به طور کلي قبل از انجام هر کار
خلاقانه اي بايد طرح آن کشيده شود.

بنابراين نقاشي کودکان را در اين سنين بايد جدي گرفت و آن ها را به کشيدن نقاشي با جزئيات فراوان تشويق کرد. کودک بايد بتواند هدفش را از نقاشي که کشيده است بگويدو آن را تشريح کند. بايد کودک حرف هايي را که نمي تواند بگويد با زبان نقاشي بيان کند. نقاشي ساده ترين نوع بازي کودک است و براي فهميدن درک کودک از محيط اطرافش مي توان از نقاشي هاي نيمه کاره استفاده کرد.

 دکتر ناصري با اشاره به اين که وانمود کردن يکي ديگر از راه هاي پرورش خلاقيت در کودکان است، توضيح مي دهد: کودک در اين سنين بايد بتواند نقش هاي مختلف را بازي کند.

معمولاً کودکان از اشيا استفاده مي کنند تا وانمود کنند که درحال انجام کاري هستند. بچه هاي باهوش در اين سنين نقش فرد ديگري را به خوبي بازي مي کنند و زبان و حرکات بدني خود را مطابق با آن نقش اجرا مي کنند. مثلاً کلاه آتش نشاني روي سر مي گذارند و صداي خود را عوض مي کنند. بچه باهوش تر در ايفاي نقش هاي فردي با بچه هاي ديگر مشارکت مي کند، مثلاً به ديگران تذکر مي دهد که چگونه بايد نقش بازي کنند.  اين دسته از کودکان قدرت رهبري گروه را دارند و مي توانند خلاق تر از ديگران باشند. رسيدن به اين مرحله باعث مي شود که کودک بتواند مراحل بعدي خلاقيت را
بهتر طي کند.

بايد توجه داشت هرکاري که کودک بخواهد آن را انجام دهد نياز به توانايي فيزيکي دارد. به عبارت ديگر کودک بايد بتواند از دست هايش به خوبي استفاده کند و هوش عملي بالايي داشته باشد.در صورتي که در بيشتر موارد آموزش هايي که به کودکان مي دهيم،عملي نيست و اين باعث مي شود کودک نتواند از توانمندي هاي فيزيکي اش به نحو احسن استفاده کند.

 بايد به کودک کمک کرد که بتواند هماهنگي عضلاني - عصبي پيدا کند. کودک در اين سن بايد بتواند از پله هاي سرسره به تنهايي بالا برود و با تمرين به مهارت برسد.  اگر کودکي اين کارها را به تنهايي انجام ندهد، عضلات وي به هماهنگي نمي رسد. کودک بايد بتواند بدون استفاده از نرده از پله ها بالا برود، هنگام راه رفتن، کاري هم انجام دهد و در نهايت حرکات پيچيده را انجام دهد.

 و بايد از تمام قدرت دستش استفاده کند، پيچ و مهره را باز و بسته کند و با اسباب بازي هاي چند قسمتي بازي کند يعني آن را ببندد و دوباره باز کند. بستن بند کفش و بستن دکمه هم به هماهنگي دست ها نياز دارد و کودکي که مي تواند اين کارها را انجام دهد يعني هوش عملي بالايي دارد.

دقت و توجه لازم والدين به همين مسائل که به نظر ساده مي آيد، باعث مي شود يک کودک، خلاق و باهوش عملي خوب تربيت شود و در مقابل بي توجهي به اين مسائل کودک را به فردي دنباله رو و فاقد هوش عملي تبديل مي کند.نکته اين جاست که هر کودکي بايد به توانمندي هاي مرتبط به سن خود برسد و اين امر به توجه و آگاهي والدين و مربيان مهدکودک نياز دارد.والدين بايد بدانند هر رفتاري که با کودک خود دارند، ارتباط مستقيمي با آينده وي دارد.

والديني که وسواس زيادي روي کودک خود دارند، اغلب بچه هاي دست و پا چلفتي تربيت مي کنند زيرا به وي اجازه تجربه کردن در زندگي نداده اند.
بنابراين کودک اراده و قدرت تصميم گيري ندارد و در بزرگسالي نيز دنباله رو خواهد بود.
 

 

منبع : برگرفته از  http://www.migna.ir


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب:  خلاقیت لازمه‌ی مادری کردن
شرح مطلب ارسالی  :
 



مگر مادرها چه کار می‌کنند؟ هر روز که از خواب بیدار می‌شوند، دست و روی بچه را می‌شویند، پوشکش را عوض می‌کنند، می‌خوابانندش، با او بازی
می‌کنند، بهش شیر می‌دهند و این می‌شود کل زندگی‌شان! یک‌سری کارهای روزمره که هر روز و هر روز باید انجام دهند.


مادر و کودک

سۆال این است که مادرها در این فرآیند روزمره چقدر فکر می‌کنند؟ مگر شیر دادن و پوشک عوض کردن و بازی کردن، فکر کردن می‌خواهد؟ برای اینکه
بتوانیم به این سۆال جواب دهیم، اول باید ببینیم فکر کردن یعنی چه؟

بعضی‌ها (مثل دیویی) فکر کردن را نقشهء عمل یا Plan of action تعریف می‌کنند. آنها می‌گویند ما در زندگی با مسائلی مواجه می‌شویم که باید قادر باشیم آنها را حل کنیم و آن نقشه‌ای که به ما کمک می‌کند بتوانیم مسئله را حل کنیم و به عمل برسیم، تفکر است. یعنی توانایی حل مسئله، مهارتی است که با تفکر به‌دست می‌آید و شاید بتوان گفت حل مسئله، همان تفکر است. با این تعریف از تفکر، مادرها در طول روز چقدر فکر می‌کنند؟

بچه‌ها در روز کارهای زیادی انجام می‌دهند که بعضی‌هایشان مورد تأیید مادرها هست و بعضی‌هایشان نه. اما نحوهء برخورد هر مادر با کارهایی که مورد تأییدش نیست، فرق می‌کند.

اولین و ساده‌ترین راه حل این است که جلوی انجام عمل بچه گرفته شود، که بیشتر مادرها هم همین کار را انجام می‌دهند. مثلا آشغال را از دهان بچه درمی‌آورند، چاقو و یا هر وسیله‌ای که برای بچه خطری ایجاد می‌کند، از او می‌گیرند، یا بچه را از محل خطر دور می‌کنند.

نویسنده ی کتاب «ماندن در وضعیت آخر» دربارهء اثرات ناگوار امر و نهی کردن به کودک و تأثیر طولانی‌مدتی که تا آخر عمر گریبان‌گیر انسان می‌شود، بحث مفصلی دارد. تأکید می‌کند که این امر و نهی کردن می‌تواند شخصیت کودک را در بزرگسالی بسازد و او را تبدیل به فردی ترسو کند که توانایی تصمیم‌گیری ندارد.

بدین ترتیب همان‌طور که گفتیم، بیشتر مادرها ساده‌ترین راه، یعنی امر و نهی کردن را انتخاب می‌کنند. اما بعضی مادران هستند که به‌جای امر و نهی کردن، دنبال راه حل‌هایی می‌گردند که وضعیت خطر را برای کودک از بین ببرند. آنها گاهی با عوض کردن موقعیت، این وضعیت را تبدیل به وضعیت دیگری می‌کنند و گاهی با جایگزین کردن، آن را تغییر می‌دهند. این مادرها برای این کار مجبور به فکر کردنند.

جلوگیری از انجام عمل کودک، نیاز به توانایی خاصی ندارد، اما تبدیل موقعیت نامطلوب به موقعیت مطلوب، فکر کردن می‌خواهد. مثلا اگر بچه‌ای با لیوان روی زمین آب می‌ریزد، مادر می‌تواند راحت‌ترین کار را انجام دهد، یعنی لیوان را از بچه بگیرد. همین‌طور می‌تواند فکر کند و یک راه حل خلاقانه برای تغییر موقعیت انتخاب کند.مثلا یک لیوان دیگر بیاورد تا کودک آب را از این لیوان به لیوان دیگر منتقل کند، یا آب را خالی کند و یک شیء دیگر که آسیبی به فرش نمی‌رساند، توی لیوان بریزد.

بچه‌ها همیشه دنبال بازی کردنند. برای آنها هر چیزی بازی محسوب می‌شود. اگر بازی را از آنها بگیریم، آنها را از چیز مهمی محروم کرده‌ایم، اما اگر قواعد بازی را عوض کنیم، بچه از بازی جدید لذت خواهد برد. البته این کار نیاز به خلاقیت بالا دارد. مادر باید بتواند از زاویهء دیگری به وضعیت پیش رویش نگاه کرده و سعی کند در ذهن خود راه حل‌های مختلف را برای تغییر آن موقعیت امتحان کند.

مادر باید بتواند به راه حل‌های جدیدی برسد که کودک خود را اقناع کند. از آنجا که این راه حل‌ها در هر مورد، وضعیتی ویژه و خاص و تکرارناپذیر است،
احتیاج به خلاقیت بالایی دارد. در این موقعیت‌ها مادر باید سعی کند موقعیت را با دیدی متفاوت بنگرد و انواع راه حل‌ها را امتحان کند

گاهی برای بچه یک موقعیت ممکن است چندبار تکرار شود و مادر مجبور باشد هر بار، راه حلی متفاوت با دفعهء قبل پیش پای کودک و موقعیت تکراری بگذارد، پس باید بتواند مسائل را به‌خوبی ببیند و در ذهن خود دنبال راه‌های متفاوت بگردد.

مادرهایی که هر روز در مقابل هزاران موقعیت این‌چنینی قرار می‌گیرند و در مقابل این موقعیت‌ها، برای پیدا کردن راه حل فکر می‌کنند، شاید از بسیاری از دانشجویان و اساتید دانشگاه، بیشتر فکر کنند. همیشه دنبال راه حل جدید بودن، نه‌تنها تمرینی ذهنی است، بلکه کودک را از امر و نهی کردن‌های مکرر راحت می‌کند و تربیت صحیح‌تری را موجب می‌شود.

حالا باز برمی‌گردیم به سۆال اول. مگر مادرها در روز چه کار می‌کنند؟  مادرهایی که همهء موقعیت‌ها را برای بچه تبدیل به بازی می‌کنند، مادرهایی‌اند که فکر می‌کنند. آنها هر روز مجبورند به راه حل‌های جدید برسند و شاید خیلی بیشتر از همهء ما فکر می‌کنند…


همگی اذعان به این مطلب داریم که نقش مادران بیش از پدران، در تربیت فرزندان مبرهن است و اهمیت این مهم به هیچ وجه قابل اغماض و چشم پوشی نیست. روان شناسان اظهار می دارند که یک مادر شایسته و تربیت گر، بایستی خود الگوی برتری باشد و مجهز به مهارت های لازمه برای زندگی و پرورش یک نسل.شاید به جرات بتوان اظهار نمود که ویژه ترین و مهمترین این مهارت ها، مهارت حل مسئله است و حل مسئله یکی از مهارت های مهم زندگی است و به عبارتی دیگر مهارت حل مسئله یکی از مهارت های شناختی است که انسان را در حل مسائل درونی و بیرونی خود یاری می دهد، اما متاسفانه بسیاری از والدین و فرزندان با آن آشنا نیستند. آموزش این مهارت می تواند از بروز مسائل و مشکلات مرتبط با دوران کودکی و نوجوانی و بحرانی شدن تعارض های خانوادگی پیشگیری کند.

 

منبع : چارقد /پورتال جامع علوم انسانی همراه با اضافات و تغییرات/تبیان- برگرفته از migna.ir


 

 

 

ارسال کننده

نام و نام خانودگی: گروه علمی کودک و خلاقیت شهر: تهران
عنوان مطلب: 
شرح مطلب ارسالی  :
 

 

منبع : برگرفته از 


 

 

 

 

 

تبلیغات

 
 

 

 

 
   

 

 

 

 

 

   
     
   

 

 

   

 

 

در صورتی که علاقمند هستید خبرهای  آموزشی از طریق پیامک برای شما ارسال شود

شماره تلفن همراه خود را در خبرنامه پیامکی ثبت فرمایید

 

 

 

 

 

 

 

  بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

All Rights Reserved

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Z